ما را چو زلف یار پریشان کشیده اند اشفته گر شدیم یقینا ملال نیست
دی, 1394
-
12 دی
خوش به حال بوته ی یاسی که در ایوان توست
خوش به حال بوته ی یاسی که در ایوان توست می تواند هر زمان دلتنگ شد بویت کند علیرضا بدیع
-
12 دی
هرچه در خاطر من بود فراموشم شد
هرچه در خاطر من بود فراموشم شد جز خیال تو که هرگز نرود از یادم باقی اصفهانی
-
11 دی
انقلاب قلب من محتاج شورش های توست
انقلاب قلب من محتاج شورش های توست چون مصدق باش تا عشقم به تو ملی شود….
-
11 دی
کمی گیجم کمی منگم ، عجیب است
کمی گیجم کمی منگم ، عجیب است پریده بی جهت رنگم ، عجیب است تو را دیدم همین یک ساعت پیش برایت باز دلتنگم ، عجیب است
-
11 دی
ماییم و سمرقند و بخارا که نداریم
ماییم و سمرقند و بخارا که نداریم یک بوسه ترکی بده لطفا صلواتی 🙂 محمد عباسی
-
11 دی
در خیال من نمیگنجد دلم را بشکنی
در خیال من نمیگنجد دلم را بشکنی هرکسی آمد شکست، امّا تو هرکس نیستی
-
11 دی
ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ ﻭ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﻏﺰﻝ ﻫﺴﺖ
ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ ﻭ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﻏﺰﻝ ﻫﺴﺖ ﺣﻀﻮﺭﺕ ﻣﺜﻞِ ﯾﮏ ﺩﻧﯿﺎ ﻋﺴﻞ ﻫﺴﺖ ﻣﯿﺎﻥِ ﺧﺎﻃﺮﻡ … ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽِ ﺗﻮ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﺷﻌﺮ ﻭ ﺻﺪ ﺿﺮﺏُ ﺍﻟﻤﺜﻞ ﻫﺴﺖ ﺑﺠﺰ ﻣُﻬﺮِ ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺑﺮ ﺩﻟﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﻣِﻬﺮِ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﯾﮕﺮ ﺑَﺪَﻝ ﻫﺴﺖ ؟ ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﯿﻦِ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺻﺪ ﻗﻠﻨﺪَﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺳﺘﯽ …
-
11 دی
تنها تویی که از لب من شعر می شوی
تنها تویی که از لب من شعر می شوی هر کس که لایق غزل عاشقانه نیست …!
-
11 دی
زلف مشکین تو یک عمر تامل دارد
زلف مشکین تو یک عمر تامل دارد نتوان سرسری از معنی پیچیده گذشت! صائب تبریزی
-
11 دی
آه دیوانه ! ، تو آنــسویِ جهان هم بروی
آه دیوانه ! ، تو آنــسویِ جهان هم بروی من به چشمانِ تو از پلکِ تو نزدیک ترم …. .
-
11 دی
رقص باید که عجین با دف و سرنا بشود
رقص باید که عجین با دف و سرنا بشود باده خوب است به اندازه مهیـا بشود داده ام دخترکان سیب بریزند به حوض گفته ام تا همـه جا هلهله برپا بشود شاعران با غزل نیمه تمام آمده اند دامنت را بتکان قافیه پیدا بشود روسری سر کن و نگذار میان …
-
11 دی
به افسون کدامین شعر در دام من افتادی
به افسون کدامین شعر در دام من افتادی گر از یادم رود عالم,تو از یادم نخواهی رفت… شهریار
-
10 دی
گیسو میان واژه برایم رها نکن
گیسو میان واژه برایم رها نکن من از تبار واژه ی سرخ سیاوشم بانو به قول حضرت استاد شهریار: “عاشق نبوده ای که بفهمی چه میکشم!” حامد عسکری
-
10 دی
زیرکی می گفت شعرت رنگ چشمان کسی ست
زیرکی می گفت شعرت رنگ چشمان کسی ست راست هم می گفت خیلی تحت تأثیر توام…
-
10 دی
تا سیب گونه ات بنوازد نگاه را
تا سیب گونه ات بنوازد نگاه را آدم چگونه سر نسپارد گناه را؟ حالم شبیه شانه ی بیچاره ایست که در لابه لای موی تو گم کرده راه را هر چند گفته اند که بوسیدنت خطاست توجیه می کند لب تو اشتباه را چشم تو بس که جاذبه دارد٬ عجیب …
-
9 دی
باده ی ناب میشَوَم، شِعر و کِتاب میشَوَم
باده ی ناب میشَوَم، شِعر و کِتاب میشَوَم یِکسَره خواب میشَوَم، “باز مُقابِلَم تویی”
-
9 دی
گفته بودی که چرا محو تماشای منی؟!
گفته بودی که چرا محو تماشای منی؟! و آنچنان مات، که یکدم مژه برهم نزنی؟! مژه بر هم نزنمتا که ز دستم نرود ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی…! فریدون مشیری
-
7 دی
ز سلام پادشاهان، بخدا ملول گردد
ز سلام پادشاهان، بخدا ملول گردد چو کسی شنیده باشد ز تو سرسری سلامی مولانا