اطـلاعیه بـروزرسانی و تـخفیف هـای ویژه سـایت :

ثامن کتاب

افراد موفق دائما در حال رشد و یادگیری هستند در حالی که افراد معمولی این ذهنیت را دارند که همه چیز می‌دانند!

سوره ۱۰: یونس – جزء ۱۱ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

الر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ ﴿۱﴾
الر – آن آیات کتاب حکیم است. (۱)

 

أَکَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَیْنَا إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَالَ الْکَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِینٌ ﴿۲﴾
آیا این برای مردم موجب شگفتی است که به یکی از آنها وحی فرستادیم که مردم را انذار کن و به کسانی که ایمان آورده‏ اند بشارت ده که برای آنها پاداشهای مسلم نزد پروردگارشان (و سابقه نیک) است (اما) کافران گفتند این ساحر آشکاری است. (۲)

 

إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِیعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿۳﴾
پروردگار شما خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر تخت (قدرت) قرار گرفت و به تدبیر کار (جهان) پرداخت، هیچ شفاعت کننده‏ ای جز به اذن او وجود ندارد، این است خداوند پروردگار شما، پس او را پرستش کنید، آیا متذکر نمی‏شوید؟! (۳)

 

إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْفُرُونَ ﴿۴﴾
بازگشت همه شما به سوی او است خداوند وعده حقی فرموده، او خلق را آغاز کرد سپس آنرا باز می‏گرداند، تا کسانی را که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند به عدالت جزا دهد و برای کسانی که کافر شدند نوشیدنی از مایع سوزان است و عذاب دردناکی بخاطر آنکه کفر می‏ورزیدند. (۴)

 

هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَلِکَ إِلَّا بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ﴿۵﴾
او کسی است که خورشید را روشنائی و ماه را نور قرار داد، و برای آن منزلگاه‏ هائی مقدر کرد تا عدد سالها و حساب (کارها) را بدانید، خداوند این را جز به حق نیافریده او آیات (خود را) برای گروهی که اهل دانشند شرح می‏دهد. (۵)

 

إِنَّ فِی اخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَّقُونَ ﴿۶﴾
مسلما در آمد و شد شب و روز و آنچه خداوند در آسمانها و زمین آفریده آیات (و نشانه‏ هائی) است بر آنها که پرهیزکارند (و گناه چشم دلشان را نابینا نکرده است). (۶)

 

إِنَّ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِینَ هُمْ عَنْ آیَاتِنَا غَافِلُونَ ﴿۷﴾
آنها که امید لقای ما (و رستاخیز) را ندارند، و به زندگی دنیا خشنود شدند، و بر آن تکیه کردند، و آنها که از آیات ما غافلند. (۷)

 

أُولَئِکَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿۸﴾
(همه) آنها جایگاهشان آتش است به خاطر کارهائی که انجام می‏دادند. (۸)

 

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ یَهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمَانِهِمْ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿۹﴾
(ولی) کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند خداوند آنها را در پرتو ایمانشان هدایت می‏کند، از زیر (قصرهای) آنها نهرها، در باغهای بهشت، جریان دارد. (۹)

 

دَعْوَاهُمْ فِیهَا سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَتَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۰﴾
گفتار (و دعای) آنها در بهشت این است که خداوندا! منزهی تو، و تحیت آنها سلام، و آخرین سخنشان حمد مخصوص پروردگار عالمیان است. (۱۰)

 

وَلَوْ یُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُمْ بِالْخَیْرِ لَقُضِیَ إِلَیْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ ﴿۱۱﴾
اگر همانگونه که مردم در بدست آوردن خوبیها عجله دارند، خداوند (به کیفر اعمالشان) مجازاتشان کند عمرشان به پایان می‏رسد (و همگی نابود خواهند شد) ولی آنها که امید لقای ما را ندارند بحال خودشان رها می‏کنیم تا در طغیانشان سرگردان شوند. (۱۱)

 

وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَنْ لَمْ یَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَسَّهُ کَذَلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۱۲﴾
و هنگامی که به انسان زیان (و ناراحتی) برسد ما را (در همه حال) در حالی که به پهلو خوابیده، یا نشسته، یا ایستاده است می‏خواند، اما هنگامی که ناراحتی او را بر طرف ساختیم چنان می‏رود که گوئی هرگز ما را برای حل مشکلی که به او رسیده نخوانده، اینگونه برای اسرافکاران اعمالشان زینت داده شده است. (۱۲)

 

وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ وَمَا کَانُوا لِیُؤْمِنُوا کَذَلِکَ نَجْزِی الْقَوْمَ الْمُجْرِمِینَ ﴿۱۳﴾
ما امتهای پیش از شما را، به هنگامی که ظلم کردند، هلاک کردیم، در حالی که پیامبرانشان با دلایل روشن به سراغ آنها آمدند ولی آنها ایمان نیاوردند، اینگونه گروه مجرمان را جزا می‏دهیم. (۱۳)

 

ثُمَّ جَعَلْنَاکُمْ خَلَائِفَ فِی الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ ﴿۱۴﴾
سپس شما را جانشینان آنها در روی زمین – پس از آنان – قرار دادیم تا بنگریم شما چگونه عمل می‏کنید. (۱۴)

 

وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالَ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا یَکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِی إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَى إِلَیَّ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿۱۵﴾
و هنگامی که آیات روشن ما بر آنها خوانده می‏شود کسانی که امید لقای ما (و رستاخیز) را ندارند می‏گویند قرآنی غیر از این بیاور، و یا آنرا تبدیل کن (و آیات نکوهش بتها را بردار!) بگو من حق ندارم که آنرا از پیش خود تغییر دهم، فقط از چیزی که بر من وحی می‏شود پیروی می‏کنم، من اگر معصیت پروردگارم را کنم از مجازات روز بزرگ (قیامت) می‏ترسم. (۱۵)

 

قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَیْکُمْ وَلَا أَدْرَاکُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِیکُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۱۶﴾
بگو اگر خدا می‏خواست من این آیات را بر شما نمی‏خواندم و از آن آگاهتان نمی‏کردم چه اینکه مدتها پیش از این در میان شما زندگی نمودم آیا نمی‏فهمید؟! (۱۶)

 

فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ ﴿۱۷﴾
چه کسی ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ می‏بندد و آیات او را تکذیب می‏کند، مسلما مجرمان رستگار نخواهند شد. (۱۷)

 

وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿۱۸﴾
و غیر از خدا چیزهائی را پرستش می‏کنند که نه به آنها زیان می‏رساند و نه سودی به آنان می‏دهد، و می‏گویند اینان شفیعان ما نزد خدا هستند بگو: آیا خداوند را به چیزی خبر می‏دهید که در آسمانها و زمین سراغ ندارد؟ منزه است او، و برتر است از آن شریکهائی که قرار می‏دهند. (۱۸)

 

وَمَا کَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّهً وَاحِدَهً فَاخْتَلَفُوا وَلَوْلَا کَلِمَهٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ فِیمَا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ﴿۱۹﴾
و (در آغاز) همه مردم امت واحدی بودند سپس اختلاف کردند، و اگر فرمانی از طرف پروردگار تو (درباره عدم مجازات سریع آنان) نبود، در آنچه اختلاف داشتند میان آنها داوری می‏کرد. (۱۹)

 

وَیَقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَهٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ ﴿۲۰﴾
و می‏گویند چرا معجزه‏ ای از پروردگارش بر او نازل نمی‏شود؟ بگو غیب (و معجزات) برای خدا (و به فرمان او) است شما در انتظار باشید من هم با شما در انتظارم (شما در انتظار معجزات اقتراحی و بهانه جویانه باشید و من هم در انتظار مجازات شما!). (۲۰)

 

وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَهً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُمْ مَکْرٌ فِی آیَاتِنَا قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَکْرًا إِنَّ رُسُلَنَا یَکْتُبُونَ مَا تَمْکُرُونَ ﴿۲۱﴾
هنگامی که به مردم رحمتی پس از زیانی که به آنها رسیده می‏چشانیم آنها در آیات ما مکر می‏کنند (و دست به توجیهات ناروا برای آن نعمت و رحمت می‏زنند) بگو خداوند از شما سریعتر چاره جوئی می‏کند، و رسولان ما آنچه مکر می‏کنید (و نقشه می‏کشید) می‏نویسند. (۲۱)

 

هُوَ الَّذِی یُسَیِّرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا کُنْتُمْ فِی الْفُلْکِ وَجَرَیْنَ بِهِمْ بِرِیحٍ طَیِّبَهٍ وَفَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِیحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ کُلِّ مَکَانٍ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ لَئِنْ أَنْجَیْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ ﴿۲۲﴾
او کسی است که شما را در خشکی و دریا سیر می‏دهد تا اینکه در کشتی قرار می‏گیرید و بادهای موافق آنها را (به سوی مقصد) حرکت می‏دهند و خوشحال می‏شوند ناگهان طوفان شدیدی می‏وزد و امواج از هر سو به سراغ آنها می‏آید و گمان می‏برند هلاک خواهند شد در این موقع خدا را از روی اخلاص عقیده می‏خوانند که اگر ما را نجات دهی حتما از سپاسگزاران خواهیم بود. (۲۲)

 

فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ یَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْیُکُمْ عَلَى أَنْفُسِکُمْ مَتَاعَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا ثُمَّ إِلَیْنَا مَرْجِعُکُمْ فَنُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۲۳﴾
اما هنگامی که آنها را رهائی بخشید، (دوباره) در زمین، بدون حق، ستم می‏کنند ای مردم ستمهای شما به زیان خود شماست، بهره‏ ای از زندگی دنیا (می برید) سپس بازگشت شما بسوی ماست و (خدا) شما را به آنچه عمل می‏کردید خبر می‏دهد. (۲۳)

 

إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا کَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا یَأْکُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّى إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّیَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَیْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَیْلًا أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِیدًا کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ﴿۲۴﴾
زندگی دنیا همانند آبی است که از آسمان نازل کرده‏ ایم که بر اثر آن گیاهان گوناگون که مردم و چهار پایان از آن می‏خورند، می‏روید، تا زمانی که روی زمین زیبائی خود را (از آن) گرفته و تزیین می‏گردد و اهل آن مطمئن می‏شوند که می‏توانند از آن بهره مند گردند (ناگهان) فرمان ما شب هنگام یا در روز برای نابودی آن) فرا می‏رسد (سرما یا صاعقه‏ ای را بر آن مسلط می‏سازیم) و آنچنان آنرا درو می‏کنیم که (گوئی) هرگز نبوده است اینچنین آیات خود را برای گروهی که تفکر می‏کنند شرح می‏دهیم. (۲۴)

 

وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلَامِ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿۲۵﴾
و خداوند دعوت به سرای صلح و سلامت می‏کند و هر کس را بخواهد به راه راست هدایت می‏نماید. (۲۵)

 

لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَى وَزِیَادَهٌ وَلَا یَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلَا ذِلَّهٌ أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّهِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۲۶﴾
کسانی که نیکی کردند، پاداش نیک و زیاده بر آن دارند و تاریکی و ذلت چهره‏ هایشان را نمی‏پوشاند آنها یاران بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند. (۲۶)

 

وَالَّذِینَ کَسَبُوا السَّیِّئَاتِ جَزَاءُ سَیِّئَهٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّهٌ مَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ کَأَنَّمَا أُغْشِیَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعًا مِنَ اللَّیْلِ مُظْلِمًا أُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۲۷﴾
اما کسانی که مرتکب گناهان شدند جزای بدی بمقدار آن دارند و ذلت و خواری چهره آنها را می‏پوشاند و هیچ چیز نمی‏تواند آنها را از (مجازات) خدا نگهدارد، (چهره‏ هاشان آنچنان تاریک است که) گوئی پاره‏ هائی از شب تاریک صورت آنها را پوشانده، آنها یاران آتشند و جاودانه در آن خواهند ماند. (۲۷)

 

وَیَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشْرَکُوا مَکَانَکُمْ أَنْتُمْ وَشُرَکَاؤُکُمْ فَزَیَّلْنَا بَیْنَهُمْ وَقَالَ شُرَکَاؤُهُمْ مَا کُنْتُمْ إِیَّانَا تَعْبُدُونَ ﴿۲۸﴾
بخاطر بیاورید آن روز را که همه آنها را جمع می‏کنیم سپس به مشرکان می‏گوئیم شما و معبودهایتان در جای خودتان باشید (تا به حسابتان رسیدگی شود) سپس آنها را از هم جدا می‏کنیم (و از هر یک جداگانه سؤ ال می‏نمائیم) و معبودهایشان (به آنها) می‏گویند شما (هرگز) ما را عبادت نمی‏کردید! (۲۸)

 

فَکَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ إِنْ کُنَّا عَنْ عِبَادَتِکُمْ لَغَافِلِینَ ﴿۲۹﴾
همین بس که خدا میان ما و شما گواه است که ما از عبادت کردن شما غافل (و بیخبر) بودیم. (۲۹)

 

هُنَالِکَ تَبْلُو کُلُّ نَفْسٍ مَا أَسْلَفَتْ وَرُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَفْتَرُونَ ﴿۳۰﴾
در آن هنگام (و در آنجا) هر کس عملی را که قبلا انجام داده است می‏آزماید و همگی به سوی الله، مولا و سرپرست حقیقتی خود باز می‏گردند، و آنها را که به دروغ شریک خدا قرار داده بودند گم و نابود می‏شوند. (۳۰)

 

قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَمَّنْ یَمْلِکُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَمَنْ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَیُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَمَنْ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَیَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿۳۱﴾
بگو چه کسی شما را از آسمان و زمین روزی می‏دهد و یا چه کسی مالک (و خالق) گوش و چشم هاست و چه کسی زنده را از مرده و مرده را از زنده خارج می‏سازد و چه کسی امور (جهان) را تدبیر می‏کند؟ به زودی (در پاسخ) می‏گویند: خدا، بگو پس چرا تقوا پیشه نمی‏کنید (و از خدا نمی‏ترسید)؟! (۳۱)

 

فَذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ ﴿۳۲﴾
اینچنین است خداوند پروردگار حق شما، با اینحال بعد از حق جز گمراهی وجود دارد؟ پس چرا (از پرستش او) روی می‏گردانید؟! (۳۲)

 

کَذَلِکَ حَقَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ عَلَى الَّذِینَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿۳۳﴾
اینچنین فرمان پروردگارت بر فاسقان مسلم شده که آنها (پس از اینهمه طغیان و گناه) ایمان نخواهند آورد. (۳۳)

 

قُلْ هَلْ مِنْ شُرَکَائِکُمْ مَنْ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ قُلِ اللَّهُ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ ﴿۳۴﴾
بگو آیا هیچیک از معبودهای شما آفرینش را ایجاد و سپس باز می‏گرداند؟ بگو تنها خدا آفرینش را ایجاد کرده سپس باز می‏گرداند، با اینحال چرا از حق رویگردان می‏شوید؟ (۳۴)

 

قُلْ هَلْ مِنْ شُرَکَائِکُمْ مَنْ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ یَهْدِی لِلْحَقِّ أَفَمَنْ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدَى فَمَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ﴿۳۵﴾
بگو آیا هیچیک از معبودهای شما به سوی حق هدایت می‏کند؟ – بگو تنها خدا به حق هدایت می‏کند آیا کسی که هدایت به حق می‏کند برای پیروی شایسته تر است یا آن کس که خود هدایت نمی‏شود مگر هدایتش کنند، شما را چه می‏شود؟ چگونه داوری می‏کنید؟ (۳۵)

 

وَمَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾
و بیشتر آنها جز از گمان (و پندارهای بیاساس) پیروی نمی‏کنند (در حالی که) گمان هرگز انسان را از حق بینیاز نمی‏سازد (و به حق نمی‏رساند) خداوند به آنچه انجام می‏دهند آگاه است. (۳۶)

 

وَمَا کَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ یُفْتَرَى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ الْکِتَابِ لَا رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۳۷﴾
شایسته نیست (و امکان نداشت) که این قرآن بدون وحی الهی به خدا نسبت داده شود ولی تصدیقی است برای آنچه پیش از آن است (از کتب آسمانی) و تفصیلی است برای آنها، و شکی در آن نیست که از طرف پروردگار جهانیان است. (۳۷)

 

أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿۳۸﴾
آنها می‏گویند، او قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده بگو اگر راست می‏گوئید یک سوره همانند آن بیاورید و هر کس را می‏توانید غیر از خدا (به یاری) بطلبید. (۳۸)

 

بَلْ کَذَّبُوا بِمَا لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا یَأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ کَذَلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الظَّالِمِینَ ﴿۳۹﴾
(آنها از روی علم و دانش قرآن را انکار نمی‏کنند) بلکه آنها چیزی را تکذیب کردند که آگاهی از آن نداشتند، و هنوز واقعیتش بر آنان روشن نشده است اینچنین پیشینیان آنها نیز تکذیب کردند پس بنگر عاقبت کار ظالمان چگونه بود؟! (۳۹)

 

وَمِنْهُمْ مَنْ یُؤْمِنُ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ لَا یُؤْمِنُ بِهِ وَرَبُّکَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِینَ ﴿۴۰﴾
و بعضی از آنها ایمان به آن می‏آورند و بعضی ایمان نمی‏آورند، و پروردگارت به مفسدان آگاهتر است (و آنها را بهتر می‏شناسد). (۴۰)

 

وَإِنْ کَذَّبُوکَ فَقُلْ لِی عَمَلِی وَلَکُمْ عَمَلُکُمْ أَنْتُمْ بَرِیئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۴۱﴾
و اگر تو را تکذیب کردند بگو: عمل من برای من، و عمل شما برای شما، شما بیزارید از آنچه من می‏کنم، و من بیزارم از آنچه شما انجام می‏دهید. (۴۱)

 

وَمِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ کَانُوا لَا یَعْقِلُونَ ﴿۴۲﴾
و گروهی از آنان گوش به سوی تو فرا می‏دهند (اما گوئی هیچ نمی‏شنوند و کرند!) (۴۲)

 

وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْظُرُ إِلَیْکَ أَفَأَنْتَ تَهْدِی الْعُمْیَ وَلَوْ کَانُوا لَا یُبْصِرُونَ ﴿۴۳﴾
و گروهی از آنان به سوی تو نگاه می‏کنند (اما گوئی هیچ نمی‏بینند) آیا تو می‏توانی نابینایانرا هدایت کنی هر چند نبینند؟! (۴۳)

 

إِنَّ اللَّهَ لَا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئًا وَلَکِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿۴۴﴾
خداوند هیچ به مردم ستم نمی‏کند ولی این مردمند که به خویشتن ستم می‏نمایند. (۴۴)

 

وَیَوْمَ یَحْشُرُهُمْ کَأَنْ لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَهً مِنَ النَّهَارِ یَتَعَارَفُونَ بَیْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ وَمَا کَانُوا مُهْتَدِینَ ﴿۴۵﴾
بخاطر بیاور روزی را که آنها را جمع (و محشور) می‏سازد، و آنچنان احساس می‏کنند که گوئی جز ساعتی از روز (در دنیا) توقف نکردند، به آن مقدار که یکدیگر را (ببینند و) بشناسند، آنها که لقای خداوند (و رستاخیز) را انکار کردند زیان کردند و هدایت نیافتند. (۴۵)

 

وَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِیدٌ عَلَى مَا یَفْعَلُونَ ﴿۴۶﴾
و اگر ما پاره‏ ای از مجازاتهائی را که به آنان وعده داده‏ ایم (در حال حیاتت) به تو نشان دهیم و یا (پیش از آنکه آنها گرفتار عذاب شوند) تو را از دنیا ببریم در هر حال بازگشتشان به سوی ماست سپس خداوند گواه است بر آنچه آنها انجام می‏دادند. (۴۶)

 

وَلِکُلِّ أُمَّهٍ رَسُولٌ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿۴۷﴾
و برای هر امتی رسولی است، هنگامی که رسولشان به سوی آنها بیاید خداوند به عدالت در میان آنها داوری می‏کند و ستمی به آنها نمی‏شود. (۴۷)

 

وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿۴۸﴾
می گویند این وعده (مجازات) اگر راست می‏گوئید کی عملی می‏شود؟ (۴۸)

 

قُلْ لَا أَمْلِکُ لِنَفْسِی ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ لِکُلِّ أُمَّهٍ أَجَلٌ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَهً وَلَا یَسْتَقْدِمُونَ ﴿۴۹﴾
بگو من برای خودم زیان و سودی را مالک نیستم (تا چه رسد به شما) مگر آنچه خدا بخواهد، برای هر قوم و ملتی پایانی است هنگامی که اجل آنها فرا رسد (و فرمان مجازات یا مرگشان صادر شود) نه ساعتی تاءخیر می‏کنند و نه ساعتی پیشی می‏گیرند. (۴۹)

 

قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُهُ بَیَاتًا أَوْ نَهَارًا مَاذَا یَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ ﴿۵۰﴾
بگو اگر مجازات او شبهنگام یا در روز به سراغ شما آید (آیا می‏توانید آنرا از خود دفع کنید) پس مجرمان برای چه چیز عجله می‏کنند؟ (۵۰)

 

أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ آلْآنَ وَقَدْ کُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ ﴿۵۱﴾
یا اینکه آنگاه که واقع شد ایمان می‏آورید (اما بدانید به شما گفته می‏شود) حالا؟ با اینکه قبلا برای آن عجله می‏کردید؟ (اکنون چه سود؟) (۵۱)

 

ثُمَّ قِیلَ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِمَا کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ ﴿۵۲﴾
سپس به آنها که ستم کردند گفته می‏شود عذاب ابدی را بچشید! آیا جز به آنچه انجام می‏دادید کیفر داده می‏شوید؟ (۵۲)

 

وَیَسْتَنْبِئُونَکَ أَحَقٌّ هُوَ قُلْ إِی وَرَبِّی إِنَّهُ لَحَقٌّ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ ﴿۵۳﴾
از تو می‏پرسند آیا آن (وعده مجازات الهی) حق است ؟ بگو آری بخدا سوگند قطعا حق است و شما نمی‏توانید از آن جلو گیری کنید! (۵۳)

 

وَلَوْ أَنَّ لِکُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِی الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ وَأَسَرُّوا النَّدَامَهَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَقُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿۵۴﴾
و هر کس که ستم کرده اگر تمامی آنچه روی زمین است در اختیار داشته باشد (همه را از هول عذاب) برای نجات خویش می‏دهد، و هنگامی که عذاب را ببینند (پشیمان می‏شوند اما) پشیمانی خود را کتمان می‏کنند (مبادا رسواتر شوند) و در میان آنها به عدالت داوری می‏شود و ستمی بر آنها نخواهد رفت. (۵۴)

 

أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَلَا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۵۵﴾
آگاه باشید آنچه در آسمانها و زمین است از آن خدا است، آگاه باشید وعده خدا حق است ولی اکثر آنها نمی‏دانند. (۵۵)

 

هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۵۶﴾
او است که زنده می‏کند و می‏میراند و به سوی او باز می‏گردید. (۵۶)

 

یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿۵۷﴾
ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده، و درمان آنچه در سینه‏ هاست، و هدایت و رحمت برای مؤ منان. (۵۷)

 

قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ ﴿۵۸﴾
بگو به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند که از آنچه گردآوری کرده‏ اند بهتر است. (۵۸)

 

قُلْ أَرَأَیْتُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ لَکُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَرَامًا وَحَلَالًا قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَکُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ ﴿۵۹﴾
بگو آیا روزیهائی را که خداوند بر شما نازل کرده مشاهده کردید که بعضی از آنرا حلال و بعضی را حرام کرده‏ اید بگو آیا خداوند به شما اجازه داده یا بر خدا افترا می‏بندید؟ (و پیش خود تحریم و تحلیل می‏کنید). (۵۹)

 

وَمَا ظَنُّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَشْکُرُونَ ﴿۶۰﴾
آنها که بر خدا افترا می‏بندند درباره (مجازات) روز رستاخیز چه می‏اندیشند؟ خداوند فضل (و بخشش) نسبت به همه مردم دارد، اما اکثر آنها سپاسگزاری نمی‏کنند (۶۰)

 

وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِیضُونَ فِیهِ وَمَا یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِکَ وَلَا أَکْبَرَ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ ﴿۶۱﴾
در هیچ حال (و اندیشه‏ ای) نیستی و هیچ قسمتی از قرآن را تلاوت نمی‏کنی، و هیچ عملی را انجام نمی‏دهید مگر اینکه ما ناظر بر شما هستیم در آن هنگام که وارد آن می‏شوید، و هیچ چیز در زمین و آسمان از پروردگار تو مخفی نمی‏ماند، به اندازه سنگینی ذره‏ ای و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر از آن، مگر اینکه (همه آنها) در کتاب آشکار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است. (۶۱)

 

أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿۶۲﴾
آگاه باشید اولیا (و دوستان) خدا نه ترسی دارند و نه غمگین می‏شوند. (۶۲)

 

الَّذِینَ آمَنُوا وَکَانُوا یَتَّقُونَ ﴿۶۳﴾
همانها که ایمان آوردند و (از مخالفت فرمان خدا) پرهیز می‏کردند. (۶۳)

 

لَهُمُ الْبُشْرَى فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَهِ لَا تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿۶۴﴾
در زندگی دنیا و در آخرت شاد (و مسرور)ند، وعده‏ های الهی تخلف ناپذیر است، و این رستگاری بزرگی است. (۶۴)

 

وَلَا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿۶۵﴾
سخن آنها تو را غمگین نسازد تمام عزت (و قدرت) از آن خدا است و او شنوا و داناست. (۶۵)

 

أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَتَّبِعُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَکَاءَ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ ﴿۶۶﴾
آگاه باشید تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند از آن خدا می‏باشند، و آنها که غیر خدا را شریک او می‏خوانند از منطق و دلیلی پیروی نمی‏کنند، آنها فقط از پندار بیاساس پیروی می‏کنند و آنها فقط دروغ می‏گویند! (۶۶)

 

هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ ﴿۶۷﴾
او کسی است که شب را برای شما آفرید که در آن آرامش بیابید و روز را روشنی بخش قرار داد، در این نشانه‏ هائی است برای کسانی که گوش شنوا دارند. (۶۷)

 

قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ هُوَ الْغَنِیُّ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ إِنْ عِنْدَکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بِهَذَا أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۶۸﴾
گفتند خداوند فرزندی برای خود انتخاب کرده، منزه است (از هر عیب و نقص و احتیاجی) او بینیاز است، از آن او است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، شما هیچگونه دلیلی بر این ادعا ندارید، آیا بخدا نسبتی می‏دهید که نمی‏دانید؟! (۶۸)

 

قُلْ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ ﴿۶۹﴾
بگو آنها که به خدا دروغ می‏بندند (هرگز) رستگار نمی‏شوند. (۶۹)

 

مَتَاعٌ فِی الدُّنْیَا ثُمَّ إِلَیْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِیقُهُمُ الْعَذَابَ الشَّدِیدَ بِمَا کَانُوا یَکْفُرُونَ ﴿۷۰﴾
(حداکثر) بهره‏ ای از دنیا دارند سپس بازگشتشان به سوی ماست و بعد، مجازات شدید در برابر کفرشان به آنها می‏چشانیم! (۷۰)

 

وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنْ کَانَ کَبُرَ عَلَیْکُمْ مَقَامِی وَتَذْکِیرِی بِآیَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَکَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَکُمْ وَشُرَکَاءَکُمْ ثُمَّ لَا یَکُنْ أَمْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّهً ثُمَّ اقْضُوا إِلَیَّ وَلَا تُنْظِرُونِ ﴿۷۱﴾
بخوان بر آنها سرگذشت نوح را، آن هنگام که به قوم خود گفت ای قوم من اگر موقعیت و یادآوری من نسبت به آیات الهی بر شما سنگین (و غیر قابل تحمل) است (هر کار از دستتان ساخته است بکنید) من بر خدا توکل کرده‏ ام فکر خود و قدرت معبودهایتان را جمع کنید و هیچ چیز بر شما مستور نماند سپس به حیات من پایان دهید (و لحظه‏ ای) مهلتم ندهید! (اما توانائی ندارید). (۷۱)

 

فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَمَا سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿۷۲﴾
و اگر از قبول دعوتم روی بگردانید (کار نادرستی کرده‏ اید چه اینکه) من از شما مزدی نمی‏خواهم مزد من تنها بر خدا است و من ماءمورم که از مسلمین (تسلیم شدگان در برابر فرمان خدا) باشم. (۷۲)

 

فَکَذَّبُوهُ فَنَجَّیْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُنْذَرِینَ ﴿۷۳﴾
اما آنها او را تکذیب کردند و ما او و کسانی را که با او در کشتی بودند نجات دادیم، آنها را جانشین (و وارث کافران) قرار دادیم و کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند غرق نمودیم پس ببین عاقبت کار آنها که انذار شدند (و به انذار الهی اهمیت ندادند) چگونه بود؟! (۷۳)

 

ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانُوا لِیُؤْمِنُوا بِمَا کَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ کَذَلِکَ نَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِ الْمُعْتَدِینَ ﴿۷۴﴾
سپس بعد از نوح رسولانی به سوی قومشان فرستادیم آنها با دلایل روشن به سراغ آنها رفتند، اما آنان به چیزی که پیش از آن تکذیب کرده بودند ایمان نیاوردند اینچنین بر دلهای تجاوزکاران مهر می‏نهیم (تا چیزی را درک نکنند!) (۷۴)

 

ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَى وَهَارُونَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآیَاتِنَا فَاسْتَکْبَرُوا وَکَانُوا قَوْمًا مُجْرِمِینَ ﴿۷۵﴾
بعد از آنها موسی و هارون را با آیات خود به سوی فرعون و اطرافیانش فرستادیم، اما آنها تکبر کردند (و زیر بار حق نرفتند چرا که) آنها گروهی مجرم بودند. (۷۵)

 

فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا إِنَّ هَذَا لَسِحْرٌ مُبِینٌ ﴿۷۶﴾
و هنگامی که حق از نزد ما به سراغ آنها آمد گفتند این سحر آشکاری است! (۷۶)

 

قَالَ مُوسَى أَتَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَکُمْ أَسِحْرٌ هَذَا وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُونَ ﴿۷۷﴾
(اما) موسی گفت آیا حق را که به سوی شما آمده سحر می‏شمرید؟ این سحر است ؟ در حالی که ساحران رستگار (و پیروز) نمی‏شوند؟ (۷۷)

 

قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا وَتَکُونَ لَکُمَا الْکِبْرِیَاءُ فِی الْأَرْضِ وَمَا نَحْنُ لَکُمَا بِمُؤْمِنِینَ ﴿۷۸﴾
گفتند آیا آمده‏ ای که ما را از آنچه پدرانمان را بر آن یافتیم منصرف سازی، و بزرگی (و ریاست) در روی زمین از آن شما باشد؟ ما به شما ایمان نمی‏آوریم! (۷۸)

 

وَقَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِی بِکُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ ﴿۷۹﴾
فرعون گفت هر جادوگر (و ساحر) آگاهی را نزد من آورید. (۷۹)

 

فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَهُ قَالَ لَهُمْ مُوسَى أَلْقُوا مَا أَنْتُمْ مُلْقُونَ ﴿۸۰﴾
هنگامی که ساحران آمدند موسی به آنها گفت آنچه (از وسایل سحر) می‏توانید بیفکنید، بیفکنید! (۸۰)

 

فَلَمَّا أَلْقَوْا قَالَ مُوسَى مَا جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَیُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لَا یُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ ﴿۸۱﴾
هنگامی که افکندند موسی گفت آنچه شما آوردید سحر است، که خداوند به زودی آنرا ابطال می‏کند، چرا که خداوند عمل مفسدان را اصلاح نمی‏کند. (۸۱)

 

وَیُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ ﴿۸۲﴾
و حق را به وعده خویش تحقق می‏بخشد هر چند مجرمان اکراه داشته باشند. (۸۲)

 

فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلَّا ذُرِّیَّهٌ مِنْ قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَنْ یَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِی الْأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِینَ ﴿۸۳﴾
(در آغاز) هیچکس به موسی ایمان نیاورد مگر گروهی از فرزندان قوم او، (آن هم) با ترس از فرعون و اطرافیانش مبادا آنها را (با فشار و یا تبلیغات گمراه کننده) از آئینشان منحرف سازند، فرعون برتری جوئی (و طغیان) در زمین داشت، و او از اسرافکاران بود. (۸۳)

 

وَقَالَ مُوسَى یَا قَوْمِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَیْهِ تَوَکَّلُوا إِنْ کُنْتُمْ مُسْلِمِینَ ﴿۸۴﴾
موسی گفت: ای قوم من! اگر شما ایمان به خدا آورده‏ اید بر او توکل کنید اگر تسلیم فرمان او هستید. (۸۴)

 

فَقَالُوا عَلَى اللَّهِ تَوَکَّلْنَا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَهً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿۸۵﴾
گفتند تنها بر خدا توکل داریم پروردگارا ما را تحت تاءثیر گروه ستمگر قرار مده. (۸۵)

 

وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِکَ مِنَ الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ ﴿۸۶﴾
و ما را به رحمتت از (دست) گروه کافران رهائی بخش. (۸۶)

 

وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى وَأَخِیهِ أَنْ تَبَوَّآ لِقَوْمِکُمَا بِمِصْرَ بُیُوتًا وَاجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَهً وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۸۷﴾
و به موسی و برادرش وحی کردیم که برای قوم خود خانه‏ هائی در سرزمین مصر انتخاب کنید، و خانه‏ هایتان را مقابل یکدیگر (و متمرکز) قرار دهید، و نماز را بر پا دارید، و به مؤ منان بشارت ده (که سرانجام پیروز می‏شوند). (۸۷)

 

وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّکَ آتَیْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زِینَهً وَأَمْوَالًا فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا رَبَّنَا لِیُضِلُّوا عَنْ سَبِیلِکَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَلَا یُؤْمِنُوا حَتَّى یَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِیمَ ﴿۸۸﴾
موسی گفت پروردگارا تو فرعون و اطرافیانش را زینت و اموالی (سرشار) در زندگی دنیا داده‏ ای و نتیجه‏ اش این شده که (بندگانت را) از راه تو گمراه می‏سازند، پروردگارا! اموالشان را نابود کن و دلهایشان را سخت (و سنگین) ساز، تا عذاب دردناک را نبینند ایمان نیاورند. (۸۸)

 

قَالَ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکُمَا فَاسْتَقِیمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۸۹﴾
فرمود: دعای شما پذیرفته شد، استقامت بخرج دهید و از راه (و رسم) کسانی که نمی‏دانند تبعیت نکنید (۸۹)

 

وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْیًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿۹۰﴾
بنی اسرائیل را از دریا (رود عظیم نیل) عبور دادیم، و فرعون و لشکرش از سر ظلم و تجاوز بدنبال آنها رفتند، تا هنگامی که غرقاب دامن او را گرفت گفت ایمان آوردم که هیچ معبودی جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آورده‏ اند وجود ندارد، و من از مسلمین هستم! (۹۰)

 

آلْآنَ وَقَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَکُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ ﴿۹۱﴾
(اما به او خطاب شد) الان؟! در حالی که قبلا عصیان کردی و از مفسدان بودی؟! (۹۱)

 

فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَهً وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ النَّاسِ عَنْ آیَاتِنَا لَغَافِلُونَ ﴿۹۲﴾
ولی امروز بدنت را (از آب نجات می‏دهیم تا عبرتی برای آیندگان باشی، و بسیاری از مردم از آیات ما غافلند. (۹۲)

 

وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّى جَاءَهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ﴿۹۳﴾
ما بنی اسرائیل را در جایگاه صدق (و راستی منزل دادیم و از روزیهای پاکیزه به آنها عطا کردیم، (اما آنها به نزاع و اختلاف برخاستند) و اختلاف نکردند مگر بعد از آن که علم و آگاهی یافتند، پروردگار تو در روز قیامت میان آنها در آنچه اختلاف کردند داوری خواهد کرد. (۹۳)

 

فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ فَاسْأَلِ الَّذِینَ یَقْرَءُونَ الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکَ لَقَدْ جَاءَکَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ ﴿۹۴﴾
اگر در آنچه بر تو نازل کرده‏ ایم تردید داری از آنها که پیش از تو کتب آسمانی را می‏خوانند سوال کن، (بدان) به طور قطع، «حق» از طرف پروردگارت به تو رسیده، بنابراین هرگز از تردید کنندگان مباش (البته او در چیزی که با شهود در یافته بود هرگز تردید نداشت، این درسی بود برای مردم). (۹۴)

 

وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ فَتَکُونَ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿۹۵﴾
و از آنها مباش که آیات خدا را تکذیب کردند که از زیانکاران خواهی بود. (۹۵)

 

إِنَّ الَّذِینَ حَقَّتْ عَلَیْهِمْ کَلِمَتُ رَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿۹۶﴾
(و بدان) آنها که فرمان خدا بر آنان تحقق یافته ایمان نمی‏آورند. (۹۶)

 

وَلَوْ جَاءَتْهُمْ کُلُّ آیَهٍ حَتَّى یَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِیمَ ﴿۹۷﴾
هر چند تمام آیات ( الهی و نشانه‏ های او) به آنان برسد، تا زمانی که عذاب الیم را ببینند (چرا که قلوبشان را تاریکی گناه فرا گرفته و راهی به روشنائی بر آنها نیست!). (۹۷)

 

فَلَوْلَا کَانَتْ قَرْیَهٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِیمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ یُونُسَ لَمَّا آمَنُوا کَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِینٍ ﴿۹۸﴾
چرا هیچیک از شهرها و آبادیها ایمان نیاوردند که (ایمانشان به موقع باشد و) مفید به حالشان افتد، مگر قوم یونس، به هنگامی که ایمان آوردند عذاب رسوا کننده را در زندگی دنیا از آنان بر طرف ساختیم و تا مدت معینی (پایان زندگی و اجلشان) آنها را بهره مند ساختیم. (۹۸)

 

وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ﴿۹۹﴾
و اگر پروردگار می‏خواست تمام آنها که در روی زمین هستند همگی (از روی اجبار) ایمان می‏آوردند، آیا تو می‏خواهی مردم را مجبور سازی که ایمان بیاورند؟ (ایمان اجباری چه سودی دارد؟!) (۹۹)

 

وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ ﴿۱۰۰﴾
(اما) هیچکس نمی‏تواند ایمان بیاورد جز به فرمان خدا (و توفیق و یاری و هدایت او) و پلیدی (و نا پاکی کفر و گناه را بر آنها قرار می‏دهد که تعقل نمی‏کنند. (۱۰۰)

 

قُلِ انْظُرُوا مَاذَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا تُغْنِی الْآیَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿۱۰۱﴾
بگو نگاه کنید آنچه را (از آیات خدا و نشانه‏ های توحیدش) در آسمانها و زمین است، اما این آیات و انذارها به حال کسانی که ایمان نمی‏آورند (و لجوجند) مفید نخواهد بود. (۱۰۱)

 

فَهَلْ یَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَیَّامِ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ ﴿۱۰۲﴾
آیا آنها همانند روزهای پیشینیان را انتظار می‏کشند (و همانند بلاها و مجازاتهایشان را) بگو شما انتظار بکشید من نیز با شما انتظار می‏کشم! (۱۰۲)

 

ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا کَذَلِکَ حَقًّا عَلَیْنَا نُنْجِ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۰۳﴾
سپس (به هنگام نزول بلا و مجازات) فرستادگان خود و کسانی را که به آنان ایمان می‏آوردند نجات می‏دادیم، و همین گونه بر ما حق است که مؤ منان (به تو) را رهائی بخشیم. (۱۰۳)

 

قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی شَکٍّ مِنْ دِینِی فَلَا أَعْبُدُ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَکِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۰۴﴾
بگو ای مردم! اگر در عقیده من شک دارید، من کسانی را که جز خدا می‏پرستید نمی‏پرستم، تنها خداوندی را پرستش می‏کنم که شما را می‏میراند و من ماءمورم که از مؤ منان باشم. (۱۰۴)

 

وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿۱۰۵﴾
و (به من دستور داده شده که) روی خود را به آئینی متوجه ساز که خالی از هر گونه شرک است و از مشرکان مباش. (۱۰۵)

 

وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنْفَعُکَ وَلَا یَضُرُّکَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّکَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِینَ ﴿۱۰۶﴾
و جز خدا چیزی را که نه سودی به تو می‏رساند و نه زیانی، مخوان، که اگر چنین کنی از ستمکاران خواهی بود. (۱۰۶)

 

وَإِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا کَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ یُصِیبُ بِهِ مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿۱۰۷﴾
و اگر خداوند (برای امتحان یا کیفر گناه) زیانی به تو رساند، هیچکس جز او آنرا بر طرف نمی‏سازد، و اگر اراده خیری برای تو کند هیچکس مانع فضل او نخواهد شد، آنرا به هر کس از بندگانش بخواهد می‏رساند و او غفور و رحیم است. (۱۰۷)

 

قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِوَکِیلٍ ﴿۱۰۸﴾
بگو ای مردم حق از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده، هر کس (در پرتو آن) هدایت یابد برای خود هدایت شده، و هر کس گمراه گردد به زیان خود گمراه شده، و من ماءمور (به اجبار) شما نیستم. (۱۰۸)

 

وَاتَّبِعْ مَا یُوحَى إِلَیْکَ وَاصْبِرْ حَتَّى یَحْکُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ ﴿۱۰۹﴾
و از آنچه بر تو وحی می‏شود پیروی کن و شکیبا باش (و استقامت نما) تا خداوند فرمان (پیروزی را) صادر کند و او بهترین حاکمان است. (۱۰۹)

سوره ۱۱: هود – جزء ۱۲ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

الر کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ ﴿۱﴾
الر – این کتابی است که آیاتش استحکام یافته سپس تشریح شده، از نزد خداوند حکیم و آگاه (نازل گردیده است). (۱)

 

أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ ﴿۲﴾
(دعوت من این است) که جز الله را نپرستید، من از سوی او برای شما بیم دهنده و بشارت دهنده‏ ام. (۲)

 

وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى وَیُؤْتِ کُلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ کَبِیرٍ ﴿۳﴾
و اینکه از پروردگار خویش آمرزش بطلبید، سپس به سوی او باز گردید تا بطرز نیکوئی شما را تا مدت معین (از مواهب زندگی این جهان) بهره مند سازد، و به هر صاحب فضیلتی بمقدار فضیلتش ببخشد، و اگر (از این فرمان) روی گردان شوید من بر شما از عذاب روز بزرگی بیمناکم. (۳)

 

إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۴﴾
(بدانید) بازگشت شما به سوی الله است و او بر هر چیز قادر است. (۴)

 

أَلَا إِنَّهُمْ یَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِیَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلَا حِینَ یَسْتَغْشُونَ ثِیَابَهُمْ یَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۵﴾
آگاه باشید هنگامی که آنها (سرها را بهم نزدیک ساخته و سینه‏ هاشان را در کنار هم قرار می‏دهند تا خود (و سخنان خویش) را از او (پیامبر) پنهان دارند آگاه باشید آنگاه که آنها لباسهایشان را بخود می‏پیچند و خویش را در آن پنهان می‏دارند (خداوند) از درون و برون آنها با خبر است، چرا که او از اسرار درون سینه‏ ها آگاه است. (۵)

 

وَمَا مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ ﴿۶﴾
هیچ جنبنده‏ ای در زمین نیست مگر اینکه روزی او بر خدا است، او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را می‏داند، همه اینها در کتاب آشکاری (لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است. (۶)

 

وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ وَکَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّکُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ ﴿۷﴾
او کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز (شش دوران) آفرید و عرش (قدرت) او بر آب قرار داشت، (بخاطر این آفرید) تا شما را آزمایش کند تا کدامیک عملتان بهتر است و اگر بگوئی شما بعد از مرگ برانگیخته می‏شوید مسلما کافران می‏گویند این سحر آشکاری است! (۷)

 

وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّهٍ مَعْدُودَهٍ لَیَقُولُنَّ مَا یَحْبِسُهُ أَلَا یَوْمَ یَأْتِیهِمْ لَیْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِمْ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿۸﴾
و اگر مجازات را تا زمان محدود از آنها به تاخیر اندازیم (از روی استهزا) می‏گویند چه چیز مانع آن شده؟! آگاه باشید آن روز که به سراغشان می‏آید هیچ چیز مانع آن نخواهد بود و آنچه را مسخره می‏کردند دامنشان را می‏گیرد! (۸)

 

وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَهً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَیَئُوسٌ کَفُورٌ ﴿۹﴾
و اگر به انسان نعمتی بچشانیم سپس از او بگیریم بسیار نومید و ناسپاس خواهد بود. (۹)

 

وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ ﴿۱۰﴾
و اگر نعمتهائی پس از شدت و ناراحتی به او برسانیم می‏گوید مشکلات از من بر طرف شد و دیگر باز نخواهد گشت و غرق شادی و غفلت و فخر فروشی می‏شود. (۱۰)

 

إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَأَجْرٌ کَبِیرٌ ﴿۱۱﴾
مگر آنها که (در سایه ایمان راستین) صبر و استقامت ورزیدند و عمل صالح انجام دادند، که برای آنها آمرزش و اجر بزرگی است. (۱۱)

 

فَلَعَلَّکَ تَارِکٌ بَعْضَ مَا یُوحَى إِلَیْکَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُکَ أَنْ یَقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْهِ کَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَکٌ إِنَّمَا أَنْتَ نَذِیرٌ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ ﴿۱۲﴾
شاید ابلاغ بعض آیاتی را که به تو وحی می‏شود به تاخیر می‏اندازی و سینه‏ ات از این جهت تنگ (و ناراحت) می‏شود که می‏گویند چرا گنجی بر او نازل نشده و یا چرا فرشتهای همراه او نیامده است ؟ (ابلاغ کن و نگران و ناراحت مباش چرا که) تو فقط بیم دهنده (و بیانگر اعلام خطرهای الهی) هستی و خداوند نگاهبان و ناظر بر همه چیز است (و به حساب آنان می‏رسد). (۱۲)

 

أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿۱۳﴾
بلکه آنها می‏گویند این (قرآن) را بدروغ (به خدا) نسبت می‏دهد، بگو اگر راست می‏گوئید شما هم ده سوره همانند این سوره‏ های دروغین بیاورید و تمام کسانی را که میتوانید غیر از خدا (برای این کار) دعوت کنید. (۱۳)

 

فَإِلَّمْ یَسْتَجِیبُوا لَکُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَأَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿۱۴﴾
و اگر آنها دعوت شما را نپذیرفتند بدانید با علم الهی نازل شده و هیچ معبودی جز او نیست آیا با اینحال تسلیم می‏شوید؟ (۱۴)

 

مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَهُمْ فِیهَا لَا یُبْخَسُونَ ﴿۱۵﴾
کسانی که زندگی دنیا و زینت آن را طالب باشند اعمالشان را در این جهان بیکم و کاست به آنها می‏دهیم: (۱۵)

 

أُولَئِکَ الَّذِینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الْآخِرَهِ إِلَّا النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِیهَا وَبَاطِلٌ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۱۶﴾
(ولی) آنها در آخرت جز آتش (سهمی) نخواهند داشت و آنچه را در دنیا (برای نیل به مقاصد مادی و برای غیر خدا) انجام دادند بر باد می‏رود و اعمالشان باطل می‏شود. (۱۶)

 

أَفَمَنْ کَانَ عَلَى بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّهِ وَیَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ وَمِنْ قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَهً أُولَئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ یَکْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلَا تَکُ فِی مِرْیَهٍ مِنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿۱۷﴾
آیا آن کس که دلیل آشکاری از پروردگار خویش دارد و بدنبال آن شاهدی از سوی او می‏باشد و پیش از آن کتاب موسی که پیشوا و رحمت بود (گواهی بر آن میدهد همچون کسی است که چنین نباشد آن (حق طلبان و حقیقت جویان) به او (که دارای این ویژگیهاست) ایمان می‏آورند و هر کس از گروههای مختلف به او کافر شود آتش وعده گاه اوست، بنابراین تردیدی در آن نداشته باش که آن حق است از پروردگارت ولی اکثر مردم ایمان نمی‏آورند. (۱۷)

 

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أُولَئِکَ یُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَیَقُولُ الْأَشْهَادُ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ کَذَبُوا عَلَى رَبِّهِمْ أَلَا لَعْنَهُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ ﴿۱۸﴾
چه کسی ستمکارتر است از آنها که بر خدا افترا می‏بندند، آنان (روز رستاخیز) بر پروردگارشان عرضه می‏شوند و شاهدان (پیامبران و فرشتگان) می‏گویند اینها همانها هستند که به پروردگار دروغ بستند. لعنت خدا بر ظالمان باد! (۱۸)

 

الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَهِ هُمْ کَافِرُونَ ﴿۱۹﴾
همانها که (مردم را) از راه خدا باز می‏دارند و راه حق را کج و معوج نشان می‏دهند و به سرای آخرت کافرند. (۱۹)

 

أُولَئِکَ لَمْ یَکُونُوا مُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَمَا کَانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ یُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ مَا کَانُوا یَسْتَطِیعُونَ السَّمْعَ وَمَا کَانُوا یُبْصِرُونَ ﴿۲۰﴾
آنها هیچگاه توانائی فرار در زمین ندارند و جز خدا دوستان و پشتیبانانی نمی‏یابند عذاب خدا برای آنها مضاعف خواهد بود (چرا که هم گمراه بودند و هم دیگران را به گمراهی کشاندند)، آنها هرگز توانائی شنیدن (حق را) نداشتند و حقایق را) نمی‏دیدند. (۲۰)

 

أُولَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَفْتَرُونَ ﴿۲۱﴾
آنان کسانی هستند که سرمایه وجود خود را از دست دادند و تمام معبودهای دروغین از نظرشان گم شدند. (۲۱)

 

لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الْآخِرَهِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ ﴿۲۲﴾
(بهمین دلیل) آنها مسلما در سرای آخرت از همه زیانکارترند. (۲۲)

 

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَى رَبِّهِمْ أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّهِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۲۳﴾
آنها که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و در برابر خداوند خاضع و تسلیم بودند، آنها یاران بهشتند، و جاودانه در آن خواهند ماند. (۲۳)

 

مَثَلُ الْفَرِیقَیْنِ کَالْأَعْمَى وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِیرِ وَالسَّمِیعِ هَلْ یَسْتَوِیَانِ مَثَلًا أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿۲۴﴾
حال این دو گروه (مؤ منان و منکران) حال نابینا و کر و بینا و شنوا است آیا این دو همانند یکدیگرند؟ آیا فکر نمی‏کنید؟ (۲۴)

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿۲۵﴾
ما نوح را به سوی قومش فرستادیم (نخستین بار به آنها گفت:) من برای شما بیم دهنده‏ ای آشکارم. (۲۵)

 

أَنْ لَا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ أَلِیمٍ ﴿۲۶﴾
(دعوت من این است که) جز الله (خدای واحد یکتا) را نپرستید که بر شما از عذاب روز دردناکی می‏ترسم! (۲۶)

 

فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاکَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاکَ اتَّبَعَکَ إِلَّا الَّذِینَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِیَ الرَّأْیِ وَمَا نَرَى لَکُمْ عَلَیْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّکُمْ کَاذِبِینَ ﴿۲۷﴾
اشراف کافر قومش (در پاسخ) گفتند ما تو را جز بشری همچون خودمان نمی‏بینیم، و کسانی را که از تو پیروی کرده‏ اند جز گروهی اراذل ساده لوح نمی‏یابیم، و فضیلتی برای شما نسبت به خود مشاهده نمی‏کنیم بلکه شما را دروغگو تصور می‏کنیم. (۲۷)

 

قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلَى بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّی وَآتَانِی رَحْمَهً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّیَتْ عَلَیْکُمْ أَنُلْزِمُکُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا کَارِهُونَ ﴿۲۸﴾
(نوح) گفت: اگر من دلیل روشنی از پروردگارم داشته باشم و از نزد خود رحمتی بمن داده باشد که بر شما مخفی مانده (آیا باز هم رسالت مرا انکار می‏کنید؟). آیا من می‏توانم شما را به پذیرش این بینه مجبور سازم با اینکه شما آمادگی ندارید؟ (۲۸)

 

وَیَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مَالًا إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ وَلَکِنِّی أَرَاکُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ ﴿۲۹﴾
ای قوم: من در برابر این دعوت اجر و پاداشی از شما نمی‏طلبم، اجر من تنها بر الله است، و من آنها را که ایمان آورده‏ اند (بخاطر شما) از خود طرد نمی‏کنم چرا که آنها پروردگارشان را ملاقات خواهند کرد (و در دادگاه قیامت خصم من خواهند بود) ولی شما را قوم جاهلی می‏بینم. (۲۹)

 

وَیَا قَوْمِ مَنْ یَنْصُرُنِی مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿۳۰﴾
ای قوم! چه کسی مرا در برابر (مجازات خدا) یاری می‏دهد اگر آنها را طرد کنم! آیا اندیشه نمی‏کنید؟ (۳۰)

 

وَلَا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلَا أَقُولُ إِنِّی مَلَکٌ وَلَا أَقُولُ لِلَّذِینَ تَزْدَرِی أَعْیُنُکُمْ لَنْ یُؤْتِیَهُمُ اللَّهُ خَیْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِی أَنْفُسِهِمْ إِنِّی إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِینَ ﴿۳۱﴾
من هرگز به شما نمی‏گویم خزائن الهی نزد من است و نمی‏گویم غیب می‏دانم و نمی‏گویم من فرشته‏ ام و (نیز) نمی‏گویم آنها که در نظر شما خوار می‏آیند خداوند خیری به آنها نخواهد داد، خدا از دل آنها آگاهتر است (من اگر با اینحال آنها را برانم) در این صورت از ستمکاران خواهم بود. (۳۱)

 

قَالُوا یَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَکْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۳۲﴾
گفتند ای نوح: با ما جر و بحث کردی، و زیاد سخن گفتی (بس است) اکنون اگر راست می‏گوئی آنچه را بما وعده می‏دهی (از عذاب الهی) بیاور! (۳۲)

 

قَالَ إِنَّمَا یَأْتِیکُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شَاءَ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ ﴿۳۳﴾
(نوح) گفت اگر خدا اراده کند خواهد آورد و شما قدرت فرار نخواهید داشت! (۳۳)

 

وَلَا یَنْفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکُمْ إِنْ کَانَ اللَّهُ یُرِیدُ أَنْ یُغْوِیَکُمْ هُوَ رَبُّکُمْ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۳۴﴾
(اما چه سود که) هر گاه خدا بخواهد شما را (بخاطر گناهانتان) گمراه سازد و من بخواهم شما را اندرز دهم اندرز من فایده‏ ای بحالتان نخواهد داشت، او پروردگار شماست و به سوی او بازگشت خواهید نمود. (۳۴)

 

أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَیْتُهُ فَعَلَیَّ إِجْرَامِی وَأَنَا بَرِیءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ ﴿۳۵﴾
(مشرکان) می‏گویند او (محمد) این سخنان را بدروغ بخدا نسبت داده بگو اگر من اینها را از پیش خود ساخته باشم و به او نسبت دهم گناهش بر عهده من است ولی من از گناهان شما بیزارم. (۳۵)

 

وَأُوحِیَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ یُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِکَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا کَانُوا یَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾
به نوح وحی شد که جز آنها که (تاکنون) ایمان آورده‏ اند دیگر هیچکس از قوم تو ایمان نخواهد آورد بنابراین از کارهائی که می‏کنند غمگین مباش. (۳۶)

 

وَاصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ ﴿۳۷﴾
و (اکنون) در حضور ما و طبق وحی ما کشتی بساز و درباره آنها که ستم کردند شفاعت مکن که آنها غرق شدنی هستند. (۳۷)

 

وَیَصْنَعُ الْفُلْکَ وَکُلَّمَا مَرَّ عَلَیْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قَالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْکُمْ کَمَا تَسْخَرُونَ ﴿۳۸﴾
او مشغول ساختن کشتی بود و هر زمان گروهی از اشراف قومش بر او می‏گذشتند او را مسخره می‏کردند، (ولی نوح) گفت اگر ما را مسخره می‏کنید ما نیز شما را همینگونه مسخره خواهیم کرد: (۳۸)

 

فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَیَحِلُّ عَلَیْهِ عَذَابٌ مُقِیمٌ ﴿۳۹﴾
بزودی خواهید دانست چه کسی عذاب خوار کننده به سراغش خواهد آمد و مجازات جاودان بر او وارد خواهد شد! (۳۹)

 

حَتَّى إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِیهَا مِنْ کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَأَهْلَکَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِیلٌ ﴿۴۰﴾
(این وضع همچنان ادامه یافت) تا فرمان ما فرا رسید و تنور جوشیدن گرفت، (به نوح) گفتیم از هر جفتی از حیوانات (نر و ماده) یک زوج در آن (کشتی) حمل کن، همچنین خاندانت را مگر آنها که قبلا وعده هلاک آنان داده شده (همسر نوح و یکی از فرزندانش) و همچنین مؤ منان را، اما جز عده کمی به او ایمان نیاوردند (۴۰)

 

وَقَالَ ارْکَبُوا فِیهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۴۱﴾
او گفت بنام خدا بر آن سوار شوید و به هنگام حرکت و توقف آن یاد او کنید، که پروردگارم آمرزنده و مهربان است. (۴۱)

 

وَهِیَ تَجْرِی بِهِمْ فِی مَوْجٍ کَالْجِبَالِ وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَکَانَ فِی مَعْزِلٍ یَا بُنَیَّ ارْکَبْ مَعَنَا وَلَا تَکُنْ مَعَ الْکَافِرِینَ ﴿۴۲﴾
و او آنها را از لابلای امواجی همچون کوهها حرکت میداد، (در این هنگام) نوح فرزندش را که در گوشه‏ ای قرار داشت فریاد زد، پسرم: همراه ما سوار شو و با کافران مباش: (۴۲)

 

قَالَ سَآوِی إِلَى جَبَلٍ یَعْصِمُنِی مِنَ الْمَاءِ قَالَ لَا عَاصِمَ الْیَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ وَحَالَ بَیْنَهُمَا الْمَوْجُ فَکَانَ مِنَ الْمُغْرَقِینَ ﴿۴۳﴾
گفت به کوهی پناه می‏برم تا مرا از آب حفظ کند، گفت امروز هیچ حافظی در برابر فرمان خدا نیست، مگر آن کس را که او رحم کند، در این هنگام موجی در میان آندو حائل شد و او در زمره غرق شدگان قرار گرفت (۴۳)

 

وَقِیلَ یَا أَرْضُ ابْلَعِی مَاءَکِ وَیَا سَمَاءُ أَقْلِعِی وَغِیضَ الْمَاءُ وَقُضِیَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِیِّ وَقِیلَ بُعْدًا لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿۴۴﴾
و گفته شد ای زمین آبت را فرو بر، و ای آسمان خودداری کن، و آب فرو نشست و کار پایان یافت، و (کشتی) بر (دامنه کوه) جودی پهلو گرفت و (در این هنگام) گفته شد: دور باد قوم ستمگر! (۴۴)

 

وَنَادَى نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی وَإِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْکَمُ الْحَاکِمِینَ ﴿۴۵﴾
نوح به پروردگارش عرض کرد پروردگارا! پسر من از خاندان من است و وعده تو (در مورد نجات خاندانم) حق است و تو از همه حکم کنندگان برتری. (۴۵)

 

قَالَ یَا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ ﴿۴۶﴾
فرمود: ای نوح! او از اهل تو نیست! او عمل غیر صالحی است، بنابراین آنچه را از آن آگاه نیستی از من مخواه، من به تو اندرز می‏دهم تا از جاهلان نباشی! (۴۶)

 

قَالَ رَبِّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لَیْسَ لِی بِهِ عِلْمٌ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِی وَتَرْحَمْنِی أَکُنْ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿۴۷﴾
عرض کرد: پروردگارا! من به تو پناه می‏برم که از تو چیزی بخواهم که از آن آگاهی ندارم، و هر گاه مرا نبخشی و بر من رحم نکنی از زیانکاران خواهم بود. (۴۷)

 

قِیلَ یَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَکَاتٍ عَلَیْکَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ یَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۴۸﴾
(به نوح) گفته شد: ای نوح! با سلامت و برکت از ناحیه ما بر تو و بر تمام امتهائی که با تواند، فرود آی، و امتهائی نیز هستند که ما آنها را از نعمتها بهره مند می‏سازیم سپس عذاب دردناکی از سوی ما به آنها می‏رسد. (۴۸)

 

تِلْکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهَا إِلَیْکَ مَا کُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُکَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَهَ لِلْمُتَّقِینَ ﴿۴۹﴾
اینها از خبرهای غیب است که به تو (ای پیامبر) وحی می‏کنیم، نه تو و نه قوم تو اینها را قبل از این نمی‏دانستید، بنابراین صبر و استقامت کن که عاقبت از آن پرهیزکاران است. (۴۹)

 

وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ ﴿۵۰﴾
(ما) بسوی (قوم) عاد، برادرشان هود را فرستادیم، (به آنها) گفت ای قوم من! الله را پرستش کنید که معبودی جز او برای شما نیست، شما فقط تهمت می‏زنید. (۵۰)

 

یَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى الَّذِی فَطَرَنِی أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۵۱﴾
ای قوم من! من از شما پاداشی نمی‏طلبم پاداش من فقط بر کسی است که مرا آفریده، آیا نمی‏فهمید؟ (۵۱)

 

وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّهً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ ﴿۵۲﴾
و ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید سپس به سوی او باز گردید تا (باران) آسمان را پی در پی بر شما بفرستد و نیروئی بر نیروی شما بیفزاید، و روی (از حق) بر نتابید و گناه نکنید. (۵۲)

 

قَالُوا یَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَیِّنَهٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِکِی آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِکَ وَمَا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ ﴿۵۳﴾
گفتند: ای هود! تو دلیلی برای ما نیاورده‏ ای، و ما خدایان خود را به خاطر حرف تو رها نخواهیم کرد، و ما (اصلا) به تو ایمان نمی‏آوریم! (۵۳)

 

إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَرَاکَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ قَالَ إِنِّی أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ ﴿۵۴﴾
ما فقط (درباره تو) می‏گوئیم بعضی از خدایان ما به تو زیان رسانده (و عقلت را ربوده‏ اند) (نوح) گفت من خدا را به شهادت می‏طلبم شما نیز گواه باشید که من از آنچه شریک (خدا) قرار می‏دهید بیزارم! (۵۴)

 

مِنْ دُونِهِ فَکِیدُونِی جَمِیعًا ثُمَّ لَا تُنْظِرُونِ ﴿۵۵﴾
از آنچه غیر او (می پرستید) حال که چنین است همگی برای من نقشه بکشید و مرا مهلت ندهید (اما بدانید کاری از دست شما ساخته نیست!) (۵۵)

 

إِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّی وَرَبِّکُمْ مَا مِنْ دَابَّهٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا إِنَّ رَبِّی عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿۵۶﴾
چرا که من توکل بر الله که پروردگار من و شما است کرده‏ ام، هیچ جنبنده‏ ای نیست مگر اینکه او بر وی تسلط دارد (اما سلطه‏ ای توام با عدالت چرا که) پروردگار من بر صراط مستقیم است. (۵۶)

 

فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَیْکُمْ وَیَسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْمًا غَیْرَکُمْ وَلَا تَضُرُّونَهُ شَیْئًا إِنَّ رَبِّی عَلَى کُلِّ شَیْءٍ حَفِیظٌ ﴿۵۷﴾
و اگر روی برگردانید من رسالتی را که مامور بودم به شما رساندم و خداوند گروه دیگری را جانشین شما می‏کند و شما کمترین ضرری به او نمی‏رسانید پروردگار من حافظ و نگاهبان هر چیز است. (۵۷)

 

وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّیْنَا هُودًا وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَهٍ مِنَّا وَنَجَّیْنَاهُمْ مِنْ عَذَابٍ غَلِیظٍ ﴿۵۸﴾
و هنگامی که فرمان ما فرا رسید هود و آنها را که با او ایمان آورده بودند به رحمت خود نجات بخشیدیم و از عذاب شدید آنها را رها ساختیم. (۵۸)

 

وَتِلْکَ عَادٌ جَحَدُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ ﴿۵۹﴾
و این قوم عاد بود که آیات پروردگارشان را انکار کردند و رسولان او را معصیت نمودند و از فرمان هر ستمگر دشمن حق پیروی کردند. (۵۹)

 

وَأُتْبِعُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا لَعْنَهً وَیَوْمَ الْقِیَامَهِ أَلَا إِنَّ عَادًا کَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلَا بُعْدًا لِعَادٍ قَوْمِ هُودٍ ﴿۶۰﴾
بدنبال آنها در این جهان لعنت (و نام ننگین) ماند و در قیامت (گفته می‏شود) بدانید عاد نسبت به پروردگارشان کفر ورزیدند، دور باد عاد، قوم هود، (از رحمت خدا و خیر و سعادت). (۶۰)

 

وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ ﴿۶۱﴾
و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را فرستادیم، گفت: ای قوم من! الله را پرستش کنید که معبودی جز او برای شما نیست، او است که شما را از زمین آفرید و آبادی آنرا به شما واگذار نمود، از او آمرزش بطلبید سپس به سوی از باز گردید که پروردگارم (به بندگان خود) نزدیک و اجابت کننده (تقاضاهای آنها) است. (۶۱)

 

قَالُوا یَا صَالِحُ قَدْ کُنْتَ فِینَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِی شَکٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَیْهِ مُرِیبٍ ﴿۶۲﴾
گفتند ای صالح! تو پیش از این مایه امید ما بودی! آیا ما را از پرستش آنچه پدرانمان می‏پرستیدند نهی می‏کنی ؟ و ما در مورد آنچه ما را به سوی آن دعوت می‏کنی در شک و تردید هستیم. (۶۲)

 

قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلَى بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّی وَآتَانِی مِنْهُ رَحْمَهً فَمَنْ یَنْصُرُنِی مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَیْتُهُ فَمَا تَزِیدُونَنِی غَیْرَ تَخْسِیرٍ ﴿۶۳﴾
گفت: ای قوم من! آیا اگر من دلیل آشکاری از پروردگارم داشته باشم و رحمت او به سراغ من آمده باشد (می توانم از ابلاغ رسالت او سرپیچی کنم) اگر من نافرمانی او کنم چه کسی می‏تواند مرا در برابر وی یاری دهد؟ بنابراین (سخنان) شما چیزی جز اطمینان به زیانکار بودنتان بر من نمی‏افزاید (۶۳)

 

وَیَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَهُ اللَّهِ لَکُمْ آیَهً فَذَرُوهَا تَأْکُلْ فِی أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابٌ قَرِیبٌ ﴿۶۴﴾
ای قوم من! این ناقه خداوند است که برای شما دلیل و نشانه‏ ای است بگذارید در زمین خدا به چرا مشغول شود و هیچگونه آزاری به آن نرسانید که بزودی عذاب خدا شما را فرو خواهد گرفت. (۶۴)

 

فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُوا فِی دَارِکُمْ ثَلَاثَهَ أَیَّامٍ ذَلِکَ وَعْدٌ غَیْرُ مَکْذُوبٍ ﴿۶۵﴾
(اما) آنها آن را از پای در آوردند و او به آنها گفت (مهلت شما تمام شده) سه روز در خانه‏ هاتان متمتع گردید (و بعد از آن عذاب الهی فرا خواهد رسید) این وعده‏ ای است که دروغ نخواهد بود. (۶۵)

 

فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّیْنَا صَالِحًا وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَهٍ مِنَّا وَمِنْ خِزْیِ یَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ ﴿۶۶﴾
هنگامی که فرمان ما (دائر به مجازات این قوم) فرا رسید صالح و کسانی را که با او ایمان آورده بودند به رحمت خود (از آن عذاب) و از رسوائی آن روز رهائی بخشیدیم چرا که پروردگارت قوی و شکست ناپذیر است. (۶۶)

 

وَأَخَذَ الَّذِینَ ظَلَمُوا الصَّیْحَهُ فَأَصْبَحُوا فِی دِیَارِهِمْ جَاثِمِینَ ﴿۶۷﴾
و آنها را که ستم کرده بودند صیحه (آسمانی) فرو گرفت و در خانه‏ هایشان به روی افتادند و مردند! (۶۷)

 

کَأَنْ لَمْ یَغْنَوْا فِیهَا أَلَا إِنَّ ثَمُودَ کَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلَا بُعْدًا لِثَمُودَ ﴿۶۸﴾
آنچنان که گوئی هرگز ساکن آن دیار نبودند بدانید قوم ثمود پروردگارشان را انکار کردند دور باد قوم ثمود (از رحمت پروردگار!). (۶۸)

 

وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ ﴿۶۹﴾
فرستادگان ما با بشارت نزد ابراهیم آمدند گفتند: سلام (او نیز) گفت سلام، و طولی نکشید که گوساله بریانی (برای آنها) آورد. (۶۹)

 

فَلَمَّا رَأَى أَیْدِیَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَهً قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ ﴿۷۰﴾
(اما) هنگامی که دید دست آنها به آن نمی‏رسد (و از آن نمی‏خورند) آنها را زشت شمرد و در دل احساس ترس نمود (اما به زودی) به او گفتند نترس ما به سوی قوم لوط فرستاده شدیم. (۷۰)

 

وَامْرَأَتُهُ قَائِمَهٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ یَعْقُوبَ ﴿۷۱﴾
و همسرش ایستاده بود خندید او را بشارت به اسحاق و پس از او یعقوب دادیم. (۷۱)

 

قَالَتْ یَا وَیْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِی شَیْخًا إِنَّ هَذَا لَشَیْءٌ عَجِیبٌ ﴿۷۲﴾
گفت: ای وای بر من! آیا من فرزند می‏آورم در حالی که پیرزنم و این شوهرم پیر مردی است این راستی چیز عجیبی است. (۷۲)

 

قَالُوا أَتَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ ﴿۷۳﴾
گفتند از فرمان خدا تعجب می‏کنی این رحمت خدا و برکاتش بر شما خانواده است چرا که او حمید و مجید است. (۷۳)

 

فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَى یُجَادِلُنَا فِی قَوْمِ لُوطٍ ﴿۷۴﴾
هنگامی که ترس ابراهیم فرو نشست و بشارت به او رسید، با ما، درباره قوم لوط مجادله می‏کرد. (۷۴)

 

إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّاهٌ مُنِیبٌ ﴿۷۵﴾
چرا که ابراهیم، بردبار و دلسوز و بازگشت کننده (به سوی خدا) بود. (۷۵)

 

یَا إِبْرَاهِیمُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَإِنَّهُمْ آتِیهِمْ عَذَابٌ غَیْرُ مَرْدُودٍ ﴿۷۶﴾
ای ابراهیم از این کار صرف نظر کن که فرمان پروردگارت فرا رسیده و عذاب (الهی) بطور قطع به سراغ آنها می‏آید و برگشت ندارد. (۷۶)

 

وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِیءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالَ هَذَا یَوْمٌ عَصِیبٌ ﴿۷۷﴾
و هنگامی که رسولان ما به سراغ لوط آمدند از آمدنشان ناراحت شد و قلبش پریشان گشت و گفت امروز روز سختی است! (۷۷)

 

وَجَاءَهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ وَمِنْ قَبْلُ کَانُوا یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ قَالَ یَا قَوْمِ هَؤُلَاءِ بَنَاتِی هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی أَلَیْسَ مِنْکُمْ رَجُلٌ رَشِیدٌ ﴿۷۸﴾
و قومش به سرعت به سراغ او آمدند – و قبلا کارهای بد انجام می‏دادند – گفت ای قوم من! اینها دختران منند، برای شما پاکیزهترند (با آنها ازدواج کنید و از اعمال شنیع صرفنظر نمائید) از خدا بترسید و مرا در مورد میهمانهایم رسوا مسازید، آیا در میان شما یک مرد رشید وجود ندارد؟! (۷۸)

 

قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِی بَنَاتِکَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّکَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِیدُ ﴿۷۹﴾
گفتند تو که میدانی ما حق (و میلی) در دختران تو نداریم و خوب میدانی ما چه می‏خواهیم؟! (۷۹)

 

قَالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّهً أَوْ آوِی إِلَى رُکْنٍ شَدِیدٍ ﴿۸۰﴾
گفت (افسوس) ای کاش در برابر شما قدرتی داشتم یا تکیه گاه و پشتیبان محکمی در اختیار من بود (آنگاه می‏دانستم با شما ددمنشان چه کنم؟!). (۸۰)

 

قَالُوا یَا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّکَ لَنْ یَصِلُوا إِلَیْکَ فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیْلِ وَلَا یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ إِلَّا امْرَأَتَکَ إِنَّهُ مُصِیبُهَا مَا أَصَابَهُمْ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ ﴿۸۱﴾
گفتند: ای لوط! ما رسولان پروردگار توایم، آنها هرگز دسترسی به تو پیدا نخواهند کرد، در دل شب با خانواده‏ ات (از این شهر) حرکت کن و هیچیک از شما پشت سرش را نگاه نکند، مگر همسر تو که او هم بهمان بلائی که آنها گرفتار می‏شوند گرفتار خواهد شد، موعد آنها صبح است، آیا صبح نزدیک نیست؟! (۸۱)

 

فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهَا حِجَارَهً مِنْ سِجِّیلٍ مَنْضُودٍ ﴿۸۲﴾
هنگامی که فرمان ما فرا رسید آن (شهر و دیار) را زیر و رو کردیم و بارانی از سنگ: گلهای متحجر متراکم بر روی هم بر آنها نازل نمودیم. (۸۲)

 

مُسَوَّمَهً عِنْدَ رَبِّکَ وَمَا هِیَ مِنَ الظَّالِمِینَ بِبَعِیدٍ ﴿۸۳﴾
(سنگهائی که) نزد پروردگارت نشاندار بود و آن از ستمگران دور نیست. (۸۳)

 

وَإِلَى مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْبًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ وَلَا تَنْقُصُوا الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ إِنِّی أَرَاکُمْ بِخَیْرٍ وَإِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ مُحِیطٍ ﴿۸۴﴾
و به سوی مدین برادرشان شعیب را فرستادیم، گفت ای قوم من! الله را پرستش کنید که جز او معبود دیگری برای شما نیست و پیمانه و وزن را کم نکنید (و دست به کم فروشی نزنید) من خیر خواه شما هستم و من از عذاب روز فراگیر بر شما بیمناکم! (۸۴)

 

وَیَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ﴿۸۵﴾
و ای قوم من!، پیمانه و وزن را با عدالت وفا کنید و بر اشیاء (و اجناس) مردم عیب مگذارید و از حق آنان نکاهید و در زمین فساد مکنید. (۸۵)

 

بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ ﴿۸۶﴾
سرمایه حلالی که خداوند برای شما باقی گذارده برایتان بهتر است اگر ایمان داشته باشید، و من پاسدار شما (و مامور بر اجبارتان به ایمان) نیستم. (۸۶)

 

قَالُوا یَا شُعَیْبُ أَصَلَاتُکَ تَأْمُرُکَ أَنْ نَتْرُکَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِی أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ إِنَّکَ لَأَنْتَ الْحَلِیمُ الرَّشِیدُ ﴿۸۷﴾
گفتند: ای شعیب آیا نمازت تو را دستور می‏دهد که ما آنچه را پدرانمان می‏پرستیدند ترک گوئیم ؟ و آنچه را می‏خواهیم در اموالمان انجام ندهیم ؟ تو مرد بردبار و رشیدی هستی ؟ (۸۷)

 

قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلَى بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّی وَرَزَقَنِی مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِیدُ أَنْ أُخَالِفَکُمْ إِلَى مَا أَنْهَاکُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ ﴿۸۸﴾
گفت: ای قوم من! هر گاه من دلیل آشکاری از پروردگارم داشته باشم و رزق خوبی بمن داده باشد (آیا می‏توانم بر خلاف فرمان او رفتار کنم ؟) من هرگز نمی‏خواهم چیزی که شما را از آن باز می‏دارم خودم مرتکب شوم، من جز اصلاح تا آنجا که توانائی دارم نمی‏خواهم، و توفیق من جز به خدا نیست، بر او توکل کردم و به سوی او باز گشتم. (۸۸)

 

وَیَا قَوْمِ لَا یَجْرِمَنَّکُمْ شِقَاقِی أَنْ یُصِیبَکُمْ مِثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِنْکُمْ بِبَعِیدٍ ﴿۸۹﴾
و ای قوم من دشمنی و مخالفت با من سبب نشود که شما بهمان سرنوشتی که قوم نوح یا قوم هود یا قوم صالح گرفتار شدند گرفتار شوید، و قوم لوط از شما چندان دور نیست. (۸۹)

 

وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ ﴿۹۰﴾
از پروردگار خود آمرزش بطلبید و به سوی او باز گردید که پروردگارم مهربان و دوستدار (بندگان توبه کار) است. (۹۰)

 

قَالُوا یَا شُعَیْبُ مَا نَفْقَهُ کَثِیرًا مِمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاکَ فِینَا ضَعِیفًا وَلَوْلَا رَهْطُکَ لَرَجَمْنَاکَ وَمَا أَنْتَ عَلَیْنَا بِعَزِیزٍ ﴿۹۱﴾
گفتند ای شعیب! بسیاری از آنچه را میگوئی ما نمی‏فهمیم، و ما تو را در میان خود ضعیف می‏یابیم، و اگر بخاطر احترام قبیله کوچکت نبود تو را سنگسار می‏کردیم و تو در برابر ما قدرتی نداری. (۹۱)

 

قَالَ یَا قَوْمِ أَرَهْطِی أَعَزُّ عَلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَاتَّخَذْتُمُوهُ وَرَاءَکُمْ ظِهْرِیًّا إِنَّ رَبِّی بِمَا تَعْمَلُونَ مُحِیطٌ ﴿۹۲﴾
گفت: ای قوم! آیا قبیله کوچک من نزد شما از خداوند، عزیزتر است در حالی که (فرمان) او را پشت سر انداخته‏ اید؟ پروردگارم با آنچه انجام می‏دهید احاطه دارد (و آگاه است). (۹۲)

 

وَیَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَکَانَتِکُمْ إِنِّی عَامِلٌ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَمَنْ هُوَ کَاذِبٌ وَارْتَقِبُوا إِنِّی مَعَکُمْ رَقِیبٌ ﴿۹۳﴾
ای قوم! هر کاری از دستتان ساخته است انجام دهید من هم کار خود را خواهم کرد!، و به زودی خواهید دانست چه کسی عذاب خوار کننده به سراغ او می‏آید و چه کسی دروغگو است، شما انتظار بکشید من هم در انتظارم. (۹۳)

 

وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّیْنَا شُعَیْبًا وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَهٍ مِنَّا وَأَخَذَتِ الَّذِینَ ظَلَمُوا الصَّیْحَهُ فَأَصْبَحُوا فِی دِیَارِهِمْ جَاثِمِینَ ﴿۹۴﴾
و هنگامی که فرمان ما فرا رسید شعیب و آنها را که با او ایمان آورده بودند، به رحمت خود، نجات دادیم و آنها را که ستم کردند صیحه (آسمانی) فرو گرفت و در دیار خود به رو افتادند (و مردند). (۹۴)

 

کَأَنْ لَمْ یَغْنَوْا فِیهَا أَلَا بُعْدًا لِمَدْیَنَ کَمَا بَعِدَتْ ثَمُودُ ﴿۹۵﴾
آنچنان که گوئی هرگز از ساکنان آن دیار نبودند، دور باد مدین (از رحمت خدا) همانگونه که قوم ثمود دور شدند! (۹۵)

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿۹۶﴾
ما موسی را با آیات خود و دلیل آشکار فرستادیم. (۹۶)

 

إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ ﴿۹۷﴾
به سوی فرعون و اطرافیانش، اما آنها از فرمان فرعون پیروی کردند در حالی که فرمان فرعون مایه رشد و نجات نبود. (۹۷)

 

یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ ﴿۹۸﴾
او در پیشاپیش قومش روز قیامت خواهد بود و آنها را (بجای چشمه‏ های زلال بهشت) وارد آتش ‍ می‏کند و چه بد است که آتش آبگاه انسان باشد. (۹۸)

 

وَأُتْبِعُوا فِی هَذِهِ لَعْنَهً وَیَوْمَ الْقِیَامَهِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ ﴿۹۹﴾
آنها در این جهان و روز قیامت از رحمت خدا دور خواهند بود و چه بد عطائی به آنها داده میشود. (۹۹)

 

ذَلِکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْقُرَى نَقُصُّهُ عَلَیْکَ مِنْهَا قَائِمٌ وَحَصِیدٌ ﴿۱۰۰﴾
این از خبرهای شهرها و آبادیهاست که ما برای تو باز گو می‏کنیم، که بعضی (هنوز) بر پا هستند و بعضی درو شده‏ اند (و از میان رفته‏ اند). (۱۰۰)

 

وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِی یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَمَا زَادُوهُمْ غَیْرَ تَتْبِیبٍ ﴿۱۰۱﴾
ما به آنها ستم نکردیم بلکه آنها خودشان بر خویشتن ستم روا داشتند و هنگامی که فرمان مجازات الهی فرا رسید خدایانی را که غیر از الله می‏خواندند آنها را یاری نکردند و جز هلاکت بر آنها نیفزودند. (۱۰۱)

 

وَکَذَلِکَ أَخْذُ رَبِّکَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَى وَهِیَ ظَالِمَهٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِیمٌ شَدِیدٌ ﴿۱۰۲﴾
و اینچنین است مجازات پروردگار تو هنگامی که شهرها و آبادیهای ظالم را مجازات می‏کند، (آری) مجازات او دردناک و شدید است! (۱۰۲)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً لِمَنْ خَافَ عَذَابَ الْآخِرَهِ ذَلِکَ یَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَذَلِکَ یَوْمٌ مَشْهُودٌ ﴿۱۰۳﴾
در این نشانه‏ ای است برای کسی که از عذاب آخرت می‏ترسد، همان روزی است که مردم در آن جمع می‏شوند، و روزی که همه آنرا مشاهده می‏کنند. (۱۰۳)

 

وَمَا نُؤَخِّرُهُ إِلَّا لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ ﴿۱۰۴﴾
و ما آنرا جز تا زمان محدودی تاخیر نمی‏اندازیم. (۱۰۴)

 

یَوْمَ یَأْتِ لَا تَکَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَسَعِیدٌ ﴿۱۰۵﴾
آن روز که (قیامت) فرا رسد هیچکس جز به اجازه او سخن نمی‏گوید گروهی از آنها شقاوتمندند و گروهی سعادتمند (گروهی بدبختند و گروهی نیکبخت). (۱۰۵)

 

فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیهَا زَفِیرٌ وَشَهِیقٌ ﴿۱۰۶﴾
اما آنها که شقاوتمند شدند در آتشاند، و برای آنها زفیر و شهیق (ناله‏ های طولانی دم و باز دم) است. (۱۰۶)

 

خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِمَا یُرِیدُ ﴿۱۰۷﴾
جاودانه در آن خواهند ماند، تا آسمانها و زمین بر پاست، مگر آنچه پروردگارت بخواهد که پروردگارت هر چه را اراده کند انجام می‏دهد. (۱۰۷)

 

وَأَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّهِ خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّکَ عَطَاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ ﴿۱۰۸﴾
اما آنها که سعادتمند شدند در بهشت جاودانه خواهند بود، ما دام که آسمانها و زمین بر پاست مگر آنچه پروردگارت بخواهد، بخششی است قطع نشدنی! (۱۰۸)

 

فَلَا تَکُ فِی مِرْیَهٍ مِمَّا یَعْبُدُ هَؤُلَاءِ مَا یَعْبُدُونَ إِلَّا کَمَا یَعْبُدُ آبَاؤُهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِیبَهُمْ غَیْرَ مَنْقُوصٍ ﴿۱۰۹﴾
شک و تردیدی در معبودهائی که آنها می‏پرستند بخود راه مده، آنها همان گونه این معبودها را پرستش می‏کنند که پدرانشان قبلا می‏پرستیدند، و ما نصیب آنها را بیکم و کاست خواهیم داد. (۱۰۹)

 

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِیهِ وَلَوْلَا کَلِمَهٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مُرِیبٍ ﴿۱۱۰﴾
ما کتاب آسمانی به موسی دادیم سپس در آن اختلاف کردند، و اگر فرمان قبلی خدا (در زمینه آزمایش و اتمام حجت بر آنها) نبود در میان آنها داوری می‏شد، و آنها (هنوز) در شک اند شکی آمیخته با سوء ظن و بدبینی. (۱۱۰)

 

وَإِنَّ کُلًّا لَمَّا لَیُوَفِّیَنَّهُمْ رَبُّکَ أَعْمَالَهُمْ إِنَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ خَبِیرٌ ﴿۱۱۱﴾
و پروردگار تو اعمال هر یک را بیکم و کاست به آنها خواهد داد، او به آنچه عمل می‏کنند آگاه است. (۱۱۱)

 

فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ﴿۱۱۲﴾
بنابراین همانگونه که فرمان یافته‏ ای استقامت کن همچنین کسانی که با تو به سوی خدا آمده‏ اند و طغیان نکنید که خداوند آنچه را انجام می‏دهید می‏بیند (۱۱۲)

 

وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ ﴿۱۱۳﴾
و تکیه بر ظالمان نکنید که موجب می‏شود آتش شما را فرو گیرد و در آن حال جز خدا هیچ ولی و سرپرستی نخواهید داشت و یاری نمی‏شوید. (۱۱۳)

 

وَأَقِمِ الصَّلَاهَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ذَلِکَ ذِکْرَى لِلذَّاکِرِینَ ﴿۱۱۴﴾
نماز را در دو طرف روز و اوائل شب برپا دار، چرا که حسنات، سیئات (و آثار آنها را) بر طرف می‏سازند، این تذکری است برای آنها که اهل تذکرند. (۱۱۴)

 

وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ﴿۱۱۵﴾
و شکیبائی کن که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهد کرد. (۱۱۵)

 

فَلَوْلَا کَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِکُمْ أُولُو بَقِیَّهٍ یَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِی الْأَرْضِ إِلَّا قَلِیلًا مِمَّنْ أَنْجَیْنَا مِنْهُمْ وَاتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِیهِ وَکَانُوا مُجْرِمِینَ ﴿۱۱۶﴾
چرا در قرون (و اقوام) قبل از شما دانشمندان صاحب قدرتی نبودند که از فساد در زمین جلوگیری کنند، مگر اندکی از آنها که نجاتشان دادیم و آنها که ستم می‏کردند از تنعم و تلذذ پیروی کردند و گناهکار بودند (و نابود شدند). (۱۱۶)

 

وَمَا کَانَ رَبُّکَ لِیُهْلِکَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ ﴿۱۱۷﴾
و چنین نبود که پروردگارت آبادیها را به ظلم و ستم نابود کند در حالی که اهلش در صدد اصلاح بوده باشند. (۱۱۷)

 

وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّهً وَاحِدَهً وَلَا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ ﴿۱۱۸﴾
و اگر پروردگارت می‏خواست همه مردم را امت واحده (بدون هیچگونه اختلاف) قرار می‏داد، ولی آنها همواره مختلفند. (۱۱۸)

 

إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَلِذَلِکَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ کَلِمَهُ رَبِّکَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ ﴿۱۱۹﴾
مگر آنچه پروردگارت رحم کند و برای همین (پذیرش رحمت و در سایه آن تکامل) آنها را آفرید و فرمان پروردگارت قطعی است که جهنم را از (سرکشان و طاغیان) جن و انس پر خواهم کرد. (۱۱۹)

 

وَکُلًّا نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَکَ وَجَاءَکَ فِی هَذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَهٌ وَذِکْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۲۰﴾
ما از هر یک از سرگذشتهای انبیاء را برای تو باز گو کردیم تا قلبت آرام (و اراده‏ ات قوی) گردد و در این (اخبار و سرگذشتها) حق و موعظه و تذکر برای مؤ منان آمده است. (۱۲۰)

 

وَقُلْ لِلَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلَى مَکَانَتِکُمْ إِنَّا عَامِلُونَ ﴿۱۲۱﴾
و به آنها که ایمان نمی‏آورند بگو هر چه در قدرت دارید انجام دهید ما هم انجام می‏دهیم ؟ (۱۲۱)

 

وَانْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ ﴿۱۲۲﴾
و انتظار بکشید ما هم منتظریم! (۱۲۲)

 

وَلِلَّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَیْهِ یُرْجَعُ الْأَمْرُ کُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَکَّلْ عَلَیْهِ وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۱۲۳﴾
و برای خدا است غیب (و اسرار نهان) آسمانها و زمین و همه کارها به او باز می‏گردد، او را پرستش کن و بر او توکل نما و پروردگارت غافل از کارهائی که می‏کنید نیست. (۱۲۳)

سوره ۱۲: یوسف – جزء ۱۳ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

الر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ ﴿۱﴾
الر – آن آیات کتاب آشکار است. (۱)

 

إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۲﴾
ما آنرا قرآن عربی نازل کردیم تا شما درک کنید (و بیندیشید). (۲)

 

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِنْ کُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِینَ ﴿۳﴾
ما بهترین سرگذشتها را بر تو بازگو کردیم، از طریق وحی کردن این قرآن به تو، هر چند پیش از آن از غافلان بودی. (۳)

 

إِذْ قَالَ یُوسُفُ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ ﴿۴﴾
(بخاطر آر) هنگامی را که یوسف به پدرش گفت: پدرم! من در خواب دیدم یازده ستاره و خورشید و ماه در برابرم سجده می‏کنند! (۴)

 

قَالَ یَا بُنَیَّ لَا تَقْصُصْ رُؤْیَاکَ عَلَى إِخْوَتِکَ فَیَکِیدُوا لَکَ کَیْدًا إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِینٌ ﴿۵﴾
گفت: فرزندم! خواب خود را برای برادرانت بازگو مکن که برای تو نقشه خطرناک می‏کشند، چرا که شیطان دشمن آشکار انسان است! (۵)

 

وَکَذَلِکَ یَجْتَبِیکَ رَبُّکَ وَیُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ وَیُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَعَلَى آلِ یَعْقُوبَ کَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَیْکَ مِنْ قَبْلُ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّکَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿۶﴾
و اینگونه پروردگارت تو را بر می‏گزیند، و از تعبیر خوابها به تو می‏آموزد، و نعمتش را بر تو و بر آل یعقوب تمام و کامل می‏کند، همانگونه که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام کرد، پروردگار تو عالم و حکیم است. (۶)

 

لَقَدْ کَانَ فِی یُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آیَاتٌ لِلسَّائِلِینَ ﴿۷﴾
در (داستان) یوسف و برادرانش نشانه‏ های (هدایت) برای سؤ ال کنندگان بود. (۷)

 

إِذْ قَالُوا لَیُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِینَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَهٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿۸﴾
هنگامی که (برادران) گفتند یوسف و برادرش (بنیامین) نزد پدر از ما محبوبترند در حالی که ما نیرومندتریم، مسلما پدر ما، در گمراهی آشکار است! (۸)

 

اقْتُلُوا یُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا یَخْلُ لَکُمْ وَجْهُ أَبِیکُمْ وَتَکُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِینَ ﴿۹﴾
یوسف را بکشید یا او را به سرزمین دور دستی بیفکنید تا توجه پدر فقط با شما باشد و بعد از آن (از گناه خود توبه می‏کنید و) افراد صالحی خواهید بود! (۹)

 

قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا یُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِی غَیَابَتِ الْجُبِّ یَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّیَّارَهِ إِنْ کُنْتُمْ فَاعِلِینَ ﴿۱۰﴾
یکی از آنها گفت یوسف را نکشید و اگر کاری می‏خواهید انجام دهید او را در نهانگاه چاه بیفکنید تا بعضی از قافله‏ ها او را برگیرند (و با خود به مکان دوری ببرند). (۱۰)

 

قَالُوا یَا أَبَانَا مَا لَکَ لَا تَأْمَنَّا عَلَى یُوسُفَ وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ ﴿۱۱﴾
(برادران نزد پدر آمدند و) گفتند پدر جان! چرا تو درباره (برادرمان) یوسف به ما اطمینان نمی‏کنی در حالی که ما خیر خواه او هستیم ؟ (۱۱)

 

أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا یَرْتَعْ وَیَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۱۲﴾
او را فردا با ما (بخارج شهر) بفرست تا غذای کافی بخورد و بازی و تفریح کند و ما حافظ او هستیم. (۱۲)

 

قَالَ إِنِّی لَیَحْزُنُنِی أَنْ تَذْهَبُوا بِهِ وَأَخَافُ أَنْ یَأْکُلَهُ الذِّئْبُ وَأَنْتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ ﴿۱۳﴾
(پدر) گفت من از دوری او غمگین می‏شوم و از این می‏ترسم که گرگ او را بخورد و شما از او غافل باشید! (۱۳)

 

قَالُوا لَئِنْ أَکَلَهُ الذِّئْبُ وَنَحْنُ عُصْبَهٌ إِنَّا إِذًا لَخَاسِرُونَ ﴿۱۴﴾
گفتند اگر او را گرگ بخورد با اینکه ما گروه نیرومندی هستیم ما از زیانکاران خواهیم بود (و هرگز چنین چیزی ممکن نیست). (۱۴)

 

فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَنْ یَجْعَلُوهُ فِی غَیَابَتِ الْجُبِّ وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۱۵﴾
هنگامی که او را با خود بردند، و تصمیم گرفتند وی را در مخفی گاه چاه قرار دهند ما به او وحی فرستادیم که آنها را در آینده از این کارشان باخبر خواهی ساخت، در حالی که آنها نمی‏دانند. (۱۵)

 

وَجَاءُوا أَبَاهُمْ عِشَاءً یَبْکُونَ ﴿۱۶﴾
شب هنگام در حالی که گریه می‏کردند بسراغ پدر آمدند. (۱۶)

 

قَالُوا یَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَکْنَا یُوسُفَ عِنْدَ مَتَاعِنَا فَأَکَلَهُ الذِّئْبُ وَمَا أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنَا وَلَوْ کُنَّا صَادِقِینَ ﴿۱۷﴾
گفتند ای پدر ما رفتیم و مشغول مسابقه شدیم و یوسف را نزد اثاث خود گذاردیم و گرگ او را خورد! تو هرگز سخن ما را تصدیق نخواهی کرد هر چند راستگو باشیم! (۱۷)

 

وَجَاءُوا عَلَى قَمِیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ ﴿۱۸﴾
و پیراهن او را با خونی دروغین (نزد پدر) آوردند، گفت: هوسهای نفسانی شما این کار را برایتان آراسته! من صبر جمیل می‏کنم (و ناسپاسی نخواهم کرد) و از خداوند در برابر آنچه شما می‏گوئید یاری می‏طلبم (۱۸)

 

وَجَاءَتْ سَیَّارَهٌ فَأَرْسَلُوا وَارِدَهُمْ فَأَدْلَى دَلْوَهُ قَالَ یَا بُشْرَى هَذَا غُلَامٌ وَأَسَرُّوهُ بِضَاعَهً وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَعْمَلُونَ ﴿۱۹﴾
و کاروانی فرا رسید، ماءمور آب را (بسراغ آب) فرستادند، او دلو خود را در چاه افکند، و صدا زد: مژده باد: این کودکی است (زیبا و دوست داشتنی) و این امر را بعنوان یک سرمایه از دیگران مخفی داشتند و خداوند به آنچه آنها انجام می‏دادند آگاه است. (۱۹)

 

وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَهٍ وَکَانُوا فِیهِ مِنَ الزَّاهِدِینَ ﴿۲۰﴾
و او را به بهای کمی – چند درهم – فروختند، و نسبت به (فروختن) او بیاعتنا بودند (چرا که می‏ترسیدند رازشان فاش شود). (۲۰)

 

وَقَالَ الَّذِی اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَکْرِمِی مَثْوَاهُ عَسَى أَنْ یَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَکَذَلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِی الْأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۲۱﴾
و آنکس که او را از سرزمین مصر خرید بهمسرش گفت: مقام وی را گرامی دار، شاید برای ما مفید باشد، و یا او را بعنوان فرزند انتخاب کنیم، و اینچنین یوسف را در آن سرزمین متمکن ساختیم، (ما این کار را کردیم) تا تعبیر خواب را بیاموزد و خداوند بر کار خود پیروز است، ولی اکثر مردم نمی‏دانند. (۲۱)

 

وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿۲۲﴾
و هنگامی که بمرحله بلوغ و قوت رسید ما حکم و علم به او دادیم و اینچنین نیکوکاران را پاداش ‍ می‏دهیم. (۲۲)

 

وَرَاوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَیْتَ لَکَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۳﴾
و آن زن که یوسف در خانه او بود از او تمنای کامجوئی کرد و درها را بست و گفت بشتاب بسوی آنچه برای تو مهیاست! (یوسف) گفت پناه می‏برم بخدا، او (عزیز مصر) صاحب نعمت من است، مقام مرا گرامی داشته (آیا ممکن است به او ظلم و خیانت کنم ؟) مسلما ظالمان رستگار نمی‏شوند. (۲۳)

 

وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ ﴿۲۴﴾
آن زن قصد او را کرد، و او نیز – اگر برهان پروردگار را نمی‏دید – قصد وی را – مینمود، اینچنین کردیم تا بدی و فحشاء را از او دور سازیم چرا که او از بندگان مخلص ما بود. (۲۴)

 

وَاسْتَبَقَا الْبَابَ وَقَدَّتْ قَمِیصَهُ مِنْ دُبُرٍ وَأَلْفَیَا سَیِّدَهَا لَدَى الْبَابِ قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِکَ سُوءًا إِلَّا أَنْ یُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۲۵﴾
و هر دو بسوی در دویدند (در حالی که همسر عزیز، یوسف را تعقیب می‏کرد و پیراهن او را از پشت پاره کرد و در این هنگام آقای آن زن را دم در یافتند! آن زن گفت: کیفر کسی که نسبت به اهل تو اراده خیانت کند جز زندان و یا عذاب دردناک چه خواهد بود؟! (۲۵)

 

قَالَ هِیَ رَاوَدَتْنِی عَنْ نَفْسِی وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ أَهْلِهَا إِنْ کَانَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿۲۶﴾
(یوسف) گفت او مرا با اصرار بسوی خود دعوت کرد و در این هنگام شاهدی از خانواده آن زن شهادت داد که اگر پیراهن او از پیش رو پاره شده آن زن راست می‏گوید و او از دروغگویان است. (۲۶)

 

وَإِنْ کَانَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَکَذَبَتْ وَهُوَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۲۷﴾
و اگر پیراهنش از پشت سر پاره شده آن زن دروغ می‏گوید و او از راستگویان است. (۲۷)

 

فَلَمَّا رَأَى قَمِیصَهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِنْ کَیْدِکُنَّ إِنَّ کَیْدَکُنَّ عَظِیمٌ ﴿۲۸﴾
هنگامی که (عزیز مصر) دید پیراهن او (یوسف) از پشت سر پاره شده گفت این از مکر و حیله شماست که مکر و حیله شما زنان عظیم است. (۲۸)

 

یُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِی لِذَنْبِکِ إِنَّکِ کُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِینَ ﴿۲۹﴾
یوسف! از این موضوع صرفنظر کن، و تو ای زن نیز از گناهت استغفار کن که از خطاکاران بودی. (۲۹)

 

وَقَالَ نِسْوَهٌ فِی الْمَدِینَهِ امْرَأَتُ الْعَزِیزِ تُرَاوِدُ فَتَاهَا عَنْ نَفْسِهِ قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا إِنَّا لَنَرَاهَا فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿۳۰﴾
گروهی از زنان شهر گفتند که همسر عزیز جوانش (غلامش را) بسوی خود دعوت می‏کند و عشق این جوان در اعماق قلبش نفوذ کرده، ما او را در گمراهی آشکار می‏بینیم! (۳۰)

 

فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَکْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَیْهِنَّ وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّکَأً وَآتَتْ کُلَّ وَاحِدَهٍ مِنْهُنَّ سِکِّینًا وَقَالَتِ اخْرُجْ عَلَیْهِنَّ فَلَمَّا رَأَیْنَهُ أَکْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ مَا هَذَا بَشَرًا إِنْ هَذَا إِلَّا مَلَکٌ کَرِیمٌ ﴿۳۱﴾
هنگامی که (همسر عزیز) از فکر آنها باخبر شد بسراغ آنها فرستاد (و از آنها دعوت کرد) و برای آنها پشتی های گرانقیمتی فراهم ساخت، و بدست هر کدام چاقوئی (برای بریدن میوه) داد و در این موقع (به یوسف) گفت وارد مجلس آنان شو، هنگامی که چشمشان به او افتاد در تعجب فرو رفتند و (بی اختیار) دستهای خود را بریدند! و گفتند منزه است خدا این بشر نیست، این یک فرشته بزرگوار است! (۳۱)

 

قَالَتْ فَذَلِکُنَّ الَّذِی لُمْتُنَّنِی فِیهِ وَلَقَدْ رَاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ وَلَئِنْ لَمْ یَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَیُسْجَنَنَّ وَلَیَکُونًا مِنَ الصَّاغِرِینَ ﴿۳۲﴾
(همسر عزیز) گفت این همان کسی است که بخاطر (عشق) او مرا سرزنش کردید. (آری) من او را به خویشتن دعوت کردم و او خودداری کرد، و اگر آنچه را دستور می‏دهم انجام ندهد به زندان خواهد افتاد و مسلما خوار و ذلیل خواهد شد! (۳۲)

 

قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ وَإِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کَیْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیْهِنَّ وَأَکُنْ مِنَ الْجَاهِلِینَ ﴿۳۳﴾
(یوسف) گفت پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اینها مرا بسوی آن می‏خوانند و اگر مکر و نیرنگ آنها را از من بازنگردانی قلب من به آنها متمایل می‏گردد و از جاهلان خواهم بود. (۳۳)

 

فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ کَیْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿۳۴﴾
پروردگارش دعای او را اجابت کرد و مکر آنها را از او بگردانید چرا که او شنوا و داناست. (۳۴)

 

ثُمَّ بَدَا لَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا رَأَوُا الْآیَاتِ لَیَسْجُنُنَّهُ حَتَّى حِینٍ ﴿۳۵﴾
بعد از آنکه نشانه‏ های (پاکی یوسف) را دیدند تصمیم گرفتند او را تا مدتی زندانی کنند. (۳۵)

 

وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَیَانِ قَالَ أَحَدُهُمَا إِنِّی أَرَانِی أَعْصِرُ خَمْرًا وَقَالَ الْآخَرُ إِنِّی أَرَانِی أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِی خُبْزًا تَأْکُلُ الطَّیْرُ مِنْهُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِیلِهِ إِنَّا نَرَاکَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ ﴿۳۶﴾
و دو جوان همراه او وارد زندان شدند، یکی از آن دو گفت من در عالم خواب دیدم که (انگور برای) شراب می‏فشارم، و دیگری گفت من در خواب دیدم که نان بر سرم حمل می‏کنم و پرندگان از آن می‏خورند ما را از تعبیر آن آگاه ساز که تو را از نیکوکاران می‏بینیم. (۳۶)

 

قَالَ لَا یَأْتِیکُمَا طَعَامٌ تُرْزَقَانِهِ إِلَّا نَبَّأْتُکُمَا بِتَأْوِیلِهِ قَبْلَ أَنْ یَأْتِیَکُمَا ذَلِکُمَا مِمَّا عَلَّمَنِی رَبِّی إِنِّی تَرَکْتُ مِلَّهَ قَوْمٍ لَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَهُمْ بِالْآخِرَهِ هُمْ کَافِرُونَ ﴿۳۷﴾
(یوسف) گفت پیش از آنکه جیره غذائی شما فرا رسد شما را از تعبیر خوابتان آگاه خواهم ساخت این از علم و دانشی است که پروردگارم به من آموخته من آئین جمعیتی را که ایمان بخدا ندارند و به سرای دیگر کافرند ترک گفتم (و شایسته چنین موهبتی شدم.) (۳۷)

