اطـلاعیه بـروزرسانی و تـخفیف هـای ویژه سـایت :

اهل بیت پیامبر اسلام

از ولادت تا شهادت امام رضا علیه السلام؛ قسمت ۱۳: هجرت تاریخى امام‌رضا علیه‌السلام به خراسان

هجرت تاریخى امام‌رضا علیه‌السلام به خراسان

 

امام‌رضا علیه‌السلام به‌دلیل نامه ‏های زیاد و مراجعات مکّرر مأموران مأمون به ایشان، درحالى براى هجرت به خراسان آماده شدند که از آن کراهت داشتند و می‌دانستند که در این سفر از دنیا خواهند رفت.[۲۸]

 

 

 

[۲۸]. الکافی، ج۲، ص۲۰۷.

 

 

از ولادت تا شهادت امام رضا علیه السلام؛ قسمت ۱۴: حدیث سلسله الذهب

حدیث سلسله الذهب

 

وقتی امام‌رضا علیه‌السلام خواستند از نیشابور حرکت کنند، مردم نیشابور برای بدرقه آمده بودند. عده‏اى از اصحاب حدیث، افسار ناقۀ حضرت را گرفتند و گفتند: «ای پسر رسول خدا! از میان ما می‌روى و ما را به حدیثى از احادیث جدّت، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم آگاه نمی‌سازى که از آن بهره‌مند شویم؟ تو را به حق پدران طاهرینت سوگند، براى ما حدیثى از پدر خویش بیان فرما!» در روایتى دیگر نقل شده است ابوزرعه و محمدبن‌اسلم از حافظان حدیث نبوى به حضرت عرض کردند: «اى بزرگ‌زادۀ بزرگان! اى امامزادۀ امامان! اى نتیجۀ پاک و پسندیده و اى خلاصۀ پیامبران! تو را به حق پدران پاکیزه و نیاکان بزرگوارت که صورت مبارک خویش را به ما نشان بده و حدیثى از پدران خویش براى ما روایت کن تا یادگار شما باشد.»

 

آنگاه، مرکب حضرت ایستاد و پرده کنار رفت و چشم مسلمانان به جمال مبارک ایشان روشن شد؛ مردم اشک شوق می‌ریختند. دراین‌حال بودند تا ظهر شد. بزرگان و قاضیان فریاد زدند: «اى مردم، گوش کنید و دل بسپارید و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را در مورد خاندانش آزرده نکنید!» ۲۴ هزار قلم آمادۀ نوشتن بود که امام‌رضا علیه‌السلام فرمودند:

 

«شنیدم از پدرم موسى‌بن‌جعفر علیهماالسلام که فرمود: شنیدم از پدرم جعفربن‌محمّد علیهماالسلام که فرمود: شنیدم از پدرم محمّدبن‌على علیهماالسلام که فرمود:

 

شنیدم از پدرم على‌بن‌الحسین علیهماالسلام که فرمود: شنیدم از پدرم حسین‌بن‌على علیهماالسلام که فرمود: شنیدم از پدرم امیرمؤمنان، على‌بن‌ابى‌طالب علیهماالسلام که فرمود: شنیدم از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود: شنیدم از جبرئیل که می‌فرمود: شنیدم که خداوند عزّوجل فرمود: ‘کَلِمَهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ حِصْنِی فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی؛ کلمۀ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ برج و باروی من (حصار و قلعۀ مستحکم من) است که هرکس در آن وارد شود، از عذاب من در امان خواهد بود.’»[۲۹] مَرکب به راه افتاده بود که امام سر از کجاوه بیرون آوردند و با صدای بلند فرمودند: «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِن شُرُوطِهَا؛ البته شرطهایی دارد و من از شرطهای آن هستم!»[۳۰]

 

همه فهمیدند که امامت، شرط توحید است.

 

 

 

[۲۹]. بحارالانوار، ج۴۹، ص۱۲۷.

 

[۳۰]. اخبار و آثار امام‌رضا علیه‌السلام، ص۲۷۷؛ عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج۲، ص۱۳۵.

