در باد ورق میخورد این دفتر خالی این غفلت مشهور به تقویم جلالی هرجا بگریزم، غم تو زودتر آنجاست از گریه پرم، ای همهجا، جای تو خالی! هرگز شده دریا برود دیدن رودی؟ دیدار من و عشق؟ چه بیهودهخیالی! از آب حرام است تهی کاسهی مستان بر خوان خدا نیست …
در باد ورق میخورد این دفتر خالی این غفلت مشهور به تقویم جلالی هرجا بگریزم، غم تو زودتر آنجاست از گریه پرم، ای همهجا، جای تو خالی! هرگز شده دریا برود دیدن رودی؟ دیدار من و عشق؟ چه بیهودهخیالی! از آب حرام است تهی کاسهی مستان بر خوان خدا نیست …