*سلام_امام_زمانم* صبحی گره از زمــانه وا خــواهد شد راز شـب تــار بـــر مـــلا خـواهـد شـد در راه، عــزیـزی ست ڪـه با آمــدنش هــر قطـب نمــا، قبـله نما خواهد شـد
بهمن, 1400
دی, 1400
-
26 دی
خـــاکِ پـایِ قـدِ دلـجـویِ تـو را مـی بــوسـم قــامـتِ سـروِ لـبِ جـویِ تـو را مـی بــوسـم
حجر المشهد ” خـــاکِ پـایِ قـدِ دلـجـویِ تـو را مـی بــوسـم قــامـتِ سـروِ لـبِ جـویِ تـو را مـی بــوسـم جــــایِ هــر مـقبـره و پـنـجــره یِ پــولادیـن مــن ضـریحِ خــمِ ابـرویِ تـو را مـی بـوسـم خواب دیدم که شبی شانه یِ زلف تو شـدم شاخه، شاخه قدِ هر مویِ تـو را …
-
24 دی
شعر میلاد امام رضا علیه السلام -پدر و مادرم به قربانش
آفرینش تن است و او جانش پدر و مادرم به قربانش چشم حور و ملک به ماه رخش دست جن و بشر به دامانش میزند بوسه موسیِ جعفر بر سراپای همچو قرآنش گوهر هفت بحر نور است این که بوَد چار درّ غلطانش پورموسی که بحر عرض ادب آید از …
-
24 دی
شعر میلاد امام رضا علیه السلام، یم توحید! گوهر آوردی
یم توحید! گوهر آوردی شجر نور! نوبر آوردی مه ذیقعده! چشم ما روشن که ز خورشید بهتر آوردی نجمه ای مادر امام رضا تو علی یا پیمبر آوردی؟ پسری بهتر از همه پدران بهر موسیبنجعفر آوردی حرم الله را چو بنت اسد حجت ا… اکبر آوردی نام فرزند خود علی …
-
24 دی
روز تشییع تنش تیر و کمان برداشتند
بارها از سفره اش با اینکه نان برداشتند روز تشییع تنش تیر و کمان برداشتند مردم این شهر در ظاهر مسلمان عاقبت با صدای سکه دست از دینشان برداشتند بر سر همسایگانش سایه ای پر مهر داشت از سرش هرچند روزی سایه بان برداشتند بذر ننگین جسارت بر تنی معصوم …
-
24 دی
به وقت خطبهخوانی مثل حیدر میشود زینب
به وقت خطبهخوانی مثل حیدر میشود زینب به هفده معجزه بر نی پیمبر میشود زینب من از نامش که زینت بر علی گشتهست فهمیدم زمانی زینت الله اکبر میشود زینب زمین باید بگردد تا ابد دور چنین بیتی که در آن مادرش زهرا و دختر میشود زینب …
-
24 دی
چه فرقی می کند؟
کوه باشی، سیل یا باران چه فرقی میکند سرو باشی، باد یا توفان چه فرقی میکند مرزها سهم زمینند و تو اهل آسمان آسمان شام یا ایران چه فرقی میکند قفل باید بشکند، باید قفس را بشکنیم حصر “الزهرا” و آبادان چه فرقی میکند مرز ما عشق …
-
24 دی
باز هم دربدر شب شدم ای نور سلام
باز هم دربدر شب شدم ای نور سلام باز هم زائرتان نیستم از دور سلام با زبانی که به ذکرت شده مامور سلام به سلیمان برسد از طرف مور سلام کاش سمت حرمت باز شود پنجره ها باز از دوریت افتاده به کارم گره ها ننوشته ست گنهکار …
-
24 دی
غمش بیشتر است
آن که در بین کریمان کرمش بیشتر است به کسی کم هم اگر داد کمش بیشتر است خال ابروی تو بر حسن تو میافزاید این ترازو که تو داری گرمش بیشتر است عشق از حسن حسن حصن حصین ساخته است شاد باد آن که در این عشق غمش بیشتر است …
-
24 دی
کعبهای خونین فراخوانده سپاه فیل را
کعبهای خونین فراخوانده سپاه فیل را تا ببینی بار دیگر بارش سجیل را با لب خشکیده افتاده است آنکه گر لبی تر کند تا خیمهگاهش می کشاند نیل را! لیلهالقدری که میگفتند عاشورای اوست دفعتا افتاده تا معنا کند “تنزیل” را! عیب خنجر نیست ابراهیم! مقتل را …
-
24 دی
در جنت قم عطر خراسان تو داریم
امشب که غم شام غریبان تو داریم چشم کرم از سفره احسان تو داریم دل را همه بر پنجره فولاد تو بستیم نور بصر از گنبد و ایوان تو داریم با کاسه دل بر سر راه تو نشستیم ما خیل گدا، چشم به دستان تو داریم لب های تو خشکند …
-
24 دی
معنی کنم این سوره مکی مدنی را
راندم ز جبین جلوه دنیای دنی را تا درک کنم آرزویی ناشدنی را سرخ آمدم از وادی بطحا که ببینم سودا زده آن گنبد سبز چمنی را این عطر کدامین گل خوشبوست که کرده است دیوانۀ دیوانه اویس قرنی را آن چیست در این شمع که خوش کرده به هم …