 

 

از ولادت تا شهادت امام رضا علیه السلام؛ قسمت ۱۵: مرو

مرو

 

امام‌رضا علیه‌السلام، پس از تحمل چهار ماه سفر، در نیمۀ اول سال ۲۰۱ق وارد مرو، مرکز حکومت مأمون شدند.[۳۱] هنگام ورود حضرت به مرو، مردم با شوروشوق فراوان مقدم ایشان را گرامى داشتند؛ به‌گونه‏اى که مرو تا آن‌روز، چنان شادى و هیجانى به خود ندیده بود. انبوه جمعیت تا بیرون شهر به استقبال آمده بودند. امام‏ پس از عبور از میان صفوف فشردۀ مردم، در منزلى مستقر شدند که نزدیک قصر حکومتى براى ایشان آماده شده بود.[۳۲]

 

 

 

[۳۱]. عیون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج۲، ص۱۴۹.

 

[۳۲]. الارشاد، ج۲، ص۲۵۰.

 

 

از تولد تا شهادت امام رضا علیه السلام؛ قسمت ۱۶: نماز عید فطر

نماز عید فطر

 

از حوادث مهم دوران ولایتعهدى امام‌رضا علیه‌السلام، حرکت ایشان برای برگزارى نماز عید فطر است.

 

مأمون اصرار داشت که امام‌رضا علیه‌السلام، نماز عید سعید فطر را بخوانند. امام‌رضا علیه‌السلام به او فرمودند: «میان ما شرایطى بود که این کار را پذیرفتم [؛ شرط کرده بودم که در کار حکومت دخالت نکنم].»

 

مأمون گفت: «من فقط می‌خواستم دل مردم و لشکریان و خدمتگزاران مطمئن شود و از آنچه خداوند شما را به آن برترى داده است، آگاه شوند.» سپس آن‌قدر اصرار کرد تا آنکه امام‌رضا علیه‌السلام فرمودند: «اگر مرا معاف کنی، نزد من محبوب‏تر است؛ وگرنه آن‌گونه می‌روم که پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم و على‌بن‌ابى‌طالب علیهما السلام [براى نماز عید] خارج می‌شدند.»

 

مأمون گفت: «هرطور دوست دارید؛ انجام دهید!»

 

جارچی‌ها به مردم خبر دادند که فردا، نماز عید فطر را حضرت رضا علیه‌السلام خواهند خواند!

 

آفتاب عید که طلوع کرد، کوچه‌ها و خیابان‌ها در موج مردم گم شده بود؛ زن‌ها و کودکان روی پشت‌بام‌ها نشسته بودند و فرماندهان و رجال دولت هم پشت در خانۀ امام‌رضا علیه‌السلام جمع شده بودند.

 

هنگام طلوع خورشید، امام‌رضا علیه‌السلام غسل عید کردند، عمامۀ سفیدی بر سر گذاشتند و گوشه ‏اى از آن را بر سینه و گوشه ‏اى را میان دو کتف انداختند… و بـه اطرافیان خود نیز فرمودند: «همان‌گونه انجام دهید که من انجام دادم.» سپس عصایی به دست گرفتند و با پای برهنه از خانه بیرون آمدند. پا را که در کوچه گذاشتند، سر به آسمان بلند کردند و چهار تکبیر گفتند: «اللهُ أّکْبَر، اللهُ أّکْبَر، اللهُ أّکْبَر، اللهُ أّکْبَرُ عَلَی مَا هَدَانَا… .»

 

فرماندهان و مردم که بهترین لباس‏های خود را پوشیده بودند، همین‌که امام‌رضا علیه‌السلام و اطرافیان ایشان را با آن شکل دیدند، از اسب‏ها پایین آمدند و کفش‏ها را درآوردند؛ در روایتى آمده است: «برخى به‌زحمت و با کارد، کفش یا بندهاى آن را می‌بریدند.»[۳۳] حضرت رضا علیه‌السلام کنار درب ایستادند و با صداى بلند فرمودند: «اللهُ أّکْبَرُ عَلَی مَا هَدَانَا…»؛ حاضران هم تکرار کردند. صداى گریه و فریاد جمعیت، شهر مرو را به لرزه درآورده بود! امام‌رضا علیه‌السلام حرکت کردند؛ بعد از هر ده قدم می‌ایستادند و سه تکبیر می‌گفتند؛ به‌گونه ‏اى که گویى زمین و آسمان به ایشان پاسخ می‌دادند. فضل‌بن‌سهل، وزیر و فرماندۀ سپاه مأمون، به او گفت: «اگر علی‌بن‌موسی با این روش به نماز برود [و به مصلا برسد]، مردم شیفتۀ او می‌شوند و فریب خواهند خورد؛ بهتر است از ایشان بخواهى برگردد!» مأمون شخصى را فرستاد و از حضرت خواست که برگردند.

