اطـلاعیه بـروزرسانی و تـخفیف هـای ویژه سـایت :

جدیدترین نوشته ها

تا که شد دست علی با دست پیغمبر بلند

شد صدای هلهله از گنبد اخضر بلند تا که شد دست علی با دست پیغمبر بلند باده نوشان غدیری ساغر شادی زدند تا سر خُم شد به دست ساقی کوثر بلند پیش جهل این جماعت، عاقبت نشنیده ماند هرچه عقل آواز حق سر داد بر منبر، بلند از گلوی ظلم …

توضیحات بیشتر »

شعر -آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری

خلق و خوی نبوی با دم عیسی داری آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری از ازل نام تو بوده است قدیم‌الاحسان قدمتی بیشتر از آدم و حوّا داری سر خونین تو و طشت طلا، حیرانیم زین شباهت که تو با حضرت یحیی داری کشتی نوح فقط قایق کم‌ظرفیتی است …

توضیحات بیشتر »

ای عشق به جز دوری تو نیست ملالی

در باد ورق می‌خورد این دفتر خالی این غفلت مشهور به تقویم جلالی هرجا بگریزم، غم تو زودتر آن‌جاست از گریه پرم، ای همه‌جا، جای تو خالی! هرگز شده دریا برود دیدن رودی؟ دیدار من و عشق؟ چه بیهوده‌خیالی! از آب حرام است تهی کاسه‌ی مستان بر خوان خدا نیست …

توضیحات بیشتر »

عاشقی با اگر و شاید و اما نشود

عشق رسوایی محض است که حاشا نشود عاشقی با اگر و شاید و اما نشود شرط اول قدم آن است که نوکر باشیم هر کسی در به در خانه ی مولا نشود دیر اگر راه بیافتیم، به یوسف نرسیم سر بازار کسی منتظر ما نشود لذت عشق به این حس …

توضیحات بیشتر »

بیعت‌ها شکست

سکه‌ها ایمانشان را برد بیعت‌ها شکست یک به یک سردارها رفتند قیمت‌ها شکست دست بدعت جانماز از زیر پای او کشید در شب شومی که قبح هتک حرمت‌ها شکست خنجر ماموم بر پای امامش زخم زد قامت دین را نماز بی بصیرت‌ها شکست دشمنان زخمش زدند و دوستان زخم زبان …

توضیحات بیشتر »

عاقبت بر پنجره فولاد تو رو می‌زنند

مثل عشاقی که هر‌ ساعت دم از “او” می‌زنند در حرم آیینهها بانگ هوالهو می‌زنند روی یوسفها کجا و روی سلطان رئوف از قضا این بار با هم دلبران مو می‌زنند بعد یک ساعت نشستن با تو دانای عرب رومیان لبخند بر علم ارسطو می‌زنند در صف میزان، کبوترهای مشهد …

توضیحات بیشتر »

ما را قبول کن

در گوشه‌ای ز صحن تو قلبم نشسته است دل، طوقِ الفتی به ضریح تو بسته است چون دشت‌های تشنه در این آستان قدس در انتظار ابر عنایت نشسته است چون ذره بر ضریح خود ای روح آفتاب! ما را قبول کن که دل ما شکسته است فوج کبوتران تو آموخت …

توضیحات بیشتر »

نامم اگر غلام رضا هست

مضمون بکر غیر تو پیدا نمی کنم جز مدح دوست، لب به سخن وا نمی کنم معنای پاک اسم تو در هیچ واژه نیست من با پیاله دست به دریا نمی کنم در وصف آستین سخن را به هیچ روی صد سینه حرف دارم و بالا نمی کنم من ذرّه …

توضیحات بیشتر »

از غم صیاد می‌گویند آهوها

ای سلام گرم خورشید از فراسوها به تو شب پناه آورده با انبوه شب‌بوها به تو بغض خود را ابرها پیش تو خالی می‌کنند از غم صیاد می‌گویند آهوها به تو ای ضریحت عشق! از هر لذتی شیرین‌تر است لحظه‌ای که می‌رسد دست النگوها به تو چون کبوتر دست برمی‌داشتند …

توضیحات بیشتر »

زیارت را نمی فهمم

به ظاهر زائرم اما زیارت را نمی فهمم من بیچاره لطف آشکارت را نمی فهمم تو از من بیشتر مشتاق دیداری و من حتی به دل افتادن گاه و گدارت را نمی فهمم زیارت نامه می خوانم  دلم از نور لبریز است “اگر چه گاه معنای عبارت را نمی فهمم” …

توضیحات بیشتر »

صلوات نامه قدیم مردم ایران

صلوات نامه قدیم مردم ایران ? صلوات نامه مشهور مردم که در گذشته، کودکان در مکتب خانه ها بعد از فراگیری قرآن می خواندند و زمزمه می کردند . ?☘?☘??☘?☘?☘??? سعی کنیم آن را در محافل خانوادگی بخوانیم و سنت صلوات خوانی را احیا کنیم و حتی آن را به …

توضیحات بیشتر »

این است حکایت دنیا…

?#حکایت_آموزنده   قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه دیگری نوشید …   باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و …

توضیحات بیشتر »

قشنگترین متنی که این مدت دیدم….

قشنگترین متنی که این مدت دیدم…. چرا وقتی ماشین ات جوش می آورد ، حرکت نمی کنی ؟ کنار زده و می ایستی ؟ چون ممکن است آتش بگیرد و به خودت و دیگران صدمه بزند! خودت هم همینطوری… وقتی جوش می آوری ، عصبی و نا آرام می شوی. …

توضیحات بیشتر »

داستان شب

داستان شب وقتی حضرت عیسی علیه السلام از خداونددر خواست کرد کسی را به او نشان دهد که نزد خدا محبوب تر از او باشد ، خداوند عیسی را به پیرزنی که در کنار دریا زندگی می کرد راهنمایی نمود . وقتی عیسی علیه السلام به سراغ آن خانم آمد ، دید در …

توضیحات بیشتر »

تو در قلب دنیا باش ولی دنیا در قلب تو نباشد

اگر کشتی را در آب ببینی طبیعی است، اما اگر آب را در کشتی ببینی خطرناک است. تو در قلب دنیا باش ولی دنیا در قلب تو نباشد ▁▂▃▄▅???▅▄▃▂▁ ?اگر چیزی از دست دادی که انتظارش را نداشتی، خداوند چیزی به تو خواهد داد که توقع به دست آوردنش را …

توضیحات بیشتر »

عاقبت توهین و تمسخر

*عاقبت توهین و تمسخر* *نقل است:* سرهنگی در حمام به *مرحوم آیه الله شاه آبادی استاد امام خمینی “ره” با لحن تندی گفته بود:مرتیکه! زود باش!* آن زمان حمام‌ ها تاریک بودند. چراغ نداشتند. مرحوم آیه الله شاه آبادی هم پیرمرد بودند چون می خواست از سطح حمام بگذرد،خیلی احتیاط …

توضیحات بیشتر »