 

وَاتَّبَعْتُ مِلَّهَ آبَائِی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ مَا کَانَ لَنَا أَنْ نُشْرِکَ بِاللَّهِ مِنْ شَیْءٍ ذَلِکَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَیْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ ﴿۳۸﴾
من از آئین پدرانم ابراهیم و اسحق و یعقوب پیروی کردم، برای ما شایسته نبود چیزی را شریک خدا قرار دهیم، این از فضل خدا بر ما و بر مردم است ولی اکثر مردم شکرگزاری نمی‏کنند. (۳۸)

 

یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿۳۹﴾
ای دوستان زندانی من آیا خدایان پراکنده بهترند یا خداوند واحد قهار؟ (۳۹)

 

مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّیْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۴۰﴾
این معبودهائی را که غیر از خدا می‏پرستید چیزی جز اسمهای (بی مسما) که شما و پدرانتان آنها را خدا نامیده‏ اید نیست، خداوند هیچ دلیلی برای آن نازل نکرده، حکم تنها از آن خداست، فرمان داده که غیر از او را نپرستید، اینست آئین پا بر جا ولی اکثر مردم نمی‏دانند. (۴۰)

 

یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُکُمَا فَیَسْقِی رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الْآخَرُ فَیُصْلَبُ فَتَأْکُلُ الطَّیْرُ مِنْ رَأْسِهِ قُضِیَ الْأَمْرُ الَّذِی فِیهِ تَسْتَفْتِیَانِ ﴿۴۱﴾
ای دوستان زندانی من! اما یکی از شما (آزاد می‏شود و) ساقی شراب برای صاحب خود خواهد شد، و اما دیگری به دار آویخته می‏شود و پرندگان از سر او می‏خورند! این امری که درباره آن از من نظر خواستید قطعی و حتمی است. (۴۱)

 

وَقَالَ لِلَّذِی ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِنْهُمَا اذْکُرْنِی عِنْدَ رَبِّکَ فَأَنْسَاهُ الشَّیْطَانُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنِینَ ﴿۴۲﴾
و به آن یکی از آن دو که می‏دانست رهائی می‏یابد گفت: مرا نزد صاحبت (سلطان مصر) یادآوری کن، ولی شیطان یادآوری او را نزد صاحبش از خاطر وی برد و بدنبال آن چند سال در زندان باقی ماند. (۴۲)

 

وَقَالَ الْمَلِکُ إِنِّی أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ یَابِسَاتٍ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِی فِی رُؤْیَایَ إِنْ کُنْتُمْ لِلرُّؤْیَا تَعْبُرُونَ ﴿۴۳﴾
ملک گفت من در خواب دیدم هفت گاو چاق را که هفت گاو لاغر آنها را می‏خورند، و هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشکیده (که خشکیده‏ ها بر سبزها پیچیدند و آنها را از بین بردند) ای جمعیت اشراف! درباره خواب من نظر دهید اگر خواب را تعبیر می‏کنید! (۴۳)

 

قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِیلِ الْأَحْلَامِ بِعَالِمِینَ ﴿۴۴﴾
گفتند خوابهای پریشان و پراکنده است و ما از تعبیر اینگونه خوابها آگاه نیستیم! (۴۴)

 

وَقَالَ الَّذِی نَجَا مِنْهُمَا وَادَّکَرَ بَعْدَ أُمَّهٍ أَنَا أُنَبِّئُکُمْ بِتَأْوِیلِهِ فَأَرْسِلُونِ ﴿۴۵﴾
و آن یکی از آن دو نفر که نجات یافته بود – و بعد از مدتی متذکر شد گفت من تاویل آنرا به شما خبر می‏دهم مرا به سراغ (آن جوان زندانی بفرستید). (۴۵)

 

یُوسُفُ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ أَفْتِنَا فِی سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ یَابِسَاتٍ لَعَلِّی أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَعْلَمُونَ ﴿۴۶﴾
یوسف ای مرد بسیار راستگو درباره این خواب اظهار نظر کن که هفت گاو چاق را هفت گاو لاغر می‏خوردند، و هفت خوشه تر و هفت خوشه خشکیده، تا من به سوی مردم باز گردم تا آنها آگاه شوند. (۴۶)

 

قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِینَ دَأَبًا فَمَا حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فِی سُنْبُلِهِ إِلَّا قَلِیلًا مِمَّا تَأْکُلُونَ ﴿۴۷﴾
گفت هفت سال با جدیت زراعت می‏کنید، و آنچه را درو کردید – جز کمی که می‏خورید – بقیه را در خوشه‏ های خود بگذارید (و ذخیره نمائید). (۴۷)

 

ثُمَّ یَأْتِی مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ سَبْعٌ شِدَادٌ یَأْکُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلَّا قَلِیلًا مِمَّا تُحْصِنُونَ ﴿۴۸﴾
پس از آن هفت سال سخت (و خشکی و قحطی) می‏آید که آنچه را شما برای آنها ذخیره کرده‏ اید می‏خورند جز کمی که (برای بذر) ذخیره خواهید کرد. (۴۸)

 

ثُمَّ یَأْتِی مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ عَامٌ فِیهِ یُغَاثُ النَّاسُ وَفِیهِ یَعْصِرُونَ ﴿۴۹﴾
سپس سالی فرا می‏رسد که باران فراوان نصیب مردم می‏شود و در آن سال مردم عصیر (میوه‏ ها و دانه‏ های روغنی) می‏گیرند. (۴۹)

 

وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ فَلَمَّا جَاءَهُ الرَّسُولُ قَالَ ارْجِعْ إِلَى رَبِّکَ فَاسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَهِ اللَّاتِی قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ إِنَّ رَبِّی بِکَیْدِهِنَّ عَلِیمٌ ﴿۵۰﴾
ملک گفت او را نزد من آورید، ولی هنگامی که فرستاده او نزد وی (یوسف) آمد گفت به سوی صاحبت باز گرد و از او بپرس ماجرای زنانی که دستهای خود را بریدند چه بوده ؟ که خدای من به نیرنگ آنها آگاه است. (۵۰)

 

قَالَ مَا خَطْبُکُنَّ إِذْ رَاوَدْتُنَّ یُوسُفَ عَنْ نَفْسِهِ قُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ مَا عَلِمْنَا عَلَیْهِ مِنْ سُوءٍ قَالَتِ امْرَأَتُ الْعَزِیزِ الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَا رَاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۵۱﴾
(ملک آنها را احضار کرد و) گفت جریان کار شما – به هنگامی که یوسف را به سوی خویش دعوت کردید – چه بود؟ گفتند منزه است خدا، ما هیچ عیبی در او نیافتیم (در این هنگام) همسر عزیز گفت: الان حق آشکار گشت! من بودم که او را به سوی خود دعوت کردم! و او از راستگویان است. (۵۱)

 

ذَلِکَ لِیَعْلَمَ أَنِّی لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَیْبِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی کَیْدَ الْخَائِنِینَ ﴿۵۲﴾
این سخن را بخاطر آن گفتم تا بداند من در غیاب به او خیانت نکردم و خداوند مکر خائنان را رهبری نمی‏کند. (۵۲)

 

وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۵۳﴾
من هرگز نفس خویش را تبرئه نمی‏کنم که نفس (سرکش)، بسیار به بدیها امر می‏کند مگر آنچه را پروردگارم رحم کند، پروردگارم غفور و رحیم است. (۵۳)

 

وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مَکِینٌ أَمِینٌ ﴿۵۴﴾
ملک (مصر) گفت: او (یوسف) را نزد من آورید تا وی را مخصوص خود گردانم هنگامی که (یوسف نزد وی آمد و) با او صحبت کرد (ملک به عقل و درایت او پی برد و) گفت تو امروز نزد ما منزلت عالی داری و مورد اعتماد هستی. (۵۴)

 

قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ ﴿۵۵﴾
(یوسف) گفت مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده که نگهدارنده و آگاهم. (۵۵)

 

وَکَذَلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِی الْأَرْضِ یَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَیْثُ یَشَاءُ نُصِیبُ بِرَحْمَتِنَا مَنْ نَشَاءُ وَلَا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ﴿۵۶﴾
و اینگونه ما به یوسف در سرزمین (مصر) قدرت دادیم که هرگونه می‏خواست در آن منزل می‏گزید (و تصرف می‏کرد) ما رحمت خود را به هر کس بخواهیم (و شایسته بدانیم) می‏بخشیم و پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‏کنیم. (۵۶)

 

وَلَأَجْرُ الْآخِرَهِ خَیْرٌ لِلَّذِینَ آمَنُوا وَکَانُوا یَتَّقُونَ ﴿۵۷﴾
و پاداش آخرت برای آنها که ایمان آورده‏ اند و پرهیزگارند بهتر است. (۵۷)

 

وَجَاءَ إِخْوَهُ یُوسُفَ فَدَخَلُوا عَلَیْهِ فَعَرَفَهُمْ وَهُمْ لَهُ مُنْکِرُونَ ﴿۵۸﴾
برادران یوسف آمدند و بر او وارد شدند، او آنها را شناخت، ولی آنها وی را نشناختند. (۵۸)

 

وَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهَازِهِمْ قَالَ ائْتُونِی بِأَخٍ لَکُمْ مِنْ أَبِیکُمْ أَلَا تَرَوْنَ أَنِّی أُوفِی الْکَیْلَ وَأَنَا خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ ﴿۵۹﴾
و هنگامی که (یوسف) بارهای آنها را آماده ساخت گفت (دفعه آینده) آن برادری را که از پدر دارید نزد من آورید، آیا نمی‏بینید من حق پیمانه را ادا می‏کنم و من بهترین می‏زبانانم؟! (۵۹)

 

فَإِنْ لَمْ تَأْتُونِی بِهِ فَلَا کَیْلَ لَکُمْ عِنْدِی وَلَا تَقْرَبُونِ ﴿۶۰﴾
و اگر او را نزد من نیاورید نه کیل (و پیمانهای از غله) نزد من خواهید داشت و نه (اصلا) نزدیک من شوید! (۶۰)

 

قَالُوا سَنُرَاوِدُ عَنْهُ أَبَاهُ وَإِنَّا لَفَاعِلُونَ ﴿۶۱﴾
گفتند ما با پدرش گفتگو خواهیم کرد (و سعی می‏کنیم موافقتش را جلب نمائیم) و ما این کار را خواهیم کرد. (۶۱)

 

وَقَالَ لِفِتْیَانِهِ اجْعَلُوا بِضَاعَتَهُمْ فِی رِحَالِهِمْ لَعَلَّهُمْ یَعْرِفُونَهَا إِذَا انْقَلَبُوا إِلَى أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿۶۲﴾
(سپس) به کارگزاران خود گفت آنچه را به عنوان قیمت پرداخته‏ اند در بارهایشان بگذارید شاید آنرا پس از مراجعت به خانواده خویش بشناسند و شاید برگردند. (۶۲)

 

فَلَمَّا رَجَعُوا إِلَى أَبِیهِمْ قَالُوا یَا أَبَانَا مُنِعَ مِنَّا الْکَیْلُ فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَکْتَلْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۶۳﴾
و هنگامی که آنها به سوی پدرشان باز گشتند گفتند ای پدر دستور داده شده که به ما پیمانه‏ ای (از غله) ندهند لذا برادرمان را با ما بفرست تا سهمی (از غله) دریافت داریم و ما او را محافظت خواهیم کرد. (۶۳)

 

قَالَ هَلْ آمَنُکُمْ عَلَیْهِ إِلَّا کَمَا أَمِنْتُکُمْ عَلَى أَخِیهِ مِنْ قَبْلُ فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ﴿۶۴﴾
گفت آیا من نسبت به او به شما اطمینان کنم همانگونه که نسبت به برادرش (یوسف) اطمینان کردم (و دیدید چه شد؟!) و (در هر حال) خداوند بهترین حافظ و ارحم الراحمین است. (۶۴)

 

وَلَمَّا فَتَحُوا مَتَاعَهُمْ وَجَدُوا بِضَاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَیْهِمْ قَالُوا یَا أَبَانَا مَا نَبْغِی هَذِهِ بِضَاعَتُنَا رُدَّتْ إِلَیْنَا وَنَمِیرُ أَهْلَنَا وَنَحْفَظُ أَخَانَا وَنَزْدَادُ کَیْلَ بَعِیرٍ ذَلِکَ کَیْلٌ یَسِیرٌ ﴿۶۵﴾
و هنگامی که متاع خود را گشودند دیدند سرمایه آنها به آنها باز گردانده شده! گفتند پدر! ما دیگر چه می‏خواهیم ؟ این سرمایه ماست که به ما باز پس گردانده شده! (پس چه بهتر که برادر را با ما بفرستی) و ما برای خانواده خویش مواد غذائی می‏آوریم و برادرمان را حفظ خواهیم کرد و پیمانه بزرگتری دریافت خواهیم داشت، این پیمانه کوچکی است! (۶۵)

 

قَالَ لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَکُمْ حَتَّى تُؤْتُونِ مَوْثِقًا مِنَ اللَّهِ لَتَأْتُنَّنِی بِهِ إِلَّا أَنْ یُحَاطَ بِکُمْ فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قَالَ اللَّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَکِیلٌ ﴿۶۶﴾
گفت: من هرگز او را با شما نخواهم فرستاد مگر اینکه پیمان مؤ کد الهی بدهید که او را حتما نزد من خواهید آورد، مگر اینکه (بر اثر مرگ یا علت دیگر) قدرت از شما سلب گردد، و هنگامی که آنها پیمان موثق خود را در اختیار او گذاردند گفت: خداوند نسبت به آنچه می‏گوئیم ناظر و حافظ است. (۶۶)

 

وَقَالَ یَا بَنِیَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَهٍ وَمَا أُغْنِی عَنْکُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَعَلَیْهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ ﴿۶۷﴾
(هنگامی که می‏خواستند حرکت کنند، یعقوب) گفت فرزندان من! از یک در وارد نشوید، بلکه از درهای متفرق وارد گردید و (من با این دستور) نمی‏توانم حادثهای را که از سوی خدا حتمی است از شما دفع کنم، حکم و فرمان تنها از آن خدا است بر او توکل کرده‏ ام و همه متوکلان باید بر او توکل کنند. (۶۷)

 

وَلَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَیْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ مَا کَانَ یُغْنِی عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا حَاجَهً فِی نَفْسِ یَعْقُوبَ قَضَاهَا وَإِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِمَا عَلَّمْنَاهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۶۸﴾
و هنگامی که از همان طریق که پدر به آنها دستور داده وارد شدند این کار هیچ حادثه حتمی الهی را نمی‏توانست از آنها دور سازد جز حاجتی در دل یعقوب (که از این راه) انجام شد (و خاطرش تسکین یافت) و او از برکت تعلیمی که ما به او دادهایم علم فراوانی دارد در حالی که اکثر مردم نمی‏دانند. (۶۸)

 

وَلَمَّا دَخَلُوا عَلَى یُوسُفَ آوَى إِلَیْهِ أَخَاهُ قَالَ إِنِّی أَنَا أَخُوکَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۶۹﴾
هنگامی که بر یوسف وارد شدند برادرش را نزد خود جای داد و گفت من برادر تو هستم، از آنچه آنها می‏کنند غمگین و ناراحت نباش. (۶۹)

 

فَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهَازِهِمْ جَعَلَ السِّقَایَهَ فِی رَحْلِ أَخِیهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَیَّتُهَا الْعِیرُ إِنَّکُمْ لَسَارِقُونَ ﴿۷۰﴾
و هنگامی که بارهای آنها را بست ظرف آبخوری ملک را در بار برادرش قرار داد سپس کسی صدا زد ای اهل قافله شما سارق هستید! (۷۰)

 

قَالُوا وَأَقْبَلُوا عَلَیْهِمْ مَاذَا تَفْقِدُونَ ﴿۷۱﴾
آنها رو به سوی او کردند. و گفتند چه چیز گم کرده‏ اید؟ (۷۱)

 

قَالُوا نَفْقِدُ صُوَاعَ الْمَلِکِ وَلِمَنْ جَاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِیرٍ وَأَنَا بِهِ زَعِیمٌ ﴿۷۲﴾
گفتند پیمانه ملک را، و هر کس آنرا بیاورد یک بار شتر (غله) به او داده می‏شود و من ضامن (این پاداش ‍ هستم). (۷۲)

 

قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ مَا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فِی الْأَرْضِ وَمَا کُنَّا سَارِقِینَ ﴿۷۳﴾
گفتند به خدا سوگند شما می‏دانید ما نیامده‏ ایم که در این سرزمین فساد کنیم و ما (هرگز) دزد نبوده‏ ایم. (۷۳)

 

قَالُوا فَمَا جَزَاؤُهُ إِنْ کُنْتُمْ کَاذِبِینَ ﴿۷۴﴾
آنها گفتند اگر دروغگو باشید کیفر شما چیست ؟ (۷۴)

 

قَالُوا جَزَاؤُهُ مَنْ وُجِدَ فِی رَحْلِهِ فَهُوَ جَزَاؤُهُ کَذَلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ ﴿۷۵﴾
گفتند هر کس (آن پیمانه) در بار او پیدا شود خودش کیفر آن خواهد بود (و بخاطر این کار برده خواهد شد) ما اینگونه ستمگران را کیفر می‏دهیم. (۷۵)

 

فَبَدَأَ بِأَوْعِیَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِیهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ وِعَاءِ أَخِیهِ کَذَلِکَ کِدْنَا لِیُوسُفَ مَا کَانَ لِیَأْخُذَ أَخَاهُ فِی دِینِ الْمَلِکِ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ وَفَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ ﴿۷۶﴾
در این هنگام (یوسف) قبل از بار برادرش به کاوش بارهای آنها پرداخت، و سپس آنرا از بار برادرش ‍ بیرون آورد، اینگونه راه چاره به یوسف یاد دادیم او هرگز نمی‏توانست برادرش را مطابق آئین ملک (مصر) بگیرد مگر آنکه خدا بخواهد، درجات هر کس را بخواهیم بالا می‏بریم و برتر از هر صاحب علمی، عالمی است. (۷۶)

 

قَالُوا إِنْ یَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّهَا یُوسُفُ فِی نَفْسِهِ وَلَمْ یُبْدِهَا لَهُمْ قَالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَکَانًا وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ ﴿۷۷﴾
(برادران) گفتند اگر او (بنیامین) دزدی کرده (تعجب نیست) برادرش (یوسف) نیز قبل از او دزدی کرده، یوسف (سخت ناراحت شد و) این (ناراحتی) را در درون خود پنهان داشت و برای آنها اظهار نداشت (همین اندازه) گفت شما بدتر هستید و خدا از آنچه توصیف می‏کنید آگاه تر است. (۷۷)

 

قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ إِنَّ لَهُ أَبًا شَیْخًا کَبِیرًا فَخُذْ أَحَدَنَا مَکَانَهُ إِنَّا نَرَاکَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ ﴿۷۸﴾
گفتند ای عزیز او پدر پیری دارد (و سخت ناراحت می‏شود) یکی از ما را به جای او بگیر، ما تو را از نیکوکاران می‏بینیم. (۷۸)

 

قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ نَأْخُذَ إِلَّا مَنْ وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِنْدَهُ إِنَّا إِذًا لَظَالِمُونَ ﴿۷۹﴾
گفت پناه بر خدا که ما غیر از آن کس که متاع خود را نزد او یافتهایم بگیریم که در آن صورت از ظالمان خواهیم بود! (۷۹)

 

فَلَمَّا اسْتَیْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِیًّا قَالَ کَبِیرُهُمْ أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ أَبَاکُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَیْکُمْ مَوْثِقًا مِنَ اللَّهِ وَمِنْ قَبْلُ مَا فَرَّطْتُمْ فِی یُوسُفَ فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّى یَأْذَنَ لِی أَبِی أَوْ یَحْکُمَ اللَّهُ لِی وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ ﴿۸۰﴾
هنگامی که (برادران) از او مایوس شدند به کناری رفتند و با هم به نجوی پرداختند، بزرگترین آنها گفت آیا نمی‏دانید پدرتان از شما پیمان الهی گرفته و پیش از این در باره یوسف کوتاهی کردید لذا من از این سرزمین حرکت نمی‏کنم تا پدرم بمن اجازه دهد یا خدا فرمانش را در باره من صادر کند که او بهترین حکم کنندگان است. (۸۰)

 

ارْجِعُوا إِلَى أَبِیکُمْ فَقُولُوا یَا أَبَانَا إِنَّ ابْنَکَ سَرَقَ وَمَا شَهِدْنَا إِلَّا بِمَا عَلِمْنَا وَمَا کُنَّا لِلْغَیْبِ حَافِظِینَ ﴿۸۱﴾
شما به سوی پدرتان باز گردید و بگوئید پدر (جان) پسرت دزدی کرد و ما جز به آنچه می‏دانستیم گواهی ندادیم و ما از غیب آگاه نبودیم! (۸۱)

 

وَاسْأَلِ الْقَرْیَهَ الَّتِی کُنَّا فِیهَا وَالْعِیرَ الَّتِی أَقْبَلْنَا فِیهَا وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿۸۲﴾
(برای اطمینان بیشتر) از آن شهر که در آن بودیم سؤ ال کن و نیز از آن قافله که با آن آمدیم بپرس و ما (در گفتار خود) صادق هستیم. (۸۲)

 

قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ عَسَى اللَّهُ أَنْ یَأْتِیَنِی بِهِمْ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ﴿۸۳﴾
(یعقوب) گفت نفس (و هوی و هوس) مساله را چنین در نظرتان تزیین داده، من شکیبائی می‏کنم شکیبائی جمیل (و خالی از کفران)، امیدوارم خداوند همه آنها را به من باز گرداند چرا که او علیم و حکیم است. (۸۳)

 

وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا أَسَفَى عَلَى یُوسُفَ وَابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ ﴿۸۴﴾
و از آنها روی برگرداند و گفت وا اسفا بر یوسف!، و چشمان او از اندوه سفید شد اما او خشم خود را فرو میبرد (و هرگز کفران نمی‏کرد). (۸۴)

 

قَالُوا تَاللَّهِ تَفْتَأُ تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتَّى تَکُونَ حَرَضًا أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهَالِکِینَ ﴿۸۵﴾
گفتند بخدا تو آنقدر یاد یوسف میکنی تا مشرف به مرگ شوی یا هلاک گردی! (۸۵)

 

قَالَ إِنَّمَا أَشْکُو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۸۶﴾
گفت من تنها غم و اندوهم را به خدا میگویم (و شکایت نزد او میبرم) و از خدا چیزهائی میدانم که شما نمیدانید. (۸۶)

 

یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ ﴿۸۷﴾
پسرانم! بروید و از یوسف و برادرش تفحص کنید، و از رحمت خدا مایوس نشوید که از رحمت خدا جز قوم کافر مایوس نمی‏شوند. (۸۷)

 

فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَیْهِ قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَهٍ مُزْجَاهٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ ﴿۸۸﴾
هنگامی که آنها وارد بر او (یوسف) شدند گفتند ای عزیز! ما و خاندان ما را ناراحتی فرا گرفته و متاع کمی (برای خرید مواد غذائی) با خود آورده‏ ایم، پیمانه ما را بطور کامل وفا کن و بر ما تصدق بنما که خداوند متصدقان را پاداش می‏دهد. (۸۸)

 

قَالَ هَلْ عَلِمْتُمْ مَا فَعَلْتُمْ بِیُوسُفَ وَأَخِیهِ إِذْ أَنْتُمْ جَاهِلُونَ ﴿۸۹﴾
گفت آیا دانستید چه با یوسف و برادرش کردید آنگاه که جاهل بودید؟! (۸۹)

 

قَالُوا أَإِنَّکَ لَأَنْتَ یُوسُفُ قَالَ أَنَا یُوسُفُ وَهَذَا أَخِی قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَیَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ﴿۹۰﴾
گفتند آیا تو همان یوسف هستی؟! گفت (آری) منم یوسف! و این برادر من است خداوند بر ما منت گذارده، هر کس تقوی پیشه کند و شکیبائی و استقامت نماید (سرانجام پیروز می‏شود) چرا که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‏کند. (۹۰)

 

قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللَّهُ عَلَیْنَا وَإِنْ کُنَّا لَخَاطِئِینَ ﴿۹۱﴾
گفتند بخدا سوگند خداوند تو را بر ما مقدم داشته، و ما خطا کار بودیم. (۹۱)

 

قَالَ لَا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ﴿۹۲﴾
گفت امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست خداوند شما را می‏بخشد، و ارحم الراحمین است! (۹۲)

 

اذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِی یَأْتِ بَصِیرًا وَأْتُونِی بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۹۳﴾
این پیراهن مرا ببرید و به صورت پدرم بیندازید، بینا می‏شود، و همگی خانواده نزد من آئید. (۹۳)

 

وَلَمَّا فَصَلَتِ الْعِیرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ ﴿۹۴﴾
هنگامی که کاروان (از سرزمین مصر) جدا شد پدرشان (یعقوب) گفت من بوی یوسف را احساس ‍ می‏کنم اگر مرا به نادانی و کم عقلی نسبت ندهید! (۹۴)

 

قَالُوا تَاللَّهِ إِنَّکَ لَفِی ضَلَالِکَ الْقَدِیمِ ﴿۹۵﴾
گفتند: به خدا تو در همان گمراهی سابقت هستی! (۹۵)

 

فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِیرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیرًا قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۹۶﴾
اما هنگامی که بشارت دهنده آمد، آن (پیراهن) را بر صورت او افکند ناگهان بینا شد، گفت آیا به شما نگفتم من از خدا چیزهائی سراغ دارم که شما نمیدانید؟!! (۹۶)

 

قَالُوا یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ ﴿۹۷﴾
گفتند پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه که ما خطاکار بودیم. (۹۷)

 

قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿۹۸﴾
گفت به زودی برای شما از پروردگارم آمرزش میطلبم که او غفور و رحیم است. (۹۸)

 

فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَى یُوسُفَ آوَى إِلَیْهِ أَبَوَیْهِ وَقَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِینَ ﴿۹۹﴾
هنگامی که بر یوسف وارد شدند او پدر و مادر خود را در آغوش گرفت و گفت همگی داخل مصر شوید که انشاء الله در امن و امان خواهید بود. (۹۹)

 

وَرَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ یَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِیلُ رُؤْیَایَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّی حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِکُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّیْطَانُ بَیْنِی وَبَیْنَ إِخْوَتِی إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِمَا یَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ﴿۱۰۰﴾
و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند و همگی به خاطر او به سجده افتادند و گفت پدر! این تحقق خوابی است که قبلا دیدم خداوند آنرا به حقیقت پیوست، و او به من نیکی کرد هنگامی که مرا از زندان خارج ساخت و شما را از آن بیابان (به اینجا) آورد و بعد از آن که شیطان میان من و برادرانم فساد کرد، پروردگار من نسبت به آنچه می‏خواهد (و شایسته میداند) صاحب لطف است چرا که او دانا و حکیم است. (۱۰۰)

 

رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ وَعَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ تَوَفَّنِی مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ ﴿۱۰۱﴾
پروردگارا! بخش (عظیمی) از حکومت به من بخشیدی و مرا از علم تعبیر خوابها آگاه ساختی، توئی آفریننده آسمانها و زمین، و تو سرپرست من در دنیا و آخرت هستی، مرا مسلمان بمیران. و به صالحان ملحق فرما! (۱۰۱)

 

ذَلِکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ وَمَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَهُمْ یَمْکُرُونَ ﴿۱۰۲﴾
این از خبرهای غیب است که به تو وحی می‏فرستیم، تو (هرگز) نزد آنها نبودی هنگامی که تصمیم گرفتند و نقشه می‏کشیدند. (۱۰۲)

 

وَمَا أَکْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِینَ ﴿۱۰۳﴾
و بیشتر مردم، هر چند اصرار داشته باشی، ایمان نمی‏آورند! (۱۰۳)

 

وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ ﴿۱۰۴﴾
و تو (هرگز) از آنها پاداشی مطالبه نمی‏کنی، او نیست مگر تذکری برای جهانیان (۱۰۴)

 

وَکَأَیِّنْ مِنْ آیَهٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ ﴿۱۰۵﴾
و چه بسیار نشانه‏ ای (از خدا) در آسمانها و زمین وجود دارد که آنها از کنارش می‏گذرند و از آن روی می‏گردانند! (۱۰۵)

 

وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِکُونَ ﴿۱۰۶﴾
و اکثر آنها که مدعی ایمان به خدا هستند مشرکند. (۱۰۶)

 

أَفَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِیَهُمْ غَاشِیَهٌ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَهُ بَغْتَهً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۱۰۷﴾
آیا از این ایمن هستند که عذاب فراگیری از ناحیه خدا به سراغ آنها بیاید یا ساعت رستاخیز ناگهان فرا رسد در حالی که آنها متوجه نیستند؟! (۱۰۷)

 

قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِیرَهٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿۱۰۸﴾
بگو این راه من است که من و پیروانم با بصیرت کامل همه مردم را به سوی خدا دعوت می‏کنیم، منزه است خدا، و من از مشرکان نیستم. (۱۰۸)

 

وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَهِ خَیْرٌ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۱۰۹﴾
و ما نفرستادیم پیش از تو جز مردانی از اهل شهرها که وحی به آنها می‏کردیم، آیا (مخالفان دعوت تو) سیر در زمین نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟ و سرای آخرت برای پرهیزکاران بهتر است، آیا فکر نمی‏کنید؟! (۱۰۹)

 

حَتَّى إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّیَ مَنْ نَشَاءُ وَلَا یُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ ﴿۱۱۰﴾
(پیامبران به دعوت خود و دشمنان به مخالفت همچنان ادامه دادند) تا رسولان مایوس شدند و گمان کردند که (حتی گروه اندک مؤ منان) به آنها دروغ گفته‏ اند، در این هنگام یاری ما به سراغ آنها آمد هر کس را می‏خواستیم نجات می‏دادیم و مجازات و عذاب ما از قوم زیانکار بازگردانده نمی‏شود. (۱۱۰)

 

لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَهٌ لِأُولِی الْأَلْبَابِ مَا کَانَ حَدِیثًا یُفْتَرَى وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَهً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿۱۱۱﴾
در سرگذشتهای آنها درس عبرتی برای صاحبان اندیشه است، اینها داستان دروغین نبود بلکه (وحی آسمانی است و) هماهنگ است با آنچه پیش روی او (از کتب آسمانی پیشین) است و شرح هر چیز (که پایه سعادت انسان است) و هدایت و رحمت برای گروهی است که ایمان می‏آورند. (۱۱۱)

سوره ۱۳: الرعد – جزء ۱۳ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

المر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَالَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿۱﴾
المر – اینها آیات کتاب (آسمانی) است، و آنچه از طرف پروردگار بر تو نازل شده حق است ولی اکثر مردم ایمان نمی‏آورند. (۱)

 

اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى یُدَبِّرُ الْأَمْرَ یُفَصِّلُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ بِلِقَاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ ﴿۲﴾
خدا همان کسی است که آسمان را – بدون ستونی که قابل رؤ یت باشد – آفرید سپس بر عرش استیلا یافت (و زمام تدبیر جهان را بدست گرفت) و خورشید و ماه را مسخر ساخت که هر کدام تا زمان معینی حرکت دارند کارها را او تدبیر می‏کند آیات را (برای شما) تشریح می‏نماید تا به لقای پروردگارتان یقین پیدا کنید. (۲)

 

وَهُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْهَارًا وَمِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ﴿۳﴾
و او کسی است که زمین را گسترد و در آن کوهها و نهرهائی قرار داد و از تمام میوه‏ ها در آن دو جفت آفرید (پرده سیاه) شب را بر روز می‏پوشاند، در اینها آیاتی است برای آنها که تفکر می‏کنند. (۳)

 

وَفِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِیلٌ صِنْوَانٌ وَغَیْرُ صِنْوَانٍ یُسْقَى بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِی الْأُکُلِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿۴﴾
و در روی زمین قطعاتی در کنار هم قرار دارد که با هم متفاوتند و باغهائی از انگور، و زراعت، و نخلها، که گاهی بر یک پایه می‏رویند و گاهی بر دو پایه، همه آنها از یک آب سیراب می‏شوند و با اینحال بعضی از آنها را از جهت میوه بر دیگری برتری می‏دهیم، در اینها نشانه‏ هائی است برای آنها که عقل خویش را بکار می‏گیرند. (۴)

 

وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَإِذَا کُنَّا تُرَابًا أَإِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ أُولَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَأُولَئِکَ الْأَغْلَالُ فِی أَعْنَاقِهِمْ وَأُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۵﴾
و اگر میخواهی (از چیزی) تعجب کنی عجیب گفتار آنها است که می‏گویند آیا هنگامی که خاک شدیم (بار دیگر زنده میشویم و) به خلقت جدیدی باز میگردیم؟! آنها کسانی هستند که به پروردگارشان کافر شدهاند و آن غل و زنجیرهاست در گردنشان، و آنها اصحاب آتشند و جاودانه در آن خواهند ماند! (۵)

 

وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِّئَهِ قَبْلَ الْحَسَنَهِ وَقَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلَاتُ وَإِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَهٍ لِلنَّاسِ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّکَ لَشَدِیدُ الْعِقَابِ ﴿۶﴾
آنها پیش از حسنه (و رحمت) از تو تقاضای تعجیل سیئه (و عذاب) می‏کنند با اینکه قبل از آنها بلاهای عبرتانگیز نازل شده، و پروردگار تو نسبت به مردم با اینکه ظلم می‏کنند دارای مغفرت است و هم پروردگارت عذاب شدید دارد. (۶)

 

وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَهٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ ﴿۷﴾
و آنها که کافر شدند می‏گویند چرا آیت (و اعجازی) از پروردگارش بر او نازل نشده؟ تو تنها بیم دهنده‏ ای، و برای هر گروهی هدایت کننده‏ ای است (و اینها همه بهانه است نه جستجوی حقیقت). (۷)

 

اللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ کُلُّ أُنْثَى وَمَا تَغِیضُ الْأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَکُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ ﴿۸﴾
خدا از جنین هائی که هر انسان یا حیوان ماده‏ ای حمل می‏کند آگاه است، و نیز از آنچه رحمها کم می‏کنند (و پیش از موعد مقرر میزایند) و هم از آنچه افزون می‏کنند، و هر چیز نزد او مقدار معینی دارد. (۸)

 

عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ الْکَبِیرُ الْمُتَعَالِ ﴿۹﴾
او از غیب و شهود آگاه است و بزرگ و متعالی است. (۹)

 

سَوَاءٌ مِنْکُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَنْ جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّیْلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ ﴿۱۰﴾
برای او تفاوت نمی‏کند کسانی که پنهانی سخن بگویند یا آشکار سازند، و آنها که شبانگاه مخفیانه حرکت می‏کنند یا در روشنائی روز. (۱۰)

 

لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ ﴿۱۱﴾
برای انسان مامورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از حوادث (غیر حتمی) حفظ می‏کنند، (اما) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملتی) را تغییر نمی‏دهد مگر آنکه آنها خود را تغییر دهند، و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند هیچ چیز مانع آن نخواهد شد، و جز خدا سرپرستی نخواهند داشت. (۱۱)

 

هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ ﴿۱۲﴾
او کسی است که برق را به شما نشان می‏دهد که هم مایه ترس است هم امید و ابرهای سنگین بار ایجاد می‏کند. (۱۲)

 

وَیُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِکَهُ مِنْ خِیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَنْ یَشَاءُ وَهُمْ یُجَادِلُونَ فِی اللَّهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ ﴿۱۳﴾
و رعد تسبیح و حمد او می‏گوید، و (نیز) فرشتگان از ترس او، و صاعقه‏ ها را می‏فرستد و هر کس را بخواهد گرفتار آن می‏سازد در حالی که آنها (با مشاهده اینهمه آیات خدا باز هم) در باره خدا به مجادله مشغولند، و او قدرتی بیانتها (و مجازاتی دردناک) دارد. (۱۳)

 

لَهُ دَعْوَهُ الْحَقِّ وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا یَسْتَجِیبُونَ لَهُمْ بِشَیْءٍ إِلَّا کَبَاسِطِ کَفَّیْهِ إِلَى الْمَاءِ لِیَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاءُ الْکَافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَالٍ ﴿۱۴﴾
دعوت حق از آن او است و کسانی که (مشرکان) غیر از خدا می‏خوانند به دعوت آنها پاسخ نمی‏گویند، آنها همچون کسی هستند که کفهای خود را به سوی آب می‏گشاید تا آب بدهانش برسد و هرگز نخواهد رسید، و دعای کافران جز در ضلال (و گمراهی) نیست! (۱۴)

 

وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿۱۵﴾
همه آنها که در آسمانها و زمین هستند از روی اطاعت یا اکراه و همچنین سایه‏ های آنها – هر صبح و عصر – برای خدا سجده می کنند. (۱۵)

 

قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ لَا یَمْلِکُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکَاءَ خَلَقُوا کَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَیْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿۱۶﴾
بگو چه کسی پروردگار آسمانها و زمین است ؟ بگو الله! (سپس) بگو آیا اولیا (و خدایانی) غیر از او برای خود برگزیدهاید که (حتی) مالک سود و زیان خود نیستند (تا چه رسد به شما) بگو آیا نابینا و بینا یکسان است ؟ یا ظلمتها و نور برابرند؟ آیا آنها شریکانی برای خدا قرار دادند بخاطر اینکه آنان همانند خدا آفرینشی داشتند و این آفرینشها بر آنها مشتبه شد؟! بگو خدا خالق همه چیز است و او است یکتا و پیروز! (۱۶)

 

أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَهٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَابِیًا وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْیَهٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ ﴿۱۷﴾
خداوند از آسمان آبی فرستاد و از هر دره و رودخانه‏ ای به اندازه آنها سیلابی جاری شد، سپس سیل بر روی خود کفی حمل کرد – و از آنچه (در کورهها) برای بدست آوردن زینت آلات یا وسائل زندگی آتش روی آن روشن می‏کنند نیز کفهائی مانند آن به وجود می‏آید – اما کفها به بیرون پرتاب می‏شوند ولی آنچه به مردم سود میرساند (آب یا فلز خالص) در زمین میماند خداوند اینچنین مثال میزند. (۱۷)

 

لِلَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَى وَالَّذِینَ لَمْ یَسْتَجِیبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ أُولَئِکَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿۱۸﴾
برای آنها که اجابت دعوت پروردگارشان را کردند (سرانجام و پاداش و) نتیجه نیک است، و آنها که اجابت دعوت او را نکردند (آنچنان در وحشت عذاب الهی فرو میروند که) اگر تمام آنچه روی زمین است، و همانندش، از آن آنها باشد همگی را برای رهائی از عذاب می‏دهند (ولی از آنها پذیرفته نخواهد شد) برای آنها حساب بدی است و جایگاهشان جهنم و چه بد جایگاهی است! (۱۸)

 

أَفَمَنْ یَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ کَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۱۹﴾
آیا کسی که میداند آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده حق است همانند کسی است که نابیناست؟! تنها صاحبان اندیشه متذکر می‏شوند! (۱۹)

 

الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا یَنْقُضُونَ الْمِیثَاقَ ﴿۲۰﴾
آنها که به عهد الهی وفا می‏کنند و پیمان را نمی‏شکنند. (۲۰)

 

وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ ﴿۲۱﴾
و آنها که پیوندهائی را که خدا به آن امر کرده است برقرار می‏دارند، و از پروردگارشان می‏ترسند و از بدی حساب (روز قیامت) بیم دارند. (۲۱)

 

وَالَّذِینَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَهً وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَهِ السَّیِّئَهَ أُولَئِکَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ ﴿۲۲﴾
و آنها که بخاطر ذات (پاک) پروردگارشان شکیبائی می‏کنند، و نماز را بر پا میدارند، و از آنچه به آنها روزی داده‏ ایم، در پنهان و آشکار، انفاق می‏کنند، و با حسنات، سیئات را از میان می‏برند، پایان نیک سرای دیگر از آن آنهاست. (۲۲)

 

جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَالْمَلَائِکَهُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بَابٍ ﴿۲۳﴾
(همان) باغهای جاویدان بهشتی که وارد آن می‏شوند؛ و همچنین پدران و همسران و فرزندان صالح آنها؛ و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد می گردند… (۲۳)

 

سَلَامٌ عَلَیْکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ ﴿۲۴﴾
(و به آنها می‏گویند) سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان چه پایان خوب این سرا نصیبتان شد! (۲۴)

 

وَالَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولَئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ﴿۲۵﴾
و آنها که عهد الهی را پس از محکم کردن میشکنند، و پیوندهائی را که خدا دستور برقراری آن را داده قطع می‏کنند: و در روی زمین فساد مینمایند، لعنت برای آنهاست و بدی (و مجازات) سرای آخرت! (۲۵)

 

اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ وَفَرِحُوا بِالْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَهِ إِلَّا مَتَاعٌ ﴿۲۶﴾
خدا روزی را برای هر کس بخواهد (و شایسته بداند) وسیع و برای هر کس بخواهد (و مستحق ببیند) تنگ قرار می‏دهد ولی آنها به زندگی دنیا شاد (و خوشحال) شدند در حالی که زندگی دنیا در برابر آخرت متاع ناچیزی است. (۲۶)

 

وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَهٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنَابَ ﴿۲۷﴾
و آنها که کافر شدند می‏گویند چرا آیه (و معجزه) ای از پروردگارش بر او نازل نشده است ؟ بگو خداوند هر کس را بخواهد گمراه، و هر کس را که به سوی او باز گردد هدایت می‏کند (کمبود در معجزه نیست لجاجت آنها مانع است). (۲۷)

 

الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴿۲۸﴾
آنها کسانی هستند که ایمان آورده‏ اند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است، آگاه باشید با یاد خدا دلها آرامش مییابد! (۲۸)

 

الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ ﴿۲۹﴾
آنها که ایمان آوردند، و عمل صالح انجام دادند پاکیزه ترین (زندگی) نصیبشان است و بهترین سرانجامها. (۲۹)

 

کَذَلِکَ أَرْسَلْنَاکَ فِی أُمَّهٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهَا أُمَمٌ لِتَتْلُوَ عَلَیْهِمُ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَهُمْ یَکْفُرُونَ بِالرَّحْمَنِ قُلْ هُوَ رَبِّی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ مَتَابِ ﴿۳۰﴾
همانگونه (که پیامبران پیشین را فرستادیم) تو را به میان امتی فرستادیم که پیش از آنها امتهای دیگری آمدند و رفتند، تا آنچه را به تو وحی نموده‏ ایم بر آنها بخوانی در حالی که آنها به رحمان (خداوندی که رحمتش همگان را فرا گرفته) کفر می‏ورزند بگو او پروردگار من است، معبودی جز او نیست، بر او توکل کردم و بازگشتم به سوی او است. (۳۰)

 

وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِیعًا أَفَلَمْ یَیْأَسِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ لَوْ یَشَاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِیعًا وَلَا یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُوا تُصِیبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَهٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِیبًا مِنْ دَارِهِمْ حَتَّى یَأْتِیَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُخْلِفُ الْمِیعَادَ ﴿۳۱﴾
اگر بوسیله قرآن کوهها به حرکت در آیند و زمینها قطعه قطعه شوند، و بوسیله آن با مردگان سخن گفته شود (باز هم ایمان نخواهند آورد!) ولی همه آنها در اختیار خداست آیا آنها که ایمان آورده‏ اند نمی‏دانند که اگر خدا بخواهد همه مردم را (به اجبار) هدایت می‏کند (اما هدایت اجباری سودی ندارد) و پیوسته مصائب کوبنده‏ ای بر کافران – بخاطر اعمالشان – وارد می‏شود و یا به نزدیکی خانه آنها فرود می‏آید تا وعده (نهائی) خدا فرا رسد، خداوند در وعده خود تخلف نمی‏کند. (۳۱)

 

وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَمْلَیْتُ لِلَّذِینَ کَفَرُوا ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کَانَ عِقَابِ ﴿۳۲﴾
(تنها تو را استهزا نکردند) پیامبران پیش از تو را نیز استهزا نمودند، من به کافران مهلت دادم سپس آنها را گرفتم دیدی مجازات (من) چگونه بود؟! (۳۲)

 

أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى کُلِّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکَاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِی الْأَرْضِ أَمْ بِظَاهِرٍ مِنَ الْقَوْلِ بَلْ زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مَکْرُهُمْ وَصُدُّوا عَنِ السَّبِیلِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿۳۳﴾
آیا کسی که بالای سر همه ایستاده (و حافظ و نگهبان و مراقب همه است) و اعمال همه را می‏بیند (همچون کسی است که هیچیک از این صفات را ندارد) آنان برای خدا شریکانی قرار دادند، بگو آنها را نام ببرید! آیا به او چیزی را خبر می‏دهید که از وجود آن در روی زمین بیخبر است ؟ یا سخنان ظاهری (و تو خالی) میگوئید، (نه، شریکی برای خدا وجود ندارد) بلکه در نظر کافران دروغهایشان زینت داده شده (و بر اثر ناپاکی درون، چنین می‏پندارند که واقعیتی دارد) و آنها از راه (خدا) باز داشته شده‏ اند و هر کس را خدا گمراه کند راهنمائی نخواهد داشت. (۳۳)

 

لَهُمْ عَذَابٌ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَهِ أَشَقُّ وَمَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍ ﴿۳۴﴾
برای آنها عذاب (دردناکی) در دنیاست، و عذاب آخرت سخت تر است، و در برابر خدا هیچ کس ‍ نمی‏تواند آنها را نگه دارد. (۳۴)

 

مَثَلُ الْجَنَّهِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ أُکُلُهَا دَائِمٌ وَظِلُّهَا تِلْکَ عُقْبَى الَّذِینَ اتَّقَوْا وَعُقْبَى الْکَافِرِینَ النَّارُ ﴿۳۵﴾
بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده است نهرهای آب از زیر درختانش جاری است، میوه‏ های آن همیشگی و سایه‏ هایش دائمی است، این سرانجام کسانی است که پرهیزگاری پیشه کردند و سرانجام کافران، آتش است! (۳۵)

 

وَالَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَفْرَحُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمِنَ الْأَحْزَابِ مَنْ یُنْکِرُ بَعْضَهُ قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ وَلَا أُشْرِکَ بِهِ إِلَیْهِ أَدْعُو وَإِلَیْهِ مَآبِ ﴿۳۶﴾
و آنها که کتاب آسمانی در اختیارشان قرار داده‏ ایم از آنچه بر تو نازل شده خوشحالند، و بعضی از احزاب (و گروهها) قسمتی از آنرا انکار می‏کنند، بگو من مامورم که الله را بپرستم و شریکی برای او قائل نشوم، به سوی او دعوت می‏کنم و بازگشت (همگان) به سوی او است. (۳۶)

 

وَکَذَلِکَ أَنْزَلْنَاهُ حُکْمًا عَرَبِیًّا وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَمَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا وَاقٍ ﴿۳۷﴾
همانگونه (که به پیامبران پیشین کتاب آسمانی دادیم) بر تو نیز فرمان روشن و صریحی نازل کردیم، و اگر از هوسهای آنها – بعد از آنکه آگاهی برای تو آمده – پیروی کنی هیچکس از تو در برابر خدا حمایت و جلوگیری نخواهد کرد. (۳۷)

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّیَّهً وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَهٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ لِکُلِّ أَجَلٍ کِتَابٌ ﴿۳۸﴾
و ما قبل از تو رسولانی فرستادیم و برای آنها همسران و فرزندانی قرار دادیم، و هیچ رسولی نمی‏توانست (از پیش خود) معجزهای بیاورد، مگر به فرمان خدا، هر زمانی کتابی دارد (و برای هر کاری موعدی مقرر است). (۳۸)

 

یَمْحُو اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَیُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ ﴿۳۹﴾
خداوند هر چه را بخواهد محو و هر چه را بخواهد اثبات می‏کند، و ام الکتاب نزد او است. (۳۹)

 

وَإِنْ مَا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلَاغُ وَعَلَیْنَا الْحِسَابُ ﴿۴۰﴾
و اگر پاره‏ ای از مجازاتها را که به آنها وعده داده‏ ایم به تو نشان دهیم یا (پیش از فرا رسیدن این مجازاتها) تو را بمیرانیم، در هر حال تو فقط مامور ابلاغ هستی و حساب (آنها) بر ماست! (۴۰)

 

أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا وَاللَّهُ یَحْکُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُکْمِهِ وَهُوَ سَرِیعُ الْحِسَابِ ﴿۴۱﴾
آیا ندیدند که ما پیوسته از اطراف (و جوانب) زمین کم می‏کنیم (جامعه‏ ها، تمدنها و دانشمندان تدریجا از میان می‏روند) و خداوند حکومت می‏کند و هیچکس را یارای جلوگیری یا رد احکام او نیست، و او سریع الحساب است. (۴۱)

 

وَقَدْ مَکَرَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَکْرُ جَمِیعًا یَعْلَمُ مَا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ وَسَیَعْلَمُ الْکُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ ﴿۴۲﴾
کسانی که پیش از آنها طرحها و نقشه‏ ها کشیدند ولی تمام طرحها و نقشه‏ ها از آن خداست از کار هر کس ‍ آگاه است و به زودی کفار می‏دانند سرانجام (نیک و بد) در سرای دیگر از آن کیست! (۴۲)

 

وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ ﴿۴۳﴾
آنها که کافر شدند می‏گویند تو پیامبر نیستی، بگو کافی است که خداوند و کسانی که علم کتاب (و آگاهی بر قرآن) نزد آنهاست گواه (من) باشند. (۴۳)

سوره ۱۴: إبراهیم – جزء ۱۳ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

الر کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ ﴿۱﴾
الر – این کتابی است که بر تو نازل کردیم تا مردم را از تاریکیهای (شرک و ظلم و طغیان) به سوی روشنائی (ایمان و عدل و صلح) به فرمان پروردگارشان درآوری، به سوی راه خداوند عزیز و حمید. (۱)

 

اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَوَیْلٌ لِلْکَافِرِینَ مِنْ عَذَابٍ شَدِیدٍ ﴿۲﴾
همان خدائی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن او است، وای بر کافران از مجازات شدید. (۲)

 

الَّذِینَ یَسْتَحِبُّونَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا عَلَى الْآخِرَهِ وَیَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجًا أُولَئِکَ فِی ضَلَالٍ بَعِیدٍ ﴿۳﴾
همانها که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح می‏دهند و (مردم را) از راه الله باز می‏دارند و می‏خواهند راه حق را منحرف سازند آنها در گمراهی دوری هستند! (۳)

 

وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ فَیُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿۴﴾
ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر به زبان قومش تا (حقایق را) برای آنها آشکار سازد، سپس خدا هر کس ‍ را بخواهد (و مستحق بداند) گمراه و هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) هدایت می‏کند، و او توانا و حکیم است. (۴)

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ ﴿۵﴾
ما موسی را با آیات خود فرستادیم (و دستور دادیم) قوم خود را از ظلمات به نور بیرون آر، و ایام الله را به آنها متذکر شو، در این، نشانه‏ هائی است برای هر صبر کننده شکرگزار. (۵)

 

وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْکُرُوا نِعْمَهَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ أَنْجَاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَیُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ وَفِی ذَلِکُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ ﴿۶﴾
و بخاطر بیاور هنگامی را که موسی به قومش گفت نعمت خدا را بر خود به یاد داشته باشید، زمانی که شما را از (چنگال) آل فرعون رهائی بخشید، همانها که شما را به بدترین وجهی عذاب می‏کردند و پسرانتان را سر می‏بریدند و زنانتان را (برای خدمتکاری) زنده می‏گذاشتند، و در این، آزمایش بزرگی از طرف پروردگارتان بود. (۶)

