اطـلاعیه بـروزرسانی و تـخفیف هـای ویژه سـایت :

شعر و ادب

من به اعجاز غزل بر قلب انسان واقفم * آخرش هم با غزل او را هوایی می کنم

عشق ویرانــــگر او در دلــم اردو زده است

عشق ویرانــــگر او در دلــم اردو زده است
هرچه من قلب هدف را نزدم، او زده است

بیستون بود دلم… عشق چه آورده سرش
که به ارگ بــم ویران شده پهلو زده است؟

مــو پریشان به شکار آمــــد و بعد از آن روز
مــن پریشانم و او گیره به گیسو زده است

دامنش دامنـــه های سبلان است …چقدر
طعم شیرین لبــش طعنه به کندو زده است

مثـــل مغرورترین کــــافر دنیــــــــا که دلش
از کَــفَش رفته و حتی به خدا رو زده است

گفتم : سخنی( طنز :) )

گفتم : سخنی
گفت : سخن ممنوع است !

گفتم : نگهی
گفت : به من ممنوع است !

گفتم که بیا دور تو گردم ,

گفتا :

در کوچه ما دور زدن ممنوع است.⛔️⛔️⛔️