 

امام‌رضا علیه‌السلام کفش خود را پوشیدند و برگشتند[۳۴] و مصلا در حسرت نمازی از جنس نماز رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم ماند.

 

 

 

[۳۳]. منتهی‌الآمال، ج۲.

 

[۳۴]. اصول کافی، ج۲ (کتاب الحجّه)، ص۴۰۷.

 

 

از ولادت تا شهادت امام رضا علیه السلام؛ قسمت ۱۷: شهادت امام رضا علیه‌السلام

شهادت امام رضا علیه‌السلام

 

امام‌رضا علیه‌السلام، شب قبل از شهادت خود، دنبال هرثمه فرستادند و به او فرمودند: «آنچه می‌گویم بشنو و حفظ کن؛ هنگام بازگشت من به‌سوى خـداوند فـرا رسیده است و زمان آن است که به جّد و پدرانم ملحق شوم. این طغیانگر (مأمون) تصمیم گرفته است که مرا با انگور و انار مسموم کند؛ انگور را با نخ و سوزن مسموم کرده و انار را توسط غلامى که دستش مسموم است برایم دانه می‌کند. فردا مرا دعوت می‌کند تا از آن بخورم و حکم و قضا انجام می‌پذیرد… .»[۳۵]

 

در ادامۀ روایت آمده است که وقتی هرثمه بعد از شهادت امام‌رضا علیه‌السلام، سخن حضرت دربارۀ انگور و انار را به مأمون گفت، رنگ مأمون گاهى زرد و گاهى قرمز و گاهى سیاه می‌شد تا اینکه بی‌هوش شد و درحال بی‌هوشى با صداى بلند می‌گفت: «واى بر مأمون از جانب خدا، واى بر او از پیامبر؛ واى بر او از على‌بن‌ابى‌طالب، واى بر او از جانب فاطمۀ زهرا،… .» همچنین، هنگامی‌که به هوش آمد، به هرثمه گفت: «به ‌خدا سوگند، نه تو و نه هیچ‌کس در زمین و آسمان، نزد من عزیزتر از رضا نیست؛ به ‌خدا قسم اگر به من خبر برسد که از آنچه دیدى و شنیدى، چیزی بازگو کرده‏اى، همان، مرگ تو خواهد بود.» هرثمه قول داد که اگر چیزى را بازگو کند، خون او براى مأمون حلال باشد و مأمون از او در کتمان آن، عهد و پیمان گرفت.[۳۶]

 

امام‌رضا علیه‌السلام به اباصلت فرمودند: «به قبۀ هارون برو و از چهار طرف آن، مشتى خاک بیاور.» وقتى اباصلت خاک‌ها را آورد، حضرت خاک پشت سر را بوییدند و به زمین ریختند و فرمودند: «مأمون می‌خواهد مرا اینجا دفن کند؛ ولى سنگ سخت بزرگى ظاهر می‌شود که اگر همۀ کلنگ‏هاى خراسان را بیاورند، نمی‌توانند آن را جدا کنند.» سپس خاکى را بوییدند که مربوط به بالای سر و پایین پا بود و همان سخن را تکرار کردند و درنهایت پس از بوییدن خاک طرف قبله (خاک مقابل هارون)، فرمودند: «اینجا برایم گودالى خواهند کَند… .»

 

آنگاه فرمودند: «اى اباصلت! فردا من نزد این فاجر می‌روم؛ اگر با سر برهنه بیرون آمدم، با من سخن بگو که پاسخ می‌دهم ولى اگر با سر پوشیده بیرون آمدم، با من سخن نگو.»

 

اباصلت می‌گوید: «فردا حضرت لباس‏هاى خود را پوشیدند و در محراب به انتظار نشستند تا آنکه غلام مأمون آمد و ایشان را همراه خود برد. امام حرکت کرد، من نیز رفتم؛ مقابل مأمون سبدى از انگور و دیگر میوه‏ها بود، در دست او نیز خوشۀ انگورى بود که مقدارى از آن را خورده بود. همین‌که امام‌رضا علیه‌السلام را دید، با شتاب از جا برخاست، حضرت را در آغوش گرفت، میان دو چشم ایشان را بوسید و در جاى خود نشاند؛ سپس آن خوشۀ انگور را به حضرت تعارف کرد و گفت: ‘اى پسر رسول خدا، من تابه‌حال انگورى بهتر از این ندیده‌ام.’ امام فرمودند: ‘انگوری بهتر از این در بهشت هست!’