 

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ ﴿۷﴾
(همچنین) بخاطر بیاورید هنگامی را که پروردگارتان اعلام داشت که اگر شکر گزاری کنید (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر کفران کنید مجازاتم شدید است! (۷)

 

وَقَالَ مُوسَى إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ ﴿۸﴾
موسی (به بنی اسرائیل) گفت اگر شما و همه مردم روی زمین کافر شوید (به خدا زیانی نمیرسد) چرا که خداوند بینیاز و شایسته ستایش است. (۸)

 

أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا یَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَرَدُّوا أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا کَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِی شَکٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَیْهِ مُرِیبٍ ﴿۹﴾
آیا خبر آنها که پیش از شما بودند به شما نرسیده: قوم نوح و عاد و ثمود و آنها که پس از ایشان بودند، همانها که جز خداوند از آنان آگاه نیست، پیامبرانشان با دلائل روشن به سوی آنها آمدند، ولی آنها (از روی تعجب و استهزا) دست بر دهان گرفتند و گفتند که ما به آنچه شما مامور آن هستید کافریم، و نسبت به آنچه ما را به سوی آن میخوانید تردید داریم! (۹)

 

قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِی اللَّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرَکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِیدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا کَانَ یَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿۱۰﴾
رسولان آنها گفتند آیا در خدا شک است؟! خدائی که آسمانها و زمین را آفریده؟! او که شما را دعوت می‏کند تا گناهانتان را ببخشد، و تا موعد مقرری شما را باقی گذارد، آنها گفتند (ما اینها را نمیفهمیم همین اندازه میدانیم) شما انسانهائی همانند ما هستید و میخواهید ما را از آنچه پدرانمان می‏پرستیدند باز دارید، شما دلیل روشنی برای ما بیاورید! (۱۰)

 

قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَمُنُّ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَمَا کَانَ لَنَا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطَانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱۱﴾
پیامبرانشان به آنها گفتند درست است که ما بشری همانند شما هستیم ولی خداوند بر هر کس از بندگانش بخواهد (و شایسته ببیند) نعمت می‏بخشد (و مقام رسالت عطا می‏کند) و ما هرگز نمیتوانیم معجزه‏ ای جز به فرمان خدا بیاوریم (و از تهدیدهای شما نمی‏هراسیم) و افراد با ایمان باید تنها بر خدا توکل کنند. (۱۱)

 

وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَیْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ ﴿۱۲﴾
چرا ما بر خدا توکل نکنیم با اینکه ما را به راههای (سعادت) مان رهبری کرده، و ما به طور مسلم در برابر آزارهای شما صبر خواهیم کرد (و دست از انجام رسالت خویش برنمیداریم) و توکل کنندگان باید فقط بر خدا توکل کنند! (۱۲)

 

وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُمْ مِنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ ﴿۱۳﴾
کسانی که کافر شدند به پیامبران خود گفتند ما قطعا شما را از سرزمین خود اخراج خواهیم کرد، مگر اینکه به آئین ما بازگردید، در اینحال پروردگارشان به آنها وحی فرستاد که من ظالمان را هلاک می‏کنم. (۱۳)

 

وَلَنُسْکِنَنَّکُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذَلِکَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِی وَخَافَ وَعِیدِ ﴿۱۴﴾
و شما را در زمین بعد از آنها سکونت خواهیم بخشید، این (موفقیت) برای کسی است که از مقام (عدالت) من بترسد و از عذاب (من) بیمناک باشد. (۱۴)

 

وَاسْتَفْتَحُوا وَخَابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ ﴿۱۵﴾
آنها (از خدا) تقاضای فتح و پیروزی کردند، و هر گردنکش منحرفی نومید و نابود شد. (۱۵)

 

مِنْ وَرَائِهِ جَهَنَّمُ وَیُسْقَى مِنْ مَاءٍ صَدِیدٍ ﴿۱۶﴾
به دنبال او جهنم خواهد بود و از آب بد بوی متعفنی نوشانده می‏شود. (۱۶)

 

یَتَجَرَّعُهُ وَلَا یَکَادُ یُسِیغُهُ وَیَأْتِیهِ الْمَوْتُ مِنْ کُلِّ مَکَانٍ وَمَا هُوَ بِمَیِّتٍ وَمِنْ وَرَائِهِ عَذَابٌ غَلِیظٌ ﴿۱۷﴾
به زحمت جرعه جرعه آنرا سر میکشد و هرگز به میل خود حاضر نیست آنرا بیاشامد و مرگ از هر مکانی به سراغ او می‏آید، ولی با اینهمه نمیمیرد! و بدنبال آن عذاب شدیدی است. (۱۷)

 

مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ کَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عَاصِفٍ لَا یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُوا عَلَى شَیْءٍ ذَلِکَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِیدُ ﴿۱۸﴾
اعمال کسانی که به پروردگارشان کافر شدند همچون خاکستری است در برابر تندباد در یک روز طوفانی، آنها توانائی ندارند کمترین چیزی از آنچه را انجام داده‏ اند به دست آورند و این گمراهی دور و درازی است. (۱۸)

 

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ ﴿۱۹﴾
آیا ندیدی که خداوند آسمانها و زمین را به حق آفریده، اگر اراده کند شما را می‏برد و خلق تازه‏ ای می‏آورد. (۱۹)

 

وَمَا ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِیزٍ ﴿۲۰﴾
و این کار برای خدا مشکل نیست. (۲۰)

 

وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِیعًا فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَیْنَاکُمْ سَوَاءٌ عَلَیْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ مَحِیصٍ ﴿۲۱﴾
و (قیامت) همه آنها در برابر خدا ظاهر می‏شوند در این هنگام ضعفاء (پیروان نادان) به مستکبران می‏گویند ما پیروان شما بودیم، آیا (اکنون که بخاطر پیروی از شما گرفتار مجازات الهی شده‏ ایم) شما حاضرید سهمی از عذاب الهی را بپذیرید و از ما بردارید؟ آنها می‏گویند: اگر خدا ما را (به سوی رهائی از عذاب) هدایت کرده بود ما نیز شما را هدایت می‏کردیم (کار از اینها گذشته است) چه بیتابی کنیم و چه شکیبائی، تفاوتی برای ما ندارد، راه نجاتی نیست. (۲۱)

 

وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۲۲﴾
و شیطان هنگامی که کار تمام می‏شود می‏گوید خداوند به شما وعده حق داد و من هم به شما وعده (باطل) دادم و تخلف کردم، من بر شما تسلطی نداشتم جز اینکه دعوتتان کردم و شما پذیرفتید، بنابراین مرا سرزنش نکنید، خود را سرزنش کنید، نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من، من نسبت به شرک شما درباره خود که از قبل داشتید (و اطاعت مرا همردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم، مسلما ستمکاران عذاب دردناکی دارند. (۲۲)

 

وَأُدْخِلَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلَامٌ ﴿۲۳﴾
و آنها که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند به باغهای بهشت داخل می‏شوند، باغهائی که نهرها از زیر درختانش جاری است، جاودانه به اذن پروردگارشان در آن می‏مانند، و تحیت آنها در آن سلام است. (۲۳)

 

أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ ﴿۲۴﴾
آیا ندیدی چگونه خداوند کلمه طیبه (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‏ ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت و شاخه آن در آسمان است؟! (۲۴)

 

تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ﴿۲۵﴾
میوه‏ های خود را هر زمان به اذن پروردگارش می‏دهد، و خداوند برای مردم مثلها میزند شاید متذکر شوند، (و پند گیرند). (۲۵)

 

وَمَثَلُ کَلِمَهٍ خَبِیثَهٍ کَشَجَرَهٍ خَبِیثَهٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ ﴿۲۶﴾
و (همچنین) کلمه خبیثه را به درخت ناپاکی تشبیه کرده که از زمین برکنده شده، و قرار و ثباتی ندارد. (۲۶)

 

یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَهِ وَیُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ وَیَفْعَلُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ ﴿۲۷﴾
خداوند کسانی را که ایمان آوردند بخاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان ثابت قدم می‏دارد، هم در این جهان و هم در سرای دیگر، و ستمگران را گمراه می‏سازد (و لطف خود را از آنها بر می‏گیرد) و خداوند هر کار را بخواهد (و صلاح بداند) انجام می‏دهد. (۲۷)

 

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ ﴿۲۸﴾
آیا ندیدی کسانی را که نعمت خدا را به کفران تبدیل کردند و جمعیت خود را به دار البوار (نیستی و نابودی) کشاندند. (۲۸)

 

جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿۲۹﴾
(دار البوار همان) جهنم است که آنها در آتش آن وارد می‏شوند و بد قرارگاهی است. (۲۹)

 

وَجَعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا لِیُضِلُّوا عَنْ سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِیرَکُمْ إِلَى النَّارِ ﴿۳۰﴾
آنها برای خدا شبیهانی قرار داده‏ اند تا (مردم را) از راه او (منحرف و) گمراه سازند بگو (چند روزی) از زندگی دنیا (و لذات آن) بهره گیرید اما سرانجام کار شما به سوی آتش (دوزخ) است. (۳۰)

 

قُلْ لِعِبَادِیَ الَّذِینَ آمَنُوا یُقِیمُوا الصَّلَاهَ وَیُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَهً مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خِلَالٌ ﴿۳۱﴾
بگو به بندگان من که ایمان آورده‏ اند، نماز را بر پا دارند و از آنچه به آنها روزی داده‏ ایم پنهان و آشکار انفاق کنند پیش از آنکه روزی فرا رسد که نه در آن خرید و فروش است و نه دوستی (نه با مال می‏توانند از چنگال کیفر خدا رهائی یابند و نه با پیوندهای مادی). (۳۱)

 

اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَکُمْ وَسَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَکُمُ الْأَنْهَارَ ﴿۳۲﴾
خداوند همان کسی است که آسمانها و زمین را آفریده و از آسمان آبی نازل کرده و با آن میوه‏ ها (ی مختلف) را خارج ساخت و روزی شما قرار داد و کشتی را مسخر شما گردانید تا بر صفحه دریا به فرمان او حرکت کنند و نهرها را (نیز) مسخر شما گرداند. (۳۲)

 

وَسَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَیْنِ وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ ﴿۳۳﴾
خورشید و ماه را که با برنامه منظمی در کارند به تسخیر شما در آورد و شب و روز را (نیز) مسخر (۳۳)

 

وَآتَاکُمْ مِنْ کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ ﴿۳۴﴾
و از هر چیزی که از او تقاضا کردید به شما داد و اگر نعمتهای خدا را بشمارید هرگز آنها را احصاء نخواهید کرد انسان ستمگر و کفران کننده است. (۳۴)

 

وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ ﴿۳۵﴾
(به یاد آورید) زمانی را که ابراهیم گفت پروردگارا این شهر (مکه) را شهر امنی قرار ده و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاهدار. (۳۵)

 

رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیرًا مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَمَنْ عَصَانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۳۶﴾
پروردگارا آنها (بتها) بسیاری از مردم را گمراه ساختند هر کس از من پیروی کند از من است و هر کس ‍ نافرمانی من کند تو بخشنده و مهربانی. (۳۶)

 

رَبَّنَا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُوا الصَّلَاهَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَهً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ ﴿۳۷﴾
پروردگارا من بعضی از فرزندانم را در سرزمین بیآب و علفی در کنار خانه‏ ای که حرم تو است ساکن ساختم تا نماز را بر پای دارند، تو قلبهای گروهی از مردم را متوجه آنها ساز و از ثمرات به آنها روزی ده شاید آنان شکر تو را بجای آورند. (۳۷)

 

رَبَّنَا إِنَّکَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِی وَمَا نُعْلِنُ وَمَا یَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ ﴿۳۸﴾
پروردگارا تو میدانی آنچه را ما پنهان و یا آشکار می‏کنیم، و چیزی در زمین و آسمان بر خدا پنهان نیست. (۳۸)

 

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ ﴿۳۹﴾
حمد خدای را که در سن پیری اسماعیل و اسحاق را به من بخشید مسلما خدای من دعا را می‏شنود (و اجابت می‏کند). (۳۹)

 

رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَاهِ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ ﴿۴۰﴾
پروردگارا مرا برپا کننده نماز قرار ده و از فرزندان من نیز چنین کن پروردگارا دعای (ما را) بپذیر. (۴۰)

 

رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ ﴿۴۱﴾
پروردگارا من و پدر و مادرم و همه مؤ منان را روزی که حساب بر پا می‏شود بیامرز. (۴۱)

 

وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الْأَبْصَارُ ﴿۴۲﴾
و گمان مبر که خدا از کارهای ظالمان غافل است (نه، بلکه کیفر) آنها را تاخیر انداخته برای روزی که چشمها در آن (از ترس و وحشت) از حرکت باز می‏ایستد. (۴۲)

 

مُهْطِعِینَ مُقْنِعِی رُءُوسِهِمْ لَا یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ ﴿۴۳﴾
گردنها برافراشته، سر به آسمان کرده، حتی پلک چشمهایشان بیحرکت می‏ماند (چرا که به هر طرف نگاه کنند نشانه‏ های عذاب آشکار است) و (لذا) دلهایشان به کلی (فرو می‏ریزد و) خالی می‏گردد! (۴۳)

 

وَأَنْذِرِ النَّاسَ یَوْمَ یَأْتِیهِمُ الْعَذَابُ فَیَقُولُ الَّذِینَ ظَلَمُوا رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ نُجِبْ دَعْوَتَکَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَکُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ مَا لَکُمْ مِنْ زَوَالٍ ﴿۴۴﴾
و مردم را از روزی که عذاب الهی به سراغشان می‏آید بترسان، آن روز که ظالمان می‏گویند پروردگارا مدت کوتاهی ما را مهلت ده، تا دعوت تو را بپذیریم، و از پیامبران پیروی کنیم (اما به زودی این پاسخ را می‏شنوند که) مگر قبلا شما سوگند یاد نکرده بودید که زوال و فنائی برای شما نیست؟! (۴۴)

 

وَسَکَنْتُمْ فِی مَسَاکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ وَتَبَیَّنَ لَکُمْ کَیْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَکُمُ الْأَمْثَالَ ﴿۴۵﴾
(شماها نبودید که) در منازل (و کاخهای) کسانی که به خویشتن ستم کردند سکنی گزیدید؟ و برای شما آشکار شد چگونه با آنها رفتار کردیم، و برای شما مثلها (از سرگذشت پیشینیان) زدیم (باز هم بیدار نشدید). (۴۵)

 

وَقَدْ مَکَرُوا مَکْرَهُمْ وَعِنْدَ اللَّهِ مَکْرُهُمْ وَإِنْ کَانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ ﴿۴۶﴾
آنها نهایت مکر خود را به کار زدند، و همه مکرها (و توطئه‏ هاشان) نزد خدا آشکار است، هر چند کوهها با مکرشان از جا برکنده شود! (۴۶)

 

فَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ ﴿۴۷﴾
و گمان مبر که خدا وعدهای را که به پیامبرانش داده تخلف کند، چرا که خداوند قادر و منتقم است. (۴۷)

 

یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ﴿۴۸﴾
در آن روز که این زمین به زمین دیگر و آسمانها (به آسمانهای دیگر) تبدیل می‏شوند، و آنها در پیشگاه خداوند واحد قهار ظاهر می‏گردند. (۴۸)

 

وَتَرَى الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفَادِ ﴿۴۹﴾
و در آن روز مجرمان را با هم در غل و زنجیر می‏بینی (غل و زنجیری که دستها و گردنهایشان را بهم بسته). (۴۹)

 

سَرَابِیلُهُمْ مِنْ قَطِرَانٍ وَتَغْشَى وُجُوهَهُمُ النَّارُ ﴿۵۰﴾
لباسشان از قطران (ماده چسبنده بد بوی قابل اشتعال) است، و صورتهایشان را آتش می‏پوشاند (۵۰)

 

لِیَجْزِیَ اللَّهُ کُلَّ نَفْسٍ مَا کَسَبَتْ إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ ﴿۵۱﴾
تا خداوند هر کس را هر آنچه انجام داده جزا دهد چرا که خدا سریع الحساب است. (۵۱)

 

هَذَا بَلَاغٌ لِلنَّاسِ وَلِیُنْذَرُوا بِهِ وَلِیَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِیَذَّکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۵۲﴾
این (قرآن) ابلاغی است برای (عموم) مردم، تا همه انذار شوند، و بدانند او معبود واحد است و تا صاحبان مغز (و اندیشه) پند گیرند. (۵۲)

سوره ۱۵: الحجر – جزء ۱۴ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

الر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَقُرْآنٍ مُبِینٍ ﴿۱﴾
الر – این آیات کتاب و قرآن مبین است. (۱)

 

رُبَمَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ کَانُوا مُسْلِمِینَ ﴿۲﴾
کافران (هنگامی که آثار شوم اعمال را ببینند) چه بسا آرزو می‏کنند مسلمان بودند! (۲)

 

ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَیَتَمَتَّعُوا وَیُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿۳﴾
بگذار آنها بخورند و بهره گیرند و آرزوها آنانرا غافل سازد، ولی به زودی خواهند فهمید (۳)

 

وَمَا أَهْلَکْنَا مِنْ قَرْیَهٍ إِلَّا وَلَهَا کِتَابٌ مَعْلُومٌ ﴿۴﴾
ما (اهل) هیچ شهر و دیاری را هلاک نکردیم مگر اینکه اجل معین (و زمان تغییر ناپذیری) داشتند. (۴)

 

مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّهٍ أَجَلَهَا وَمَا یَسْتَأْخِرُونَ ﴿۵﴾
هیچ گروهی از اجل خود پیشی نمی‏گیرد و از آن عقب نخواهد افتاد. (۵)

 

وَقَالُوا یَا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ ﴿۶﴾
و گفتند ای کسی که «ذکر» (قرآن) بر تو نازل شده، مسلما دیوانه‏ ای!! (۶)

 

لَوْ مَا تَأْتِینَا بِالْمَلَائِکَهِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۷﴾
اگر راست می‏گوئی چرا فرشتگان را برای ما نمی‏آوری؟! (۷)

 

مَا نُنَزِّلُ الْمَلَائِکَهَ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَا کَانُوا إِذًا مُنْظَرِینَ ﴿۸﴾
(اما اینها باید بدانند) ما فرشتگان را جز به حق نازل نمی‏کنیم و هرگاه نازل شوند دیگر به اینها مهلت داده نمی‏شود (و در صورت انکار به عذاب الهی نابود می‏گردند) (۸)

 

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹﴾
ما قرآن را نازل کردیم، و ما بطور قطع آن را پاسداری می‏کنیم. (۹)

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ فِی شِیَعِ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۰﴾
ما پیش از تو (نیز) پیامبرانی در میان امتهای نخستین فرستادیم. (۱۰)

 

وَمَا یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿۱۱﴾
هیچ پیامبری به سراغ آنها نمی‏آمد مگر اینکه او را به باد استهزاء می‏گرفتند. (۱۱)

 

کَذَلِکَ نَسْلُکُهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ ﴿۱۲﴾
ما اینچنین (و با استفاده از تمام وسائل) قرآن را به درون دلهای مجرمان راه می‏دهیم. (۱۲)

 

لَا یُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّهُ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۳﴾
(اما با این حال) آنها به آن ایمان نمی‏آورند، و سنت اقوام پیشین نیز چنین بود. (۱۳)

 

وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِیهِ یَعْرُجُونَ ﴿۱۴﴾
و اگر دری از آسمان به روی آنان بگشائیم و آنها مرتبا در آن بالا روند… (۱۴)

 

لَقَالُوا إِنَّمَا سُکِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ ﴿۱۵﴾
باز می‏گویند: ما را چشم بندی کرده‏ اند! بلکه ما (سر تا پا) سحر شده‏ ایم!! (۱۵)

 

وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَیَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِینَ ﴿۱۶﴾
ما در آسمان برجهائی قرار دادیم، و آنرا برای بینندگان تزیین کردیم. (۱۶)

 

وَحَفِظْنَاهَا مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ ﴿۱۷﴾
و آنرا از هر شیطان مطرودی حفظ نمودیم. (۱۷)

 

إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُبِینٌ ﴿۱۸﴾
مگر آنها که استراق سمع کنند که شهاب مبین آنان را تعقیب می‏کند (و می‏راند) (۱۸)

 

وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ مَوْزُونٍ ﴿۱۹﴾
و زمین را گستردیم، و در آن کوههای ثابتی افکندیم، و از هر گیاه موزون در آن رویاندیم. (۱۹)

 

وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ وَمَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِینَ ﴿۲۰﴾
و برای شما انواع وسایل زندگی در آن قرار دادیم، و همچنین برای کسانی که شما نمی‏توانید به آنها روزی دهید. (۲۰)

 

وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ ﴿۲۱﴾
خزائن همه چیز نزد ما است ولی ما جز به اندازه معین آنرا نازل نمی‏کنیم. (۲۱)

 

وَأَرْسَلْنَا الرِّیَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَیْنَاکُمُوهُ وَمَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِینَ ﴿۲۲﴾
ما بادها را برای تلقیح (ابرها و بهم پیوستن و بارور ساختن آنها) فرستادیم، و از آسمان آبی نازل کردیم با آن سیراب ساختیم، در حالی که شما توانائی حفظ و نگهداری آن را نداشتید. (۲۲)

 

وَإِنَّا لَنَحْنُ نُحْیِی وَنُمِیتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ ﴿۲۳﴾
مائیم که زنده می‏کنیم و می‏میرانیم و وارث (همه جهان) ما هستیم. (۲۳)

 

وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنْکُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِینَ ﴿۲۴﴾
ما هم پیشینیان شما را دانستیم و هم متاخران را. (۲۴)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ هُوَ یَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَکِیمٌ عَلِیمٌ ﴿۲۵﴾
پروردگار تو قطعا همه را (در قیامت) جمع و محشور می‏کند چرا که حکیم و دانا است. (۲۵)

 

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿۲۶﴾
ما انسانرا از گل خشکیده‏ ای که از گل بدبوی (تیره رنگی) گرفته شده بود آفریدیم. (۲۶)

 

وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ ﴿۲۷﴾
و جن را پیش از آن از آتش گرم و سوزان خلق کردیم. (۲۷)

 

وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَهِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿۲۸﴾
بخاطر بیاور هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت من بشر را از گل خشکیده‏ ای که از گل بدبوئی گرفته شده بود خلق می‏کنم. (۲۸)

 

فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ﴿۲۹﴾
هنگامی که کار آنرا بپایان رسانیدم و در او از روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم همگی برای او سجده کنید. (۲۹)

 

فَسَجَدَ الْمَلَائِکَهُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿۳۰﴾
فرشتگان همگی و بدون استثناء سجده کردند. (۳۰)

 

إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى أَنْ یَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿۳۱﴾
جز ابلیس که ابا کرد از اینکه با سجده کنندگان باشد. (۳۱)

 

قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا لَکَ أَلَّا تَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿۳۲﴾
(خداوند) فرمود ای ابلیس چرا با سجده کنندگان نیستی. (۳۲)

 

قَالَ لَمْ أَکُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿۳۳﴾
گفت من هرگز برای بشری که او را از خاک خشکیده‏ ای که از گل بدبوئی گرفته شده است آفریده‏ ای سجده نخواهم کرد! (۳۳)

 

قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ ﴿۳۴﴾
فرمود از صف آنها (فرشتگان) بیرون رو که رانده درگاه مائی. (۳۴)

 

وَإِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَهَ إِلَى یَوْمِ الدِّینِ ﴿۳۵﴾
و لعنت (و دوری از رحمت حق) بر تو خواهد بود تا روز قیامت. (۳۵)

 

قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿۳۶﴾
گفت پروردگارا! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده (و زنده بگذار). (۳۶)

 

قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ ﴿۳۷﴾
فرمود تو از مهلت یافتگانی. (۳۷)

 

إِلَى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿۳۸﴾
(اما نه تا روز رستاخیز بلکه) تا روز و وقت معینی. (۳۸)

 

قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۳۹﴾
گفت پروردگارا! بخاطر اینکه مرا گمراه ساختی من نعمتهای مادی را در زمین در نظر آنها تزیین می‏دهم و همگی را گمراه خواهم ساخت! (۳۹)

 

إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ﴿۴۰﴾
مگر بندگان مخلصت، (۴۰)

 

قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ ﴿۴۱﴾
فرمود این راه مستقیم من است (و سنت همیشگیم)… (۴۱)

 

إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ ﴿۴۲﴾
که بر بندگانم تسلط نخواهی یافت مگر گمراهانی که از تو پیروی می‏کنند. (۴۲)

 

وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۴۳﴾
و جهنم میعادگاه همه آنها است. (۴۳)

 

لَهَا سَبْعَهُ أَبْوَابٍ لِکُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ ﴿۴۴﴾
هفت در دارد و برای هر دری گروه معینی از آنها تقسیم شده‏ اند! (۴۴)

 

إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿۴۵﴾
پرهیزگاران در باغها(ی سر سبز بهشت) و در کنار چشمه‏ های آن هستند. (۴۵)

 

ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِینَ ﴿۴۶﴾
(فرشتگان الهی به آنها می‏گویند) داخل این باغها شوید با سلامت و امنیت. (۴۶)

 

وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ ﴿۴۷﴾
هر گونه غل (حسد و کینه و عداوت و خیانت) از سینه آنها بر میکنیم (و روحشانرا پاک میکنیم) در حالی که همه برادرند و بر سریرها روبروی یکدیگر قرار دارند. (۴۷)

 

لَا یَمَسُّهُمْ فِیهَا نَصَبٌ وَمَا هُمْ مِنْهَا بِمُخْرَجِینَ ﴿۴۸﴾
هرگز خستگی و تعب به آنها نمیرسد و هیچگاه از آن اخراج نمیگردند. (۴۸)

 

نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿۴۹﴾
بندگانم را آگاه کن که من غفور و رحیمم. (۴۹)

 

وَأَنَّ عَذَابِی هُوَ الْعَذَابُ الْأَلِیمُ ﴿۵۰﴾
(و نیز آنها را آگاه کن که) عذاب و کیفر من عذاب دردناکی است. (۵۰)

 

وَنَبِّئْهُمْ عَنْ ضَیْفِ إِبْرَاهِیمَ ﴿۵۱﴾
و به آنها (بندگانم) از میهمانهای ابراهیم خبر ده. (۵۱)

 

إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنْکُمْ وَجِلُونَ ﴿۵۲﴾
هنگامی که بر او وارد شدند و سلام گفتند (ابراهیم) گفت ما از شما بیمناکیم! (۵۲)

 

قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ عَلِیمٍ ﴿۵۳﴾
گفتند نترس ما تو را به پسری دانا بشارت می‏دهیم. (۵۳)

 

قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِی عَلَى أَنْ مَسَّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿۵۴﴾
گفت آیا به من بشارت میدهید با اینکه پیر شده‏ ام ؟ به چه چیز بشارت میدهید؟ (۵۴)

 

قَالُوا بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلَا تَکُنْ مِنَ الْقَانِطِینَ ﴿۵۵﴾
گفتند تو را به حق بشارت دادیم، از مایوسان مباش! (۵۵)

 

قَالَ وَمَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَهِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ ﴿۵۶﴾
گفت چه کسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش مایوس ‍ میشود. (۵۶)

 

قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۵۷﴾
(سپس) گفت ماءموریت شما چیست ای فرستادگان خدا؟ (۵۷)

 

قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُجْرِمِینَ ﴿۵۸﴾
گفتند ما به سوی یک قوم گنهکار ماءموریت پیدا کرده‏ ایم (تا آنها را هلاک کنیم). (۵۸)

 

إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۵۹﴾
مگر خاندان لوط که همگی آنها را نجات خواهیم داد… (۵۹)

 

إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِینَ ﴿۶۰﴾
بجز همسرش که مقدر داشتیم از بازماندگان (در شهر و هلاک شوندگان) باشد. (۶۰)

 

فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ ﴿۶۱﴾
هنگامی که فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان لوط آمدند… (۶۱)

 

قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ مُنْکَرُونَ ﴿۶۲﴾
(لوط) گفت شما گروه ناشناسی هستید! (۶۲)

 

قَالُوا بَلْ جِئْنَاکَ بِمَا کَانُوا فِیهِ یَمْتَرُونَ ﴿۶۳﴾
گفتند ما همان چیزی را برای تو آورده‏ ایم که آنها (کافران) در آن تردید داشتند (ما ماءور عذابیم). (۶۳)

 

وَأَتَیْنَاکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿۶۴﴾
ما واقعیت مسلمی را برای تو آورده‏ ایم و راست میگوئیم. (۶۴)

 

فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلَا یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَیْثُ تُؤْمَرُونَ ﴿۶۵﴾
بنابر این خانواده‏ ات را در اواخر شب با خود بردار و از اینجا ببر، تو بدنبال سر آنها حرکت کن، احدی از شما به پشت سر خویش ننگرد. و به همانجا که ماءمور هستید بروید. (۶۵)

 

وَقَضَیْنَا إِلَیْهِ ذَلِکَ الْأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَؤُلَاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِینَ ﴿۶۶﴾
و ما به لوط این موضوع را وحی فرستادیم که صبحگاهان همه آنها ریشه کن خواهند شد. (۶۶)

 

وَجَاءَ أَهْلُ الْمَدِینَهِ یَسْتَبْشِرُونَ ﴿۶۷﴾
(از سوی دیگر) اهل شهر (با خبر شدند و به سوی خانه لوط) آمدند در حالی که به یکدیگر بشارت میدادند. (۶۷)

 

قَالَ إِنَّ هَؤُلَاءِ ضَیْفِی فَلَا تَفْضَحُونِ ﴿۶۸﴾
(لوط) گفت اینها میهمانان منند، آبروی مرا نریزید! (۶۸)

 

وَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ ﴿۶۹﴾
و از خدا بپرهیزید و مرا شرمنده نسازید! (۶۹)

 

قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَکَ عَنِ الْعَالَمِینَ ﴿۷۰﴾
گفتند مگر ما تو را از جهانیان نهی نکردیم (و نگفتیم احدی را به میهمانی نپذیر!). (۷۰)

 

قَالَ هَؤُلَاءِ بَنَاتِی إِنْ کُنْتُمْ فَاعِلِینَ ﴿۷۱﴾
گفت دختران من حاضرند اگر می‏خواهید کار صحیحی انجام دهید (با آنها ازدواج کنید و از گناه و آلودگی بپرهیزید). (۷۱)

 

لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ ﴿۷۲﴾
بجانت سوگند اینها در مستی خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست داده‏ اند). (۷۲)

 

فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَهُ مُشْرِقِینَ ﴿۷۳﴾
سرانجام بهنگام طلوع آفتاب صیحه (مرگبار، بصورت صاعقه یا زمین لرزه) آنها را فرو گرفت. (۷۳)

 

فَجَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ حِجَارَهً مِنْ سِجِّیلٍ ﴿۷۴﴾
سپس (شهر و آبادی آنها را زیر و رو کردیم) بالای آنرا پائین قرار دادیم و بارانی از سنگ بر آنها فرو ریختیم. (۷۴)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ ﴿۷۵﴾
در این (سرگذشت عبرت انگیز) نشانه‏ هائی است برای هوشیاران. (۷۵)

 

وَإِنَّهَا لَبِسَبِیلٍ مُقِیمٍ ﴿۷۶﴾
و ویرانه‏ های سرزمین آنها بر سر راه (کاروانها) همواره ثابت و برقرار است. (۷۶)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿۷۷﴾
در این نشانه‏ ای است برای مؤ منان. (۷۷)

 

وَإِنْ کَانَ أَصْحَابُ الْأَیْکَهِ لَظَالِمِینَ ﴿۷۸﴾
اصحاب الایکه (صاحبان سرزمینهای پر درخت – قوم شعیب) مسلما قوم ستمگری بودند. (۷۸)

 

فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِینٍ ﴿۷۹﴾
ما از آنها انتقام گرفتیم و این دو (قوم لوط و اصحاب ایکه) شهرهای ویران شده شان بر سر راه آشکار است! (۷۹)

 

وَلَقَدْ کَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ ﴿۸۰﴾
اصحاب الحجر (قوم ثمود) پیامبران را تکذیب کردند. (۸۰)

 

وَآتَیْنَاهُمْ آیَاتِنَا فَکَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ ﴿۸۱﴾
ما آیات خود را برای آنهای فرستادیم ولی آنها از آن روی گرداندند. (۸۱)

 

وَکَانُوا یَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا آمِنِینَ ﴿۸۲﴾
آنها خانه‏ های امن و امانی در دل کوهها می‏تراشیدند. (۸۲)

 

فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَهُ مُصْبِحِینَ ﴿۸۳﴾
اما سرانجام صیحه (مرگبار) صبحگاهان آنها را فرو گرفت. (۸۳)

 

فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿۸۴﴾
و آنچه را بدست آورده بودند آنان را از عذاب الهی نجات نداد. (۸۴)

 

وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَهَ لَآتِیَهٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ ﴿۸۵﴾
ما آسمان و زمین و آنچه میان آن دو است، جز به حق نیافریدیم، و ساعت موعود (قیامت) قطعا فرا خواهد رسید، از آنها (دشمنان) به خوبی صرفنظر کن (و آنها را به نادانیهایشان ملامت ننما). (۸۵)

 

إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ ﴿۸۶﴾
پروردگار تو آفریننده آگاه است. (۸۶)

 

وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ ﴿۸۷﴾
ما به تو سوره حمد و قرآن عظیم دادیم. (۸۷)

 

لَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿۸۸﴾
(بنابراین) هرگز چشم خود را به نعمتهای (مادی) که به گروههائی از آنها (کفار) دادیم میفکن، و بخاطر آنچه آنها دارند غمگین مباش و بال و پر خود را برای مؤ منین فرود آر. (۸۸)

 

وَقُلْ إِنِّی أَنَا النَّذِیرُ الْمُبِینُ ﴿۸۹﴾
و بگو من انذار کننده آشکارم. (۸۹)

 

کَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِینَ ﴿۹۰﴾
(ما بر آنها عذابی می‏فرستیم) همانگونه که بر تجزیه گران (آیات الهی) فرستادیم. (۹۰)

 

الَّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ ﴿۹۱﴾
همانها که قرآن را تقسیم کردند (آنچه را به سودشان بود پذیرفتند، و آنچه بر خلاف هوسهایشان بود ترک نمودند)! (۹۱)

 

فَوَرَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۹۲﴾
به پروردگارت سوگند از همه آنها سؤ ال خواهیم کرد… (۹۲)

 

عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۹۳﴾
از آنچه عمل می‏کردند! (۹۳)

 

فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ ﴿۹۴﴾
آشکار آنچه را ماموریت داری بیان کن و از مشرکان روی گردان (و به آنها اعتنا نکن) (۹۴)

 

إِنَّا کَفَیْنَاکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ ﴿۹۵﴾
ما شر استهزا کنندگان را از تو دفع خواهیم کرد. (۹۵)

 

الَّذِینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿۹۶﴾
آنها که با خدا معبود دیگری قرار دادند اما به زودی می‏فهمند. (۹۶)

 

وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِمَا یَقُولُونَ ﴿۹۷﴾
ما می‏دانیم سینه تو از آنچه آنها می‏گویند تنگ می‏شود (و تو را سخت ناراحت می‏کنند). (۹۷)

 

فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ ﴿۹۸﴾
(برای دفع ناراحتی آنان) پروردگارت را تسبیح و حمد گو، و از سجده کنندگان باش. (۹۸)

 

وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ ﴿۹۹﴾
و پروردگارت را عبادت کن تا یقین (مرگ) فرا رسد. (۹۹)

سوره ۱۶: النحل – جزء ۱۴ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

أَتَى أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿۱﴾
فرمان خدا (دائر به مجازات مشرکان و مجرمان) فرا رسیده است برای آن عجله نکنید منزه و برتر است خداوند از اینکه شریک برای او قائل میشوند. (۱)

 

یُنَزِّلُ الْمَلَائِکَهَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ ﴿۲﴾
فرشتگانرا با روح الهی به فرمانش بر هر کس از بندگانش بخواهد نازل میکند (و به آنها دستور میدهد) که مردم را انذار کنید (و بگوئید) معبودی جز من نیست بنابر این از مخالفت (دستور) من بپرهیزید. (۲)

 

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿۳﴾
آسمانها و زمین را به حق آفرید، او برتر است از اینکه شریک برای او می‏سازند (۳)

 

خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَهٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ ﴿۴﴾
انسان را از نطفه بیارزشی خلق کرد و سرانجام او موجودی فصیح و مدافع آشکار از خویشتن گردید. (۴)

 

وَالْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَکُمْ فِیهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ ﴿۵﴾
و چهار پایان را آفرید در حالی که برای شما در آنها وسیله پوشش و منافع دیگر است و از گوشت آنها میخورید. (۵)

 

وَلَکُمْ فِیهَا جَمَالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَحِینَ تَسْرَحُونَ ﴿۶﴾
و در آنها برای شما زینت و شکوه است به هنگامی که به استراحتگاه شان باز میگردانید و هنگامی که (صبحگاهان) آنها را به صحرا میفرستید. (۶)

 

وَتَحْمِلُ أَثْقَالَکُمْ إِلَى بَلَدٍ لَمْ تَکُونُوا بَالِغِیهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿۷﴾
آنها بارهای سنگین شما را به شهری که جز با مشقت زیاد به آن نمیرسید حمل میکنند چرا که پروردگارتان رؤ ف و رحیم است. (۷)

 

وَالْخَیْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِیرَ لِتَرْکَبُوهَا وَزِینَهً وَیَخْلُقُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۸﴾
(و همچنین) اسبها و استرها و الاغها را آفرید تا بر آنها سوار شوید و هم مایه زینت شما باشد و چیزها (وسائل نقلیه دیگری) می‏آفریند که شما نمی‏دانید! (۸)

 

وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِیلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ وَلَوْ شَاءَ لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۹﴾
و بر خداست که راه است را به بندگان نشان دهد، اما بعضی از راهها بیراهه است و اگر خدا بخواهد همه شما را (به اجبار) هدایت می‏کند (ولی اجبار سودی ندارد). (۹)

 

هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَکُمْ مِنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِیهِ تُسِیمُونَ ﴿۱۰﴾
او کسی است که از آسمان آبی فرستاد که شرب شما از آن است، و گیاهان و درختان که حیوانات خود را در آن به چرا می‏برید نیز از آن است. (۱۰)

 

یُنْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّیْتُونَ وَالنَّخِیلَ وَالْأَعْنَابَ وَمِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ﴿۱۱﴾
خداوند با آن (آب باران) برای شما زراعت و زیتون و نخل و انگور می‏رویاند، و از همه میوه‏ ها، مسلما در این نشانه روشنی است برای گروهی که تفکر می‏کنند (۱۱)

 

وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿۱۲﴾
او شب و روز و خورشید و ماه را مسخر شما ساخت، و نیز ستارگان به فرمان او مسخر شمایند، در این نشانه‏ هائی است (از عظمت خدا) برای گروهی که عقل خود را بکار می‏گیرند. (۱۲)

 

وَمَا ذَرَأَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ ﴿۱۳﴾
(علاوه بر این) مخلوقاتی را که در زمین آفریده نیز مسخر (فرمان شما) ساخت، مخلوقاتی با رنگهای مختلف در این نشانه روشنی است برای گروهی که متذکر می‏شوند. (۱۳)

 

وَهُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِیًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَهً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ مَوَاخِرَ فِیهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿۱۴﴾
او کسی است که دریا را مسخر (شما) ساخت تا از آن گوشت تازه بخورید و وسائل زینتی برای پوشش از آن استخراج نمائید، و کشتیها را می‏بینید که سینه دریا را می‏شکافند تا شما (به تجارت پردازید) و از فضل خدا بهره گیرید، شاید شکر نعمتهای او را بجا آورید. (۱۴)

 

وَأَلْقَى فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلًا لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ﴿۱۵﴾
و در زمین کوه‏ های ثابت و محکمی افکند تا لرزش آنرا نسبت به شما بگیرد، و نهرها ایجاد کرد، و راههائی تا هدایت شوید. (۱۵)

 

وَعَلَامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ ﴿۱۶﴾
و (نیز) علاماتی قرار داد و (شب هنگام) آنها بوسیله ستارگان هدایت می‏شوند. (۱۶)

 

أَفَمَنْ یَخْلُقُ کَمَنْ لَا یَخْلُقُ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿۱۷﴾
آیا کسی که می‏آفریند همچون کسی است که نمی‏آفریند؟ آیا متذکر نمی‏شوید!! (۱۷)

 

وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۱۸﴾
و اگر نعمتهای خدا را بشمارید هرگز نمی‏توانید آنرا احصا کنید، خداوند غفور و رحیم است. (۱۸)

 

وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ ﴿۱۹﴾
خداوند آنچه را پنهان میدارید و آنچه را آشکار می‏سازید می‏داند. (۱۹)

 

وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا یَخْلُقُونَ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ ﴿۲۰﴾
معبودهائی را که غیر از خدا می‏خوانند چیزی را خلق نمی‏کنند بلکه خودشان هم مخلوقند. (۲۰)

 

أَمْوَاتٌ غَیْرُ أَحْیَاءٍ وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ ﴿۲۱﴾
آنها موجودات مرده‏ ای هستند که هرگز استعداد حیات ندارند، و نمی‏دانند در چه زمانی عبادت کنندگانشان محشور می‏شوند. (۲۱)

 

إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ قُلُوبُهُمْ مُنْکِرَهٌ وَهُمْ مُسْتَکْبِرُونَ ﴿۲۲﴾
معبود شما خداوند یگانه است، اما آنها که به آخرت ایمان ندارند دلهایشان حق را انکار می‏کند، و مستکبرند. (۲۲)

 

لَا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ ﴿۲۳﴾
قطعا خداوند از آنچه پنهان می‏دارند و آنچه آشکار می‏سازند با خبر است او مستکبران را دوست نمی‏دارد. (۲۳)

 

وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ قَالُوا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿۲۴﴾
و هنگامی که به آنها گفته شود پروردگار شما چه نازل کرده است! می‏گویند اینها (وحی الهی نیست) همان افسانه‏ های دروغین پیشینیان است. (۲۴)

 

لِیَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ کَامِلَهً یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ أَلَا سَاءَ مَا یَزِرُونَ ﴿۲۵﴾
آنها باید روز قیامت بار گناهان خود را بطور کامل بر دوش کشند، و هم سهمی از گناهان کسانی را که بخاطر جهل گمراهشان ساختند، بدانید آنها بار سنگین بدی بر دوش می‏کشند. (۲۵)

 

قَدْ مَکَرَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللَّهُ بُنْیَانَهُمْ مِنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَیْهِمُ السَّقْفُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۲۶﴾
کسانی که قبل از ایشان بودند (نیز) از این توطئه‏ ها داشتند، ولی خداوند به سراغ شالوده (زندگی) آنها رفت و آنرا از اساس ویران کرد، و سقف بر سرشان از بالا فرو ریخت، و عذاب (الهی) از آنجایی که نمی‏دانستند به سراغشان آمد! (۲۶)

 

ثُمَّ یَوْمَ الْقِیَامَهِ یُخْزِیهِمْ وَیَقُولُ أَیْنَ شُرَکَائِیَ الَّذِینَ کُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِیهِمْ قَالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْیَ الْیَوْمَ وَالسُّوءَ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿۲۷﴾
سپس روز قیامت خدا آنها را رسوا می‏سازد، و می‏گوید شریکانی که شما برای من ساختید، و بخاطر آنها با دیگران دشمنی می‏کردید کجا هستند؟ (در این هنگام) عالمان می‏گویند: رسوائی و بدبختی، امروز بر کافران است. (۲۷)

 

الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا کُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۲۸﴾
همانها که فرشتگان (قبض ارواح) روحشان را می‏گیرند در حالی که به خود ظلم کرده بودند، در این هنگام آنها تسلیم می‏شوند (و می‏گویند) ما کار بدی انجام نمی‏دادیم، آری خداوند به آنچه انجام می‏دادید عالم است. (۲۸)

 

فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِینَ ﴿۲۹﴾
اکنون از درهای جهنم وارد شوید در حالی که جاودانه در آن خواهید بود، چه جای بدی است جایگاه مستکبران؟! (۲۹)

 

وَقِیلَ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ قَالُوا خَیْرًا لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَهٌ وَلَدَارُ الْآخِرَهِ خَیْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِینَ ﴿۳۰﴾
و هنگامی که بپرهیزگاران گفته می‏شد پروردگار شما چه نازل کرده است ؟ می‏گفتند: خیر (و سعادت) برای کسانی که نیکی کردند در این دنیا نیکی است، و سرای آخرت از آنهم بهتر است، و چه خوب است سرای پرهیزکاران. (۳۰)

 

جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَاءُونَ کَذَلِکَ یَجْزِی اللَّهُ الْمُتَّقِینَ ﴿۳۱﴾
باغهائی از بهشت جاویدان است که همگی وارد آن می‏شوند، نهرها از زیر آن جریان دارد و هر چه را بخواهند در آنجا هست! (۳۱)

 

الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَیْکُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّهَ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۳۲﴾
همانها که فرشتگان (قبض ارواح) روحشان را می‏گیرند در حالی که پاک و پاکیزه‏ اند به آنها می‏گویند سلام بر شما باد، وارد بهشت شوید بخاطر اعمالی که انجام می‏دادید. (۳۲)

 

هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلَائِکَهُ أَوْ یَأْتِیَ أَمْرُ رَبِّکَ کَذَلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿۳۳﴾
آیا آنها جز این انتظاری دارند که فرشتگان (قبض ارواح) به سراغشان بیایند یا فرمان پروردگارت (دائر بمجازاتشان) فرا رسد (آنگاه توبه کنند، که توبه آنها در آن زمان بیاثر است ؟ آری) آنها که پیش ‍ از ایشان بودند نیز چنین کردند، خداوند به آنها ستم نکرد، ولی آنان به خویشتن ستم نمودند. (۳۳)

 

فَأَصَابَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِمْ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿۳۴﴾
و سرانجام سیئات اعمالشان به آنها رسید و آنچه را استهزا می‏کردند (از وعده‏ های عذاب) بر آنها وارد شد. (۳۴)

 

وَقَالَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْءٍ کَذَلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ ﴿۳۵﴾
مشرکان گفتند: اگر خدا می‏خواست نه ما، و نه پدران ما غیر او را عبادت نمی‏کردند و چیزی را بدون اجازه او تحریم نمی‏نمودیم (آری) آنها که قبل از ایشان بودند نیز همین کارها را انجام دادند، ولی آیا پیامبران وظیفه‏ ای جز ابلاغ آشکار دارند؟! (۳۵)

 

وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلَالَهُ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ ﴿۳۶﴾
ما در هر امتی رسولی فرستادیم که خدای یکتا را بپرستید، و از طاغوت اجتناب کنید خداوند گروهی را هدایت کرد، و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشانرا گرفت پس در روی زمین سیر کنید و ببینید عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود؟ (۳۶)

 

إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ یُضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِینَ ﴿۳۷﴾
هر قدر بر هدایت آنها حریص باشی (سودی ندارد) چرا که خداوند کسی را که گمراه ساخت هدایت نمی‏کند و یاورانی نخواهند داشت. (۳۷)

 

وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لَا یَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ یَمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۳۸﴾
آنها مؤ کدا سوگند یاد کردند که خدا آنها را که می‏میرند هرگز مبعوث نمی‏کند، آری این وعده قطعی خدا است (که همه مردگانرا به زندگی باز می‏گرداند) ولی اکثر مردم نمی‏دانند. (۳۸)

 

لِیُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی یَخْتَلِفُونَ فِیهِ وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّهُمْ کَانُوا کَاذِبِینَ ﴿۳۹﴾
هدف اینست که آنچه را در آن اختلاف داشتند برای آنها روشن سازد تا کسانی که منکر شدند بدانند دروغ می‏گفتند. (۳۹)

 

إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَیْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ﴿۴۰﴾
(معاد برای ما مشکل نیست چرا که) هنگامی که چیزی را اراده می‏کنیم فقط به آن می‏گوئیم موجود باش، بلافاصله موجود می‏شود! (۴۰)

 

وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَلَأَجْرُ الْآخِرَهِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿۴۱﴾
آنها که مورد ستم واقع شدند سپس برای خدا هجرت کردند در این دنیا جایگاه (و مقام) خوبی به آنها می‏دهیم و پاداش آخرت، اگر بدانند، از آنهم بزرگتر است. (۴۱)

 

الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿۴۲﴾
آنها کسانی هستند که صبر و استقامت پیشه کردند و تنها توکلشان بر پروردگارشان است. (۴۲)

 

وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۴۳﴾
ما پیش از تو جز مردانی که به آنها وحی می‏کردیم نفرستادیم، اگر نمی‏دانید از اهل اطلاع سؤ ال کنید. (۴۳)

 

بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ﴿۴۴﴾
(از آنها که آگاهند) از دلائل روشن و کتب (پیامبران پیشین) و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها تبیین کنی، شاید اندیشه کنند. (۴۴)

 

أَفَأَمِنَ الَّذِینَ مَکَرُوا السَّیِّئَاتِ أَنْ یَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۴۵﴾
آیا توطئهگران از این عذاب الهی ایمن گشتند که ممکن است خدا آنها را در زمین فرو برد و یا مجازات (حق) از آنجا که انتظارش را ندارند به سراغشان بیاید. (۴۵)

 

أَوْ یَأْخُذَهُمْ فِی تَقَلُّبِهِمْ فَمَا هُمْ بِمُعْجِزِینَ ﴿۴۶﴾
یا به هنگامی که (برای کسب مال و ثروت فزونتر) در رفت آمدند دامانشانرا بگیرد در حالی که قادر به فرار نیستند. (۴۶)

 

أَوْ یَأْخُذَهُمْ عَلَى تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّکُمْ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿۴۷﴾
یا بطور تدریجی با هشدارهای خوفانگیز آنها را گرفتار سازد چرا که پروردگار رؤ ف و رحیم است. (۴۷)

 

أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى مَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ یَتَفَیَّأُ ظِلَالُهُ عَنِ الْیَمِینِ وَالشَّمَائِلِ سُجَّدًا لِلَّهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ ﴿۴۸﴾
آیا آنها مخلوقات خدا را ندیدند که چگونه سایه‏ هایشان از راست و چپ حرکت دارند و با خضوع برای خدا سجده می‏کنند! (۴۸)

 

وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مِنْ دَابَّهٍ وَالْمَلَائِکَهُ وَهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ ﴿۴۹﴾
(نه تنها سایه‏ ها بلکه) تمام آنچه در آسمانها و در زمین از جنبندگان وجود دارد و همچنین فرشتگان، برای خدا سجده می‏کنند و هیچگونه تکبری ندارند. (۴۹)

 

یَخَافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ ﴿۵۰﴾
آنها از (مخالفت) پروردگارشان که حاکم بر آنهاست می‏ترسند، و آنچه را ماءموریت دارند انجام می‏دهند. (۵۰)

 

وَقَالَ اللَّهُ لَا تَتَّخِذُوا إِلَهَیْنِ اثْنَیْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ ﴿۵۱﴾
و خداوند فرمان داده دو معبود انتخاب نکنید، معبود (شما) تنها یکی است، تنها از (کیفر) من بترسید. (۵۱)

 

وَلَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَهُ الدِّینُ وَاصِبًا أَفَغَیْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ ﴿۵۲﴾
آنچه در آسمانها و زمین است از آن او است، و همواره دین (و قوانین دینی) از او می‏باشد و آیا از غیر او می‏ترسید؟! (۵۲)

 

وَمَا بِکُمْ مِنْ نِعْمَهٍ فَمِنَ اللَّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فَإِلَیْهِ تَجْأَرُونَ ﴿۵۳﴾
آنچه از نعمتها دارید همه از ناحیه خداست، سپس هنگامی که ناراحتیها به شما می‏رسد او را می‏خوانید. (۵۳)