 

مأمون گفت: ‘بفرما، میل کن!’ امام فرمودند: ‘میل ندارم.’ مأمون گفت: ‘نکند به من شک داری؟’حضرت آن خوشه را گرفتند، سه دانه میل کردند، خوشۀ انگور را بر زمین انداختند و برخاستند.

 

مأمون بلند شد و گفت: ‘کجا می‌روی؟’ امام رضا علیه‌السلام فرمودند: ‘آنجا که مرا فرستادی!’[۳۷]

 

آنگاه درحالى‌که سرشان پوشیده بود، بیرون آمدند.»

 

سم در سلول‌های تن امام رضا علیه‌السلام نفوذ می‌کرد؛ آن‌قدر که تا خانه، بارها نشستند و برخاستند. امام عبا به سر کشیده بودند؛ اباصلت فهمید که کار تمام است. این خانه، قتلگاه غربت آقا شده بود و جز اباصلت، کسی نبود که بر او گریه کند. اما آمد، او که باید می‌آمد… .

 

اباصلت ادامه می‌دهد: «من با امام سخن نگفتم؛ حضرت وارد خانه شدند و در بستر خوابیدند و دستور دادند که در خانه بسته شود. در را بستم و در حیاط خانه، غمگین مانده بودم. ناگهان نوجوانى زیبا و مشکین‌موى دیدم که از همه به حضرت رضا علیه‌السلام شبیه‏تر بود. به‌طرف او رفتم و گفتم: ‘چگونه از درِ بسته وارد شدید؟!’ فرمودند: ‘همان‌که در این هنگام، من را از مدینه به اینجا آورد، من را از درِ بسته وارد خانه کرد.’

 

عرض کردم: ‘شما کیستید؟’ فرمودند: ‘اى اباصلت، من حجت خدا بر تو هستم؛ من محمدبن‌على (امام‌جواد علیه‌السلام) هستم.’ بعد به‌طرف پدر بزرگوارشان رفتند. همین‌که حضرت رضا علیه‌السلام فرزند خود را دیدند از جا برخاستند، او را در آغوش گرفتند، میان دو چشمش را بوسیدند… و سخنانى مخفیانه [از اسرار امامت] گفتند که نفهمیدم… آنگاه روح مطهر امام‌رضا علیه‌السلام به رضوان پرواز کرد.

 

حضرت جواد علیه‌السلام مشغول غسل پدر شدند. خواستم کمک کنم که فرمودند: ‘با من کسانى هستند که کمک کنند!’ سپس فرمودند: ‘به داخل برو و کفن و حنوط را بیاور.’ سپس پدر خود (امام‌رضا علیه‌السلام) را کفن کردند و بر او نماز خواندند. بعد فرمودند: ‘تابوت را بیاور.’ عرض کردم: ‘نزد نجار بروم تا تابوت درست کند؟’ فرمودند: ‘به داخل خانه برو؛ آنجا تابوتى هست!’ رفتم و تابوتى دیدم که قبل از این ندیده بودم. امام‌جواد علیه‌السلام پدرشان را در تابوت گذاشتند و دو رکعت نماز خواندند… سپس امام‌رضا علیه‌السلام را از تابوت در آوردند و در بستر قرار دادند؛ گویا که هنوز غسل و کفن نشده‌اند. سپس فرمودند: ‘اى اباصلت، برخیز و در را براى مأمون باز کن.’ در را باز کردم؛ دیدم مأمون است با غلامان. آن ملعون [که شهادت امام‌رضا علیه‌السلام برایش قطعى شده بود] درحالى‌که گریبان چاک داده بود و بر سر می‌زد، با گریه وارد شد و می‌گفت: ‘اى سرور من، دل من را با مصیبت خود به درد آوردى…’ و همان‌طور شد که امام‌رضا علیه‌السلام خبر داده بودند.»[۳۸]

 

 

 

[۳۵]. عیون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج۲، ص۲۴۸.

 

[۳۶]. عیون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج۲، ص۲۵۳.

 

[۳۷]. عیون اخبار الرضا علیه‌السلام، ج۲، ص۲۴۴و۲۴۵.

 

[۳۸]. عیون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج۲، ص۲۴۴و۲۴۵.

 

 

 

از ولادت تا شهادت امام رضا علیه السلام؛ قسمت ۱۸:طلوعی ماندگار

طلوعی ماندگار

 

تاریخ شهادت امام‌رضا علیه‌السلام براساس مشهورترین روایات، در ماه صفر سال ۲۰۳ق، در سن ۵۵‌سالگى ایشان بوده است.

 

با آمدن امام‌جواد علیه‌السلام در میان بهت و حیرت اباصلت، خورشیدِ خورشیدها در دامان امام پس از خود، طلوعی دیگر یافت؛ طلوعی که این خاک را قطعه‌ای از بهشت کرده و انوار آن، پس از گذشت بیش از ۱۲۳۰ سال، هنوز و تا همیشه جلوه‌گر است.

 

 

 

منبع: کتاب در این قطعه از بهشت، معاونت تبلیغات اسلامی آستان قدس رضوی

 

 

 

 

پیامبر صلی الله علیه و آله: مَن رَفَعَ قِرطاسا مِنَ الأْرضِ

پیامبر صلی الله علیه و آله

 

مَن رَفَعَ قِرطاسا مِنَ الأْرضِ مَکتوبا عَلَیهِ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ إجلالاً لِلّهِ و لاِسْمِهِ عَنْ أن یُداسَّ کانَ عِندَ اللّه ِ مِنَ الصِّدِّیقینَ و خُفِّفَ عَن والِدَیهِ و إن کانا مُشرِکَینِ؛

 

هر کس کاغذى را که روى آن بسم اللّه الرحمن الرحیم نوشته شده است از روى زمین بردارد و این کار براى بزرگداشت خداوند و جلوگیرى از اهانت به نام او باشد، نزد خداوند از صدیقین به شمار مى رود و از بار گناه پدر و مادرش برداشته خواهد شد، حتى اگر مشرک باشند.

مجموعه ورام ج 1 ، ص 32

شرحی از ساعات پایانی عمر شریف حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام

🔰 شرحی از ساعات پایانی عمر شریف حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام…

 

▪️جناده بن ابی امیه نقل می‌کند: در آن بیماری که امام حسن علیه السلام به واسطه آن از دنیا رفت به حضور آن حضرت مشرف شدم. جلوی آن بزرگوار طشتی بود، خونی که بالا می‌آورد در میان آن طشت می‌ریخت، به وسیله آن زهری که از طرف معاویه ملعون به آن بزرگوار داده شده بود

 

▪️به امام حسن گفتم: ای آقای من! چرا خود را معالجه نمی کنی؟ فرمود: ای بنده خدا: مرگ را با چه می‌توان معالجه نمود؟ من گفتم: إِنَّا لله وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ.

 

▪️سپس آن حضرت فرمود: به خدا قسم پیامبر خدا به ما خبر داده است: مقام امامت نصیب دوازده نفر از فرزندان علی و زهرا علیهما السّلام خواهد شد و هیچ یک از ما نیست مگر اینکه مسموم یا مقتول می‌شود. آنگاه من طشت را برداشتم و امام علیه السّلام گریست.

 

▪️به امام حسن گفتم یا ابن رسول الله! مرا موعظه کن.

 

▪️فرمود: آماده سفر آخرت باش، زاد و توشه این سفر را قبل از فرا رسیدن اجل فراهم کن، بدان که تو طالب دنیا هستی و مرگ طالب تو، امروز غم و اندوه آن روزی که نیامده مخور. بدان! تو هنگامی که پولی بیشتر از آن مقدار که برای تهیه قوت و غذای خودت لازم است جمع کنی، برای دیگری ذخیره خواهی کرد.

بدان که فردای قیامت درباره مال حلال دنیا حساب و راجع به حرام آن عقاب و عذاب و درباره شبهه ناک آن عتاب خواهد بود. تو دنیا را مانند مرداری بدان و به قدر کفایت از آن برگیر، اگر این مقدار که به دست آوردی حلال باشد از زهاد دنیا محسوب خواهی شد، و اگر حرام باشد مسئولیتی نداری، زیرا گویا از مرده به قدر احتیاج استفاده نموده باشی و اگر سرزنشی در کار باشد، سهل و آسان است.