 

ثُمَّ إِذَا کَشَفَ الضُّرَّ عَنْکُمْ إِذَا فَرِیقٌ مِنْکُمْ بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَ ﴿۵۴﴾
و هنگامی که ناراحتی و رنج را از شما برطرف ساخت گروهی از شما برای پروردگارشان شریک قائل می‏شوند. (۵۴)

 

لِیَکْفُرُوا بِمَا آتَیْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿۵۵﴾
(بگذار) نعمتهائی را که به آنها داده‏ ایم کفران کنند و چند روزی (از این متاع دنیا) بهره گیرند، اما بزودی خواهید دانست (سرانجام کارتان به کجا خواهد کشید. (۵۵)

 

وَیَجْعَلُونَ لِمَا لَا یَعْلَمُونَ نَصِیبًا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ تَاللَّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَفْتَرُونَ ﴿۵۶﴾
آنان برای بتهائی که هیچگونه سود و زیانی از آنها سراغ ندارند سهمی از آنچه به آنان روزی داده‏ ایم قرار می‏دهند، به خدا سوگند (در دادگاه قیامت) از این دروغ و تهمتها بازپرسی خواهید شد. (۵۶)

 

وَیَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ وَلَهُمْ مَا یَشْتَهُونَ ﴿۵۷﴾
آنها (در پندار خود) برای خداوند دخترانی قرار می‏دهند، منزه است او (از اینکه فرزندی داشته باشد) ولی برای خودشان آنچه را میل دارند قائل می‏شوند. (۵۷)

 

وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ ﴿۵۸﴾
در حالی که هر گاه به یکی از آنها بشارت دهند دختری نصیب تو شده صورتش (از فرط ناراحتی) سیاه می‏شود، و مملو از خشم می‏گردد! (۵۸)

 

یَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیُمْسِکُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ ﴿۵۹﴾
از قوم و قبیله خود بخاطر بشارت بدی که به او داده شده متواری می‏گردد (و نمی‏داند) آیا او را با قبول ننگ نگهدارد، یا در خاک پنهانش ‍ کند؟ چه بد حکمی می‏کنند؟! (۵۹)

 

لِلَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ مَثَلُ السَّوْءِ وَلِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلَى وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿۶۰﴾
برای آنها که ایمان به سرای آخرت ندارند صفات زشت است، و برای خدا صفات عالی است و او عزیز و حکیم است. (۶۰)

 

وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ مَا تَرَکَ عَلَیْهَا مِنْ دَابَّهٍ وَلَکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَهً وَلَا یَسْتَقْدِمُونَ ﴿۶۱﴾
و اگر خداوند مردم را بخاطر ظلمشان مجازات کند جنبنده‏ ای را بر پشت زمین باقی نخواهد گذارد!، ولی آنها را تا زمان معینی بتاخیر می‏اندازد، اما هنگامی که اجلشان فرا رسد نه ساعتی تاءخیر می‏کنند و نه ساعتی پیشی می‏گیرند. (۶۱)

 

وَیَجْعَلُونَ لِلَّهِ مَا یَکْرَهُونَ وَتَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْکَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنَى لَا جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ النَّارَ وَأَنَّهُمْ مُفْرَطُونَ ﴿۶۲﴾
آنها برای خدا چیزهائی قرار می‏دهند که خودشان از آن کراهت دارند (یعنی فرزندان دختر) با اینحال بدروغ می‏گویند سرانجام نیکی دارند، ناچار برای آنها آتش است و آنها از پیشگامان (در آتش دوزخ) هستند. (۶۲)

 

تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۶۳﴾
بخدا سوگند، پیامبرانی به سوی امتهای پیش از تو فرستادیم اما شیطان اعمالشانرا در نظرشان زینت داد، و امروز او ولی و سرپرستشان است، و مجازات دردناک برای آنها است. (۶۳)

 

وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ وَهُدًى وَرَحْمَهً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿۶۴﴾
ما قرآن را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف دارند برای آنها تبیین کنی و مایه هدایت و رحمت است برای گروهی که ایمان دارند. (۶۴)

 

وَاللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ ﴿۶۵﴾
خداوند از آسمان آبی فرستاد، و زمین را بعد از آنکه مرده بود حیات بخشید در این نشانه روشنی است برای جمعیتی که گوش شنوا دارند! (۶۵)

 

وَإِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعَامِ لَعِبْرَهً نُسْقِیکُمْ مِمَّا فِی بُطُونِهِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَبَنًا خَالِصًا سَائِغًا لِلشَّارِبِینَ ﴿۶۶﴾
و در وجود چهار پایان برای شما (درسهای) عبرتی است، از درون شکم آنها از میان غذاهای هضم شده، و خون، شیر خالص و گوارا به شما می‏نوشانیم! (۶۶)

 

وَمِنْ ثَمَرَاتِ النَّخِیلِ وَالْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿۶۷﴾
و از میوه‏ های درختان نخل و انگور مسکرات (ناپاک) و روزی خوب و پاکیزه می‏گیرید در این روشنی است برای جمعیتی که اندیشه می‏کنند. (۶۷)

 

وَأَوْحَى رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُونَ ﴿۶۸﴾
پروردگار تو به زنبور عسل وحی (الهام غریزی) فرستاد که از کوهها و درختان و داربستهائی که مردم می‏سازند خانه‏ هائی برگزین! (۶۸)

 

ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ﴿۶۹﴾
سپس از تمام ثمرات تناول کن، و راههائی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده به راحتی بپیما، از درون شکم آنها نوشیدنی خاصی خارج می‏شود، به رنگهای مختلف، که در آن شفای مردم است در این امر نشانه روشنی است برای جمعیتی که اهل فکرند! (۶۹)

 

وَاللَّهُ خَلَقَکُمْ ثُمَّ یَتَوَفَّاکُمْ وَمِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْ لَا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ قَدِیرٌ ﴿۷۰﴾
خداوند شما را آفرید، سپس شما را می‏میراند، بعضی از شما به سنین بالای عمر می‏رسند، بطوری که بعد از علم و آگاهی چیزی نخواهند دانست (و همه چیز را فراموش می‏کنند) خداوند عالم و قادر است. (۷۰)

 

وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ فَمَا الَّذِینَ فُضِّلُوا بِرَادِّی رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَهُمْ فِیهِ سَوَاءٌ أَفَبِنِعْمَهِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ ﴿۷۱﴾
خداوند بعضی از شما را بر بعضی دیگر از نظر روزی برتری داد (چرا که استعدادها و تلاشهایتان متفاوت است) اما آنها که برتری داده شده‏ اند حاضر نیستند، از روزی خود به بردگانشان بدهند و همگی مساوی گردند، آیا آنها نعمت خدا را انکار می‏کنند؟ (۷۱)

 

وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ بَنِینَ وَحَفَدَهً وَرَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ یُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ یَکْفُرُونَ ﴿۷۲﴾
و خداوند برای شما از جنس خودتان همسرانی قرار داد و برای شما از همسرانتان، فرزندان و نوه‏ ها، و از طیبات به شما روزی داد، آیا به باطل ایمان می‏آورند و نعمت خدا را انکار می‏کنند! (۷۲)

 

وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَمْلِکُ لَهُمْ رِزْقًا مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ شَیْئًا وَلَا یَسْتَطِیعُونَ ﴿۷۳﴾
آنها غیر از خدا موجوداتی را می‏پرستند که مالک روزی آنها از آسمانها و زمین نیستند و توانائی بر اینکار را ندارند. (۷۳)

 

فَلَا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثَالَ إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۷۴﴾
بنابراین برای خدا امثال (و شبیه) قائل نشوید. چرا که خدا می‏داند و شما نمی‏دانید. (۷۴)

 

ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَمْلُوکًا لَا یَقْدِرُ عَلَى شَیْءٍ وَمَنْ رَزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ یُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ یَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۷۵﴾
خداوند مثالی زده: برده مملوکی را که قادر بر هیچ چیز نیست، و انسان (با ایمانی) را که رزق نیکو به او بخشیده است، و او پنهان و آشکار از آنچه خدا به او داده انفاق می‏کند، آیا این دو نفر یکسانند؟ شکر خدا را است، ولی اکثر آنها نمی‏دانند! (۷۵)

 

وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلَیْنِ أَحَدُهُمَا أَبْکَمُ لَا یَقْدِرُ عَلَى شَیْءٍ وَهُوَ کَلٌّ عَلَى مَوْلَاهُ أَیْنَمَا یُوَجِّهْهُ لَا یَأْتِ بِخَیْرٍ هَلْ یَسْتَوِی هُوَ وَمَنْ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿۷۶﴾
و خداوند مثالی (دیگر) زده است: دو نفر را که یکی از آن دو گنگ مادر زاد است و قادر بر هیچ کاری نیست و سر بار صاحبش میباشد، او را به سراغ هر کاری بفرستد عمل خوبی انجام نمی‏دهد، آیا چنین انسانی با کسی که امر به عدل و داد می‏کند و بر راه راست قرار دارد مساوی است؟ (۷۶)

 

وَلِلَّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَهِ إِلَّا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۷۷﴾
غیب آسمانها و زمین از آن خداست (و او همه را میداند) و امر قیامت (به قدری آسان است) درست همانند چشم بر هم زدن، و یا از آن هم نزدیکتر است (چرا که خدا بر هر چیزی توانا است). (۷۷)

 

وَاللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿۷۸﴾
و خداوند شما را از شکم مادران خارج نمود در حالی که هیچ نمیدانستید، اما برای شما گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شکر نعمت او را بجا آورید. (۷۸)

 

أَلَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِی جَوِّ السَّمَاءِ مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿۷۹﴾
آیا آنها به پرندگانی که بر فراز آسمان تسخیر شده‏ اند نظر نی فکندند؟ هیچکس جز خدا آنها را نگاه نمی‏دارد، در این نشانه‏ هاائی است (از عظمت و قدرت خدا) برای کسانی که ایمان دارند. (۷۹)

 

وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ سَکَنًا وَجَعَلَ لَکُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعَامِ بُیُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا یَوْمَ ظَعْنِکُمْ وَیَوْمَ إِقَامَتِکُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَمَتَاعًا إِلَى حِینٍ ﴿۸۰﴾
و خدا برای شما از خانه‏ هاایتان محل سکونت (و آرامش) قرار داد، و از پوست چهارپایان نیز برای شما خانه‏ هاائی قرار داد که کوچ کردن و روز اقامتتان به آسانی می‏توانید آنها را جابجا کنید، و از پشم و کرک و موی آنها اثاث و متاع (وسائل مختلف زندگی) تا زمان معینی قرار داد. (۸۰)

 

وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلَالًا وَجَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْجِبَالِ أَکْنَانًا وَجَعَلَ لَکُمْ سَرَابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِیلَ تَقِیکُمْ بَأْسَکُمْ کَذَلِکَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْلِمُونَ ﴿۸۱﴾
خداوند از آنچه آفریده سایه‏ هائی برای شما قرار داده، و از کوهها پناهگاههائی، و برای شما پیراهنهائی آفریده که شما را از گرما (و سرما) حفظ میکند، و پیراهنهائی که حافظ شما به هنگام جنگ است، اینگونه نعمتهایش را بر شما کامل میکند تا تسلیم فرمان او شوید. (۸۱)

 

فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلَاغُ الْمُبِینُ ﴿۸۲﴾
(با این همه) اگر روی برتابند (نگران مباش) تو فقط وظیفه ابلاغ آشکار داری. (۸۲)

 

یَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ یُنْکِرُونَهَا وَأَکْثَرُهُمُ الْکَافِرُونَ ﴿۸۳﴾
(ولی) آنها نعمت خدا را می‏شناسند سپس آن را انکار میکنند و اکثرشان کافرند. (۸۳)

 

وَیَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ شَهِیدًا ثُمَّ لَا یُؤْذَنُ لِلَّذِینَ کَفَرُوا وَلَا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ ﴿۸۴﴾
بخاطر بیاورید روزی را که از هر امتی گواهی بر آنها مبعوث می‏کنیم، سپس به کافران اجازه (سخن گفتن) داده نمی‏شود (چرا که دست و پا و گوش و چشم حتی پوست تن آنها گواهی می‏دهند) و توانائی بر رضایت طلبیدن (و تقاضای) عفو ندارند. (۸۴)

 

وَإِذَا رَأَى الَّذِینَ ظَلَمُوا الْعَذَابَ فَلَا یُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَلَا هُمْ یُنْظَرُونَ ﴿۸۵﴾
هنگامی که ظالمان عذاب را ببینند نه به آنها تخفیف داده می‏شود، و نه مهلت. (۸۵)

 

وَإِذَا رَأَى الَّذِینَ أَشْرَکُوا شُرَکَاءَهُمْ قَالُوا رَبَّنَا هَؤُلَاءِ شُرَکَاؤُنَا الَّذِینَ کُنَّا نَدْعُو مِنْ دُونِکَ فَأَلْقَوْا إِلَیْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّکُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿۸۶﴾
و هنگامی که مشرکان معبودهائی را که شریک خدا قرار دادند می‏بینند می‏گویند پروردگارا اینها شریکانی است که ما بجای تو آنها را می‏خواندیم، در این هنگام معبودان به آنها می‏گویند شما دروغگو هستید. (۸۶)

 

وَأَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ یَوْمَئِذٍ السَّلَمَ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَفْتَرُونَ ﴿۸۷﴾
و در آن روز همگی در پیشگاه خدا اظهار تسلیم می‏کنند، و تمام آنچه را دروغ می‏بستند گم و نابود می‏شود! (۸۷)

 

الَّذِینَ کَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا کَانُوا یُفْسِدُونَ ﴿۸۸﴾
آنها که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا باز داشتند عذابی بر عذابشان بخاطر فسادی که می‏کردند می‏افزائیم. (۸۸)

 

وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّهٍ شَهِیدًا عَلَیْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَهً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ ﴿۸۹﴾
بیاد آورید روزی را که از هر امتی گواهی از خودشان بر آنها معبوث می‏کنیم، و تو را گواه آنها قرار می‏دهیم، و ما این کتاب (آسمانی) را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز است، و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است. (۸۹)

 

إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ﴿۹۰﴾
خداوند فرمان به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان میدهد، و از فحشاء و منکر و ظلم و ستم نهی میکند، خداوند به شما اندرز میدهد شاید متذکر شوید. (۹۰)

 

وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَیْمَانَ بَعْدَ تَوْکِیدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَیْکُمْ کَفِیلًا إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ ﴿۹۱﴾
هنگامی که با خدا عهد بستید به عهد او وفا کنید، و سوگندهایتان را بعد از تاکید نشکنید در حالی که خدا را کفیل و ضامن بر (سوگند) خود قرار داده‏ اید، خداوند از آنچه انجام می‏دهید آگاه است. (۹۱)

 

وَلَا تَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّهٍ أَنْکَاثًا تَتَّخِذُونَ أَیْمَانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ أَنْ تَکُونَ أُمَّهٌ هِیَ أَرْبَى مِنْ أُمَّهٍ إِنَّمَا یَبْلُوکُمُ اللَّهُ بِهِ وَلَیُبَیِّنَنَّ لَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ مَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۹۲﴾
همانند آن زن (سبک مغز) نباشید که پشمهای تابیده خود را پس از استحکام وا، میتابید، در حالی که سوگند (و پیمان) خود را وسیله خیانت و فساد قرار میدهید، بخاطر اینکه گروهی جمعیتشان از گروه دیگر بیشتر است (و کثرت دشمن را بهانه‏ ای برای شکستن بیعت با پیامبر خدا میشمرید) خدا میخواهد شما را با این وسیله آزمایش کند و روز قیامت آنچه را در آن اختلاف داشتید برای شما روشن میسازد. (۹۲)

 

وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَلَکِنْ یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۹۳﴾
و اگر خدا میخواست همه شما را امت واحدی قرار میداد (همه را به اجبار وادار به ایمان میکرد، اما اجبار چه سودی دارد؟) ولی خدا هر کس را بخواهد (و مستحق ببیند) گمراه و هر کس را بخواهد (و لایق بداند) هدایت میکند، و شما از آنچه انجام میدادید بازپرسی خواهید شد. (۹۳)

 

وَلَا تَتَّخِذُوا أَیْمَانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَلَکُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۹۴﴾
سوگندهای خود را وسیله تقلب و خیانت در میان خود قرار ندهید، مبادا گامهای ثابت (بر ایمان) متزلزل گردد، و بخاطر بازداشتن (مردم) از راه خدا آثار سوء آنرا بچشید و برای شما عذاب عظیم خواهد بود. (۹۴)

 

وَلَا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِیلًا إِنَّمَا عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۹۵﴾
(هرگز) پیمان الهی را با بهای کمی مبادله نکنید (و هر بهائی در برابر آن ناچیز است) آنچه نزد خدا است برای شما بهتر است اگر بدانید. (۹۵)

 

مَا عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۹۶﴾
(زیرا) آنچه نزد شما است فانی میشود، اما آنچه نزد خدا است باقی میماند، و کسانی را که صبر استقامت پیشه کنند به بهترین اعمالشان پاداش خواهیم داد. (۹۶)

 

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاهً طَیِّبَهً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۹۷﴾
هر کس عمل صالح کند، در حالی که مؤ من است، خواه مرد باشد یا زن، به او حیات پاکیزه میبخشیم، و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام دادند خواهیم داد. (۹۷)

 

فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ ﴿۹۸﴾
هنگامی که قرآن می‏خوانی از شر شیطان مطرود شده، به خدا پناه بر. (۹۸)

 

إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿۹۹﴾
چرا که او تسلطی بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکل می‏کنند ندارد. (۹۹)

 

إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ ﴿۱۰۰﴾
تنها تسلط او بر کسانی است که او را به سرپرستی خود برگزیده‏ اند و آنها که نسبت به او شرک می‏ورزند (و فرمانش را بجای فرمان خدا لازم الاجرا می‏دانند). (۱۰۰)

 

وَإِذَا بَدَّلْنَا آیَهً مَکَانَ آیَهٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا یُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۱۰۱﴾
و هنگامی که آیه‏ ای را به آیه دیگر تبدیل کنیم (حکمی را نسخ نمائیم) – و خدا بهتر می‏داند چه حکمی را نازل کند – آنها می‏گویند تو افترا می‏بندی اما اکثر آنها (حقیقت) را نمی‏دانند. (۱۰۱)

 

قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِّ لِیُثَبِّتَ الَّذِینَ آمَنُوا وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ ﴿۱۰۲﴾
بگو، آنرا روح القدس از جانب پروردگارت به حق نازل کرده است، تا افراد با ایمان را ثابت قدم گرداند، و هدایت و بشارتی است برای عموم مسلمین. (۱۰۲)

 

وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسَانُ الَّذِی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُبِینٌ ﴿۱۰۳﴾
ما میدانیم آنها می‏گویند این آیات را بشری به او تعلیم می‏دهد، در حالی که زبان کسی که اینها را به او نسبت می‏دهند عجمی است ولی این (قرآن) زبان عربی آشکار است. (۱۰۳)

 

إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ لَا یَهْدِیهِمُ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۱۰۴﴾
کسانی که ایمان به آیات الهی ندارند خداوند آنها را هدایت نمی‏کند و برای آنها عذاب دردناکی است. (۱۰۴)

 

إِنَّمَا یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْکَاذِبُونَ ﴿۱۰۵﴾
تنها کسانی دروغ می‏گویند که ایمان به آیات خدا ندارند، و دروغگویان واقعی آنها هستند! (۱۰۵)

 

مَنْ کَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِیمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمَانِ وَلَکِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۱۰۶﴾
کسانی که بعد از ایمان کافر شوند – به جز آنها که تحت فشار واقع شده‏ اند در حالی که قلبشان آرام با ایمان است – آری آنها که سینه خود را برای پذیرش کفر گشوده‏ اند غضب خدا بر آنها است و عذاب عظیمی در انتظارشان! (۱۰۶)

 

ذَلِکَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَیَاهَ الدُّنْیَا عَلَى الْآخِرَهِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ ﴿۱۰۷﴾
این بخاطر آنست که زندگی دنیا (و پست) را بر آخرت ترجیح دادند، و خداوند افراد بیایمان (و لجوج) را هدایت نمی‏کند. (۱۰۷)

 

أُولَئِکَ الَّذِینَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿۱۰۸﴾
آنها کسانی هستند که خدا (بر اثر فزونی گناه) بر قلب و گوش و چشمانشان مهر نهاده (به همین دلیل چیزی نمی‏فهمند) و غافلان واقعی آنهایند. (۱۰۸)

 

لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الْآخِرَهِ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۱۰۹﴾
و قطعا آنها در آخرت زیانکارانند. (۱۰۹)

 

ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ هَاجَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا فُتِنُوا ثُمَّ جَاهَدُوا وَصَبَرُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۱۱۰﴾
اما پروردگار تو نسبت به کسانی که بعد از فریب خوردن (به ایمان بازگشته‏ اند و) هجرت کردند و جهاد و استقامت در راه خدا به خرج دادند پروردگار تو بعد از انجام این کارها غفور و رحیم است (و آنها را مشمول رحمت می‏سازد). (۱۱۰)

 

یَوْمَ تَأْتِی کُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَنْ نَفْسِهَا وَتُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿۱۱۱﴾
به یاد آورید روزی را که هر کس (در فکر خویشتن است و) به دفاع از خود برمی خیزد و نتیجه اعمال هر کسی بیکم و کاست به او داده می‏شود و به آنها ظلم نخواهد شد. (۱۱۱)

 

وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْیَهً کَانَتْ آمِنَهً مُطْمَئِنَّهً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا کَانُوا یَصْنَعُونَ ﴿۱۱۲﴾
خداوند (برای آنها که کفران نعمت می‏کنند) مثلی زده است: منطقه آبادی را که امن و آرام و مطمئن بوده، و همواره روزیش بطور وافر از هر مکانی فرا می‏رسیده، اما نعمت خدا را کفران کردند، و خداوند بخاطر اعمالی که انجام می‏دادند لباس گرسنگی و ترس را در اندامشان پوشانید. (۱۱۲)

 

وَلَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ وَهُمْ ظَالِمُونَ ﴿۱۱۳﴾
پیامبری از خود آنها به سراغشان آمد، اما او را تکذیب کردند، و عذاب الهی آنها را فرو گرفت، در حالی که ظالم بودند. (۱۱۳)

 

فَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَیِّبًا وَاشْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ ﴿۱۱۴﴾
حال که چنین است از آنچه خدا روزیتان کرده است حلال و پاکیزه بخورید، و شکر نعمت خدا را بجای آرید اگر او را می‏پرستید. (۱۱۴)

 

إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۱۱۵﴾
خداوند تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را با نام غیر خدا سر بریده‏ اند بر شما تحریم کرده، اما کسانی که مجبور شوند در حالی که تجاوز و تعدی از حد ننمایند (خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد) چرا که خدا غفور و رحیم است. (۱۱۵)

 

وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَذَا حَلَالٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ ﴿۱۱۶﴾
بخاطر دروغی که زبانهای شما توصیف می‏کند نگوئید این حلال است و آن حرام، تا بر خدا افترا ببندید، کسانی که به خدا دروغ می‏بندند رستگار نخواهند شد. (۱۱۶)

 

مَتَاعٌ قَلِیلٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۱۱۷﴾
بهره کمی در این دنیا نصیبشان می‏شود، و عذاب دردناکی در انتظار آنها است. (۱۱۷)

 

وَعَلَى الَّذِینَ هَادُوا حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَیْکَ مِنْ قَبْلُ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿۱۱۸﴾
چیزهائی را که قبلا برای تو شرح دادیم بر یهود تحریم کردیم، ما به آنها ستم نکردیم، اما آنها به خودشان ظلم و ستم کردند. (۱۱۸)

 

ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَهٍ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ وَأَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۱۱۹﴾
اما پروردگارت نسبت به آنها که از روی جهل اعمال بد انجام داده‏ اند سپس توبه کردند و در مقام جبران بر آمدند، پروردگار تو بعد از آن آمرزنده و مهربان است. (۱۱۹)

 

إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّهً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِیفًا وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿۱۲۰﴾
ابراهیم (به تنهائی) یک امت بود مطیع فرمان خدا، و خالی از هر گونه انحراف، و هرگز از مشرکان نبود. (۱۲۰)

 

شَاکِرًا لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿۱۲۱﴾
او شکرگزار نعمتهای پروردگار بود، خدا او را برگزید، و به راه راست هدایتش کرد. (۱۲۱)

 

وَآتَیْنَاهُ فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَإِنَّهُ فِی الْآخِرَهِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ ﴿۱۲۲﴾
و ما در دنیا به او همت نیکو دادیم، و در آخرت از صالحان است. (۱۲۲)

 

ثُمَّ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿۱۲۳﴾
سپس به تو وحی فرستادیم که از آئین ابراهیم، که خالی از هر گونه انحراف بود و از مشرکان نبود، پیروی کن. (۱۲۳)

 

إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ وَإِنَّ رَبَّکَ لَیَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ﴿۱۲۴﴾
شنبه (و تحریمهای روز شنبه برای یهود) بعنوان یک مجازات بود که در آنهم اختلاف کردند و پروردگارت روز قیامت در میان آنها در آنچه اختلاف کردند داوری می‏کند. (۱۲۴)

 

ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ﴿۱۲۵﴾
با حکمت و اندرز نیکو به سوی راه پروردگارت دعوت نما، و با آنها به طریقی که نیکوتر است استدلال و مناظره کن، پروردگار تو از هر کسی بهتر می‏داند چه کسانی از طریق او گمراه شده‏ اند و چه کسانی هدایت یافته‏ اند. (۱۲۵)

 

وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصَّابِرِینَ ﴿۱۲۶﴾
و هر گاه خواستید مجازات کنید تنها به مقداری که به شما تعدی شده کیفر دهید. و اگر شکیبائی پیشه کنید اینکار برای شکیبایان بهتر است. (۱۲۶)

 

وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُکَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَلَا تَکُ فِی ضَیْقٍ مِمَّا یَمْکُرُونَ ﴿۱۲۷﴾
صبر کن و صبر تو فقط برای خدا و به توفیق خدا باشد، و بخاطر (کارهای) آنها اندوهگین مباش و دلسرد مشو، و از توطئه‏ های آنها در تنگنا قرار مگیر. (۱۲۷)

 

إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَالَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ ﴿۱۲۸﴾
خداوند با کسانی است که تقوی پیشه می‏کنند و کسانی که نیکوکارند. (۱۲۸)

سوره ۱۷: الإسراء – جزء ۱۵ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ ﴿۱﴾
پاک و منزه است خدائی که بندهاش را در یک شب از مسجد الحرام به مسجد اقصی که گرداگردش را پر برکت ساختیم برد، تا آیات خود را به او نشان دهیم او شنوا و بیناست. (۱)

 

وَآتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِی إِسْرَائِیلَ أَلَّا تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِی وَکِیلًا ﴿۲﴾
ما به موسی کتاب آسمانی دادیم و آنرا وسیله هدایت بنی اسرائیل نمودیم (و گفتیم) غیر ما را تکیه گاه خود قرار ندهید. (۲)

 

ذُرِّیَّهَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ کَانَ عَبْدًا شَکُورًا ﴿۳﴾
ای فرزندان کسانی که با نوح (بر کشتی) سوار کردیم، او بنده شکرگزاری بود. (۳)

 

وَقَضَیْنَا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرًا ﴿۴﴾
ما به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که دوبار در زمین فساد خواهید کرد، و برتری جوئی بزرگی خواهید نمود. (۴)

 

فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّیَارِ وَکَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا ﴿۵﴾
هنگامی که نخستین وعده فرا رسد مردانی پیکارجو را بر شما می‏فرستیم (تا سخت شما را در هم کوبند حتی برای بدست آوردن مجرمان) خانه‏ ها را جستجو می‏کنند، و این وعده‏ ای است قطعی. (۵)

 

ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ الْکَرَّهَ عَلَیْهِمْ وَأَمْدَدْنَاکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَجَعَلْنَاکُمْ أَکْثَرَ نَفِیرًا ﴿۶﴾
سپس شما را بر آنها چیره می‏کنیم و اموال و فرزندانتان را افزون خواهیم کرد و نفرات شما را بیشتر (از دشمن) قرار می‏دهیم. (۶)

 

إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَهِ لِیَسُوءُوا وُجُوهَکُمْ وَلِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَلِیُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِیرًا ﴿۷﴾
اگر نیکی کنید بخودتان نیکی می‏کنید، و اگر بدی کنید باز هم به خود می‏کنید، و هنگامی که وعده دوم فرا رسد (آنچنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت که) آثار غم و اندوه در صورت هایتان ظاهر می‏شود و داخل مسجد (اقصی) می‏شوند، همانگونه که در دفعه اول وارد شدند، و آنچه را زیر سلطه خود می‏گیرند درهم می‏کوبند! (۷)

 

عَسَى رَبُّکُمْ أَنْ یَرْحَمَکُمْ وَإِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْکَافِرِینَ حَصِیرًا ﴿۸﴾
امید است پروردگارتان به شما رحم کند، هر گاه برگردید ما باز می‏گردیم، و جهنم را زندان سخت کافران قرار دادیم. (۸)

 

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا ﴿۹﴾
این قرآن به راهی هدایت می‏کند که مستقیم ترین راههاست، و به مؤ منانی که عمل صالح انجام می‏دهند بشارت می‏دهد که برای آنها پاداش بزرگی است. (۹)

 

وَأَنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا ﴿۱۰﴾
و اینکه آنها به قیامت ایمان نمی‏آورند عذاب دردناکی برایشان آماده ساخته‏ ایم. (۱۰)

 

وَیَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَیْرِ وَکَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا ﴿۱۱﴾
و انسان (بر اثر شتابزدگی) بدیها را طلب می‏کند آنگونه که نیکیها را می‏طلبد، و انسان همواره عجول است. (۱۱)

 

وَجَعَلْنَا اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ آیَتَیْنِ فَمَحَوْنَا آیَهَ اللَّیْلِ وَجَعَلْنَا آیَهَ النَّهَارِ مُبْصِرَهً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ وَکُلَّ شَیْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِیلًا ﴿۱۲﴾
ما شب و روز را دو نشانه توحید و عظمت خود) قرار دادیم سپس نشانه شب را محو کرده و نشان روز را روشنی بخش ‍ ساختیم، تا فضل پروردگار را (در پرتو آن) بطلبید (و به تلاش ‍ زندگی برخیزید) و عدد سالها و حساب را بدانید و هر چیزی را بطور مشخص (و آشکار) بیان کردیم. (۱۲)

 

وَکُلَّ إِنْسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ کِتَابًا یَلْقَاهُ مَنْشُورًا ﴿۱۳﴾
اعمال هر انسانی را به گردنش قرار داده‏ ایم، و روز قیامت کتابی برای او بیرون می‏آوریم که آنرا در برابر خود گشوده می‏بیند. (۱۳)

 

اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا ﴿۱۴﴾
(این همان نامه اعمال او است، به او می‏گوئیم) کتابت را بخوان! کافی است که امروز خود حسابگر خود باشی! (۱۴)

 

مَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا ﴿۱۵﴾
هر کس هدایت شود برای خود هدایت یافته، و آن کس که گمراه گردد به زیان خود گمراه شده است (و ضررش متوجه خود او است) و هیچکس بار گناه دیگری را به دوش نمی‏کشد، و ما هرگز شخص یا قومی را) مجازات نخواهیم کرد مگر آنکه پیامبری مبعوث می‏کنیم (تا وظائفشان را بیان کند). (۱۵)

 

وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَهً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُوا فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیرًا ﴿۱۶﴾
و هنگامی که بخواهیم شهر و دیاری را هلاک کنیم نخست اوامر خود را برای مترفین آنها ثروتمندان مست شهوت) بیان می‏داریم سپس هنگامی که به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات یافتند آنها را شدیدا درهم می‏کوبیم! (۱۶)

 

وَکَمْ أَهْلَکْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِنْ بَعْدِ نُوحٍ وَکَفَى بِرَبِّکَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِیرًا بَصِیرًا ﴿۱۷﴾
چه بسیار مردمی که در قرون بعد از نوح زندگی می‏کردند (و طبق همین سنت) آنها را هلاک کردیم، و کافی است که پروردگارت از گناهان بندگانش آگاه و نسبت بر آن بیناست. (۱۷)

 

مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْعَاجِلَهَ عَجَّلْنَا لَهُ فِیهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَدْحُورًا ﴿۱۸﴾
آن کس که (تنها زندگی زودگذر (دنیای مادی) را می‏طلبد آن مقدار از آن را که بخواهیم و به هر کس اراده کنیم می‏دهیم، سپس ‍ دوزخ را برای او قرار خواهیم داد که در آتش سوزانش می‏سوزد در حالی که مذموم و رانده (درگاه خدا) است. (۱۸)

 

وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَهَ وَسَعَى لَهَا سَعْیَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِکَ کَانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُورًا ﴿۱۹﴾
و آن کس که سرای آخرت را بطلبد و سعی و کوشش خود را برای آن انجام دهد، در حالی که ایمان داشته باشد، سعی و تلاش او (از سوی خدا) پاداش داده خواهد شد. (۱۹)

 

کُلًّا نُمِدُّ هَؤُلَاءِ وَهَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا ﴿۲۰﴾
هر یک از این دو گروه را از عطای پروردگارت بهره و کمک می‏دهیم، و عطای پروردگارت هرگز از کسی منع (۲۰)

 

انْظُرْ کَیْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلْآخِرَهُ أَکْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَکْبَرُ تَفْضِیلًا ﴿۲۱﴾
ببین چگونه بعضی را (در دنیا بخاطر تلاششان) بر بعضی دیگر برتری بخشیده‏ ایم، درجات آخرت و برتریهایش از اینهم بیشتر است. (۲۱)

 

لَا تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُومًا مَخْذُولًا ﴿۲۲﴾
و با «الله» معبود دیگری قرار مده که ضعیف و مذموم و بییار و یاور خواهی شد. (۲۲)

 

وَقَضَى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا کَرِیمًا ﴿۲۳﴾
پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید، هر گاه یکی از آنها – یا هر دو آنها – نزد تو، به سن پیری برسند کمترین اهانتی به آنها روا مدار، و بر آنها فریاد مزن، و گفتار لطیف و سنجیده بزرگوارانه به آنها بگو. (۲۳)

 

وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا ﴿۲۴﴾
بالهای تواضع خویش را در برابرشان از محبت و لطف فرود آر، و بگو پروردگارا همانگونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند مشمول رحمتشان قرارده (۲۴)

 

رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِی نُفُوسِکُمْ إِنْ تَکُونُوا صَالِحِینَ فَإِنَّهُ کَانَ لِلْأَوَّابِینَ غَفُورًا ﴿۲۵﴾
پروردگار شما از درون دلهای شما آگاه است (اگر لغزشی در این زمینه داشتید و جبران کردید شما را عفو می‏کند چرا که) هر گاه صالح باشید او توبه کنندگان را می‏بخشد. (۲۵)

 

وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا ﴿۲۶﴾
و حق نزدیکان را بپرداز و (همچنین) مستمند و وامانده در راه را، و هرگز اسراف و تبذیر مکن. (۲۶)

 

إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا ﴿۲۷﴾
چرا که تبذیرکنندگان برادران شیاطینند، و شیطان کفران (نعمتهای) پروردگارش کرد (۲۷)

 

وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَهٍ مِنْ رَبِّکَ تَرْجُوهَا فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَیْسُورًا ﴿۲۸﴾
و هر گاه از آنها (یعنی مستمندان) روی برتابی و انتظار رحمت پروردگارت را داشته باشی (تا گشایشی در کارت پدید آید و به آنها کمک کنی) با گفتار نرم و آمیخته لطف با آنها سخن بگو. (۲۸)

 

وَلَا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَهً إِلَى عُنُقِکَ وَلَا تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا ﴿۲۹﴾
هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن (و ترک انفاق و بخشش ‍ منما) و بیش از حد آنرا مگشا تا مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرو مانی. (۲۹)

 

إِنَّ رَبَّکَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ إِنَّهُ کَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیرًا بَصِیرًا ﴿۳۰﴾
پروردگارت روزی را برای هر کس بخواهد گشاده یا تنگ می‏دارد، او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست. (۳۰)

 

وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ خَشْیَهَ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْئًا کَبِیرًا ﴿۳۱﴾
و فرزندانتان را از ترس فقر به قتل نرسانید، ما آنها و شما را روزی می‏دهیم، مسلما قتل آنها گناه بزرگی است. (۳۱)

 

وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَهً وَسَاءَ سَبِیلًا ﴿۳۲﴾
و نزدیک زنا نشوید که کار بسیار زشت و بد راهی است. (۳۲)

 

وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا فَلَا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا ﴿۳۳﴾
و کسی را که خداوند خونش را حرام شمرده به قتل نرسانید، جز به حق، و آن کس که مظلوم کشته شده برای ولیش سلطه (حق قصاص) قرار دادیم، اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است. (۳۳)

 

وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولًا ﴿۳۴﴾
و به مال یتیم – جز به طریقی که بهترین طریق است – نزدیک نشوید تا به سرحد بلوغ برسد، و به عهد (خود) وفا کنید که از عهد سؤ ال می‏شود. (۳۴)

 

وَأَوْفُوا الْکَیْلَ إِذَا کِلْتُمْ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا ﴿۳۵﴾
و به هنگامی که پیمانه می‏کنید حق پیمانه را ادا نمائید و با ترازوی درست وزن کنید این برای شما بهتر و عاقبتش نیکوتر است. (۳۵)

 

وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿۳۶﴾
از آنچه نمی‏دانی پیروی مکن، چرا که گوش و چشم و دلها همه مسئولند! (۳۶)

 

وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّکَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا ﴿۳۷﴾
روی زمین با تکبر راه مرو، تو نمی‏توانی زمین را بشکافی و طول قامتت هرگز به کوهها نمی‏رسد؟ (۳۷)

 

کُلُّ ذَلِکَ کَانَ سَیِّئُهُ عِنْدَ رَبِّکَ مَکْرُوهًا ﴿۳۸﴾
همه اینها گناهش نزد پروردگار تو منفور است. (۳۸)

 

ذَلِکَ مِمَّا أَوْحَى إِلَیْکَ رَبُّکَ مِنَ الْحِکْمَهِ وَلَا تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتُلْقَى فِی جَهَنَّمَ مَلُومًا مَدْحُورًا ﴿۳۹﴾
این احکام از حکمتهائی است که پروردگارت به تو وحی فرستاده، و هرگز معبودی با الله قرار مده که در جهنم می‏افتی در حالی که مورد سرزنش خواهی بود و رانده شده (درگاه خدا). (۳۹)

 

أَفَأَصْفَاکُمْ رَبُّکُمْ بِالْبَنِینَ وَاتَّخَذَ مِنَ الْمَلَائِکَهِ إِنَاثًا إِنَّکُمْ لَتَقُولُونَ قَوْلًا عَظِیمًا ﴿۴۰﴾
آیا خداوند پسران مخصوص شما قرار داد و خودش دخترانی از فرشتگان انتخاب کرد؟! شما سخن بزرگ (و بسیار زشتی) می‏گوئید! (۴۰)

 

وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِی هَذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُوا وَمَا یَزِیدُهُمْ إِلَّا نُفُورًا ﴿۴۱﴾
ما، در این قرآن انواع بیانات موثر را آوردیم تا متذکر شوند، ولی (گروهی از کوردلان) جز بر نفرتشان نمی‏افزاید. (۴۱)

 

قُلْ لَوْ کَانَ مَعَهُ آلِهَهٌ کَمَا یَقُولُونَ إِذًا لَابْتَغَوْا إِلَى ذِی الْعَرْشِ سَبِیلًا ﴿۴۲﴾
بگو اگر با او خدایانی – آنچنان که آنها می‏پندارند – بود، سعی می‏کردند راهی به سوی (خداوند) صاحب عرش پیدا کنند. (۴۲)

 

سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یَقُولُونَ عُلُوًّا کَبِیرًا ﴿۴۳﴾
پاک و برتر است او از آنچه آنها می‏گویند، بسیار برتر! (۴۳)

 

تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَکِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا ﴿۴۴﴾
آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آنها هستند همه تسبیح او می‏گویند، و هر موجودی تسبیح و حمد او می‏گوید، ولی شما تسبیح آنها را نمی‏فهمید او حلیم و آمرزنده است (۴۴)

 

وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَیْنَکَ وَبَیْنَ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ حِجَابًا مَسْتُورًا ﴿۴۵﴾
و هنگامی که قرآن می‏خوانی میان تو و آنها که ایمان به آخرت ندارند حجاب ناپیدائی قرار می‏دهیم! (۴۵)

 

وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّهً أَنْ یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِذَا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا ﴿۴۶﴾
و بر دلهای آنها پوششهائی، تا آن را نفهمند، و در گوشهایشان سنگینی، و هنگامی که پروردگارت را در قرآن به یگانگی یاد میکنی پشت می‏کنند و از نو روی برمی‌گردانند. (۴۶)

 

نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ وَإِذْ هُمْ نَجْوَى إِذْ یَقُولُ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورًا ﴿۴۷﴾
ما می‏دانیم آنها به چه منظوری به سخنان تو گوش فرا می‏دهند، و هنگامی که با هم نجوا می‏کنند، در آن هنگام که ستمگران می‏گویند شما جز از انسانی که سحر شده است پیروی نمی‏کنید! (۴۷)

 

انْظُرْ کَیْفَ ضَرَبُوا لَکَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلًا ﴿۴۸﴾
ببین چگونه برای تو مثل می‏زنند، و از همین رو گمراه شدند و قدرت پیدا کردن راه (حق) را ندارند! (۴۸)

 

وَقَالُوا أَإِذَا کُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِیدًا ﴿۴۹﴾
و گفتند آیا هنگامی که ما استخوانهای پوسیده و پراکنده‏ ای شدیم دگر بار آفرینش تازه‏ ای خواهیم یافت؟! (۴۹)

 

قُلْ کُونُوا حِجَارَهً أَوْ حَدِیدًا ﴿۵۰﴾
بگو: شما سنگ و آهن باشید. (۵۰)

 

أَوْ خَلْقًا مِمَّا یَکْبُرُ فِی صُدُورِکُمْ فَسَیَقُولُونَ مَنْ یُعِیدُنَا قُلِ الَّذِی فَطَرَکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ فَسَیُنْغِضُونَ إِلَیْکَ رُءُوسَهُمْ وَیَقُولُونَ مَتَى هُوَ قُلْ عَسَى أَنْ یَکُونَ قَرِیبًا ﴿۵۱﴾
یا هر مخلوقی که در نظر شما از این هم سختتر است (و از حیات و زندگی دورتر، باز خدا قادر است شما را به زندگی مجدد بازگرداند) آنها به زودی می‏گویند چه کسی ما را باز می‏گرداند؟ بگو همان کسی که روز نخست شما را آفرید، آنها سر خود را (از روی تعجب و انکار) به سوی تو خم می‏کنند و می‏گویند: در چه زمانی خواهد بود؟! بگو شاید نزدیک باشد. (۵۱)

 

یَوْمَ یَدْعُوکُمْ فَتَسْتَجِیبُونَ بِحَمْدِهِ وَتَظُنُّونَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا ﴿۵۲﴾
همان روز که شما را (از قبرهایتان) فرا می‏خواند، شما هم اجابت می‏کنید در حالی که حمد او می‏گوئید و تصور می‏کنید تنها مدت کوتاهی (در جهان برزخ) درنگ کردید. (۵۲)

 

وَقُلْ لِعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِینًا ﴿۵۳﴾
به بندگانم بگو سخنی بگویند که بهترین باشد چرا که شیطان (بوسیله سخنان ناموزون) میان آنها فتنه و فساد می‏کند، همیشه شیطان دشمن آشکاری برای انسان بوده است. (۵۳)

 

رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِکُمْ إِنْ یَشَأْ یَرْحَمْکُمْ أَوْ إِنْ یَشَأْ یُعَذِّبْکُمْ وَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ وَکِیلًا ﴿۵۴﴾
پروردگار شما ازنیات و اعمال) شما آگاهتر است اگر بخواهد (و شایسته ببیند) شما را مشمول رحمت خود می‏کند و اگر بخواهد مجازات می‏کند و ما تو را وکیل بر آنها نساخته‏ ایم (که ملزم باشی آنها اجبارا ایمان بیاورند). (۵۴)

 

وَرَبُّکَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلَى بَعْضٍ وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿۵۵﴾
پروردگار تو از حال همه کسانی که در آسمانها و زمین هستند آگاهتر است و (اگر تو را بر دیگران برتری دادیم بخاطر شایستگی تو است) ما بعضی از پیامبران را بر بعضی دیگر برتری دادیم، و به داود زبور بخشیدیم. (۵۵)

 

قُلِ ادْعُوا الَّذِینَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلَا یَمْلِکُونَ کَشْفَ الضُّرِّ عَنْکُمْ وَلَا تَحْوِیلًا ﴿۵۶﴾
بگو کسانی را که غیر از خدا (معبود خود) می‏پندارید بخوانید، آنها نمی‏توانند مشکلی را از شما بر طرف سازند و نه تغییری در آن ایجاد کنند. (۵۶)

 

أُولَئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِیلَهَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ وَیَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَیَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ کَانَ مَحْذُورًا ﴿۵۷﴾
آنها کسانی هستند که خودشان وسیله‏ ای (برای تقرب) به پروردگارشان می‏طلبند، وسیله‏ ای هر چه نزدیکتر، و به رحمت او امیدوارند و از عذاب او می‏ترسند چرا که همه از عذاب پروردگارت پرهیز و وحشت دارند. (۵۷)

 

وَإِنْ مِنْ قَرْیَهٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِکُوهَا قَبْلَ یَوْمِ الْقِیَامَهِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِیدًا کَانَ ذَلِکَ فِی الْکِتَابِ مَسْطُورًا ﴿۵۸﴾
هر شهر و آبادی را پیش از روز قیامت هلاک می‏کنیم یا (اگر گناهکارند) به عذاب شدیدی گرفتارشان خواهیم ساخت، این در کتاب الهی (لوح محفوظ) ثبت است. (۵۸)

 

وَمَا مَنَعَنَا أَنْ نُرْسِلَ بِالْآیَاتِ إِلَّا أَنْ کَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَآتَیْنَا ثَمُودَ النَّاقَهَ مُبْصِرَهً فَظَلَمُوا بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالْآیَاتِ إِلَّا تَخْوِیفًا ﴿۵۹﴾
هیچ چیز مانع ما نبود که این معجزات (درخواستی بهانه جویان) را بفرستیم، جز اینکه پیشینیان (که همین گونه درخواستها را داشتند و با ایشان هماهنگ بودند) آنها را تکذیب کردند (از جمله) ما به (قوم ثمود ناقه دادیم (معجزاتی) که روشنگر بود، اما آنها بر آن ستم کردند (و ناقه را به هلاکت رساندند). ما معجزات را فقط برای تخویف (و اتمام حجت) می‏فرستیم. (۵۹)

 

وَإِذْ قُلْنَا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْنَاکَ إِلَّا فِتْنَهً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَهَ الْمَلْعُونَهَ فِی الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا یَزِیدُهُمْ إِلَّا طُغْیَانًا کَبِیرًا ﴿۶۰﴾
به یاد آور زمانی را که به تو گفتیم پروردگارت احاطه کامل به مردم دارد (و از وضعشان کاملا آگاه است) ما آن رؤ یائی را به تو نشان دادیم فقط برای آزمایش مردم بود، همچنین شجره ملعونه را که در قرآن ذکر کرده‏ ایم، ما آنها را تخویف (و انذار) می‏کنیم اما جز بر طغیانشان افزوده نمی‏شود. (۶۰)

 

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِینًا ﴿۶۱﴾
به یاد آورید زمانی را که به فرشتگان گفتیم برای آدم سجده کنید، آنها همگی سجده کردند جز ابلیس که گفت آیا برای کسی سجده کنم که او را از خاک آفریده‏ ای؟! (۶۱)

 

قَالَ أَرَأَیْتَکَ هَذَا الَّذِی کَرَّمْتَ عَلَیَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ لَأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلَّا قَلِیلًا ﴿۶۲﴾
(سپس) گفت این کسی را که بر من ترجیح داده‏ ای اگر تا روز قیامت مرا زنده بگذاری همه فرزندانش را جز عده کمی گمراه و ریشه کن خواهم ساخت!! (۶۲)

 

قَالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُکُمْ جَزَاءً مَوْفُورًا ﴿۶۳﴾
فرمود: برو! هر کس از آنان از تو تبعیت کند جهنم کیفر آنها است، کیفری است فراوان! (۶۳)

 

وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَأَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَرَجِلِکَ وَشَارِکْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلَّا غُرُورًا ﴿۶۴﴾
هر کدام از آنها را می‏توانی با صدای خودت تحریک کن، و لشکر سواره و پیاده‏ ات را بر آنها گسیل دار، و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوی، و آنها را با وعده‏ ها سرگرم کن ولی شیطان جز فریب و دروغ وعده‏ ای نمی‏دهد. (۶۴)

 

إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ وَکَفَى بِرَبِّکَ وَکِیلًا ﴿۶۵﴾
(اما بدان) تو هرگز سلطه‏ ای بر بندگان من پیدا نخواهی کرد (و آنها هیچگاه به دام تو گرفتار نمی‏شوند همین قدر کافی است پروردگارت حافظ آنها باشد. (۶۵)

 

رَبُّکُمُ الَّذِی یُزْجِی لَکُمُ الْفُلْکَ فِی الْبَحْرِ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا ﴿۶۶﴾
پروردگارتان کسی است که کشتی را در دریا برای شما به حرکت در می‏آورد تا از نعمت او بهره مند شوید، او نسبت به شما مهربان است. (۶۶)

 

وَإِذَا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فِی الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلَّا إِیَّاهُ فَلَمَّا نَجَّاکُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَکَانَ الْإِنْسَانُ کَفُورًا ﴿۶۷﴾
و هنگامی که در دریا ناراحتی به شما برسد همه کس را جز او فراموش خواهید کرد، اما هنگامی که شما را به خشکی نجات دهد روی می‏گردانید، و انسان کفران کننده است! (۶۷)

 

أَفَأَمِنْتُمْ أَنْ یَخْسِفَ بِکُمْ جَانِبَ الْبَرِّ أَوْ یُرْسِلَ عَلَیْکُمْ حَاصِبًا ثُمَّ لَا تَجِدُوا لَکُمْ وَکِیلًا ﴿۶۸﴾
آیا از این ایمن هستید که در خشکی (با یک زلزله شدید) شما را در زمین فرو ببرد یا طوفانی از سنگریزه بر شما بفرستد (و در آن مدفونتان کند) سپس حافظ (و یاوری) برای خود نیابید؟! (۶۸)

 

أَمْ أَمِنْتُمْ أَنْ یُعِیدَکُمْ فِیهِ تَارَهً أُخْرَى فَیُرْسِلَ عَلَیْکُمْ قَاصِفًا مِنَ الرِّیحِ فَیُغْرِقَکُمْ بِمَا کَفَرْتُمْ ثُمَّ لَا تَجِدُوا لَکُمْ عَلَیْنَا بِهِ تَبِیعًا ﴿۶۹﴾
یا اینکه ایمن هستید که بار دیگر شما را به دریا بازگرداند و تندباد کوبنده‏ ای بر شما بفرستد و شما را بخاطر کفرتان غرق کند، حتی کسی که خونتان را مطالبه نماید پیدا نکنید. (۶۹)

 

وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا ﴿۷۰﴾
ما بنی آدم را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا (بر مرکبهای راهوار) حمل کردیم، و از انواع روزیهای پاکیزه به آنها روزی دادیم، و بر بسیاری از خلق خود برتری بخشیدیم. (۷۰)

 

یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولَئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا ﴿۷۱﴾
به یاد آورید روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان می‏خوانیم، آنها که نامه عملشان به دست راستشان است آنرا (با شادی و سرور) می‏خوانند و سر سوزنی به آنها ظلم و ستم نمی‏شود. (۷۱)