برای دنیا به نحوی کار کن که گویا همیشه در دنیا خواهی بود، ولی برای آخرت به نحوی کار کن که گویا فردا خواهی مرد. اگر طالب عزت بدون عشیره و هیبت بدون قدرت هستی، از ذلت معصیت پروردگار به سوی عزت طاعت او شتاب کن. هرگاه ناچار شدی با مردم رفاقت کنی با کسی رفاقت کن که زینت بخش تو باشد، اگر خدمتی برای او کردی نگاهدار تو باشد، اگر کمکی از وی بخواهی یاور تو باشد، اگر سخنی گفتی تو را تصدیق کند، اگر بر دشمنی حمله کنی تو را تقویت کند، اگر دستی برای احسان دراز کنی او نیز دراز نماید، اگر روزگار رخنه ای در کار تو ایجاد کند او آن را مسدود کند، اگر از تو نیکی ببیند آن را به حساب آورد، اگر از او چیزی بخواهی عطا نماید، اگر تو ساکت بودی او شروع به سخن کند، اگر بلایی به وی رسید تو ناراحت شوی.

خلاصه باید کسی باشد که به وسیله او مصیبتی بر تو وارد نشود و بلایی از او به تو نرسد، در هنگام حقایق تو را رها ننماید، اگر درباره چیزی اختلاف پیدا کردید، تو را بر خود مقدم بدارد.

 

▪️سپس نفس امام حسن علیه السّلام قطع و رنگش به نحوی زرد شد که من ترسیدم شهید شود. در این بین امام حسین علیه السّلام و ابن ابو الاسود وارد شدند. امام حسین آن حضرت را در برگرفت. سر و میان دو چشم او را بوسید، سپس نزد آن بزرگوار نشست و با یکدیگر رازهای فراوان گفتند، ابو الاسود گفت: إنا لله! امام حسن خبر مرگ خود را به برادرش داد…

 

📚 بحارالانوار ج۴۴ ص۱۳۸

از هر یک دقیقه در زندگی چه توشه ای می توانیم برای خود ذخیره کنیم؟

🌹🍃﷽🍃🌹

 

💚 *از هر یک دقیقه در زندگی چه توشه ای می توانیم برای خود ذخیره کنیم؟*…

 

*آقا أمیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند:*

*فرصتها مانند أبر در گذرند* 🍃

 

*سعی کنیم از لحظات زندگی بیشترین بهره را ببریم 🍃*

 

*🍃در ۱ دقیقه می توان ۵ مرتبه سوره فاتحه خواند که؛ ۷ هزار حسنه دارد*.

 

*🍃در ۱ دقیقه می توان ۱۵ مرتبه سوره اخلاص ( قل هوالله احد ) خواند که؛ ثوابی برابر با ۵ ختم قرآن دارد* .

 

*🍃در ۱ دقیقه می توان ۲۰صلوات بر رسول الله صلی الله علیه وسلم فرستاد که؛ الله سبحانه و تعالی ۲۰۰۰ صلوات بر شما می فرستد* .

 

*🍃در ۱ دقیقه می توان ۷۰ مرتبه استغفرالله گفت که؛ الله سبحانه و تعالی تمام گناهان شما را می بخشد*

 

*🍃در ۱ دقیقه می توان ۲۵ مرتبه سبحان الله و بحمده سبحان الله العظیم گفت که؛ این کلمات ترازوی شما را در روز قیامت بی نهایت سنگین خواهند کرد.*

 

 

[: *سجده شکر را پس از هر نماز به جای آورید: ۳مرتبه شکرلله و ۴مرتبه الحمدلله ٣ مرتبه عفواً لله و 3 مرتبه سبحان الله*

 

*این را برای دیگران هم بفرستید،* *چون هرگاه سجده شکری بجا آورند، شما نیز در ثوابش سهیم خواهید بود، حتی اگر در این جهان نباشید.*

 

 

 

ِ💕🍃 *ألـلَّـھُـمَــ عجِّلْ لِوَلـیِـڪْ ألفَـرَج*🍃💕

 

سوال: آیا این حدیث امام على علیه السلام: *مَن کَثُرَ مُناهُ کَثُرَ عَناؤُهُ *هر که آرزوهایش بسیار باشد، رنجَش بسیار خواهد بود؛ *با علم روانشناسی مطابقت دارد؟

*✍️✍️❓پرسش روز❓✍️✍️*

♨️سوال:

*آیا این حدیث امام على علیه السلام*

*مَن کَثُرَ مُناهُ کَثُرَ عَناؤُهُ*

*هر که آرزوهایش بسیار باشد، رنجَش بسیار خواهد بود*

(📚غررالحکم حدیث 8603)

*با علم روانشناسی مطابقت دارد؟*

💢پاسخ:(روانشناسی)

در کتاب “روانشناسی شادی” نوشته ی مایکل آرگایل صفحه 83 می خوانیم: «آرزوهای بزرگ، رضایت و خشنودی انسان را تهدید می کنند… بر اساس نظریه ی فاصله ی هدف با پیشرفت، آرزوهای بزرگ به رضایت کمتری منجر می شوند (چرا که غالبا دست نیافتنی هستند و نتیجه ای جز ناکامی و افسردگی ندارند). البته داشتن اهداف کلی در قالب آرزو، برای سلامت زندگی مفید هستند؛ اما باید هدف ها، مناسب، صحیح و متناسب با شخص انتخاب شوند (به گونه ای که امکان دستیابی به آن وجود داشته باشد و فراتر از توان فرد نباشد، در غیر این صورت، آرزوها واهی و سرابی بیش نخواهند بود).»

ما آنقدر در پیش بینی خواسته هایمان در آینده غرق می شویم که همین لحظه ای که درش هستیم را از یاد می بریم. و موضوع این است که همین لحظه ای که در آن هستیم هدیه ای از جانب خداوند است، و خیلی خوب است، خیلی خوب و شیرین…

امروز رو قبلا هرگز ندیده بودى

از هر ثانیه اش لذت ببر!

دعای یا قدیم الاحسان بحق الحسین به چه معناست؟

*🤲 دعای یا قدیم الاحسان بحق الحسین به چه معناست؟*

تعبیر «قدیم الإحسان»، از اوصاف الهی و خطاب به خداوند است؛ یعنی ای کسی که از قدیم و از ازل (یعنی همیشه و دائمی) نسبت به بندگانت احسان داشته ای. «بحق الحسین» نیز نوعی واسطه قرار دادن مقام و منزلت امام حسین (علیه السلام) است.

 

🔹در واقع در این عبارت «یا قدیم الإحسان بحق الحسین»، دعا کننده، خداوند متعال را به حق و به جایگاه امام حسین (علیه السلام) قسم می دهد تا به او عنایت فرموده و دعایش را مستجاب فرماید؛ همان توسل به امام حسین (علیه السلام) در درگاه الهی است.

🖤 صلوات خاصه امام حسن مجتبی علیه السلام 🖤

🖤 صلوات خاصه امام حسن مجتبی علیه السلام 🖤

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی الحَسَنِ بْنِ سَیِّدِ النَّبِیِّینَ وَ وَصِیِّ أَمِیرِالمُؤْمِنِینَ

السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ رَسُولِ الله

السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ سَیِّدِ الوَصِیِّیَنَ،أَشْهَدُ أَنَّکَ یابْنَ أَمِیرِ المُؤْمِنِینَ أَمِینُ الله وَابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ مَظْلُوماً وَ مَضْیَت شَهِیداً

و أَشْهَدُ أَنَّکَ الإمام الزَّکِیُّ الهادِی المَهْدِیُّ

اللّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ بَلِّغْ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ عَنِّی فِی هذِهِ السَّاعَهِ أَفْضَلَ التَّحِیَّهِ وَالسَّلامِ

امام صادق علیه السلام فرمودند:

امام صادق علیه السلام فرمودند :

تَسْبیحُ فاطِمَهَ زهرا(س)فى کُلِّ یَوْمٍ فى دُبُرِ کُلِّ صَلاهٍاَحَبُّ اِلَىَّ مِنْ صَلاهِ اَلْفِ رَکْعَهٍ فى کُلِّ یَوْمٍ؛

تسبیحات فاطمه زهرا(س) در هر روز پس از هر نماز، نزد من محبوب‏تر از هزار رکعت نماز در هر روز است.

کافى: ج۳ ، ص ۳۴۳

 

 

قرار تجدید بیعت روزانه با امام زمان (عج) با دعای عهد

 

قرار تجدید بیعت روزانه با امام زمان (عج):

✨ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ‌✨

🌾دعای عهد🌾

💠اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ

💠وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ

💠وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ

💠وَ مُنْزِلَ التَّوْراهِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ

💠وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ

💠وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ

💠وَ رَبَّ الْمَلائِکَهِ الْمُقَرَّبینَ

💠وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ

💠اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ

💠وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ

💠وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ

💠یا حَىُّ یا قَیُّومُ

💠أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ

💠الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ

💠وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ

💠یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ

💠وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ

💠وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ

💠یا مُحْیِىَ الْمَوْتى

💠وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ

💠یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ

💠اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ

💠الْقائِمَ بِأَمْرِکَ

💠صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ

💠عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ

💠فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها

💠سَهْلِها وَ جَبَلِها وَ بَرِّها وَ بَحْرِها

💠وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ

💠مِنَ الصَّلَواتِ زِنَهَ عَرْشِ اللَّهِ

💠وَ مِدادَ کَلِماتِهِ

💠وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ

💠وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ

💠أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ

💠فى صَبیحَهِ یَوْمى هذا

💠وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى

💠عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَهً لَهُ فى عُنُقى

💠لا أَحُولُ عَنْها وَ لا أَزُولُ أَبَداً

💠اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ

💠وَالذّابّینَ عَنْهُ

💠وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ

💠وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ

💠وَالْمُحامینَ عَنْهُ

💠وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ

💠وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ

💠اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ

💠الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً

💠فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى

💠مُؤْتَزِراً کَفَنى

💠شاهِراً سَیْفى

💠مُجَرِّداً قَناتى

💠مُلَبِّیاً دَعْوَهَ الدّاعى

💠فِى الْحاضِرِ وَالْبادى

💠اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَهَ الرَّشیدَهَ

💠وَالْغُرَّهَ الْحَمیدَهَ

💠وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَهٍ مِنّى إِلَیْهِ

💠وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ

💠وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ

💠وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ

💠وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ

💠وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ

💠وَاشْدُدْ أَزْرَهُ

💠وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ

💠وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ

💠فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ

💠ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ

💠بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ

💠فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ

💠وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک

💠َحَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ

💠وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ

 

💠وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ

💠وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ

💠وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ

💠وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ

💠وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ

💠وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ

💠مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ

💠اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ

💠مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ

💠وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ

💠وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ

💠اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّهَ

💠عَنْ هذِهِ الْأُمَّهِ بِحُضُورِهِ

💠وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ

💠إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً

💠وَ نَراهُ قَریباً

💠بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ

💠اَلْعَجَلَ اَلْعَجَلَ ، یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان

💠اَلْعَجَلَ اَلْعَجَلَ ، یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان

💠اَلْعَجَلَ اَلْعَجَلَ ، یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان

اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرج والعافیهَ وَ النَصر

امام رضا علیه السلام فرمودند: بر شما باد به نماز شب…

امام رضا علیه السلام فرمودند:

 

بر شما باد به نماز شب؛ هیچ بنده‌ای نیست که آخر شب بیدار شود و هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخواند و در قنوت آن هفتاد بار استغفار کند، مگر اینکه خداوند او را از عذاب قبر و آتش پناه داده و عمر او را طولانی کرده و به زندگی او گشایش می‌دهد. 

 

بحارالانوار، ج ۸۷ ص ۱۶۱

 

 

حدیث از امام زمان عج: در پی رهایی

وَ عَنْهُ علیه ‏السلام:

وَ أنـَا أعُـوذُ بِاللّه‏ِ مِنَ الْعـَمى بَعْدَ الْجَـلاء، وَمِنَ الضَّلالَهِ بَعْدَ الهُدى وَ مِنْ مُوبِقاتِ الْأعْمالِ، وَ مُرْدیـاتِ الْفِـتَنِ فَإنـَّهُ عَـزَّ وَ جَـلَّ یَقُـولُ: الم أحَسِبَ النّاسُ أنْ یُتْرَکُوا أنْ یَقُولُوا آمَنـّا وَهُــمْ لا یُفْتـَنُون. 

 

حضرت مهدى علیه ‏السلام فرمود:

به خدا پناه مى‏برم از کورى بعد از روشنایى و روشن بینى و از گمراهى بعد از هدایت، و از چیزهایى که موجب نابودى اعمال مى‏شود و به او پناه مى‏برم از آزمایشهاى هلاک کننده. زیرا خداوند متعال فرماید: آیا مردم تصور مى‏کنند همین که گفتند ایمان آوردیم رها مى‏شوند و مورد آزمایش قرار نمى‏گیرند؟

منبع: بحارالانوار 53: 190.

حدیث از امام زمان عج: حلال شمردن خمس

وَ عَنْهُ علیه ‏السلام:

بِسْمِ اللّه‏ِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ لَعْنَهُ اللّه‏ِ وَ الْمَلائِکَهِ وَالنّاسِ أجْمَعینَ عَلى مَنِ‏اسْتَحَّلَ مِنْ أمْوالِنا دِرْهَماً. 

 

امام زمان علیه ‏السلام فرمود:

به نام خداوند بخشنده مهربان، لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم جهان برکسى باد که درهمى از اموال ما را حلال بداند.

منبع: بحارالانوار 53: 183.