 

وَمَنْ کَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِی الْآخِرَهِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِیلًا ﴿۷۲﴾
اما آنها که در این جهان (از دیدن چهره حق) نابینا بودند در آنجا نیز نابینا هستند و گمراه تر! (۷۲)

 

وَإِنْ کَادُوا لَیَفْتِنُونَکَ عَنِ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ لِتَفْتَرِیَ عَلَیْنَا غَیْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوکَ خَلِیلًا ﴿۷۳﴾
نزدیک بود آنها (با وسوسه‏ های خود) تو را از آنچه وحی کرده‏ ایم بفریبند، تا غیر آنرا به ما نسبت دهی، و در آن صورت تو را دوست خود انتخاب کنند! (۷۳)

 

وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاکَ لَقَدْ کِدْتَ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئًا قَلِیلًا ﴿۷۴﴾
و اگر ما تو را ثابت قدم نمی‏ساختیم (و در پرتو مقام عصمت مصون از انحراف نبودی) نزدیک بود کمی به آنها تمایل کنی! (۷۴)

 

إِذًا لَأَذَقْنَاکَ ضِعْفَ الْحَیَاهِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنَا نَصِیرًا ﴿۷۵﴾
و اگر چنین می‏کردی ما دو برابر مجازات (مشرکان) در حیات دنیا، و دو برابر (مجازات آنها) را بعد از مرگ، به تو می‏چشانیدیم، سپس در برابر ما یاوری نمی‏یافتی! (۷۵)

 

وَإِنْ کَادُوا لَیَسْتَفِزُّونَکَ مِنَ الْأَرْضِ لِیُخْرِجُوکَ مِنْهَا وَإِذًا لَا یَلْبَثُونَ خِلَافَکَ إِلَّا قَلِیلًا ﴿۷۶﴾
نزدیک بود آنها تو را از این سرزمین با نیرنگ و توطئه ریشه کن و بیرون سازند، اما هر گاه چنین می‏کردند (گرفتار مجازات سخت الهی می‏شدند و) بعد از تو جز مدت کمی باقی نمی‏ماندند! (۷۶)

 

سُنَّهَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ مِنْ رُسُلِنَا وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِیلًا ﴿۷۷﴾
این سنت (ما) در پیامبرانی است که پیش از تو فرستادیم، و هرگز برای سنت ما تغییر و دگرگونی نخواهی یافت. (۷۷)

 

أَقِمِ الصَّلَاهَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّیْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا ﴿۷۸﴾
نماز را از زوال خورشید تا نهایت تاریکی شب (نیمه شب) برپا دار، و همچنین قرآن فجر (نماز صبح) را، چرا که قرآن فجر مورد مشاهده (فرشتگان شب و روز) است. (۷۸)

 

وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَهً لَکَ عَسَى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا ﴿۷۹﴾
پاسی از شب را از خواب برخیز و قرآن (و نماز) بخوان، این یک وظیفه اضافی برای تو است، تا پروردگارت تو را به مقامی درخور ستایش برانگیزد! (۷۹)

 

وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَانًا نَصِیرًا ﴿۸۰﴾
و بگو: پروردگارا! مرا (در هر کار) صادقانه وارد کن، و صادقانه خارج نما، و از سوی خود سلطان و یاوری برای من قرار ده. (۸۰)

 

وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا ﴿۸۱﴾
و بگو حق فرا رسید و باطل مضمحل و نابود شد و (اصولا) باطل نابود شدنی است! (۸۱)

 

وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَلَا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا ﴿۸۲﴾
قرآن را نازل میکنیم که شفا و رحمت برای مؤ منان است و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمی‏افزاید. (۸۲)

 

وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ کَانَ یَئُوسًا ﴿۸۳﴾
هنگامی که به انسان نعمت می‏بخشیم (از حق) روی می‏گرداند، و متکبرانه دور میشود، و هنگامی که کمترین بدی به او میرسد (از همه چیز) مایوس میگردد. (۸۳)

 

قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِیلًا ﴿۸۴﴾
بگو هر کس طبق روش (و خلق و خوی خود عمل میکند پروردگار شما! آنها را که راهشان نیکوتر است بهتر می‏شناسد. (۸۴)

 

وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا ﴿۸۵﴾
از تو در باره روح سؤ ال میکنند، بگو: روح از فرمان پروردگار من است، و جز اندکی از دانش به شما داده نشده است ؟ (۸۵)

 

وَلَئِنْ شِئْنَا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَکَ بِهِ عَلَیْنَا وَکِیلًا ﴿۸۶﴾
و اگر بخواهیم آنچه را بر تو وحی فرستادیم از تو می‏گیریم سپس کسی را نمی‏یابی که از تو دفاع کند. (۸۶)

 

إِلَّا رَحْمَهً مِنْ رَبِّکَ إِنَّ فَضْلَهُ کَانَ عَلَیْکَ کَبِیرًا ﴿۸۷﴾
مگر رحمت پروردگارت (شامل حالت گردد) که فضل پروردگارت بر تو بزرگ بوده است. (۸۷)

 

قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا ﴿۸۸﴾
بگو اگر انسانها و پریان اتفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آنرا نخواهند آورد هر چند یکدیگر را در این کار کمک کنند. (۸۸)

 

وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ فَأَبَى أَکْثَرُ النَّاسِ إِلَّا کُفُورًا ﴿۸۹﴾
ما در این قرآن برای مردم از هر چیز نمونه‏ ای آوردیم (و همه معارف در آن جمع است) اما اکثر مردم (در برابر آن) جز انکار حق، کاری ندارند. (۸۹)

 

وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ یَنْبُوعًا ﴿۹۰﴾
و گفتند ما هرگز به تو ایمان نمی‏آوریم مگر اینکه چشمه‏ ای از این سرزمین (خشک و سوزان) برای ما خارج سازی! (۹۰)

 

أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّهٌ مِنْ نَخِیلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِیرًا ﴿۹۱﴾
یا باغی از نخل و انگور در اختیار تو باشد و نهرها در لابلای آن به جریان اندازی. (۹۱)

 

أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ کَمَا زَعَمْتَ عَلَیْنَا کِسَفًا أَوْ تَأْتِیَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِکَهِ قَبِیلًا ﴿۹۲﴾
یا قطعات (سنگهای) آسمان را آنچنان که می‏پنداری – بر سر ما فرود آری: یا خداوند و فرشتگان را در برابر ما بیاوری!! (۹۲)

 

أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِی السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَیْنَا کِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّی هَلْ کُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا ﴿۹۳﴾
یا خانه‏ ای پر نقش و نگار از طلا داشته باشی، یا به آسمان بالا روی، حتی به آسمان رفتنت ایمان نمی‏آوریم مگر آنکه نامه‏ ای بر ما نازل کنی که آنرا بخوانیم!! بگو منزه است پروردگارم (از این سخنان بیارزش) مگر من جز بشری هستم فرستاده خدا؟! (۹۳)

 

وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ یُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى إِلَّا أَنْ قَالُوا أَبَعَثَ اللَّهُ بَشَرًا رَسُولًا ﴿۹۴﴾
تنها چیزی که مانع شد مردم بعد از آمدن هدایت ایمان بیاورند، این بود که (از روی نادانی و بیخبری) گفتند: آیا خداوند بشری را به عنوان رسول فرستاده است؟! (۹۴)

 

قُلْ لَوْ کَانَ فِی الْأَرْضِ مَلَائِکَهٌ یَمْشُونَ مُطْمَئِنِّینَ لَنَزَّلْنَا عَلَیْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ مَلَکًا رَسُولًا ﴿۹۵﴾
بگو (حتی) اگر در روی زمین فرشتگانی (زندگی می‏کردند و) با آرامش گام برمی داشتند ما از آسمان فرشته‏ ای را به عنوان رسول بر آنها می‏فرستادیم (چرا که رهبر هر گروهی باید از جنس خود آنان باشد). (۹۵)

 

قُلْ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ إِنَّهُ کَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیرًا بَصِیرًا ﴿۹۶﴾
بگو: همین کافی است که خدا گواه میان من و شما است، چرا که او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست. (۹۶)

 

وَمَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَنْ یُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِهِ وَنَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ عَلَى وُجُوهِهِمْ عُمْیًا وَبُکْمًا وَصُمًّا مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ کُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِیرًا ﴿۹۷﴾
هر کس را خدا هدایت کند هدایت یافته واقعی او است، و هر کس را او (به خاطر اعمالش) گمراه سازد هادیان و سرپرستانی جز خدا برای او نخواهی یافت، و روز قیامت آنها را بر صورتهایشان محشور میکنیم در حالی که نابینا و گنگ و کرند، جایگاهشان دوزخ است و هر زمان آتش آن فرونشیند، شعله تازه‏ ای بر آنها می‏افزائیم. (۹۷)

 

ذَلِکَ جَزَاؤُهُمْ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا وَقَالُوا أَإِذَا کُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِیدًا ﴿۹۸﴾
این کیفر آنهاست به خاطر اینکه به آیات ما کافر شدند، و گفتند آیا هنگامی که ما استخوانهای پوسیده و خاکهای پراکنده میشویم آیا بار دیگر آفرینش تازه‏ ای خواهیم یافت؟! (۹۸)

 

أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ وَجَعَلَ لَهُمْ أَجَلًا لَا رَیْبَ فِیهِ فَأَبَى الظَّالِمُونَ إِلَّا کُفُورًا ﴿۹۹﴾
آیا ندیدند خدائی که آسمانها و زمین را آفرید قادر است مثل آنها را بیافریند (و به زندگی جدید بازشان گرداند و برای آنها سرآمدی قطعی قرار داد اما ظالمان جز کفر و انکار را پذیرا نیستند. (۹۹)

 

قُلْ لَوْ أَنْتُمْ تَمْلِکُونَ خَزَائِنَ رَحْمَهِ رَبِّی إِذًا لَأَمْسَکْتُمْ خَشْیَهَ الْإِنْفَاقِ وَکَانَ الْإِنْسَانُ قَتُورًا ﴿۱۰۰﴾
بگو اگر شما مالک خزائن رحمت پروردگار من بودید بخاطر تنگنظری امساک می‏کردید مبادا انفاق مایه تنگدستی شما شود و انسان سخنگیر است. (۱۰۰)

 

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى تِسْعَ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ فَاسْأَلْ بَنِی إِسْرَائِیلَ إِذْ جَاءَهُمْ فَقَالَ لَهُ فِرْعَوْنُ إِنِّی لَأَظُنُّکَ یَا مُوسَى مَسْحُورًا ﴿۱۰۱﴾
ما به موسی نه معجزه روشن دادیم، از بنی اسرائیل سؤ ال کن آن زمان که این (معجزات نهگانه) به کمک آنها آمد (چگونه بودند) و فرعون به او گفت گمان می‏کنم ای موسی تو دیوانه (یا ساحری)! (۱۰۱)

 

قَالَ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا أَنْزَلَ هَؤُلَاءِ إِلَّا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ بَصَائِرَ وَإِنِّی لَأَظُنُّکَ یَا فِرْعَوْنُ مَثْبُورًا ﴿۱۰۲﴾
گفت: تو که می‏دانی این آیات را جز پروردگار آسمانها و زمین – برای روشنی دلها – نفرستاده، و من گمان می‏کنم ای فرعون تو نابود خواهی شد! (۱۰۲)

 

فَأَرَادَ أَنْ یَسْتَفِزَّهُمْ مِنَ الْأَرْضِ فَأَغْرَقْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ جَمِیعًا ﴿۱۰۳﴾
(فرعون) تصمیم گرفت همه آنها را از آن سرزمین ریشه کن کند، ولی ما او و تمام کسانی را که با او بودند (۱۰۳)

 

وَقُلْنَا مِنْ بَعْدِهِ لِبَنِی إِسْرَائِیلَ اسْکُنُوا الْأَرْضَ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَهِ جِئْنَا بِکُمْ لَفِیفًا ﴿۱۰۴﴾
و بعد از آن به بنی اسرائیل گفتیم در این سرزمین (مصر و شام ساکن شوید، اما هنگامی که وعده آخرت فرا رسد همه شما را دسته جمعی (به آن دادگاه عدل) می‏آوریم. (۱۰۴)

 

وَبِالْحَقِّ أَنْزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا ﴿۱۰۵﴾
ما قرآن را به حق نازل کردیم، و به حق نازل شد، و تو را جز برای بشارت و بیم دادن نفرستادیم. (۱۰۵)

 

وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُکْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِیلًا ﴿۱۰۶﴾
ما قرآنی بر تو نازل کردیم که به صورت آیات جدا از هم می‏باشد، تا آن را تدریجا و با آرامش بر مردم بخوانی (و جذب دلها شود) و بطور قطع این قرآنرا ما نازل کردیم. (۱۰۶)

 

قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لَا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذَا یُتْلَى عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا ﴿۱۰۷﴾
بگو: چه شما ایمان بیاورید، و چه نیاورید، آنها که پیش از این علم و دانش به آنان داده شده هنگامی که (این آیات) بر آنها خوانده میشود به خاک میافتند و سجده می‏کند. (۱۰۷)

 

وَیَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ کَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا ﴿۱۰۸﴾
و میگویند منزه است پروردگار ما که وعده‏ هایش قطعا انجام شدنی است. (۱۰۸)

 

وَیَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ یَبْکُونَ وَیَزِیدُهُمْ خُشُوعًا ﴿۱۰۹﴾
آنها (بی اختیار) به زمین میافتند (و سجده می‏کنند) و اشک می‏ریزند و هر زمان خشوعشان فزونتر میشود. (۱۰۹)

 

قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَیًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِکَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلًا ﴿۱۱۰﴾
بگو «الله» را بخوانید، یا «رحمن» را، هر کدام را بخوانید (ذات پاکش یکی است و) برای او نامهای نیک است، و نمازت را زیاد بلند یا آهسته مخوان و در میان این دو راهی (معتدل) انتخاب کن. (۱۱۰)

 

وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکْبِیرًا ﴿۱۱۱﴾
و بگو ستایش برای خداوندی است که نه فرزندی برای خود انتخاب کرده، و نه شریکی در حکومت دارد و نه ولی (و حامی) به خاطر ضعف و ذلت، و او را بسیار بزرگ بشمر. (۱۱۱)

سوره ۱۸: الکهف – جزء ۱۶ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ وَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجًا ﴿۱﴾
حمد مخصوص خدائی است که این کتاب (آسمانی) را بر بنده (برگزیده‏ اش) نازل کرد و هیچگونه کژی در آن قرار ندارد. (۱)

 

قَیِّمًا لِیُنْذِرَ بَأْسًا شَدِیدًا مِنْ لَدُنْهُ وَیُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا ﴿۲﴾
کتابی که ثابت و مستقیم و نگاهبان کتب دیگر است، تا (بدکاران را) از عذاب شدید او بترساند، و مؤ منان را که عمل صالح انجام می‏دهند بشارت دهد که پاداش نیکوئی برای آنهاست. (۲)

 

مَاکِثِینَ فِیهِ أَبَدًا ﴿۳﴾
(همان بهشت برین که) جاودانه در آن خواهند ماند. (۳)

 

وَیُنْذِرَ الَّذِینَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا ﴿۴﴾
و (نیز) آنها را که گفتند خداوند فرزندی (برای خود) انتخاب کرده انذار کند. (۴)

 

مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ کَبُرَتْ کَلِمَهً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِنْ یَقُولُونَ إِلَّا کَذِبًا ﴿۵﴾
نه آنها (هرگز) به این سخن یقین دارند و نه پدرانشان، سخن بزرگی از دهانشان خارج می‏شود، آنها مسلما دروغ می‏گویند. (۵)

 

فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِیثِ أَسَفًا ﴿۶﴾
گویی می خواهی بخاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کنی اگر به این گفتار ایمان نیاورند! (۶)

 

إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِینَهً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ﴿۷﴾
ما آنچه را روی زمین است زینت آن قرار دادیم، تا آنها را بیازماییم که کدامینشان بهتر عمل می کنند! (۷)

 

وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَیْهَا صَعِیدًا جُرُزًا ﴿۸﴾
(ولی این زرق و برقها پایدار نیست،) و ما (سرانجام) قشر روی زمین را خاک بی گیاهی قرار می دهیم! (۸)

 

أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا ﴿۹﴾
آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟! (۹)

 

إِذْ أَوَى الْفِتْیَهُ إِلَى الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا ﴿۱۰﴾
زمانی را به خاطر بیاور که آن جوانان به غار پناه بردند، و گفتند: پروردگار! ما را از سوی خودت رحمتی عطا کن، و راهِ نجاتی برای ما فراهم ساز! (۱۰)

 

فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِی الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَدًا ﴿۱۱﴾
ما (پرده خواب را) در غار بر گوششان زدیم، و سالها در خواب فرو رفتند. (۱۱)

 

ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَیُّ الْحِزْبَیْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا ﴿۱۲﴾
سپس آنان را برانگیختیم تا بدانیم (و این امر آشکار گردد که) کدام یک از آن دو گروه، مدت خواب خود را بهتر حساب کرده‏ اند. (۱۲)

 

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْیَهٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى ﴿۱۳﴾
ما داستان آنان را بحق برای تو بازگو می کنیم؛ آنها جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند، و ما بر هدایتشان افزودیم. (۱۳)

 

وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَ مِنْ دُونِهِ إِلَهًا لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا ﴿۱۴﴾
و دلهایشان را محکم ساختیم در آن موقع که قیام کردند و گفتند: پروردگارِ ما، پروردگارِ آسمانها و زمین است؛ هرگز غیر او معبودی را نمی خوانیم؛ که اگر چنین کنیم، سخنی بگزاف گفته‏ ایم. (۱۴)

 

هَؤُلَاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَهً لَوْلَا یَأْتُونَ عَلَیْهِمْ بِسُلْطَانٍ بَیِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا ﴿۱۵﴾
این قوم ما هستند که معبودهایی جز خدا انتخاب کرده‏ اند؛ چرا دلیل آشکاری (بر این کار) نمی آورند؟! و چه کسی ظالمتر است از آن کس که بر خدا دروغ ببندد؟! (۱۵)

 

وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ یَنْشُرْ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَیُهَیِّئْ لَکُمْ مِنْ أَمْرِکُمْ مِرْفَقًا ﴿۱۶﴾
و (به آنها گفتیم:) هنگامی که از آنان و آنچه جز خدا می پرستند کناره گیری کردید، به غار پناه برید؛ که پروردگارتان (سایه) رحمتش را بر شما می گستراند؛ و در این امر، آرامشی برای شما فراهم می سازد! (۱۶)

 

وَتَرَى الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَتْ تَزَاوَرُ عَنْ کَهْفِهِمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَإِذَا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَهُمْ فِی فَجْوَهٍ مِنْهُ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَنْ یُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِیًّا مُرْشِدًا ﴿۱۷﴾
خورشید را می‏دیدی که به هنگام طلوع به ظرف راست (غار) آنها متمایل می‏گردد، و به هنگام غروب بطرف چپ، و آنها در محل وسیعی از غار قرار داشتند، این از آیات خدا است، هر کس را خدا هدایت کند هدایت یافته واقعی او است، و هر کس را گمراه کند ولی و راهنمائی هرگز برای او نخواهی یافت. (۱۷)

 

وَتَحْسَبُهُمْ أَیْقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ وَکَلْبُهُمْ بَاسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا ﴿۱۸﴾
(اگر به آنها نگاه می‏کردی) می‏پنداشتی بیدارند، در حالی که در خواب فرو رفته بودند، و ما آنها را به سمت راست و چپ می‏گرداندیم (تا بدنشان سالم بماند) و سگ آنها دستهای خود را بر دهانه غار گشوده بود (و نگهبانی می‏کرد) اگر به آنها نگاه می‏کردی فرار می‏نمودی، و سر تا پای تو از ترس و وحشت پر می‏شد. (۱۸)

 

وَکَذَلِکَ بَعَثْنَاهُمْ لِیَتَسَاءَلُوا بَیْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ کَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالُوا رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَکُمْ بِوَرِقِکُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِینَهِ فَلْیَنْظُرْ أَیُّهَا أَزْکَى طَعَامًا فَلْیَأْتِکُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَلْیَتَلَطَّفْ وَلَا یُشْعِرَنَّ بِکُمْ أَحَدًا ﴿۱۹﴾
همینگونه ما آنها را (از خواب) برانگیختیم تا از یکدیگر سؤ ال کنند، یکی از آنها گفت چه مدت خوابیدید؟ آنها گفتند یکروز یا بخشی از یکروز (و چون درست نتوانستند مدت خوابشان را بدانند) گفتند پروردگارتان از مدت خوابتان آگاهتر است، اکنون یک نفر را با این سکه‏ ای که دارید به شهر بفرستید تا بنگرد کدامین نفر از آنها غذای پاکتری دارند، از آن مقداری برای روزی شما بیاورد، اما باید نهایت دقت را به خرج دهد و هیچ کس را از وضع شما آگاه نسازد. (۱۹)

 

إِنَّهُمْ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ أَوْ یُعِیدُوکُمْ فِی مِلَّتِهِمْ وَلَنْ تُفْلِحُوا إِذًا أَبَدًا ﴿۲۰﴾
چرا که اگر آنها از وضع شما آگاه شوند سنگسارتان می‏کنند، یا به آئین خویش شما را باز می‏گردانند، و در آن صورت هرگز روی رستگاری را نخواهید دید! (۲۰)

 

وَکَذَلِکَ أَعْثَرْنَا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَهَ لَا رَیْبَ فِیهَا إِذْ یَتَنَازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیَانًا رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِدًا ﴿۲۱﴾
و اینچنین مردم را متوجه حال آنها کردیم تا بدانند وعده (رستاخیز) خداوند حق است و در پایان جهان و قیام قیامت شکی نیست، در آن هنگام که میان خود در این باره نزاع می‏کردند: گروهی می‏گفتند بنائی بر آن بسازید (تا برای همیشه از نظر پنهان شوند و از آنها سخن نگوئید که) پروردگارشان از وضع آنها آگاهتر است (ولی آنها که از رازشان آگاهی یافتند و آنرا دلیلی بر رستاخیز دیدند) گفتند ما مسجدی در کنار (مدفن) آنها می‏سازیم (تا خاطره آنها فراموش نشود). (۲۱)

 

سَیَقُولُونَ ثَلَاثَهٌ رَابِعُهُمْ کَلْبُهُمْ وَیَقُولُونَ خَمْسَهٌ سَادِسُهُمْ کَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَیْبِ وَیَقُولُونَ سَبْعَهٌ وَثَامِنُهُمْ کَلْبُهُمْ قُلْ رَبِّی أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ مَا یَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِیلٌ فَلَا تُمَارِ فِیهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِیهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا ﴿۲۲﴾
گروهی خواهند گفت آنها سه نفر بودند که چهارمینشان سگ آنها بود، و گروهی می‏گویند پنج نفر بودند که ششمین آنها سگشان بود – همه اینها سخنانی بدون دلیل است – و گروهی می‏گویند آنها هفت نفر بودند و هشتمینشان سگ آنها بود، بگو پروردگار من از تعداد آنها آگاهتر است جز گروه کمی تعداد آنها را نمی‏دانند، بنابراین در باره آنها جز با دلیل سخن مگوی و از هیچکس پیرامون آنها سؤ ال منما. (۲۲)

 

وَلَا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذَلِکَ غَدًا ﴿۲۳﴾
و هرگز نگو من فردا کاری انجام می‏دهم. (۲۳)

 

إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ وَاذْکُرْ رَبَّکَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا ﴿۲۴﴾
مگر اینکه خدا بخواهد، و هر گاه فراموش کردی (جبران نما) و پروردگارت را بخاطر بیاور، و بگو امیدوارم که پروردگارم مرا به راهی روشنتر از این هدایت کند. (۲۴)

 

وَلَبِثُوا فِی کَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِائَهٍ سِنِینَ وَازْدَادُوا تِسْعًا ﴿۲۵﴾
آنها در غار خود سیصد سال درنگ کردند، و نه سال نیز بر آن افزودند. (۲۵)

 

قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثُوا لَهُ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَأَسْمِعْ مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا یُشْرِکُ فِی حُکْمِهِ أَحَدًا ﴿۲۶﴾
بگو خداوند از مدت توقفشان آگاهتر است، غیب آسمانها و زمین از آن او است راستی چه بینا و چه شنوا است ؟ آنها هیچ ولی و سرپرستی جز او ندارند، و هیچکس در حکم او شریک نیست. (۲۶)

 

وَاتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنْ کِتَابِ رَبِّکَ لَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِهِ وَلَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا ﴿۲۷﴾
آنچه بتو از کتاب پروردگارت وحی شده تلاوت کن، هیچ چیز سخنان او را دگرگون نمی‏سازد، و ملجا و پناهگاهی جز او نمی‏یابی! (۲۷)

 

وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاهِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَهَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا ﴿۲۸﴾
با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر می‏خوانند، و تنها ذات او را می طلبند، هرگز چشمهای خود را، بخاطر زینتهای دنیا، از آنها برمگیر، و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن، همانها که پیروی هوای نفس کردند، و کارهایشان افراطی است. (۲۸)

 

وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْیَکْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِنْ یَسْتَغِیثُوا یُغَاثُوا بِمَاءٍ کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ﴿۲۹﴾
بگو این حق است از سوی پروردگارتان، هر کس می‏خواهد ایمان بیاورد (و این حقیقت را پذیرا شود) و هر کس می‏خواهد کافر گردد، ما برای ستمگران آتشی آماده کرده‏ ایم که سرا پرده‏ اش آنها را از هر سو احاطه کرده است، و اگر تقاضای آب کنند آبی برای آنها می آورند همچون فلز گداخته که صورتها را بریان می‏کند، چه بد نوشیدنی است و چه بد محل اجتماعی؟! (۲۹)

 

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا ﴿۳۰﴾
مسلما کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند ما پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهیم کرد. (۳۰)

 

أُولَئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَیَلْبَسُونَ ثِیَابًا خُضْرًا مِنْ سُنْدُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقًا ﴿۳۱﴾
آنها کسانی هستند که بهشت جاودان از آنشان است، باغهائی از بهشت که نهرها از زیر درختان و قصرهایش جاری است، در آنجا با دستبندهائی از طلا آراسته‏ اند، و لباسهای (فاخری) به رنگ سبز از حریر نازک و ضخیم در بر می‏کنند، در حالی که بر تختها تکیه کرده‏ اند، چه پاداش خوبی و چه جمع نیکوئی؟! (۳۱)

 

وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَیْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَیْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَیْنَهُمَا زَرْعًا ﴿۳۲﴾
برای آنها مثالی بیان کن، داستان آن دو مرد را که برای یکی از آنها دو باغ از انواع انگورها قرار دادیم، و در گرداگرد آن درختان نخل و در میان این دو زراعت پربرکت. (۳۲)

 

کِلْتَا الْجَنَّتَیْنِ آتَتْ أُکُلَهَا وَلَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَیْئًا وَفَجَّرْنَا خِلَالَهُمَا نَهَرًا ﴿۳۳﴾
هر دو باغ میوه آورده بودند (میوه‏ های فراوان) و چیزی فروگذار نکرده بودند، و میان آن دو نهر بزرگی از زمین بیرون فرستادیم. (۳۳)

 

وَکَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ یُحَاوِرُهُ أَنَا أَکْثَرُ مِنْکَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا ﴿۳۴﴾
صاحب این باغ درآمد قابل ملاحظه‏ ای داشت به همین جهت به دوستش در حالی که به گفتگو برخاسته بود چنین گفت من از نظر ثروت از تو برترم، و نفراتم نیرومندتر است! (۳۴)

 

وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَنْ تَبِیدَ هَذِهِ أَبَدًا ﴿۳۵﴾
و در حالی که به خود ستم می کرد در باغش گام نهاد و گفت من گمان نمی‏کنم هرگز این باغ فانی و نابود شود. (۳۵)

 

وَمَا أَظُنُّ السَّاعَهَ قَائِمَهً وَلَئِنْ رُدِدْتُ إِلَى رَبِّی لَأَجِدَنَّ خَیْرًا مِنْهَا مُنْقَلَبًا ﴿۳۶﴾
و باور نمی کنم قیامت برپا گردد و اگر به سوی پروردگارم بازگردم (و قیامتی در کار باشد) جایگاهی بهتر از اینجا خواهم یافت! (۳۶)

 

قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ یُحَاوِرُهُ أَکَفَرْتَ بِالَّذِی خَلَقَکَ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَهٍ ثُمَّ سَوَّاکَ رَجُلًا ﴿۳۷﴾
دوست (با ایمان)ش در حالی که با او به گفتگو پرداخته بود گفت: آیا به خدائی که تو را از خاک و سپس از نطفه آفرید، و بعد از آن تو را مرد کاملی قرار داد کافر شدی؟! (۳۷)

 

لَکِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّی وَلَا أُشْرِکُ بِرَبِّی أَحَدًا ﴿۳۸﴾
ولی من کسی هستم که «الله» پروردگار من است، و هیچکس را شریک پروردگارم قرار نمی‏دهم. (۳۸)

 

وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَکَ قُلْتَ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْکَ مَالًا وَوَلَدًا ﴿۳۹﴾
تو چرا هنگامی که وارد باغت شدی نگفتی این نعمتی است که خدا خواسته ؟ قوت (و نیروئی) جز از ناحیه خدا نیست، اما اگر می بینی من از نظر مال و فرزند از تو کمترم (مطلب مهمی نیست). (۳۹)

 

فَعَسَى رَبِّی أَنْ یُؤْتِیَنِ خَیْرًا مِنْ جَنَّتِکَ وَیُرْسِلَ عَلَیْهَا حُسْبَانًا مِنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِیدًا زَلَقًا ﴿۴۰﴾
شاید پروردگارم بهتر از باغ تو به من بدهد، و مجازات حساب شده‏ ای از آسمان بر باغ تو فرو فرستد، آنچنانکه آنرا به زمین بی گیاه لغزنده‏ ای تبدیل کند! (۴۰)

 

أَوْ یُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْرًا فَلَنْ تَسْتَطِیعَ لَهُ طَلَبًا ﴿۴۱﴾
و یا آب آن در اعماق زمین فرو رود، آنچنانکه هرگز قدرت جستجوی آنرا نداشته باشی! (۴۱)

 

وَأُحِیطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ یُقَلِّبُ کَفَّیْهِ عَلَى مَا أَنْفَقَ فِیهَا وَهِیَ خَاوِیَهٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُشْرِکْ بِرَبِّی أَحَدًا ﴿۴۲﴾
(به هر حال عذاب خدا فرا رسید) و تمام میوه‏ های آن نابود شد، او مرتبا دستهای خود را – بخاطر هزینه‏ هائی که در آن صرف کرده بود – بهم می‏مالید، در حالی که تمام باغ بر پایه‏ ها فرو ریخته بود، و می‏گفت ایکاش کسی را شریک پروردگارم قرار نداده بودم! (۴۲)

 

وَلَمْ تَکُنْ لَهُ فِئَهٌ یَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَا کَانَ مُنْتَصِرًا ﴿۴۳﴾
و گروهی، غیر از خدا، نداشت که او را یاری کنند، و نمی‏توانست از خویشتن یاری گیرد. (۴۳)

 

هُنَالِکَ الْوَلَایَهُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَیْرٌ ثَوَابًا وَخَیْرٌ عُقْبًا ﴿۴۴﴾
در این هنگام ثابت شد که ولایت (و قدرت) از آن خداوند حق است، او است که برترین ثواب و بهترین عاقبت را (برای مطیعان) دارد. (۴۴)

 

وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا کَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیمًا تَذْرُوهُ الرِّیَاحُ وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ مُقْتَدِرًا ﴿۴۵﴾
زندگی دنیا را برای آنها به آبی تشبیه کن که از آسمان فرو می‏فرستیم، و به وسیله آن گیاهان زمین، سرسبز و درهم فرو می‏روند، اما بعد از مدتی می‏خشکند، به گونه‏ ای بادها آنها را به هر سو پراکنده می‏کنند، و خداوند بر هر چیز توانا است (۴۵)

 

الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَهُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا ﴿۴۶﴾
مال و فرزندان، زینت حیات دنیا هستند، و باقیات صالحات (ارزشهای پایدار و شایسته) ثوابش نزد پروردگارت بهتر و امید بخش تر است. (۴۶)

 

وَیَوْمَ نُسَیِّرُ الْجِبَالَ وَتَرَى الْأَرْضَ بَارِزَهً وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا ﴿۴۷﴾
بخاطر بیاور روزی را که کوه‏ ها را به حرکت در می‏آوریم، و زمین را آشکار (و مسطح) می بینی، و همه آنها (انسانها) را محشور می‏کنیم و احدی را فروگذار نخواهیم کرد. (۴۷)

 

وَعُرِضُوا عَلَى رَبِّکَ صَفًّا لَقَدْ جِئْتُمُونَا کَمَا خَلَقْنَاکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ بَلْ زَعَمْتُمْ أَلَّنْ نَجْعَلَ لَکُمْ مَوْعِدًا ﴿۴۸﴾
آنها همه در یک صف به پروردگارت عرضه می‏شوند (و به آنها گفته می‏شود) شما همگی نزد ما آمدید آنگونه که در آغاز شما را آفریدیم اما شما گمان می‏کردید ما موعدی برایتان قرار نخواهیم داد. (۴۸)

 

وَوُضِعَ الْکِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَا وَیْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْکِتَابِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَهً وَلَا کَبِیرَهً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَدًا ﴿۴۹﴾
و کتاب (کتابی که نامه اعمال همه انسانها است) در آنجا گذارده می‏شود، اما گنهکاران را می‏بینی که از آنچه در آن است ترسان و متوحش اند، و می‏گویند: ای وای بر ما! این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی نیست مگر اینکه آنرا شماره کرده است ؟ و همه اعمال خود را حاضر می‏بینند، و پروردگارت به احدی ظلم نمی‏کند. (۴۹)

 

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِی وَهُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا ﴿۵۰﴾
به یاد آرید زمانی را که به فرشتگان گفتیم برای آدم سجده کنید آنها همگی سجده کردند، جز ابلیس، او از جن بود، سپس از فرمان پروردگارش خارج شد، آیا (با اینحال) او و فرزندانش را به جای من اولیای خود انتخاب می‏کنید در حالی که دشمن شما هستند؟ اینها چه جانشینهای بدی برای ظالماناند. (۵۰)

 

مَا أَشْهَدْتُهُمْ خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَا خَلْقَ أَنْفُسِهِمْ وَمَا کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدًا ﴿۵۱﴾
من آنها را به هنگام آفرینش آسمانها و زمین حاضر نساختم، و نه بهنگام آفرینش نوع خودشان، و من گمراه کنندگان را دستیار خود (۵۱)

 

وَیَوْمَ یَقُولُ نَادُوا شُرَکَائِیَ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ یَسْتَجِیبُوا لَهُمْ وَجَعَلْنَا بَیْنَهُمْ مَوْبِقًا ﴿۵۲﴾
بخاطر بیاورید روزی را که خدا می‏گوید شریکهائی را که برای من می‏پنداشتید صدا بزنید (تا به کمک شما بشتابند) ولی هر چه آنها را می‏خوانند جوابشان نمی‏دهند، و ما در میان این دو گروه کانون هلاکتی قرار داده‏ ایم. (۵۲)

 

وَرَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُمْ مُوَاقِعُوهَا وَلَمْ یَجِدُوا عَنْهَا مَصْرِفًا ﴿۵۳﴾
و گنهکاران آتش (دوزخ) را می‏بینند و یقین می‏کنند که بر آتش افکنده میشوند و هم آتش بر آنها، و هیچگونه راه گریزی از آن نخواهند یافت! (۵۳)

 

وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِی هَذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ وَکَانَ الْإِنْسَانُ أَکْثَرَ شَیْءٍ جَدَلًا ﴿۵۴﴾
ما در این قرآن هر گونه مثلی را برای مردم بیان کرده‏ ایم، ولی انسان بیش از هر چیز به جدل می‏پردازد. (۵۴)

 

وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ یُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى وَیَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلَّا أَنْ تَأْتِیَهُمْ سُنَّهُ الْأَوَّلِینَ أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذَابُ قُبُلًا ﴿۵۵﴾
تنها مانع انسانها از اینکه هنگامی که هدایت به سراغشان آمد ایمان بیاورند و از پروردگارشان تقاضای آمرزش کنند این بود که سرنوشت پیشینیان دامانشان را بگیرد، و یا عذاب الهی را در برابر خود مشاهده کنند! (۵۵)

 

وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَیُجَادِلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آیَاتِی وَمَا أُنْذِرُوا هُزُوًا ﴿۵۶﴾
ما پیامبران را جز برای بشارت و انذار نمی‏فرستیم، اما کافران همواره مجادله به باطل می‏کنند تا (به گمان خود) حق را از میان بردارند، و آیات ما و مجازاتهائی را که به آنها وعده داده شده است به باد مسخر گیرند. (۵۶)

 

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِیَ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّهً أَنْ یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَنْ یَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا ﴿۵۷﴾
چه کسی ستمکارتر است از آنها که به هنگام یادآوری آیات پروردگارشان از آن روی می گردانند، و آنچه را با دست خود انجام داده فراموش می‏کنند، ما بر دلهاشان پرده افکنده‏ ایم تا نفهمند، و در گوشهایشان سنگینی قرار داده‏ ایم (تا صدای حق را نشنوند!) و لذا اگر آنها را به سوی هدایت بخوانی هرگز هدایت نمی‏شوند! (۵۷)

 

وَرَبُّکَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَهِ لَوْ یُؤَاخِذُهُمْ بِمَا کَسَبُوا لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذَابَ بَلْ لَهُمْ مَوْعِدٌ لَنْ یَجِدُوا مِنْ دُونِهِ مَوْئِلًا ﴿۵۸﴾
و پروردگار تو آمرزنده و صاحب رحمت است، اگر میخواست آنها را مجازات کند عذاب هر چه زودتر برای آنها می‏فرستاد، ولی برای آنها موعدی است که با فرا رسیدنش راه فراری نخواهند داشت. (۵۸)

 

وَتِلْکَ الْقُرَى أَهْلَکْنَاهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَعَلْنَا لِمَهْلِکِهِمْ مَوْعِدًا ﴿۵۹﴾
اینها شهرها و آبادیهائی است (که ویرانه‏ هایش را با چشم می‏بینید) ما آنها را به هنگامی که ستم کرده‏ اند هلاک کردیم و (در عین حال) برای هلاکتشان موعدی قرار دادیم. (۵۹)

 

وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَیْنِ أَوْ أَمْضِیَ حُقُبًا ﴿۶۰﴾
بخاطر بیاور هنگامی که موسی به دوست خود گفت: من دست از طلب برنمی‏دارم تا به محل تلاقی دو دریا برسم هر چند مدت طولانی به راه خود ادامه دهم. (۶۰)

 

فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَیْنِهِمَا نَسِیَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ سَرَبًا ﴿۶۱﴾
هنگامی که به محل تلاقی آن دو دریا رسیدند ماهی خود را (که برای تغذیه همراه داشتند فراموش کردند و ماهی راه خود را در پیش گرفت (و روان شد). (۶۱)

 

فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءَنَا لَقَدْ لَقِینَا مِنْ سَفَرِنَا هَذَا نَصَبًا ﴿۶۲﴾
هنگامی که از آنجا گذشتند موسی به یار همسفرش گفت غذای ما را بیاور که از این سفر، سخت خسته شده‏ ایم. (۶۲)

 

قَالَ أَرَأَیْتَ إِذْ أَوَیْنَا إِلَى الصَّخْرَهِ فَإِنِّی نَسِیتُ الْحُوتَ وَمَا أَنْسَانِیهُ إِلَّا الشَّیْطَانُ أَنْ أَذْکُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ عَجَبًا ﴿۶۳﴾
او گفت بخاطر داری هنگامی که ما به کنار آن صخره پناه بردیم (و استراحت کردیم من در آنجا فراموش کردم جریان ماهی را بازگو کنم، این شیطان بود که یاد آنرا از خاطر من برد، و ماهی به طرز شگفتانگیزی راه خود را در دریا پیش گرفت! (۶۳)

 

قَالَ ذَلِکَ مَا کُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلَى آثَارِهِمَا قَصَصًا ﴿۶۴﴾
(موسی) گفت این همان است که ما می‏خواستیم، و آنها از همان راه بازگشتند در حالی که پیجوئی می‏کردند. (۶۴)

 

فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَحْمَهً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا ﴿۶۵﴾
(در آنجا بنده‏ ای از بندگان ما را یافتند که او را مشمول رحمت خود ساخته و از سوی خود علم فراوانی به او تعلیم داده بودیم. (۶۵)

 

قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلَى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا ﴿۶۶﴾
موسی به او گفت آیا من از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده است و مایه رشد و صلاح است به من بیاموزی؟! (۶۶)

 

قَالَ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْرًا ﴿۶۷﴾
گفت تو هرگز نمی‏توانی با من شکیبائی کنی! (۶۷)

 

وَکَیْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا ﴿۶۸﴾
و چگونه میتوانی در برابر چیزی که از رموزش آگاه نیستی شکیبا باشی. (۶۸)

 

قَالَ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِی لَکَ أَمْرًا ﴿۶۹﴾
(موسی) گفت انشاء الله مرا شکیبا خواهی یافت، و در هیچ کاری مخالفت فرمان تو نخواهم کرد. (۶۹)

 

قَالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِی فَلَا تَسْأَلْنِی عَنْ شَیْءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَکَ مِنْهُ ذِکْرًا ﴿۷۰﴾
(خضر) گفت پس اگر میخواهی به دنبال من بیائی از هیچ چیز سؤ ال مکن تا خودم (به موقع) آنرا برای تو بازگو کنم. (۷۰)

 

فَانْطَلَقَا حَتَّى إِذَا رَکِبَا فِی السَّفِینَهِ خَرَقَهَا قَالَ أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا لَقَدْ جِئْتَ شَیْئًا إِمْرًا ﴿۷۱﴾
آنها به راه افتادند تا اینکه سوار کشتی شدند و او کشتی را سوراخ کرد، (موسی) گفت آیا آنرا سوراخ کردی که اهلش را غرق کنی، راستی چه کار بدی انجام دادی؟! (۷۱)

 

قَالَ أَلَمْ أَقُلْ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْرًا ﴿۷۲﴾
گفت نگفتم تو هرگز نمی‏توانی با من شکیبائی کنی؟! (۷۲)

 

قَالَ لَا تُؤَاخِذْنِی بِمَا نَسِیتُ وَلَا تُرْهِقْنِی مِنْ أَمْرِی عُسْرًا ﴿۷۳﴾
(موسی) گفت مرا بخاطر این فراموشکاری مواخذه مکن، و بر من بخاطر این امر سخت مگیر. (۷۳)

 

فَانْطَلَقَا حَتَّى إِذَا لَقِیَا غُلَامًا فَقَتَلَهُ قَالَ أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَکِیَّهً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَقَدْ جِئْتَ شَیْئًا نُکْرًا ﴿۷۴﴾
باز به راه خود ادامه دادند تا اینکه کودکی را دیدند و او آن کودک را کشت! (موسی) گفت: آیا انسان پاکی را بیآنکه قتلی کرده باشد کشتی؟! به راستی کار منکر و زشتی انجام دادی! (۷۴)

 

قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکَ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْرًا ﴿۷۵﴾
(باز آن مرد عالم) گفت به تو نگفتم تو هرگز توانائی نداری با من صبر کنی؟! (۷۵)

 

قَالَ إِنْ سَأَلْتُکَ عَنْ شَیْءٍ بَعْدَهَا فَلَا تُصَاحِبْنِی قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّی عُذْرًا ﴿۷۶﴾
(موسی) گفت اگر بعد از این از تو درباره چیزی سؤ ال کنم دیگر با من مصاحبت نکن، چرا که از ناحیه من دیگر معذور خواهی بود! (۷۶)

 

فَانْطَلَقَا حَتَّى إِذَا أَتَیَا أَهْلَ قَرْیَهٍ اسْتَطْعَمَا أَهْلَهَا فَأَبَوْا أَنْ یُضَیِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِیهَا جِدَارًا یُرِیدُ أَنْ یَنْقَضَّ فَأَقَامَهُ قَالَ لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَیْهِ أَجْرًا ﴿۷۷﴾
باز به راه خود ادامه دادند، تا به قریه‏ ای رسیدند، از آنها خواستند که به آنها غذا دهند، ولی آنها از مهمان کردنشان خودداری نمودند (با اینحال) آنها در آنجا دیواری یافتند که می‏خواست فرود آید، (آن مرد عالم) آنرا برپا داشت، (موسی) گفت (لااقل) می‏خواستی در مقابل این کار اجرتی بگیری؟! (۷۷)

 

قَالَ هَذَا فِرَاقُ بَیْنِی وَبَیْنِکَ سَأُنَبِّئُکَ بِتَأْوِیلِ مَا لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَیْهِ صَبْرًا ﴿۷۸﴾
او گفت اینک وقت جدائی من و تو فرا رسیده است، اما به زودی سر آنچه را که نتوانستی در برابر آن صبر کنی برای تو بازگو می‏کنم. (۷۸)

 

أَمَّا السَّفِینَهُ فَکَانَتْ لِمَسَاکِینَ یَعْمَلُونَ فِی الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِیبَهَا وَکَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِکٌ یَأْخُذُ کُلَّ سَفِینَهٍ غَصْبًا ﴿۷۹﴾
اما آن کشتی متعلق به گروهی از مستمندان بود که با آن در دریا کار می‏کردند و من خواستم آنرا معیوب کنم (چرا که) پشت سر آنها پادشاهی ستمگر بود که هر کشتی را از روی غصب می‏گرفت. (۷۹)

 

وَأَمَّا الْغُلَامُ فَکَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَیْنِ فَخَشِینَا أَنْ یُرْهِقَهُمَا طُغْیَانًا وَکُفْرًا ﴿۸۰﴾
و اما آن نوجوان پدر و مادرش با ایمان بودند، ما نخواستیم او آنها را به طغیان و کفر وادارد. (۸۰)

 

فَأَرَدْنَا أَنْ یُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَیْرًا مِنْهُ زَکَاهً وَأَقْرَبَ رُحْمًا ﴿۸۱﴾
ما اراده کردیم که پروردگارشان فرزند پاکتر و پرمحبت تری بجای او به آنها بدهد. (۸۱)

 

وَأَمَّا الْجِدَارُ فَکَانَ لِغُلَامَیْنِ یَتِیمَیْنِ فِی الْمَدِینَهِ وَکَانَ تَحْتَهُ کَنْزٌ لَهُمَا وَکَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّکَ أَنْ یَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَیَسْتَخْرِجَا کَنْزَهُمَا رَحْمَهً مِنْ رَبِّکَ وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِی ذَلِکَ تَأْوِیلُ مَا لَمْ تَسْطِعْ عَلَیْهِ صَبْرًا ﴿۸۲﴾
و اما آن دیوار متعلق به دو نوجوان یتیم در آن شهر بود، و زیر آن گنجی متعلق به آنها وجود داشت و پدرشان مرد صالحی بود، پروردگار تو می‏خواست آنها به حد بلوغ برسند، و گنجشان را استخراج کنند، این رحمتی از پروردگارت بود، من به دستور خود این کار را نکردم، و این بود سر کارهائی که توانائی شکیبائی در برابر آنها نداشتی! (۸۲)

 

وَیَسْأَلُونَکَ عَنْ ذِی الْقَرْنَیْنِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَیْکُمْ مِنْهُ ذِکْرًا ﴿۸۳﴾
و از تو در باره «ذو القرنین» سؤ ال می‏کنند، بگو به زودی گوشه‏ ای از سرگذشت او را برای شما بازگو خواهم کرد. (۸۳)

 

إِنَّا مَکَّنَّا لَهُ فِی الْأَرْضِ وَآتَیْنَاهُ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ سَبَبًا ﴿۸۴﴾
ما به او در روی زمین قدرت و حکومت دادیم و اسباب هر چیز را در اختیارش نهادیم. (۸۴)

 

فَأَتْبَعَ سَبَبًا ﴿۸۵﴾
او از این اسباب پیروی (و استفاده) کرد. (۸۵)

 

حَتَّى إِذَا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُبُ فِی عَیْنٍ حَمِئَهٍ وَوَجَدَ عِنْدَهَا قَوْمًا قُلْنَا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَإِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فِیهِمْ حُسْنًا ﴿۸۶﴾
تا به غروبگاه آفتاب رسید (در آنجا) احساس کرد که خورشید در چشمه (یا دریا) ی – تیره و گل آلودی فرو می‏رود، و در آنجا قومی را یافت، ما گفتیم ای ذو القرنین! آیا می‏خواهی مجازات کنی و یا پاداش نیکوئی را در باره آنها انتخاب نمائی ؟ (۸۶)

 

قَالَ أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ یُرَدُّ إِلَى رَبِّهِ فَیُعَذِّبُهُ عَذَابًا نُکْرًا ﴿۸۷﴾
گفت اما کسانی که ستم کرده‏ اند آنها را مجازات خواهیم کرد سپس، به سوی پروردگارشان باز می‏گردند و خدا آنها را مجازات شدیدی خواهد نمود. (۸۷)

 

وَأَمَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُ جَزَاءً الْحُسْنَى وَسَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنَا یُسْرًا ﴿۸۸﴾
و اما کسی که ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد پاداش ‍ نیکو خواهد داشت، و ما دستور آسانی به او خواهیم داد. (۸۸)

 

ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا ﴿۸۹﴾
سپس (بار دیگر) از اسبابی که در اختیار داشت بهره گرفت. (۸۹)

 

حَتَّى إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَى قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِهَا سِتْرًا ﴿۹۰﴾
تا به خاستگاه خورشید رسید (در آنجا) مشاهده کرد که خورشید بر جمعیتی طلوع می‏کند که جز آفتاب برای آنها پوششی قرار نداده بودیم. (۹۰)

 

کَذَلِکَ وَقَدْ أَحَطْنَا بِمَا لَدَیْهِ خُبْرًا ﴿۹۱﴾
(آری) این چنین بود (کار ذو القرنین) و ما به خوبی از امکاناتی که نزد او بود آگاه بودیم. (۹۱)

 

ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا ﴿۹۲﴾
(باز) از اسباب مهمی (که در اختیار داشت) استفاده کرد. (۹۲)

 

حَتَّى إِذَا بَلَغَ بَیْنَ السَّدَّیْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمَا قَوْمًا لَا یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلًا ﴿۹۳﴾
(و همچنان به راه خود ادامه داد) تا به میان دو کوه رسید، و در آنجا گروهی غیر از آن دو را یافت که هیچ سخنی را نمی‏فهمیدند! (۹۳)

 

قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجًا عَلَى أَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ سَدًّا ﴿۹۴﴾
(آن گروه به او) گفتند ای ذو القرنین یاجوج و ماجوج در این سرزمین فساد می‏کنند آیا ممکن است ما هزینه‏ ای برای تو قرار دهیم که میان ما و آنها سدی ایجاد کنی ؟ (۹۴)

 

قَالَ مَا مَکَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعِینُونِی بِقُوَّهٍ أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ رَدْمًا ﴿۹۵﴾
(ذو القرنین) گفت: آنچه را خدا در اختیار من گذارده بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد می‏کنید) مرا با نیروئی یاری کنید، تا میان شما و آنها سد محکمی ایجاد کنم. (۹۵)

 

آتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْرًا ﴿۹۶﴾
قطعات بزرگ آهن برای من بیاورید (و آنها را به روی هم چیند) تا کاملا میان دو کوه را پوشانید، سپس گفت (آتش در اطراف آن بیافروزید و) در آتش بدمید، (آنها دمیدند) تا قطعات آهن را سرخ و گداخته کرد، گفت (اکنون) مس ذوب شده برای من بیاورید تا به روی آن بریزم. (۹۶)

 

فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ یَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا ﴿۹۷﴾
(سرانجام آنچنان سد نیرومندی ساخت) که آنها قادر نبودند از آن بالا روند و نمی‏توانستند نقبی در آن ایجاد کنند. (۹۷)

 

قَالَ هَذَا رَحْمَهٌ مِنْ رَبِّی فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکَّاءَ وَکَانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا ﴿۹۸﴾
گفت این از رحمت پروردگار من است اما هنگامی که وعده پروردگارم فرا رسد آنرا در هم می‏کوبد و وعده پروردگارم حق است. (۹۸)

 

وَتَرَکْنَا بَعْضَهُمْ یَوْمَئِذٍ یَمُوجُ فِی بَعْضٍ وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ﴿۹۹﴾
در آن روز (که جهان پایان می‏گیرد) ما آنها را چنان رها می‏کنیم که درهم موج می‏زنند و در صور دمیده می‏شود و ما همه را جمع می‏کنیم. (۹۹)

 

وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ لِلْکَافِرِینَ عَرْضًا ﴿۱۰۰﴾
در آن روز جهنم را به کافران عرضه می‏داریم (۱۰۰)

 

الَّذِینَ کَانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطَاءٍ عَنْ ذِکْرِی وَکَانُوا لَا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعًا ﴿۱۰۱﴾
همانها که چشمهایشان در پرده بود و به یاد من نیفتادند، و قدرت شنوائی نداشتند! (۱۰۱)

 

أَفَحَسِبَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنْ یَتَّخِذُوا عِبَادِی مِنْ دُونِی أَوْلِیَاءَ إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّمَ لِلْکَافِرِینَ نُزُلًا ﴿۱۰۲﴾
آیا کافران گمان کردند می‏توانند بندگان مرا به جای من اولیای خود انتخاب کنند. ما برای کافران جهنم را منزلگاه قرار دادیم. (۱۰۲)

 

قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا ﴿۱۰۳﴾
بگو آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانی هستند؟ (۱۰۳)

 

الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا ﴿۱۰۴﴾
آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده؛ با اینحال می پندارند کارِ نیک انجام می دهند! (۱۰۴)

 

أُولَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَزْنًا ﴿۱۰۵﴾
آنها کسانی هستند که به آیات پروردگارشان و لقای او کافر شدند، به همین جهت اعمالشان حبط و نابود شد، لذا روز قیامت میزانی برای آنها برپا نخواهیم کرد. (۱۰۵)

 

ذَلِکَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا کَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آیَاتِی وَرُسُلِی هُزُوًا ﴿۱۰۶﴾
اینگونه کیفر آنها دوزخ است، بخاطر آنکه کافر شدند و آیات من و پیامبرانم را به باد استهزاء گرفتند. (۱۰۶)

 

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا ﴿۱۰۷﴾
اما کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند باغهای فردوس منزلگاهشان است. (۱۰۷)

 

خَالِدِینَ فِیهَا لَا یَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا ﴿۱۰۸﴾
آنها جاودانه در آن خواهند ماند و هرگز تقاضای نقل مکان از آنجا نمی‏کنند. (۱۰۸)

 

قُلْ لَوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا ﴿۱۰۹﴾
بگو اگر دریاها برای (نوشتن) کلمات پروردگارم مرکب شوند، دریاها پایان می‏گیرند پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان یابد، هر چند همانند آن (دریاها) را به آن اضافه کنیم! (۱۰۹)

 

قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا ﴿۱۱۰﴾
بگو من فقط بشری هستم همچون شما (امتیازم این است که) به من وحی می‏شود که معبود شما تنها یکی است، پس هر کس امید لقای پروردگارش را دارد باید عمل صالح انجام دهد، و کسی را در عبادت پروردگارش شریک نکند. (۱۱۰)

سوره ۱۹: مریم – جزء ۱۶ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

کهیعص ﴿۱﴾
کهیعص (۱)

 

ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا ﴿۲﴾
این یادی است از رحمت پروردگار تو نسبت به بنده‏ اش زکریا. (۲)

 

إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِیًّا ﴿۳﴾
در آن هنگام که پروردگارش را در خلوتگاه (عبادت) خواند. (۳)

 

قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْبًا وَلَمْ أَکُنْ بِدُعَائِکَ رَبِّ شَقِیًّا ﴿۴﴾
گفت پروردگارا! استخوانم سست شده و شعله پیری تمام سرم را فرا گرفته و من هرگز در دعای تو از اجابت محروم نمی‏شدم. (۴)

 

وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِیَ مِنْ وَرَائِی وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا ﴿۵﴾
و من از بستگانم بعد از خودم بیمناکم (که حق پاسداری از آئین تو را نگاه ندارند) و همسرم نازا است، تو به قدرتت جانشینی به من ببخش. (۵)

 

یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا ﴿۶﴾
که وارث من و آل یعقوب باشد و او را مورد رضایتت قرار ده. (۶)

 

یَا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یَحْیَى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیًّا ﴿۷﴾
ای زکریا! ما تو را به فرزندی بشارت می‏دهیم که نامش یحیی است، پسری همنامش پیش از این نبوده است. (۷)

 

قَالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلَامٌ وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا ﴿۸﴾
گفت: پروردگارا! چگونه فرزندی برای من خواهد بود در حالی که همسرم نازا است، و من نیز از پیری افتاده شده‏ ام؟! (۸)

 

قَالَ کَذَلِکَ قَالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُکَ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ تَکُ شَیْئًا ﴿۹﴾
فرمود: اینگونه پروردگارت گفته (و اراده کرده) این بر من آسان است من قبلا تو را آفریدم و چیزی نبودی! (۹)

 

قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِی آیَهً قَالَ آیَتُکَ أَلَّا تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَیَالٍ سَوِیًّا ﴿۱۰﴾
عرض کرد: پروردگارا! نشانه‏ ای برای من قرار ده. گفت نشانه تو این است که سه شبانه روز قدرت تکلم (با مردم) نخواهی داشت، در حالی که زبان تو سالم است. (۱۰)

 

فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَیْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُکْرَهً وَعَشِیًّا ﴿۱۱﴾
او از محراب عبادتش به سوی مردم بیرون آمد و با اشاره به آنها گفت صبح و شام (به شکرانه این نعمت) خدا را تسبیح گوئید. (۱۱)

 

یَا یَحْیَى خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّهٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا ﴿۱۲﴾
ای یحیی! کتاب (خدا) را با قوت بگیر، و ما فرمان نبوت (و عقل کافی) در کودکی به‏ او دادیم. (۱۲)

 

وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا وَزَکَاهً وَکَانَ تَقِیًّا ﴿۱۳﴾
و به او رحمت و محبت از ناحیه خود بخشیدیم، و پاکی (روح و عمل) و او پرهیزگار بود. (۱۳)

 

وَبَرًّا بِوَالِدَیْهِ وَلَمْ یَکُنْ جَبَّارًا عَصِیًّا ﴿۱۴﴾
او نسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود و جبار (و متکبر) و عصیانگر نبود. (۱۴)

 

وَسَلَامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا ﴿۱۵﴾
و سلام بر او آن روز که تولد یافت، و آن روز که می‏میرد، و آن روز که زنده و برانگیخته می‏شود. (۱۵)

 

وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَکَانًا شَرْقِیًّا ﴿۱۶﴾
در این کتاب (آسمانی قرآن) از مریم یاد آر، آن هنگام که از خانواده اش جدا شد و در ناحیه شرقی قرار گرفت. (۱۶)

 

فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا ﴿۱۷﴾
و حجابی میان خود و آنها افکند (تا خلوتگاهش از هر نظر برای عبادت آماده باشد) در این هنگام ما روح خود را به سوی او فرستادیم و او در شکل انسانی بیعیب و نقص بر مریم ظاهر شد. (۱۷)

 

قَالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیًّا ﴿۱۸﴾
او (سخت ترسید و) گفت من به خدای رحمن از تو پناه می‏برم اگر پرهیزگار هستی. (۱۸)

 

قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلَامًا زَکِیًّا ﴿۱۹﴾
گفت من فرستاده پروردگار توام (آمده‏ ام) تا پسر پاکیزه‏ ای به تو ببخشم! (۱۹)

 

قَالَتْ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلَامٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَلَمْ أَکُ بَغِیًّا ﴿۲۰﴾
گفت چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد در حالی که تاکنون انسانی با من تماس نداشته، و زن آلوده‏ ای هم نبوده‏ ام؟! (۲۰)

 

قَالَ کَذَلِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آیَهً لِلنَّاسِ وَرَحْمَهً مِنَّا وَکَانَ أَمْرًا مَقْضِیًّا ﴿۲۱﴾
گفت مطلب همین است که پروردگارت فرموده، این کار بر من سهل و آسان است، ما می‏خواهیم او را نشانه‏ ای برای مردم قرار دهیم و رحمتی از سوی ما باشد، و این امری است پایان یافته (و جای گفتگو ندارد). (۲۱)

 

فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکَانًا قَصِیًّا ﴿۲۲﴾
سرانجام (مریم) باردار شد و او را به نقطه دوردستی برد. (۲۲)

 

فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَهِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَکُنْتُ نَسْیًا مَنْسِیًّا ﴿۲۳﴾
درد وضع حمل او را به کنار تنه درخت خرمائی کشاند، (آنقدر ناراحت شد که) گفت ای کاش پیش از این مرده بودم و به کلی فراموش شده بودم. (۲۳)

 

فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا ﴿۲۴﴾
ناگهان از طرف پائین پایش او را صدا زد که غمگین مباش ‍ پروردگارت زیر پای تو چشمه آب (گوارائی) قرار داده است. (۲۴)

 

وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَهِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا ﴿۲۵﴾
و تکانی به این درخت نخل بده تا رطب تازه بر تو فرو ریزد. (۲۵)

 

فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیًّا ﴿۲۶﴾
از (این غذای لذیذ) بخور، و از (آن آب گوارا) بنوش، و چشمت را (به این مولود جدید) روشن دار، و هر گاه کسی از انسانها را دیدی با اشاره بگو: من برای خدای رحمان روزه گرفته‏ ام و با احدی امروز سخن نمی‏گویم (این نوزاد خودش از تو دفاع خواهد کرد). (۲۶)

 

فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا یَا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئًا فَرِیًّا ﴿۲۷﴾
(مریم) او را در آغوش گرفته به سوی قومش آمد، گفتند: ای مریم! کار بسیار عجیب و بدی انجام دادی! (۲۷)

 

یَا أُخْتَ هَارُونَ مَا کَانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا کَانَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا ﴿۲۸﴾
ای خواهر هارون! نه پدر تو مرد بدی بود، و نه مادرت زن بدکاره‏ ای! (۲۸)

 

فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ قَالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا ﴿۲۹﴾
(مریم) اشاره به او کرد، گفتند ما چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوئیم؟! (۲۹)

 

قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا ﴿۳۰﴾
(ناگهان عیسی زبان به سخن گشود) گفت من بنده خدایم به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر قرار داده است. (۳۰)

 

وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنْتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاهِ وَالزَّکَاهِ مَا دُمْتُ حَیًّا ﴿۳۱﴾
و مرا وجودی پر برکت قرار داده در هر کجا باشم، و مرا توصیه به نماز و زکات مادام که زنده‏ ام کرده است. (۳۱)

 

وَبَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا ﴿۳۲﴾
و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده، و جبار و شقی قرار نداده است. (۳۲)

 

وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا ﴿۳۳﴾
و سلام (خدا) بر من آن روز که متولد شدم و آنروز که می‏میرم و آنروز که زنده برانگیخته می‏شوم. (۳۳)

 

ذَلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ ﴿۳۴﴾
اینست عیسی بن مریم، گفتار حقی که در آن تردید می‏کنند. (۳۴)

 

مَا کَانَ لِلَّهِ أَنْ یَتَّخِذَ مِنْ وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ﴿۳۵﴾
هرگز برای خدا شایسته نبود فرزندی انتخاب کند، منزه است او، هر گاه چیزی را فرمان دهد می‏گوید: موجود باش! آن هم موجود می‏شود. (۳۵)

 

وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ﴿۳۶﴾
و خداوند پروردگار من و شماست، او را پرستش کنید اینست راه راست. (۳۶)

 

فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿۳۷﴾
ولی (بعد از او) گروهها از میان پیروان او اختلاف کردند، وای به حال کافران از مشاهده روز بزرگ (رستاخیز). (۳۷)

 

أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ یَوْمَ یَأْتُونَنَا لَکِنِ الظَّالِمُونَ الْیَوْمَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿۳۸﴾
چه گوشهای شنوا و چه چشمهای بینائی (در آنروز) که نزد ما می‏آیند پیدا میکنند؟ ولی این ستمگران امروز در گمراهی آشکارند. (۳۸)

 

وَأَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَهِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِی غَفْلَهٍ وَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿۳۹﴾
آنها را از روز حسرت (روز رستاخیز که برای همه مایه تاسف است) بترسان، روزی که همه چیز پایان مییابد در حالی که آنها در غفلتند و ایمان نمی‏آورند. (۳۹)

 

إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَمَنْ عَلَیْهَا وَإِلَیْنَا یُرْجَعُونَ ﴿۴۰﴾
ما زمین و تمام کسانی را که بر آن هستند به ارث میبریم و همگی به سوی ما باز میگردند. (۴۰)

 

وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَبِیًّا ﴿۴۱﴾
در این کتاب از ابراهیم یاد کن که او بسیار راستگو و پیامبر خدا بود. (۴۱)

 

إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا یَسْمَعُ وَلَا یُبْصِرُ وَلَا یُغْنِی عَنْکَ شَیْئًا ﴿۴۲﴾
هنگامی که به پدرش گفت ای پدر! چرا چیزی را پرستش میکنی که نمی‏شنود و نمی‏بیند و هیچ مشکلی را از تو حل نمی‏کند؟! (۴۲)

 

یَا أَبَتِ إِنِّی قَدْ جَاءَنِی مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنِی أَهْدِکَ صِرَاطًا سَوِیًّا ﴿۴۳﴾
ای پدر! علم و دانشی نصیب من شده است که نصیب تو نشده، بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راه راست هدایت کنم. (۴۳)

 

یَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیًّا ﴿۴۴﴾
ای پدر! شیطان را پرستش مکن که شیطان نسبت به خداوند رحمن عصیانگر بود. (۴۴)

 

یَا أَبَتِ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یَمَسَّکَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَنِ فَتَکُونَ لِلشَّیْطَانِ وَلِیًّا ﴿۴۵﴾
ای پدر! من از این میترسم که عذابی از ناحیه خداوند رحمن به تو رسد در نتیجه از دوستان شیطان باشی! (۴۵)

 

قَالَ أَرَاغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِی یَا إِبْرَاهِیمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّکَ وَاهْجُرْنِی مَلِیًّا ﴿۴۶﴾
گفت ای ابراهیم آیا تو از خدایان من روی گردانی ؟ اگر (از این کار) دست برنداری تو را سنگسار می‏کنم، از من برای مدتی طولانی دور شو! (۴۶)

 

قَالَ سَلَامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کَانَ بِی حَفِیًّا ﴿۴۷﴾
(ابراهیم) گفت سلام بر تو! من به زودی برایت از پروردگارم تقاضای عفو می‏کنم چرا که او نسبت به من مهربان است. (۴۷)

 

وَأَعْتَزِلُکُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّی عَسَى أَلَّا أَکُونَ بِدُعَاءِ رَبِّی شَقِیًّا ﴿۴۸﴾
و از شما و آنچه غیر از خدا می‏خوانید کناره گیری می‏کنم، و پروردگارم را می‏خوانم و امیدوارم دعایم در پیشگاه پروردگارم بیپاسخ نماند. (۴۸)

 

فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَکُلًّا جَعَلْنَا نَبِیًّا ﴿۴۹﴾
هنگامی که از آنها و از آنچه غیر خدا می‏پرستیدند کناره گیری کرد ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم، و هر یک را پیامبر بزرگی قرار دادیم. (۴۹)

 

وَوَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیًّا ﴿۵۰﴾
و از رحمت خود به آنها ارزانی داشتیم و برای آنها نام نیک و مقام مقبول و برجسته (در میان همه امتها) قرار دادیم. (۵۰)

 

وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ کَانَ مُخْلَصًا وَکَانَ رَسُولًا نَبِیًّا ﴿۵۱﴾
در این کتاب (آسمانی) از موسی یاد کن، که او مخلص بود، و رسول و پیامبر والامقامی. (۵۱)

 

وَنَادَیْنَاهُ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِیًّا ﴿۵۲﴾
ما او را از طرف راست (کوه) طور فرا خواندیم، و او را نزدیک ساختیم و با او سخن گفتیم. (۵۲)

 

وَوَهَبْنَا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِیًّا ﴿۵۳﴾
و ما از رحمت خود برادرش هارون را که پیامبر بود به او بخشیدیم. (۵۳)

 

وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکَانَ رَسُولًا نَبِیًّا ﴿۵۴﴾
در کتاب آسمانی خود از اسماعیل یاد کن که او در وعده‏ هایش صادق و رسول و پیامبر بزرگی بود. (۵۴)

 

وَکَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاهِ وَالزَّکَاهِ وَکَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا ﴿۵۵﴾
او همواره خانواده خود را به نماز و زکات دعوت می‏کرد و همواره مورد رضایت پروردگارش بود. (۵۵)

 

وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَبِیًّا ﴿۵۶﴾
و در این کتاب (نیز) از ادریس یاد کن، او بسیار راستگو و پیامبر بزرگی بود. (۵۶)

 

وَرَفَعْنَاهُ مَکَانًا عَلِیًّا ﴿۵۷﴾
و ما او را به مقام بلندی رساندیم. (۵۷)

 

أُولَئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ مِنْ ذُرِّیَّهِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِنْ ذُرِّیَّهِ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْرَائِیلَ وَمِمَّنْ هَدَیْنَا وَاجْتَبَیْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُکِیًّا ﴿۵۸﴾
آنها پیامبرانی بودند که خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود، از فرزندان آدم و از کسانی که با نوح بر کشتی سوار کردیم، و از دودمان آنها که هدایت کردیم و برگزیدیم، آنها کسانی بودند که وقتی آیات خداوند رحمان بر آنان خوانده می‏شد به خاک می‏افتادند و سجده می‏کردند، در حالی که گریان بودند. (۵۸)

 

فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاهَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا ﴿۵۹﴾
اما بعد از آنها فرزندان ناشایسته‏ ای روی کار آمدند که نماز را ضایع کردند و پیروی از شهوات نمودند و به زودی (مجازات) گمراهی خود را خواهند دید. (۵۹)

 

إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ وَلَا یُظْلَمُونَ شَیْئًا ﴿۶۰﴾
مگر آنها که توبه کنند، ایمان آورند، و عمل صالح انجام دهند، چنین کسانی داخل بهشت می‏شوند و کمترین ستمی به آنها نخواهد شد. (۶۰)

 

جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّهُ کَانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا ﴿۶۱﴾
باغهائی است جاودانی که خداوند رحمان، بندگانش را به آن وعده داده است، هر چند آن را ندیده‏ اند، وعده خدا حتما تحقق یافتنی است. (۶۱)

 

لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیهَا بُکْرَهً وَعَشِیًّا ﴿۶۲﴾
آنها هرگز در آنجا گفتار لغو و بیهودهای نمی‏شنوند و جز سلام در آنجا سخنی نیست و هر صبح و شام روزی آنها در بهشت مقرر است. (۶۲)

 

تِلْکَ الْجَنَّهُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ کَانَ تَقِیًّا ﴿۶۳﴾
این همان بهشتی است که ما به ارث به بندگان پرهیزگار میدهیم. (۶۳)

 

وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّکَ لَهُ مَا بَیْنَ أَیْدِینَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَیْنَ ذَلِکَ وَمَا کَانَ رَبُّکَ نَسِیًّا ﴿۶۴﴾
ما جز به فرمان پروردگار تو نازل نمی‏شویم آنچه پیش روی ما و پشت سر ما و ما بین این دو میباشد همه از آن او است و پروردگارت هرگز فراموش کار نبوده (و نیست). (۶۴)

 

رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیًّا ﴿۶۵﴾
همان پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان این دو قرار دارد، او را پرستش کن، و در راه عبادتش شکیبا باش، آیا مثل و مانندی برای او پیدا میکنی؟! (۶۵)

 

وَیَقُولُ الْإِنْسَانُ أَإِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَیًّا ﴿۶۶﴾
انسان می‏گوید: آیا پس از مردن در آینده زنده (از قبر) بیرون خواهم آمد. (۶۶)

 

أَوَلَا یَذْکُرُ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ یَکُ شَیْئًا ﴿۶۷﴾
آیا انسان به خاطر نمی‏آورد که ما او را پیش از این آفریدیم در حالی که چیزی نبود. (۶۷)

 

فَوَرَبِّکَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّیَاطِینَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِیًّا ﴿۶۸﴾
سوگند به پروردگارت که همه آنها را همراه با شیاطین محشور میکنیم، بعد همه را گرداگرد جهنم در حالی که به زانو در آمده‏ اند حاضر میسازیم! (۶۸)

 

ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ کُلِّ شِیعَهٍ أَیُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِیًّا ﴿۶۹﴾
سپس از هر گروه و جمعیتی کسانی را که از همه در برابر خداوند رحمان سرکشتر بوده‏ اند جدا میکنیم. (۶۹)

 

ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِینَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِیًّا ﴿۷۰﴾
بعد از آن ما به خوبی از کسانی که برای سوختن در آتش اولویت دارند آگاهیم (و آنها را پیش از دیگران مجازات خواهیم کرد). (۷۰)

 

وَإِنْ مِنْکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّکَ حَتْمًا مَقْضِیًّا ﴿۷۱﴾
و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم میشوید، این امری است حتمی و فرمانی است قطعی از پروردگارتان!! (۷۱)

 

ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیًّا ﴿۷۲﴾
سپس آنها را که تقوا پیشه کردند از آن رهائی میبخشیم، و ظالمان را در حالی که (از ضعف و ذلت) به زانو در آمده‏ اند در آن رها میکنیم. (۷۲)

 

وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَیُّ الْفَرِیقَیْنِ خَیْرٌ مَقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِیًّا ﴿۷۳﴾
و هنگامی که آیات روشن ما بر آنها خوانده می‏شود کافران به مؤ منان میگویند کدامیک از دو گروه (ما و شما) جایگاهش بهتر و جلسات انس و مشورتش زیباتر و بخشش او بیشتر است؟! (۷۳)

 

وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثًا وَرِئْیًا ﴿۷۴﴾
اقوام بسیاری را پیش از آنها نابود کردیم که هم مال و ثروتشان از اینها بهتر بود و هم ظاهرشان آراسته تر! (۷۴)

 

قُلْ مَنْ کَانَ فِی الضَّلَالَهِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَنُ مَدًّا حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا یُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا السَّاعَهَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَکَانًا وَأَضْعَفُ جُنْدًا ﴿۷۵﴾
بگو کسی که در گمراهی است خداوند به او مهلت می‏دهد تا زمانی که وعده الهی را با چشم خود ببینند: یا عذاب این دنیا یا عذاب آخرت. آنروز است که خواهند دانست چه کسی مکانش بدتر و چه کسی لشکرش ناتوان تر است؟! (۷۵)

 

وَیَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدًى وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ مَرَدًّا ﴿۷۶﴾
اما کسانی که در راه هدایت گام نهادند خداوند بر هدایتشان میافزاید، آثار و اعمال صالحی که (از انسان) باقی میماند در پیشگاه پروردگار تو ثوابش بیشتر و عاقبتش ارزشمندتر است. (۷۶)

 

أَفَرَأَیْتَ الَّذِی کَفَرَ بِآیَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَیَنَّ مَالًا وَوَلَدًا ﴿۷۷﴾
آیا ندیدی کسی را که آیات ما را انکار کرد و گفت اموال و فرزندان فراوانی نصیبم خواهد شد! (۷۷)

 

أَطَّلَعَ الْغَیْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا ﴿۷۸﴾
آیا او از اسرار غیب مطلع گشته، یا نزد خدا عهد و پیمانی گرفته است؟ (۷۸)

 

کَلَّا سَنَکْتُبُ مَا یَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدًّا ﴿۷۹﴾
هرگز چنین نیست ما به زودی آنچه را او می‏گوید مینویسیم، و عذاب را بر او مستمر خواهیم داشت! (۷۹)

 

وَنَرِثُهُ مَا یَقُولُ وَیَأْتِینَا فَرْدًا ﴿۸۰﴾
آنچه را او می‏گوید (از اموال و فرزندان) از او به ارث میبریم و تک و تنها نزد ما خواهد آمد. (۸۰)

 

وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَهً لِیَکُونُوا لَهُمْ عِزًّا ﴿۸۱﴾
آنها غیر از خدا معبودانی برای خود انتخاب کردند تا مایه عزتشان باشد (چه پندار خامی ؟). (۸۱)

 

کَلَّا سَیَکْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَیَکُونُونَ عَلَیْهِمْ ضِدًّا ﴿۸۲﴾
هرگز چنین نیست، به زودی معبودها منکر عبادت آنها خواهند شد، بلکه بر ضدشان قیام می‏کنند. (۸۲)

 

أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیَاطِینَ عَلَى الْکَافِرِینَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا ﴿۸۳﴾
آیا ندیدی که ما شیاطین را به سوی کافران فرستادیم تا آنها را شدیدا تحریک کنند. (۸۳)

 

فَلَا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا ﴿۸۴﴾
بنابراین در باره آنها عجله مکن ما آنها (و اعمالشان) را دقیقا شماره خواهیم کرد. (۸۴)

 

یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِینَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَفْدًا ﴿۸۵﴾
در آن روز که پرهیزگاران را به سوی خداوند رحمان (و پاداشهای او) راهنمائی میکنیم. (۸۵)

 

وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِینَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْدًا ﴿۸۶﴾
و مجرمان را (همچون شتران تشنهکامی که به سوی آبگاه میروند) به جهنم میرانیم. (۸۶)

 

لَا یَمْلِکُونَ الشَّفَاعَهَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا ﴿۸۷﴾
آنها هرگز مالک شفاعت نیستند مگر کسی که نزد خداوند رحمان عهد و پیمانی دارد. (۸۷)

 

وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا ﴿۸۸﴾
آنها گفتند خداوند رحمن فرزندی برای خود اختیار کرده! (۸۸)

 

لَقَدْ جِئْتُمْ شَیْئًا إِدًّا ﴿۸۹﴾
چه سخن زشت و زنندهای آوردید. (۸۹)

 

تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنْشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا ﴿۹۰﴾
نزدیک است آسمانها بخاطر این سخن از هم متلاشی گردد، و زمین شکافته شود و کوهها به شدت فرو ریزد! (۹۰)

 

أَنْ دَعَوْا لِلرَّحْمَنِ وَلَدًا ﴿۹۱﴾
از این رو که برای خداوند رحمن فرزندی ادعا کردند. (۹۱)

 

وَمَا یَنْبَغِی لِلرَّحْمَنِ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَدًا ﴿۹۲﴾
و هرگز سزاوار نیست که او فرزندی برگزیند. (۹۲)

 

إِنْ کُلُّ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِی الرَّحْمَنِ عَبْدًا ﴿۹۳﴾
تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند بنده اویند. (۹۳)

 

لَقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا ﴿۹۴﴾
همه آنها را احصا کرده و دقیقا شمرده است. (۹۴)

 

وَکُلُّهُمْ آتِیهِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ فَرْدًا ﴿۹۵﴾
و همگی روز رستاخیز تک و تنها نزد او حاضر میشوند. (۹۵)

 

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا ﴿۹۶﴾
کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده‏ اند خداوند رحمن محبت آنها را در دلها می‏افکند. (۹۶)

 

فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ وَتُنْذِرَ بِهِ قَوْمًا لُدًّا ﴿۹۷﴾
ما قرآن را بر زبان تو آسان ساختیم تا پرهیزکاران را بوسیله آن بشارت دهی و دشمنان سرسخت را انذار کنی. (۹۷)

 

وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِکْزًا ﴿۹۸﴾
چه بسیار اقوام (بیایمان و گنهکاری) را قبل از آنها هلاک کردیم آیا احدی از آنها را احساس میکنی یا کمترین صدائی از آنان می‏شنوی. (۹۸)

سوره ۲۰: طه – جزء ۱۶ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

طه ﴿۱﴾
طه. (۱)

 

مَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى ﴿۲﴾
ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی. (۲)

 

إِلَّا تَذْکِرَهً لِمَنْ یَخْشَى ﴿۳﴾
فقط آنرا برای یادآوری کسانی که (از خدا) میترسند نازل ساختیم. (۳)

 

تَنْزِیلًا مِمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى ﴿۴﴾
این قرآن از سوی کسی نازل شده که خالق زمین و آسمانهای بلند است. (۴)

 

الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى ﴿۵﴾
او خداوندی است رحمن که بر عرش مسلط است. (۵)

 

لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى ﴿۶﴾
از آن اوست آنچه در آسمانها و زمین و میان این دو و در اعماق زمین وجود دارد. (۶)

 

وَإِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى ﴿۷﴾
اگر سخن آشکارا بگوئی (یا مخفی کنی) او پنهانیها و حتی پنهانتر از آنرا نیز میداند! (۷)

 

اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى ﴿۸﴾
او خداوندی است که معبودی جز او نیست و برای او نامهای نیک است. (۸)

 

وَهَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى ﴿۹﴾
و آیا خبر موسی به تو رسیده است ؟ (۹)

 

إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى ﴿۱۰﴾
هنگامی که آتشی (از دور) مشاهده کرد و به خانواده خود گفت اندکی مکث کنید که من آتشی دیدم شاید شعله‏ ای از آن را برای شما بیاورم، یا به وسیله این آتش راه را پیدا کنم. (۱۰)

 

فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِیَ یَا مُوسَى ﴿۱۱﴾
هنگامی که نزد آتش آمد ندا داده شد که ای موسی! (۱۱)

 

إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿۱۲﴾
من پروردگار توام! کفشهایت را بیرون آر که تو در سرزمین مقدس ‍ طوی هستی. (۱۲)

 

وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى ﴿۱۳﴾
و من تو را (برای مقام رسالت) انتخاب کردم، اکنون به آنچه بر تو وحی می‏شود گوش فرا ده! (۱۳)

 

إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی ﴿۱۴﴾
من الله هستم، معبودی جز من نیست، مرا پرستش کن و نماز را برای یاد من به پادار. (۱۴)

 

إِنَّ السَّاعَهَ آتِیَهٌ أَکَادُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى ﴿۱۵﴾
رستاخیز بطور قطع خواهد آمد من می‏خواهم آن را پنهان کنم تا هر کس در برابر سعی و کوشش خود جزا ببیند. (۱۵)

 

فَلَا یَصُدَّنَّکَ عَنْهَا مَنْ لَا یُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى ﴿۱۶﴾
و هرگز نباید افرادی که ایمان به قیامت ندارند و از هوسهای خویش پیروی کردند تو را از آن باز دارند که هلاک خواهی شد. (۱۶)

 

وَمَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَى ﴿۱۷﴾
و چه چیز در دست راست توست ای موسی؟! (۱۷)

 

قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى ﴿۱۸﴾
گفت این عصای من است، بر آن تکیه می‏کنم، برگ درختان را با آن برای گوسفندانم فرو می‏ریزم، و نیازهای دیگری را نیز با آن برطرف می‏کنم. (۱۸)

 

قَالَ أَلْقِهَا یَا مُوسَى ﴿۱۹﴾
گفت ای موسی آنرا بیفکن! (۱۹)

 

فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّهٌ تَسْعَى ﴿۲۰﴾
(موسی) آنرا افکند، ناگهان مار عظیمی شد و شروع به حرکت کرد! (۲۰)

 

قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الْأُولَى ﴿۲۱﴾
فرمود آنرا بگیر و نترس ما آنرا به همان صورت اول باز می‏گردانیم. (۲۱)

 

وَاضْمُمْ یَدَکَ إِلَى جَنَاحِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ آیَهً أُخْرَى ﴿۲۲﴾
و دست خود را در گریبانت فرو بر، تا سفید و درخشنده بیعیب بیرون آید، و این معجزه دیگری است. (۲۲)

 

لِنُرِیَکَ مِنْ آیَاتِنَا الْکُبْرَى ﴿۲۳﴾
می خواهیم آیات بزرگ خود را به تو نشان دهیم. (۲۳)

 

اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿۲۴﴾
برو به سوی فرعون که او طغیان کرده است! (۲۴)

 

قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی ﴿۲۵﴾
عرض کرد پروردگارا سینه مرا گشاده دار. (۲۵)

 

وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی ﴿۲۶﴾
کار مرا بر من آسان گردان. (۲۶)

 

وَاحْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسَانِی ﴿۲۷﴾
و گره از زبانم بگشا. (۲۷)

 

یَفْقَهُوا قَوْلِی ﴿۲۸﴾
تا سخنان مرا بفهمند. (۲۸)

 

وَاجْعَلْ لِی وَزِیرًا مِنْ أَهْلِی ﴿۲۹﴾
وزیری از خاندانم برای من قرار بده. (۲۹)

 

هَارُونَ أَخِی ﴿۳۰﴾
برادرم هارون را. (۳۰)

 

اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی ﴿۳۱﴾
به وسیله او پشتم را محکم کن. (۳۱)

 

وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی ﴿۳۲﴾
و او را در کار من شریک گردان. (۳۲)

 

کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیرًا ﴿۳۳﴾
تا تو را بسیار تسبیح گوئیم. (۳۳)

 

وَنَذْکُرَکَ کَثِیرًا ﴿۳۴﴾
و تو را بسیار یاد کنیم. (۳۴)

 

إِنَّکَ کُنْتَ بِنَا بَصِیرًا ﴿۳۵﴾
چرا که تو همیشه از حال ما آگاه بودهای. (۳۵)

 

قَالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یَا مُوسَى ﴿۳۶﴾
فرمود آنچه را خواستهای به تو داده شد، ای موسی! (۳۶)

 

وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْکَ مَرَّهً أُخْرَى ﴿۳۷﴾
و ما بار دیگر نیز تو را مشمول نعمت خود ساختیم. (۳۷)

 

إِذْ أَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّکَ مَا یُوحَى ﴿۳۸﴾
آن زمان که به مادرت آنچه را لازم بود الهام کردیم. (۳۸)

 

أَنِ اقْذِفِیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِی وَعَدُوٌّ لَهُ وَأَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّهً مِنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَیْنِی ﴿۳۹﴾
که او را در صندوقی بیفکن، و آن صندوق را به دریا بینداز، تا دریا آنرا به ساحل بیفکند، و دشمن من و دشمن او آنرا بگیرد و من محبتی از خودم بر تو افکندم، تا در برابر دیدگان (علم) من پرورش یابی. (۳۹)

 

إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى مَنْ یَکْفُلُهُ فَرَجَعْنَاکَ إِلَى أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّیْنَاکَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاکَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ یَا مُوسَى ﴿۴۰﴾
در آن هنگام که خواهرت (در نزدیکی کاخ فرعون) راه میرفت و میگفت آیا خانوادهای را به شما نشان دهم که این نوزاد را کفالت می‏کند (و دایه خوبی برای اوست) و به دنبال آن ما تو را به مادرت بازگرداندیم تا چشمش به تو روشن شود، و غمگین نگردد، و تو کسی (از فرعونیان) را کشتی اما ما تو را از اندوه نجات دادیم، پس از آن سالیانی در میان مردم مدین توقف نمودی و تو را بارها آزمودیم سپس در زمان مقدر (برای فرمان رسالت) به اینجا آمدی. (۴۰)

 

وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی ﴿۴۱﴾
و من تو را برای خودم پرورش دادم! (۴۱)

 

اذْهَبْ أَنْتَ وَأَخُوکَ بِآیَاتِی وَلَا تَنِیَا فِی ذِکْرِی ﴿۴۲﴾
تو و برادرت با آیات من به سوی فرعون بروید، و در یاد من کوتاهی نکنید. (۴۲)

 

اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿۴۳﴾
به سوی فرعون بروید که طغیان کرده است. (۴۳)

 

فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَیِّنًا لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى ﴿۴۴﴾
اما به نرمی با او سخن بگوئید شاید متذکر شود یا از (خدا) بترسد. (۴۴)

 

قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَنْ یَفْرُطَ عَلَیْنَا أَوْ أَنْ یَطْغَى ﴿۴۵﴾
(موسی و هارون) گفتند: پروردگارا! از این می‏ترسیم که او بر ما پیشی بگیرد یا طغیان کند. (۴۵)

 

قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى ﴿۴۶﴾
فرمود نترسید، من با شما هستم (همه چیز را) می‏شنوم و می‏بینم! (۴۶)

 

فَأْتِیَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاکَ بِآیَهٍ مِنْ رَبِّکَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ﴿۴۷﴾
شما به سراغ او بروید و بگوئید: ما فرستاده‏ های پروردگار توئیم، بنی اسرائیل را با ما بفرست، و آنها را شکنجه و آزار مکن، ما آیت روشنی از سوی پروردگارت برای تو آورده‏ ایم و سلام و درود بر آن کس ‍ باد که از هدایت پیروی می‏کند. (۴۷)

 

إِنَّا قَدْ أُوحِیَ إِلَیْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿۴۸﴾
(به او بگوئید) به ما وحی شده که عذاب بر کسی است که (آیات الهی) را تکذیب کند و سرپیچی نماید. (۴۸)

 

قَالَ فَمَنْ رَبُّکُمَا یَا مُوسَى ﴿۴۹﴾
(فرعون) گفت پروردگار شما کیست، ای موسی؟! (۴۹)

 

قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى ﴿۵۰﴾
گفت: پروردگار ما کسی است که به هر موجودی آنچه را لازمه آفرینش او بود داده، سپس رهبریش کرده است. (۵۰)

 

قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَى ﴿۵۱﴾
گفت: پس تکلیف پیشینیان ما چه خواهد شد؟ (۵۱)

 

قَالَ عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّی فِی کِتَابٍ لَا یَضِلُّ رَبِّی وَلَا یَنْسَى ﴿۵۲﴾
گفت: آگاهی مربوط به آنها نزد پروردگار من در کتابی ثبت است پروردگار من هرگز گمراه نمی‏شود و فراموش نمی‏کند. (۵۲)

 

الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَکَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلًا وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْ نَبَاتٍ شَتَّى ﴿۵۳﴾
همان خداوندی که زمین را برای شما محل آسایش قرار داد، و راههائی در آن ایجاد کرد و از آسمان آبی فرستاد که به وسیله آن انواع گوناگون گیاهان مختلف را (از خاک تیره) برآوردیم. (۵۳)

 

کُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِأُولِی النُّهَى ﴿۵۴﴾
هم خودتان بخورید و هم چهارپایانتان را در آن به چرا برید که در این نشانه‏ های روشنی است برای صاحبان عقل. (۵۴)

 

مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَهً أُخْرَى ﴿۵۵﴾
ما شما را از آن (خاک) آفریدیم و در آن باز میگردانیم و از آن نیز بار دیگر شما را بیرون می‏آوریم. (۵۵)

 

وَلَقَدْ أَرَیْنَاهُ آیَاتِنَا کُلَّهَا فَکَذَّبَ وَأَبَى ﴿۵۶﴾
ما همه آیات خود را به او نشان دادیم اما او تکذیب کرد و سر باز زد! (۵۶)

 

قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِکَ یَا مُوسَى ﴿۵۷﴾
گفت: ای موسی! آیا آمده‏ ای که ما را از سرزمینمان با این سحرت بیرون کنی؟! (۵۷)

 

فَلَنَأْتِیَنَّکَ بِسِحْرٍ مِثْلِهِ فَاجْعَلْ بَیْنَنَا وَبَیْنَکَ مَوْعِدًا لَا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلَا أَنْتَ مَکَانًا سُوًى ﴿۵۸﴾
ما هم قطعا سحری همانند آن برای تو خواهیم آورد، هم اکنون (تاریخش را تعیین کن و) میعادی میان ما و خودت قرار ده که نه ما و نه تو از آن تخلف نکنیم، آنهم در مکانی که نسبت به همه یکسان باشد! (۵۸)

 

قَالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزِّینَهِ وَأَنْ یُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى ﴿۵۹﴾
گفت میعاد ما و شما روز زینت (روز عید) است، مشروط بر اینکه همه مردم هنگامی که روز بالا می‏آید جمع شوند. (۵۹)

 

فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ کَیْدَهُ ثُمَّ أَتَى ﴿۶۰﴾
فرعون آن مجلس را ترک گفت، و تمام مکر و فریب خود را جمع کرد، و سپس همه را (در روز موعود) آورد. (۶۰)

 

قَالَ لَهُمْ مُوسَى وَیْلَکُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ کَذِبًا فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى ﴿۶۱﴾
موسی به آنها گفت: وای بر شما دروغ بر خدا نبندید که شما را با عذاب خود نابود می‏سازد، و نومیدی و (شکست) از آن کسی است که دروغ (بر خدا) ببندد. (۶۱)

 

فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى ﴿۶۲﴾
آنها در میان خود در ادامه راهشان به نزاع برخاستند و مخفیانه و درگوشی با هم سخن گفتند. (۶۲)

 

قَالُوا إِنْ هَذَانِ لَسَاحِرَانِ یُرِیدَانِ أَنْ یُخْرِجَاکُمْ مِنْ أَرْضِکُمْ بِسِحْرِهِمَا وَیَذْهَبَا بِطَرِیقَتِکُمُ الْمُثْلَى ﴿۶۳﴾
گفتند: این دو مسلما ساحرند، می‏خواهند شما را با سحرشان از سرزمینتان بیرون کنند، و آئین عالی شما را از بین ببرند! (۶۳)

 

فَأَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَقَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى ﴿۶۴﴾
اکنون که چنین است تمام نیرو و نقشه خود را جمع کنید و در یک صف (به میدان مبارزه) بیائید، و رستگاری امروز از آن کسی است که برتری خودش را اثبات کند! (۶۴)

 

قَالُوا یَا مُوسَى إِمَّا أَنْ تُلْقِیَ وَإِمَّا أَنْ نَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى ﴿۶۵﴾
(ساحران) گفتند ای موسی آیا تو اول (عصای خود را) می‏افکنی یا ما اول بیفکنیم؟! (۶۵)

 

قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى ﴿۶۶﴾
گفت: شما اول بیفکنید، در این هنگام طنابها و عصاهایشان بخاطر سحر آنها چنان به نظر می‏رسید که حرکت می‏کنند! (۶۶)

 

فَأَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَهً مُوسَى ﴿۶۷﴾
در این هنگام موسی ترس خفیفی در دل احساس کرد. (۶۷)

 

قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّکَ أَنْتَ الْأَعْلَى ﴿۶۸﴾
گفتیم: نترس تو مسلما (پیروز و) برتری! (۶۸)

 

وَأَلْقِ مَا فِی یَمِینِکَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا کَیْدُ سَاحِرٍ وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَى ﴿۶۹﴾
و چیزی را که در دست راست داری بیفکن، تمام آنچه را آنها ساخته‏ اند می‏بلعد، چرا که آن تنها مکر ساحر است، و ساحر هر کجا برود رستگار نخواهد شد. (۶۹)

 

فَأُلْقِیَ السَّحَرَهُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَى ﴿۷۰﴾
(موسی عصای خود را افکند، و آنچه را که آنها ساخته بودند بلعید) ساحران همگی به سجده افتادند و گفتند: ما به پروردگار موسی و هارون ایمان آوردیم!! (۷۰)

 

قَالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمْ فِی جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَیُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَأَبْقَى ﴿۷۱﴾
(فرعون) گفت آیا پیش از آنکه به شما اذن دهم به او ایمان آوردید؟! مسلما او بزرگ شماست که سحر به شما آموخته، بیقین دست و پاهای شما را بطور مختلف قطع می‏کنم و بر فراز شاخه‏ های نخل به دار می‏آویزم، و خواهید دانست کدامیک از ما مجازاتش دردناکتر و پایدارتر است! (۷۱)

 

قَالُوا لَنْ نُؤْثِرَکَ عَلَى مَا جَاءَنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالَّذِی فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِی هَذِهِ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا ﴿۷۲﴾
گفتند به خدائی که ما را آفریده ما تو را هرگز بر دلائل روشنی که به ما رسیده مقدم نخواهیم داشت، هر حکمی میخواهی بکن که تنها میتوانی در این زندگی دنیا داوری کنی. (۷۲)

 

إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِیَغْفِرَ لَنَا خَطَایَانَا وَمَا أَکْرَهْتَنَا عَلَیْهِ مِنَ السِّحْرِ وَاللَّهُ خَیْرٌ وَأَبْقَى ﴿۷۳﴾
ما به پروردگارمان ایمان آوردیم تا گناهان ما و آنچه را از سحر بر ما تحمیل کردی ببخشد، و خدا بهتر و باقیتر است. (۷۳)

 

إِنَّهُ مَنْ یَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحْیَى ﴿۷۴﴾
هر کس مجرم در محضر پروردگارش حاضر شود آتش دوزخ برای اوست، که نه در آن میمیرد و نه زنده می‏شود! (۷۴)

 

وَمَنْ یَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِکَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى ﴿۷۵﴾
و هر کس مؤ من باشد و عمل صالح انجام داده باشد در محضر او حاضر شود درجات عالی برای اوست. (۷۵)

 

جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ جَزَاءُ مَنْ تَزَکَّى ﴿۷۶﴾
باغهای جاویدان بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است همیشه در آن خواهند بود و اینست پاداش کسی که خود را پاک کند! (۷۶)

 

وَلَقَدْ أَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیقًا فِی الْبَحْرِ یَبَسًا لَا تَخَافُ دَرَکًا وَلَا تَخْشَى ﴿۷۷﴾
ما به موسی وحی فرستادیم که بندگانم را شبانه (از مصر) با خود ببر، و برای آنها راهی خشک در دریا بگشا که نه از تعقیب (فرعونیان) خواهی ترسید، و نه از غرق شدن در دریا! (۷۷)

 

فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِیَهُمْ مِنَ الْیَمِّ مَا غَشِیَهُمْ ﴿۷۸﴾
(به این ترتیب) فرعون با لشگریانش آنها را دنبال کردند، و دریا آنان را (در میان امواج خروشان خود) بطور کامل پوشانید! (۷۸)

 

وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَى ﴿۷۹﴾
و فرعون قوم خود را گمراه ساخت، و هرگز هدایت نکرد! (۷۹)

 

یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ قَدْ أَنْجَیْنَاکُمْ مِنْ عَدُوِّکُمْ وَوَاعَدْنَاکُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَیْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى ﴿۸۰﴾
ای بنی اسرائیل ما شما را از (چنگال) دشمنتان نجات دادیم، و در طرف راست کوه طور با شما وعده گذاردیم، و من و سلوی بر شما نازل کردیم. (۸۰)

 

کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبِی وَمَنْ یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی فَقَدْ هَوَى ﴿۸۱﴾
بخورید از روزیهای پاکیزهای که به شما دادیم، ولی در آن طغیان نکنید که غضب من بر شما وارد خواهد شد، و هر کس غضبم بر او وارد شود سقوط می‏کند. (۸۱)

 

وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى ﴿۸۲﴾
من کسانی را که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند و سپس هدایت شوند می‏آمرزم. (۸۲)

 

وَمَا أَعْجَلَکَ عَنْ قَوْمِکَ یَا مُوسَى ﴿۸۳﴾
ای موسی چه چیز سبب شد که از قومت پیشی گیری و (برای آمدن به کوه طور) عجله کنی؟! (۸۳)

 

قَالَ هُمْ أُولَاءِ عَلَى أَثَرِی وَعَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضَى ﴿۸۴﴾
عرض کرد: پروردگارا! آنها به دنبال منند، و من عجله کردم به سوی تو تا از من راضی شوی. (۸۴)

 

قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِنْ بَعْدِکَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ ﴿۸۵﴾
فرمود ما قوم تو را بعد از تو به آزمایش گذاردیم، و سامری آنها را گمراه کرد! (۸۵)

 

فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ یَا قَوْمِ أَلَمْ یَعِدْکُمْ رَبُّکُمْ وَعْدًا حَسَنًا أَفَطَالَ عَلَیْکُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ یَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّکُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِی ﴿۸۶﴾
موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت و گفت: مگر پروردگار شما وعده نیکوئی به شما نداد؟ آیا مدت جدائی من از شما بطول انجامیده ؟ یا میخواستید غضب پروردگارتان بر شما نازل شود که با وعده من مخالفت کردید؟! (۸۶)

 

قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَکَ بِمَلْکِنَا وَلَکِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِنْ زِینَهِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَکَذَلِکَ أَلْقَى السَّامِرِیُّ ﴿۸۷﴾
گفتند: ما به میل و اراده خود از وعده تو تخلف نکردیم، ولی ما مقداری از زینت آلات قوم را که با خود داشتیم افکندیم، و سامری اینچنین القا کرد. (۸۷)

 

فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُکُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِیَ ﴿۸۸﴾
و برای آنها مجسمهای از گوساله که صدائی همچون صدای گوساله داشت خارج ساخت، و گفتند این خدای شما و خدای موسی است! و او فراموش کرد (پیمانی را که با خدا بسته بود). (۸۸)

 

أَفَلَا یَرَوْنَ أَلَّا یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلًا وَلَا یَمْلِکُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا ﴿۸۹﴾
آیا آنها نمی‏بینند که (این گوساله) پاسخ آنها را نمی‏دهد؟ و مالک هیچگونه نفع و ضرری از آنها نیست؟! (۸۹)

 

وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِنْ قَبْلُ یَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهِ وَإِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِی وَأَطِیعُوا أَمْرِی ﴿۹۰﴾
و هارون قبل از آن به آنها گفته بود که ای قوم! شما به این وسیله مورد آزمایش قرار گرفتید، پروردگار شما خداوند رحمان است، از من پیروی کنید و اطاعت فرمان من نمائید. (۹۰)

 

قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَیْهِ عَاکِفِینَ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَیْنَا مُوسَى ﴿۹۱﴾
ولی آنها گفتند ما همچنان بر گرد آن میگردیم (و به پرستش ‍ گوساله ادامه میدهیم) تا موسی به سوی ما بازگردد! (۹۱)

 

قَالَ یَا هَارُونُ مَا مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّوا ﴿۹۲﴾
گفت: ای هارون! چرا هنگامی که دیدی آنها گمراه شدند. (۹۲)

 

أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَیْتَ أَمْرِی ﴿۹۳﴾
از من پیروی نکردی؟! آیا فرمان مرا عصیان نمودی؟! (۹۳)

 

قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی ﴿۹۴﴾
گفت: ای فرزند مادرم! ریش و سر مرا مگیر!، من ترسیدم بگوئی تو میان بنی – اسرائیل تفرقه انداختی و سفارش مرا به کار نبستی. (۹۴)

 

قَالَ فَمَا خَطْبُکَ یَا سَامِرِیُّ ﴿۹۵﴾
(موسی رو به سامری کرد و) گفت، تو چرا این کار کردی، ای سامری؟! (۹۵)

 

قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ یَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَهً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَکَذَلِکَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی ﴿۹۶﴾
گفت: من چیزی دیدم که آنها ندیدند، من قسمتی از آثار رسول (و فرستاده خدا) را گرفتم، سپس آنرا افکندم، و این چنین نفس من مطلب را در نظرم جلوه داد! (۹۶)

 

قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَکَ فِی الْحَیَاهِ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَکَ مَوْعِدًا لَنْ تُخْلَفَهُ وَانْظُرْ إِلَى إِلَهِکَ الَّذِی ظَلْتَ عَلَیْهِ عَاکِفًا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِی الْیَمِّ نَسْفًا ﴿۹۷﴾
(موسی) گفت: برو که بهره تو در زندگی دنیا این است که (هر کس ‍ با تو نزدیک شود) خواهی گفت با من تماس نگیر! و تو میعادی (از عذاب خدا) داری که هرگز از آن تخلف نخواهی کرد، (اکنون) بنگر به معبودت که پیوسته آن را پرستش می‏کردی و ببین ما آنرا نخست می‏سوزانیم، سپس ذرات آن را به دریا می‏پاشیم! (۹۷)

 

إِنَّمَا إِلَهُکُمُ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا ﴿۹۸﴾
معبود شما تنها خداوندی است که جز او معبودی نمی‏باشد، و علم او همه چیز را فرا گرفته. (۹۸)

 

کَذَلِکَ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبَاءِ مَا قَدْ سَبَقَ وَقَدْ آتَیْنَاکَ مِنْ لَدُنَّا ذِکْرًا ﴿۹۹﴾
اینچنین اخبار گذشته را برای تو بازگو می‏کنیم، و ما از ناحیه خود ذکر (و قرآنی) به تو دادیم. (۹۹)

 

مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ یَحْمِلُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وِزْرًا ﴿۱۰۰﴾
هر کس از آن روی گردان شود روز قیامت بار سنگینی (از گناه و مسئولیت) بر دوش خواهد داشت! (۱۰۰)

 

خَالِدِینَ فِیهِ وَسَاءَ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ حِمْلًا ﴿۱۰۱﴾
جاودانه در آن خواهند ماند، و بد باری است برای آنها در روز قیامت! (۱۰۱)

 

یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ زُرْقًا ﴿۱۰۲﴾
همان روز که در صور دمیده می‏شود و مجرمان را با بدنهای کبود در آن روز جمع می‏کنیم. (۱۰۲)

 

یَتَخَافَتُونَ بَیْنَهُمْ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا ﴿۱۰۳﴾
آنها در میان خود آهسته گفتگو می‏کنند (بعضی می‏گویند) شما تنها ده (شبانه روز در عالم برزخ) (۱۰۳)

 

نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَقُولُونَ إِذْ یَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِیقَهً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا یَوْمًا ﴿۱۰۴﴾
ما به آنچه آنها می‏گویند آگاه تریم، هنگامی که آن کس که از همه آنها روشی بهتر دارد می‏گوید شما تنها یک روز درنگ کردید! (۱۰۴)

 

وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ یَنْسِفُهَا رَبِّی نَسْفًا ﴿۱۰۵﴾
و از تو در باره کوهها سؤ ال می‏کنند، بگو: پروردگارم آنها را (متلاشی کرد). (۱۰۵)

 

فَیَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا ﴿۱۰۶﴾
سپس زمین را صاف و هموار و بیآب و گیاه رها می‏سازد! (۱۰۶)

 

لَا تَرَى فِیهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتًا ﴿۱۰۷﴾
به گونه‏ ای که در آن هیچ پستی و بلندی نمی‏بینی! (۱۰۷)

 

یَوْمَئِذٍ یَتَّبِعُونَ الدَّاعِیَ لَا عِوَجَ لَهُ وَخَشَعَتِ الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا ﴿۱۰۸﴾
در آن روز همگی از دعوت کننده الهی پیروی کرده (و دعوت او را به حیات مجدد لبیک می‏گویند) و همه صداها در برابر (عظمت) خداوند رحمان خاضع می‏گردد، و جز صدای آهسته چیزی نمی‏شنوی! (۱۰۸)

 

یَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَهُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِیَ لَهُ قَوْلًا ﴿۱۰۹﴾
در آن روز شفاعت (هیچکس) سودی نمی‏بخشد، جز کسی که خداوند رحمان به او اجازه داده و از گفتار او راضی است. (۱۰۹)

 

یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْمًا ﴿۱۱۰﴾
آنچه را آنها (مجرمان) در پیش دارند و آنچه را (در دنیا) پشت سر گذاشتند می‏داند، ولی آنها احاطه به (علم) او ندارند. (۱۱۰)

 

وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا ﴿۱۱۱﴾
و همه چهره‏ ها (در آن روز) در برابر خداوند حی قیوم خاضع می‏شود، و مایوس (و زیانکار) کسانی که بار ظلم بر دوش کشیدند! (۱۱۱)

 

وَمَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا یَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا ﴿۱۱۲﴾
(اما) آن کس که اعمال صالحی انجام دهد در حالی که مؤ من باشد نه از ظلمی می‏ترسد، و نه از نقصان حقش. (۱۱۲)

 

وَکَذَلِکَ أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا وَصَرَّفْنَا فِیهِ مِنَ الْوَعِیدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ أَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْرًا ﴿۱۱۳﴾
و اینگونه آنرا قرآنی عربی (فصیح و گویا) نازل کردیم، و انواع وعیدها (و انذار) را در آن بازگو نمودیم، شاید آنها تقوا پیشه کنند، یا برای آنان تذکری ایجاد نماید! (۱۱۳)

 

فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضَى إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَقُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْمًا ﴿۱۱۴﴾
پس بلند مرتبه است خداوندی که سلطان حق است، و نسبت به قرآن عجله مکن پیش از آن که وحی آن بر تو تمام شود، و بگو پروردگارا علم مرا افزون کن! (۱۱۴)

 

وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ﴿۱۱۵﴾
ما از آدم از قبل پیمان گرفته بودیم، اما او فراموش کرد، عزم استواری برای او نیافتیم! (۱۱۵)

 

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى ﴿۱۱۶﴾
آن هنگام که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده کنید، همگی سجده کردند جز ابلیس که سر باز زد (و سجده نکرد). (۱۱۶)

 

فَقُلْنَا یَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَکَ وَلِزَوْجِکَ فَلَا یُخْرِجَنَّکُمَا مِنَ الْجَنَّهِ فَتَشْقَى ﴿۱۱۷﴾
گفتیم: ای آدم این دشمن تو و همسر تو است، مبادا شما را از بهشت بیرون کند که به زحمت و رنج خواهی افتاد. (۱۱۷)

 

إِنَّ لَکَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَى ﴿۱۱۸﴾
(اما تو در بهشت راحت هستی) در آن گرسنه نمی‏شوی، و برهنه نخواهی شد. (۱۱۸)

 

وَأَنَّکَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَى ﴿۱۱۹﴾
و در آن تشنه نمی‏شوی و حرارت آفتاب آزارت نمی‏دهد! (۱۱۹)

 

فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَى شَجَرَهِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَا یَبْلَى ﴿۱۲۰﴾
ولی شیطان او را وسوسه کرد و گفت ای آدم! آیا می‏خواهی تو را به درخت عمر جاویدان و ملک فناناپذیر راهنمائی کنم؟! (۱۲۰)

 

فَأَکَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّهِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى ﴿۱۲۱﴾
سرانجام هر دو از آن خوردند (و لباس بهشتیشان فرو ریخت) و عورتشان آشکار گشت و از برگهای (درختان) بهشتی برای پوشاندن خود جامه دوختند، (بالاخره) آدم نافرمانی پروردگارش را کرد و از پاداش او محروم شد! (۱۲۱)

 

ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَیْهِ وَهَدَى ﴿۱۲۲﴾
سپس پروردگارش او را برگزید و توبه‏ اش را پذیرفت، و هدایتش ‍ کرد. (۱۲۲)

 

قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعًا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقَى ﴿۱۲۳﴾
(خداوند) فرمود: هر دو (همچنین شیطان) از آن (بهشت) فرود آئید، در حالی که دشمن یکدیگر خواهید بود، ولی هر گاه هدایت من به سراغ شما آید هر کس از هدایت من پیروی کند نه گمراه می‏شود، و نه در رنج خواهد بود. (۱۲۳)

 

وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَى ﴿۱۲۴﴾
و هر کس از یاد من رویگردان شود زندگی تنگ (و سختی) خواهد داشت، و روز قیامت او را نابینا محشور میکنیم. (۱۲۴)

 

قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَى وَقَدْ کُنْتُ بَصِیرًا ﴿۱۲۵﴾
می گوید: پروردگارا! چرامرا نابینا محشور کردی ؟ من که بینا بودم! (۱۲۵)

 

قَالَ کَذَلِکَ أَتَتْکَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَکَذَلِکَ الْیَوْمَ تُنْسَى ﴿۱۲۶﴾
میفرماید: این بخاطر آن است که آیات من به تو رسید و آنها را فراموش کردی. امروز نیز تو فراموش خواهی شد! (۱۲۶)

 

وَکَذَلِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ یُؤْمِنْ بِآیَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَهِ أَشَدُّ وَأَبْقَى ﴿۱۲۷﴾
و اینگونه جزا میدهیم کسی را که اسراف کند و ایمان به آیات پروردگارش نیاورد و عذاب آخرت شدیدتر و پایدارتر است! (۱۲۷)

 

أَفَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ یَمْشُونَ فِی مَسَاکِنِهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِأُولِی النُّهَى ﴿۱۲۸﴾
آیا برای هدایت آنها کافی نیست که بسیاری از پیشینیان را (که طغیان و فساد کردند) هلاک کردیم و اینها در مساکن (ویران شده) آنان رفت و آمد دارند در اینها دلائل روشنی است برای صاحبان عقل. (۱۲۸)

 

وَلَوْلَا کَلِمَهٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَکَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى ﴿۱۲۹﴾
و اگر سنت و تقدیر پروردگارت و ملاحظه زمان مقرر نبود عذاب الهی به زودی دامان آنها را میگرفت. (۱۲۹)

 

فَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَى ﴿۱۳۰﴾
بنابراین در برابر آنچه آنها می‏گویند صبر کن و قبل از طلوع آفتاب و پیش از غروب آن و همچنین در اثناء شب و اطراف روز تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور تا خشنود شوی. (۱۳۰)

 

وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَهَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَى ﴿۱۳۱﴾
و هرگز چشم خود را به نعمتهای مادی که به گروههائی از آنها دادهایم میفکن که اینها شکوفه‏ های زندگی دنیاست و برای آنست که آنان را با آن بیازمائیم و روزی پروردگارت بهتر و پاید (۱۳۱)

 

وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاهِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَهُ لِلتَّقْوَى ﴿۱۳۲﴾
و خانواده خود را به نماز دستور ده و بر انجام آن شکیبا باش ما از تو روزی نمی‏خواهیم بلکه ما به تو روزی میدهیم و عاقبت نیک برای تقوا است. (۱۳۲)

 

وَقَالُوا لَوْلَا یَأْتِینَا بِآیَهٍ مِنْ رَبِّهِ أَوَلَمْ تَأْتِهِمْ بَیِّنَهُ مَا فِی الصُّحُفِ الْأُولَى ﴿۱۳۳﴾
و آنها گفتند چرا (پیامبر) معجزه و نشانهای از سوی پروردگارش ‍ برای ما نمی‏آورد بگو آیا خبرهای روشن اقوام پیشین که در کتب آسمانی نخستین بوده است برای آنها نیامد. (۱۳۳)

 

وَلَوْ أَنَّا أَهْلَکْنَاهُمْ بِعَذَابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَیْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیَاتِکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزَى ﴿۱۳۴﴾
و اگر ما آنها را قبل از آن (قبل از نزول قرآن) با عذابی هلاک میکردیم (در قیامت) میگفتند پروردگارا چرا برای ما پیامبری نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم پیش از آنکه ذلیل و رسوا شویم. (۱۳۴)

 

قُلْ کُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ وَمَنِ اهْتَدَى ﴿۱۳۵﴾
بگو همه (ما و شما) در انتظاریم (ما در انتظار وعده پیروزی بر شما هستیم و شما در انتظار شکست ما) حال چنین است انتظار بکشید اما به زودی میدانید چه کسی از اصحاب صراط مستقیم است و چه کسی هدایت یافته است. (۱۳۵)

سوره ۲۱: الأنبیاء – جزء ۱۷ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَهٍ مُعْرِضُونَ ﴿۱﴾
حساب مردم به آنها نزدیک شده اما آنها در غفلتند و رویگردانند! (۱)

 

مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ ذِکْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ یَلْعَبُونَ ﴿۲﴾
هر یادآوری تازهای از طرف پروردگارشان برای آنها بیاید با لعب و شوخی به آن گوش فرا میدهند. (۲)

 

لَاهِیَهً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِینَ ظَلَمُوا هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ ﴿۳﴾
در حالی که قلوبشان در لهو و بیخبری فرو رفته است، و این ستمگران پنهانی نجوی میکنند (و می‏گویند) آیا جز اینست که این یک بشری همچون شماست ؟ آیا شما به سراغ سحر میروید با اینکه می‏بینید؟! (۳)

 

قَالَ رَبِّی یَعْلَمُ الْقَوْلَ فِی السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿۴﴾
(اما پیامبر) گفت پروردگار من همه سخنان را چه در آسمان باشد و چه در زمین میداند و او شنوا و داناست. (۴)

 

بَلْ قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْیَأْتِنَا بِآیَهٍ کَمَا أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ ﴿۵﴾
آنها گفتند (آنچه را محمد آورده وحی نیست) بلکه خوابهای آشفته است، اصلا او به دروغ آنرا به خدا بسته، نه او یک شاعر است! (اگر راست می‏گوید) باید معجزهای برای ما بیاورد، همانگونه که پیامبران پیشین با معجزات فرستاده شدند. (۵)

 

مَا آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْیَهٍ أَهْلَکْنَاهَا أَفَهُمْ یُؤْمِنُونَ ﴿۶﴾
تمام آبادیهائی را که پیش از اینها هلاک کردیم (تقاضای معجزات گوناگون کردند و پیشنهادشان عملی شد، ولی) هرگز ایمان نیاوردند، آیا اینها ایمان می‏آورند؟! (۶)

 

وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۷﴾
ما پیش از تو جز مردانی که به آنها وحی میکردیم نفرستادیم (همه انسان بودند و از جنس بشر) اگر نمی‏دانید از اهل اطلاع بپرسید. (۷)

 

وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَدًا لَا یَأْکُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا کَانُوا خَالِدِینَ ﴿۸﴾
ما آنها را پیکرهائی که غذا نخوردند قرار نداریم، آنها عمر جاویدان هم نداشتند. (۸)

 

ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَیْنَاهُمْ وَمَنْ نَشَاءُ وَأَهْلَکْنَا الْمُسْرِفِینَ ﴿۹﴾
سپس وعدهای را که به آنها داده بودیم وفا کردیم، آنها و هر کس را میخواستیم (از چنگال دشمنانشان) نجات دادیم، و مسرفان را هلاک نمودیم. (۹)

 

لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ کِتَابًا فِیهِ ذِکْرُکُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۱۰﴾
ما بر شما کتابی نازل کردیم که وسیله تذکر (و بیداری) شما در آنست، آیا اندیشه نمی‏کنید؟ (۱۰)

 

وَکَمْ قَصَمْنَا مِنْ قَرْیَهٍ کَانَتْ ظَالِمَهً وَأَنْشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِینَ ﴿۱۱﴾
چه بسیار مناطق آباد ستمگری را که ما درهم شکستیم و بعد از آنها قوم دیگری روی کار آوردیم. (۱۱)

 

فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُمْ مِنْهَا یَرْکُضُونَ ﴿۱۲﴾
آنها هنگامی که احساس عذاب ما را کردند ناگهان پا به فرار گذاشتند! (۱۲)

 

لَا تَرْکُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِیهِ وَمَسَاکِنِکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْأَلُونَ ﴿۱۳﴾
فرار نکنید و بازگردید به زندگی پرناز و نعمتتان، و به مسکنهای پر زرق و برقتان! تا سائلان بیایند و از شما تقاضا کنند (شما هم آنها را محروم بازگردانید)! (۱۳)

 

قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿۱۴﴾
گفتند: ای وای بر ما که ظالم و ستمگر بودیم. (۱۴)

 

فَمَا زَالَتْ تِلْکَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِیدًا خَامِدِینَ ﴿۱۵﴾
و همچنان این سخن را تکرار می‏کردند تا ریشه آنها را قطع کردیم و آنها را خاموش ساختیم! (۱۵)

 

وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا لَاعِبِینَ ﴿۱۶﴾
ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنهاست برای بازی نیافریدیم. (۱۶)

 

لَوْ أَرَدْنَا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْوًا لَاتَّخَذْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ کُنَّا فَاعِلِینَ ﴿۱۷﴾
به فرض محال اگر می‏خواستیم سرگرمی انتخاب کنیم چیزی متناسب خود انتخاب می‏کردیم. (۱۷)

 

بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَکُمُ الْوَیْلُ مِمَّا تَصِفُونَ ﴿۱۸﴾
بلکه ما حق را بر سر باطل می‏کوبیم تا آنرا هلاک سازد، و به این ترتیب باطل محو و نابود می‏شود، اما وای بر شما از توصیفی که می‏کنید. (۱۸)

 

وَلَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لَا یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا یَسْتَحْسِرُونَ ﴿۱۹﴾
برای اوست آنچه در آسمانها و زمین است، و آنها که نزد او هستند هیچگاه از عبادتش استکبار نمی‏کنند و هرگز خسته نمی‏شوند. (۱۹)

 

یُسَبِّحُونَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ لَا یَفْتُرُونَ ﴿۲۰﴾
شب و روز تسبیح می‏گویند و ضعف و سستی به خود راه نمی‏دهند. (۲۰)

 

أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَهً مِنَ الْأَرْضِ هُمْ یُنْشِرُونَ ﴿۲۱﴾
آیا آنها خدایانی از زمین برگزیدند که خلق می‏کنند و منتشر می‏سازند؟ (۲۱)

 

لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿۲۲﴾
اگر در آسمان و زمین خدایانی جز الله بود فاسد می‏شدند (و نظام جهان برهم می‏خورد) منزه است خداوند پروردگار عرش از توصیفی که آنها می‏کنند. (۲۲)

 

لَا یُسْأَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَهُمْ یُسْأَلُونَ ﴿۲۳﴾
هیچکس بر کار او نمی‏تواند خرده بگیرد، ولی در کارهای آنها جای سؤ ال و ایراد است. (۲۳)

 

أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَهً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ هَذَا ذِکْرُ مَنْ مَعِیَ وَذِکْرُ مَنْ قَبْلِی بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ ﴿۲۴﴾
آیا آنها جز خدا معبودانی برگزیدند؟ بگو دلیلتانرا بیاورید این سخن من و سخن (پیامبرانی است) که پیش از من بودند، اما اکثر آنها حق را نمی‏دانند و به این دلیل از آن رویگردانند. (۲۴)

 

وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ﴿۲۵﴾
ما پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر اینکه به او وحی کردیم که معبودی جز من نیست بنابراین تنها مرا پرستش کنید. (۲۵)

 

وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُکْرَمُونَ ﴿۲۶﴾
آنها گفتند خداوند رحمان فرزندی برای خود برگزیده! منزه است (از این عیب و نقص) اینها (فرشتگان) بندگان شایسته او هستند. (۲۶)

 

لَا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ ﴿۲۷﴾
که هرگز در سخن بر او پیشی نمی‏گیرند، و به فرمان او عمل می‏کنند. (۲۷)

 

یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ ﴿۲۸﴾
او همه اعمال امروز و آینده آنها را می‏داند، و هم گذشته آنها را، و آنها جز برای کسی که خدا از او خشنود است (و اجازه شفاعتش را داده) شفاعت نمی‏کنند و از ترس او بیمناکند. (۲۸)

 

وَمَنْ یَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّی إِلَهٌ مِنْ دُونِهِ فَذَلِکَ نَجْزِیهِ جَهَنَّمَ کَذَلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ ﴿۲۹﴾
و هر کس از آنها بگوید من معبود دیگری جز خدا هستم کیفر او را جهنم می‏دهیم، و اینگونه ستمگران را کیفر خواهیم داد. (۲۹)

 

أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ ﴿۳۰﴾
آیا کافران ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند و ما آنها را از یکدیگر باز کردیم ؟، و هر چیز زنده‏ ای را از آب قرار دادیم، آیا ایمان نمی‏آورند! (۳۰)

 

وَجَعَلْنَا فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِیهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ ﴿۳۱﴾
و در زمین کوه‏ های ثابت و پابرجائی قرار دادیم تا آنها در آرامش ‍ باشند، و در آن درهها و راههائی قرار دادیم تا هدایت شوند. (۳۱)

 

وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آیَاتِهَا مُعْرِضُونَ ﴿۳۲﴾
و آسمان را سقف محفوظی قرار دادیم، ولی آنها از آیات آن رویگردانند. (۳۲)

 

وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ ﴿۳۳﴾
او کسی است که شب و روز و خورشید و ماه را آفرید که هر یک از آنها در مداری در حرکتند. (۳۳)

 

وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِکَ الْخُلْدَ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ ﴿۳۴﴾
ما برای هیچ انسانی قبل از تو زندگی جاویدان قرار ندادیم (وانگهی آیا آنها که انتظار مرگ تو را می‏کشند) اگر تو بمیری آنها زندگی جاویدان دارند؟! (۳۴)

 

کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَهً وَإِلَیْنَا تُرْجَعُونَ ﴿۳۵﴾
هر انسانی طعم مرگ را می‏چشد، و ما شما را با بدیها و نیکیها آزمایش می‏کنیم، و سرانجام به سوی ما باز می‏گردید. (۳۵)

 

وَإِذَا رَآکَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ یَتَّخِذُونَکَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِی یَذْکُرُ آلِهَتَکُمْ وَهُمْ بِذِکْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ کَافِرُونَ ﴿۳۶﴾
هنگامی که کافران تو را می‏بینند کاری جز استهزا کردن ندارند (و می‏گویند) آیا این همان کسی است که سخن از خدایان شما می‏گوید؟ در حالی که خودشان ذکر خداوند رحمن را انکار می‏کنند. (۳۶)

 

خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیَاتِی فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ ﴿۳۷﴾
(آری) انسان از عجله آفریده شده، ولی عجله نکنید من آیات خود را به زودی به شما ارائه می‏دهم. (۳۷)

 

وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿۳۸﴾
آنها می‏گویند اگر راست می‏گوئید این وعده قیامت کی فرا می‏رسد؟! (۳۸)

 

لَوْ یَعْلَمُ الَّذِینَ کَفَرُوا حِینَ لَا یَکُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ ﴿۳۹﴾
ولی اگر کافران می‏دانستند زمانی را که نمی‏توانند شعله‏ های آتش ‍ را از صورت و از پشتهای خود دور کنند و هیچکس آنها را یاری نمی‏کند (اینقدر در باره قیامت شتاب نمی‏کردند). (۳۹)

 

بَلْ تَأْتِیهِمْ بَغْتَهً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ یُنْظَرُونَ ﴿۴۰﴾
آری این مجازات الهی بصورت ناگهانی به سراغشان می‏آید و مبهوتشان می‏کند آنچنانکه توانائی بر دفع آن ندارند و به آنها مهلت داده نمی‏شود. (۴۰)

 

وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَحَاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿۴۱﴾
(اگر تو را استهزا کنند نگران نباش) پیامبران پیش از تو را نیز استهزا کردند، اما سرانجام آنچه را (از عذابهای الهی) مسخره می‏کردند دامان استهزا کنندگان را گرفت (۴۱)

 

قُلْ مَنْ یَکْلَؤُکُمْ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ مِنَ الرَّحْمَنِ بَلْ هُمْ عَنْ ذِکْرِ رَبِّهِمْ مُعْرِضُونَ ﴿۴۲﴾
بگو چه کسی شما را در شب و روز از (مجازات) خداوند رحمان نگاه می‏دارد؟ ولی آنها از یاد پروردگارشان روی گردانند. (۴۲)

 

أَمْ لَهُمْ آلِهَهٌ تَمْنَعُهُمْ مِنْ دُونِنَا لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَ أَنْفُسِهِمْ وَلَا هُمْ مِنَّا یُصْحَبُونَ ﴿۴۳﴾
آیا آنها خدایانی دارند که می‏توانند از آنان در برابر ما دفاع کنند؟ (این خدایان ساختگی حتی) نمی‏توانند خودشان را یاری دهند (تا چه رسد به دیگران) و نه از ناحیه ما بوسیله نیروئی یاری می‏شوند. (۴۳)

 

بَلْ مَتَّعْنَا هَؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى طَالَ عَلَیْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلَا یَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿۴۴﴾
ما آنها و پدرانشان را از نعمتها بهره مند ساختیم تا آنجا که عمر طولانی پیدا کردند (و مایه غرور و طغیانشان شد) آیا نمی‏بینند که ما مرتبا از زمین (و اهل آن) می‏کاهیم آیا آنها غالبند (یا ما)؟! (۴۴)

 

قُلْ إِنَّمَا أُنْذِرُکُمْ بِالْوَحْیِ وَلَا یَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاءَ إِذَا مَا یُنْذَرُونَ ﴿۴۵﴾
بگو من تنها بوسیله وحی شما را انذار می‏کنم ولی آنها که گوشهایشان کر است هنگامی که انذار می‏شوند سخنان را نمی‏شنوند! (۴۵)

 

وَلَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَهٌ مِنْ عَذَابِ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿۴۶﴾
اگر کمترین عذاب پروردگارت آنها را لمس کند فریادشان بلند می‏شود ای وای ما همگی ستمگر بودیم. (۴۶)

 

وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَهِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَإِنْ کَانَ مِثْقَالَ حَبَّهٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنَا بِهَا وَکَفَى بِنَا حَاسِبِینَ ﴿۴۷﴾
ما ترازوهای عدل را در روز قیامت نصب می‏کنیم، لذا به هیچکس ‍کمترین ستمی نمی‏شود، و اگر به مقدار سنگینی یکدانه خردل (کار نیک و بدی باشد) ما آنرا حاضر می‏کنیم، و کافی است که ما حساب کننده باشیم. (۴۷)

 

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِیَاءً وَذِکْرًا لِلْمُتَّقِینَ ﴿۴۸﴾
ما به موسی و هارون فرقان (وسیله جدا کردن حق از باطل) و نور و آنچه مایه یادآوری پرهیزکاران است دادیم. (۴۸)

 

الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ وَهُمْ مِنَ السَّاعَهِ مُشْفِقُونَ ﴿۴۹﴾
همانها که از پروردگارشان در غیب و نهان میترسند و از قیامت بیم دارند. (۴۹)

 

وَهَذَا ذِکْرٌ مُبَارَکٌ أَنْزَلْنَاهُ أَفَأَنْتُمْ لَهُ مُنْکِرُونَ ﴿۵۰﴾
و این (قرآن) ذکر مبارکی است که (بر شما) نازل کردیم آیا آن را انکار میکنید؟! (۵۰)

 

وَلَقَدْ آتَیْنَا إِبْرَاهِیمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَکُنَّا بِهِ عَالِمِینَ ﴿۵۱﴾
ما وسیله رشد ابراهیم را از قبل به او دادیم، و از (شایستگی) او آگاه بودیم. (۵۱)

 

إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِیلُ الَّتِی أَنْتُمْ لَهَا عَاکِفُونَ ﴿۵۲﴾
آن هنگام که به پدرش (آزر) و قوم او گفت این مجسمه‏ های بیروحی را که شما همواره پرستش میکنید چیست ؟ (۵۲)

 

قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِینَ ﴿۵۳﴾
گفتند: ما پدران خود را دیدیم که آنها را عبادت میکنند! (۵۳)

 

قَالَ لَقَدْ کُنْتُمْ أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿۵۴﴾
گفت: مسلما شما و هم پدرانتان در گمراهی آشکاری بودهاید. (۵۴)

 

قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِینَ ﴿۵۵﴾
گفتند: تو مطلب حقی برای ما آوردهای یا شوخی میکنی؟! (۵۵)

 

قَالَ بَلْ رَبُّکُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِی فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِکُمْ مِنَ الشَّاهِدِینَ ﴿۵۶﴾
گفت: (کاملا حق آوردهام) پروردگار شما همان پروردگار آسمانها و زمین است که آنها را ایجاد کرده و من از گواهان این موضوعم. (۵۶)

 

وَتَاللَّهِ لَأَکِیدَنَّ أَصْنَامَکُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِینَ ﴿۵۷﴾
و بخدا سوگند نقشهای برای نابودی بتهایتان در غیاب شما طرح می‏کنم. (۵۷)

 

فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا کَبِیرًا لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَیْهِ یَرْجِعُونَ ﴿۵۸﴾
سرانجام (با استفاده از یک فرصت مناسب) همه آنها – جز بت بزرگشان را – قطعه قطعه کرد، تا به سراغ او بیایند (و او حقایق را بازگو کند). (۵۸)

 

قَالُوا مَنْ فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِینَ ﴿۵۹﴾
گفتند: هر کس با خدایان ما چنین کرده قطعا از ستمگران است (و باید کیفر ببیند)! (۵۹)

 

قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى یَذْکُرُهُمْ یُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِیمُ ﴿۶۰﴾
(گروهی) گفتند: شنیدیم جوانی از (مخالفت با) بتها سخن میگفت که او را ابراهیم میگفتند. (۶۰)

 

قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْیُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَشْهَدُونَ ﴿۶۱﴾
(عدهای) گفتند: او را در برابر چشم مردم بیاورید تا گواهی دهند. (۶۱)

 

قَالُوا أَأَنْتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا یَا إِبْرَاهِیمُ ﴿۶۲﴾
(هنگامی که ابراهیم را حاضر کردند) گفتند تو این کار را با خدایان ما کردهای، ای ابراهیم؟! (۶۲)

 

قَالَ بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ کَانُوا یَنْطِقُونَ ﴿۶۳﴾
گفت: بلکه بزرگشان کرده باشد! از آنها سؤ ال کنید اگر سخن می‏گویند!! (۶۳)

 

فَرَجَعُوا إِلَى أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّکُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۶۴﴾
آنها به وجدان خود بازگشتند و (به خود) گفتند: حقا که شما ستمگرید. (۶۴)

 

ثُمَّ نُکِسُوا عَلَى رُءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاءِ یَنْطِقُونَ ﴿۶۵﴾
سپس بر سرهاشان واژگونه شدند (و حکم وجدان را به کلی فراموش کردند و گفتند:) تو میدانی که اینها سخن نمی‏گویند! (۶۵)

 

قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنْفَعُکُمْ شَیْئًا وَلَا یَضُرُّکُمْ ﴿۶۶﴾
(ابراهیم) گفت: آیا جز خدا چیزی را میپرستید که نه کمترین سودی برای شما دارد، و نه زیانی می‏رساند (که به سودشان چشم دوخته باشید یا از زیانشان بترسید). (۶۶)

 

أُفٍّ لَکُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۶۷﴾
اف بر شما و بر آنچه غیر از خدا پرستش میکنید، آیا اندیشه نمی‏کنید (و عقل ندارید)؟! (۶۷)

 

قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ فَاعِلِینَ ﴿۶۸﴾
گفتند: او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید، اگر کاری از شما ساخته است. (۶۸)

 

قُلْنَا یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِیمَ ﴿۶۹﴾
(سرانجام او را به دریای آتش افکندند ولی ما) گفتیم: ای آتش ‍ سرد و سالم بر ابراهیم باش. (۶۹)

 

وَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِینَ ﴿۷۰﴾
آنها میخواستند ابراهیم را با این نقشه نابود کنند، ولی ما آنها را زیانکارترین مردم قرار دادیم. (۷۰)

 

وَنَجَّیْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا لِلْعَالَمِینَ ﴿۷۱﴾
و او و لوط را به سرزمین (شام) که آنرا برای همه جهانیان پر برکت ساختیم نجات دادیم. (۷۱)

 

وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ نَافِلَهً وَکُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِینَ ﴿۷۲﴾
و اسحاق، و علاوه بر او، یعقوب را به وی بخشیدیم، و همه آنها را مردانی صالح قرار دادیم. (۷۲)

 

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاهِ وَإِیتَاءَ الزَّکَاهِ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ ﴿۷۳﴾
و آنها را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت میکردند، و انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم، و آنها فقط مرا عبادت میکردند. (۷۳)

 

وَلُوطًا آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْقَرْیَهِ الَّتِی کَانَتْ تَعْمَلُ الْخَبَائِثَ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِینَ ﴿۷۴﴾
و لوط را (به یادآور) که به او حکم و علم دادیم، و از شهری که اعمال زشت و کثیف انجام میدادند رهائی بخشیدیم، چرا که آنها مردم بد و فاسقی بودند. (۷۴)

 

وَأَدْخَلْنَاهُ فِی رَحْمَتِنَا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿۷۵﴾
و او را در رحمت خود داخل کردیم، او از صالحان بود. (۷۵)

 

وَنُوحًا إِذْ نَادَى مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ ﴿۷۶﴾
و نوح را (به یادآور) هنگامی که پیش از آنها (ابراهیم و لوط) پروردگار خود را خواند، ما دعای او را مستجاب کردیم، او و خاندانش ‍ را از اندوه بزرگ نجات دادیم. (۷۶)

 

وَنَصَرْنَاهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۷۷﴾
و او را در برابر جمعیتی که آیات ما را تکذیب کرده بودند یاری نمودیم، چرا که آنها قوم بدی بودند، لذا همه را غرق کردیم. (۷۷)

 

وَدَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ إِذْ یَحْکُمَانِ فِی الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِیهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَکُنَّا لِحُکْمِهِمْ شَاهِدِینَ ﴿۷۸﴾
و داود و سلیمان را (بخاطر آور)، هنگامی که در باره کشتزاری که گوسفندان قوم آنرا شبانه چریده (و خراب کرده) بودند داوری میکردند، و ما شاهد قضاوت آنها بودیم. (۷۸)

 

فَفَهَّمْنَاهَا سُلَیْمَانَ وَکُلًّا آتَیْنَا حُکْمًا وَعِلْمًا وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ یُسَبِّحْنَ وَالطَّیْرَ وَکُنَّا فَاعِلِینَ ﴿۷۹﴾
ما (حکم واقعی) آن را به سلیمان تفهیم کردیم، و به هر یک از آنها (شایستگی) داوری، و علم دادیم، و کوهها و پرندگان را مسخر داود ساختیم که با او تسبیح (خدا) میگفتند، و ما قادر بر انجام این کار بودیم. (۷۹)

 

وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَهَ لَبُوسٍ لَکُمْ لِتُحْصِنَکُمْ مِنْ بَأْسِکُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شَاکِرُونَ ﴿۸۰﴾
و ساختن زره را به او تعلیم دادیم، تا شما را در جنگهایتان حفظ کند آیا شکر (این نعمتهای خدا را) میگذارید؟! (۸۰)

 

وَلِسُلَیْمَانَ الرِّیحَ عَاصِفَهً تَجْرِی بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَکُنَّا بِکُلِّ شَیْءٍ عَالِمِینَ ﴿۸۱﴾
و تندباد را مسخر سلیمان ساختیم که به فرمان او به سوی سرزمینی که آنرا پربرکت کرده بودیم حرکت میکرد، و ما از همه چیز آگاه بودهایم. (۸۱)

 

وَمِنَ الشَّیَاطِینِ مَنْ یَغُوصُونَ لَهُ وَیَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِکَ وَکُنَّا لَهُمْ حَافِظِینَ ﴿۸۲﴾
و گروهی از شیاطین را (نیز) مسخر او قرار دادیم که برایش (در دریاها) غواصی میکردند و کارهائی غیر از این برای او انجام میدادند و ما آنها را (از تمرد و سرکشی) حفظ میکردیم. (۸۲)

 

وَأَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ﴿۸۳﴾
و ایوب را (به یاد آور) هنگامی که پروردگارش را خواند (و عرضه داشت) بدحالی و مشکلات به من روی آورده و تو ارحم الراحمینی. (۸۳)

 

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَیْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَهً مِنْ عِنْدِنَا وَذِکْرَى لِلْعَابِدِینَ ﴿۸۴﴾
ما دعای او را مستجاب کردیم، و ناراحتیهائی را که داشت برطرف ساختیم، و خاندانش را به او بازگرداندیم، و همانندشان را بر آنها افزودیم، تا رحمتی از سوی ما باشد، و تذکری برای عبادت کنندگان. (۸۴)

 

وَإِسْمَاعِیلَ وَإِدْرِیسَ وَذَا الْکِفْلِ کُلٌّ مِنَ الصَّابِرِینَ ﴿۸۵﴾
و اسماعیل و ادریس و ذا الکفل را (به یاد آور) که همه از صابران بودند. (۸۵)

 

وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِی رَحْمَتِنَا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿۸۶﴾
و ما آنها را در رحمت خود داخل کردیم چرا که آنها از صالحان بودند. (۸۶)

 

وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ ﴿۸۷﴾
و ذا النون (یونس) را (به یاد آور)، در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت، و چنین می‏پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت، (اما موقعی که در کام نهنگ فرو رفت) در آن ظلمتها (ی متراکم) فریاد زد خداوندا! جز تو معبودی نیست، منزهی تو، من از ستمکاران بودم. (۸۷)

 

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ ﴿۸۸﴾
ما دعای او را به اجابت رساندیم، و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم، و همینگونه مؤ منان را نجات می‏دهیم. (۸۸)

 

وَزَکَرِیَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ ﴿۸۹﴾
و زکریا را (به یاد آور) در آن هنگام که پروردگارش را خواند (و عرض کرد) پروردگار من! مرا تنها مگذار (و فرزند برومندی به من عطا کن) و تو بهترین وارثانی. (۸۹)

 

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ یَحْیَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ ﴿۹۰﴾
ما دعای او را مستجاب کردیم، و یحیی را به او بخشیدیم، و همسرش را برای او اصلاح کردیم، چرا که آنها در نیکیها سرعت می‏کردند، و بخاطر عشق (به رحمت) و ترس (از عذاب) ما را می‏خواندند، و برای ما خاشع بودند (خضوعی تواءم با ادب و ترس از مسئولیت). (۹۰)

 

وَالَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهَا مِنْ رُوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آیَهً لِلْعَالَمِینَ ﴿۹۱﴾
و به یاد آور زنی را که دامان خود را از آلودگی به بیعفتی پاک نگه داشت، و ما از روح خود در او دمیدیم، و او و فرزندش (مسیح) را نشانه بزرگی برای جهانیان قرار دادیم. (۹۱)

 

إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ ﴿۹۲﴾
این (پیامبران بزرگی که به آنها اشاره کردیم و پیروان آنها) همه امت واحدی بودند (و پیرو یک هدف) و من پروردگار شما هستم، مرا پرستش کنید. (۹۲)

 

وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ کُلٌّ إِلَیْنَا رَاجِعُونَ ﴿۹۳﴾
(گروهی از پیروان ناآگاه) کار خود را به تفرقه در میانشان کشاندند (ولی سرانجام) همگی به سوی ما باز می‏گردند. (۹۳)

 

فَمَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا کُفْرَانَ لِسَعْیِهِ وَإِنَّا لَهُ کَاتِبُونَ ﴿۹۴﴾
هر کس چیزی از اعمال صالح را بجا آورد در حالی که ایمان داشته باشد، کوششهای او ناسپاسی نخواهد شد، و ما تمام اعمال آنها را می‏نویسیم (تا دقیقا همه پاداش داده شود). (۹۴)

 

وَحَرَامٌ عَلَى قَرْیَهٍ أَهْلَکْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا یَرْجِعُونَ ﴿۹۵﴾
حرام است بر شهرها و آبادیهائی که (بر اثر گناه) نابودشان کردیم (که باز گردند) آنها هرگز باز نخواهند گشت! (۹۵)

 

حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ یَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ کُلِّ حَدَبٍ یَنْسِلُونَ ﴿۹۶﴾
تا آن زمان که یاجوج و ماجوج گشوده شوند و آنها از هر ارتفاعی به سرعت عبور می‏کنند! (۹۶)

 

وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِیَ شَاخِصَهٌ أَبْصَارُ الَّذِینَ کَفَرُوا یَا وَیْلَنَا قَدْ کُنَّا فِی غَفْلَهٍ مِنْ هَذَا بَلْ کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿۹۷﴾
و وعده حق (قیامت) نزدیک می‏شود، در آن هنگام چشمهای کافران از وحشت از حرکت باز می‏ماند (می گویند) ای وای بر ما که از این در غفلت بودیم بلکه ما ستمگر بودیم. (۹۷)

 

إِنَّکُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ ﴿۹۸﴾
شما و آنچه غیر از خدا میپرستید هیزم جهنم خواهید بود و همگی در آن واردم (۹۸)

 

لَوْ کَانَ هَؤُلَاءِ آلِهَهً مَا وَرَدُوهَا وَکُلٌّ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۹۹﴾
اگر اینها خدایان بودند هرگز وارد آن نمی‏شدند، و همه در آن جاودانه خواهند بود. (۹۹)

 

لَهُمْ فِیهَا زَفِیرٌ وَهُمْ فِیهَا لَا یَسْمَعُونَ ﴿۱۰۰﴾
آنها در آن ناله‏ های دردناک دارند، و چیزی نمی‏شنوند! (۱۰۰)

 

إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنَى أُولَئِکَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ ﴿۱۰۱﴾
(اما) کسانی که وعده نیک از قبل به آنها دادهایم (یعنی مؤ منان صالح) از آن دور نگاهداشته می‏شوند. (۱۰۱)

 

لَا یَسْمَعُونَ حَسِیسَهَا وَهُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ ﴿۱۰۲﴾
آنها صدای آتش دوزخ را نمی‏شنوند و در آنچه دلشان بخواهد جاودانه متنعم هستند. (۱۰۲)

 

لَا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ هَذَا یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿۱۰۳﴾
وحشت بزرگ آنها را اندوهگین نمی‏کند، و فرشتگان به استقبالشان میروند (و می‏گویند) این همان روزی است که به شما وعده داده میشد. (۱۰۳)

 

یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاءَ کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِیدُهُ وَعْدًا عَلَیْنَا إِنَّا کُنَّا فَاعِلِینَ ﴿۱۰۴﴾
در آن روز که آسمان را همچون طومار درهم می‏پیچیم، (سپس) همانگونه که آفرینش را آغاز کردیم آنرا بازمی گردانیم، این وعده‏ ای است که ما داده‏ ایم و قطعا آن را انجام خواهیم داد. (۱۰۴)

 

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ ﴿۱۰۵﴾
ما در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم که بندگان صالح من وارث (حکومت) زمین خواهند شد. (۱۰۵)

 

إِنَّ فِی هَذَا لَبَلَاغًا لِقَوْمٍ عَابِدِینَ ﴿۱۰۶﴾
در این ابلاغ روشنی است برای جمعیت عبادت کنندگان. (۱۰۶)

 

وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ ﴿۱۰۷﴾
ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم. (۱۰۷)

 

قُلْ إِنَّمَا یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿۱۰۸﴾
بگو تنها چیزی که به من وحی می‏شود این است که معبود شما خدای یگانه است، آیا (با اینحال) تسلیم (حق) می‏شوید؟ (و بتها را کنار می‏گذارید ؟). (۱۰۸)

 

فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنْتُکُمْ عَلَى سَوَاءٍ وَإِنْ أَدْرِی أَقَرِیبٌ أَمْ بَعِیدٌ مَا تُوعَدُونَ ﴿۱۰۹﴾
اگر (با این همه) رویگردان شوند بگو من به همه شما یکسان (از عذاب الهی) اعلام خطر می‏کنم، و نمی‏دانم آیا وعده (عذاب خدا) به شما نزدیک است یا دور؟! (۱۰۹)

 

إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَیَعْلَمُ مَا تَکْتُمُونَ ﴿۱۱۰﴾
او سخنان آشکار را می‏داند و آنچه را کتمان می‏کنید (نیز) می‏داند (و چیزی بر او مخفی نیست). (۱۱۰)

 

وَإِنْ أَدْرِی لَعَلَّهُ فِتْنَهٌ لَکُمْ وَمَتَاعٌ إِلَى حِینٍ ﴿۱۱۱﴾
و من نمی‏دانم شاید این ماجرا آزمایشی برای شماست، و بهره گیری تا مدتی (معین) (۱۱۱)

 

قَالَ رَبِّ احْکُمْ بِالْحَقِّ وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ ﴿۱۱۲﴾
(و پیامبر) گفت: پروردگارا! به حق داوری فرما (و این طغیانگران را کیفر ده) و از پروردگار رحمان در برابر نسبتهای ناروای شما استمداد می‏طلبم. (۱۱۲)

سوره ۲۲: الحج – جزء ۱۷ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَهَ السَّاعَهِ شَیْءٌ عَظِیمٌ ﴿۱﴾
ای مردم از پروردگارتان بترسید که زلزله رستاخیز امر عظیمی است. (۱)

 

یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَهٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُکَارَى وَمَا هُمْ بِسُکَارَى وَلَکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ ﴿۲﴾
روزی که آن را می‏بینید (آنچنان وحشت سر تا پای همه را فرا می‏گیرد که) مادران شیرده، کودکان شیرخوارشان را فراموش می‏کنند، و هر بارداری جنین خود را بر زمین می‏نهد و مردم را مست می‏بینی، در حالی که مست نیستند، ولی عذاب خدا شدید است! (۲)

 

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطَانٍ مَرِیدٍ ﴿۳﴾
گروهی از مردم بدون هیچ علم و دانشی به مجادله درباره خدا برمی خیزند و از هر شیطان سر کشی پیروی می‏کنند. (۳)

 

کُتِبَ عَلَیْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ وَیَهْدِیهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِیرِ ﴿۴﴾
بر او نوشته شده که هر کس ولایتش را بر گردن نهد بطور مسلم گمراهش ‍ می‏سازد و به آتش سوزان راهنمائیش می‏کند. (۴)

 

یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَهٍ مُخَلَّقَهٍ وَغَیْرِ مُخَلَّقَهٍ لِنُبَیِّنَ لَکُمْ وَنُقِرُّ فِی الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَمِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّى وَمِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلَا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَهً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ ﴿۵﴾
ای مردم اگر در رستاخیز شک دارید (به این نکته توجه کنید که) ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از مضغه (چیزی شبیه گوشت جویده) که بعضی دارای شکل و خلقت است و بعضی بدون شکل، هدف این است که ما برای شما روشن سازیم (که بر هر چیز قادریم) و جنینهائی را که بخواهیم تا مدت معینی در رحم مادران قرار می‏دهیم (و آنچه را بخواهیم ساقط می‏کنیم) بعد شما را به صورت طفل بیرون می‏فرستیم، سپس هدف این است که به حد رشد و بلوغ برسید، در این میان بعضی از شما می‏میرند و بعضی آن قدر عمر می‏کنند که به بدترین مرحله زندگی و پیری می‏رسند آنچنان که چیزی از علوم خود را به خاطر نخواهند داشت (از سوی دیگر) زمین را (در فصل زمستان) خشک و مرده می‏بینی، اما هنگامی که باران را بر آن فرو می‏فرستیم به حرکت در می‏آید و نمو می‏کند، و انواع گیاهان زیبا را می‏رویاند. (۵)

 

ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ یُحْیِی الْمَوْتَى وَأَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۶﴾
این به خاطر آنست که بدانید خداوند حق است و مردگان را زنده می‏کند و بر هر چیز تواناست. (۶)

 

وَأَنَّ السَّاعَهَ آتِیَهٌ لَا رَیْبَ فِیهَا وَأَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ ﴿۷﴾
و اینکه رستاخیز شکی در آن نیست و خداوند تمام کسانی را که در قبرها آرمیده‏ اند زنده می‏کند. (۷)

 

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا کِتَابٍ مُنِیرٍ ﴿۸﴾
و گروهی از مردم درباره خدا بدون هیچ دانش و بدون هیچ هدایت و کتاب روشنی به مجادله برمی خیزند. (۸)

 

ثَانِیَ عِطْفِهِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ وَنُذِیقُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ عَذَابَ الْحَرِیقِ ﴿۹﴾
آنها با تکبر و بیاعتنائی (نسبت به سخنان الهی) می‏خواهند مردم را از راه خدا گمراه سازند، برای آنها در دنیا رسوائی است، و در قیامت عذاب سوزنده به آنها می‏چشانیم. (۹)

 

ذَلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ یَدَاکَ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ ﴿۱۰﴾
(و به او می‏گوئیم) این نتیجه چیزی است که دستهایت از پیش برای تو فرستاده است! و خداوند هرگز به بندگان ظلم نمی‏کند. (۱۰)

 

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَهٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَهَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ ﴿۱۱﴾
بعضی از مردم خدا را تنها با زبان می‏پرستند (و ایمان قلبیشان بسیار ضعیف است) همین که دنیا به آنها رو کند و نفع و خیری به آنان رسد حالت اطمینان پیدا می‏کنند اما اگر مصیبتی به عنوان امتحان به آنها برسد دگرگون می‏شوند و به کفر رو می‏آورند! و به این ترتیب هم دنیا را از دست داده‏ اند و هم آخرت را و این خسران و زیان آشکاری است! (۱۱)

 

یَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُ وَمَا لَا یَنْفَعُهُ ذَلِکَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِیدُ ﴿۱۲﴾
او جز خدا کسی را می‏خواند که نه زیانی به او می‏رساند، و نه سودی، این گمراهی بسیار عمیقی است! (۱۲)

 

یَدْعُو لَمَنْ ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِیرُ ﴿۱۳﴾
او کسی را می‏خواند که زیانش از نفعش نزدیکتر است، چه بد مولا و یاوری، و چه بد مونس و معاشری! (۱۳)

 

إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ ﴿۱۴﴾
خداوند کسانی را که ایمان آورده‏ اند و عمل صالح انجام داده‏ اند در باغهائی از بهشت وارد می‏کند که نهرها زیر درختانش جاری است (آری) خدا هر چه را اراده کند انجام می‏دهد. (۱۴)

 

مَنْ کَانَ یَظُنُّ أَنْ لَنْ یَنْصُرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ فَلْیَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْیَقْطَعْ فَلْیَنْظُرْ هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ مَا یَغِیظُ ﴿۱۵﴾
هر کس گمان می‏کند که خدا پیامبرش را در دنیا و آخرت یاری نخواهد کرد (و از این نظر عصبانی است هر کاری از دستش ساخته است بکند) ریسمانی به سقف خانه خود بیاویزد و خود را از آن آویزان نماید و نفس خود را قطع کند! (و تا لب پرتگاه مرگ پیش رود) ببیند آیا این کار خشم او را فرو می‏نشاند؟! (۱۵)

 

وَکَذَلِکَ أَنْزَلْنَاهُ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ وَأَنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یُرِیدُ ﴿۱۶﴾
اینگونه ما قرآن را به صورت آیات روشن نازل کردیم و خداوند هر کس را بخواهد هدایت می‏کند. (۱۶)

 

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالصَّابِئِینَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ﴿۱۷﴾
کسانی که ایمان آورده‏ اند و یهود و صابئان و نصاری و مجوس و مشرکان، خداوند در میان آنها روز قیامت داوری می‏کند و حق را از باطل جدا می‏سازد، خداوند بر هر چیز گواه است (و از همه چیز آگاه). (۱۷)

 

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَکَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ وَکَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذَابُ وَمَنْ یُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُکْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ ﴿۱۸﴾
آیا ندیدی که سجده می‏کنند برای خدا تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند و همچنین خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان، و بسیاری از مردم، اما بسیاری ابا دارند و فرمان عذاب در باره آنها حتمی است، و هر کسی را خدا خوار کند کسی او را گرامی نخواهد داشت، خداوند هر کار را بخواهد (و صلاح بداند) انجام می‏دهد. (۱۸)

 

هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ فَالَّذِینَ کَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیَابٌ مِنْ نَارٍ یُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِیمُ ﴿۱۹﴾
اینها دو گروهند که در باره پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند: کسانی که کافر شدند لباسهائی از آتش برای آنها بریده می‏شود، و مایع سوزان و جوشان بر سر آنها فرو می‏ریزند. (۱۹)

 

یُصْهَرُ بِهِ مَا فِی بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ ﴿۲۰﴾
آنچنان که هم درونشان با آن آب می شود، و هم پوستهایشان. (۲۰)

 

وَلَهُمْ مَقَامِعُ مِنْ حَدِیدٍ ﴿۲۱﴾
و برای آنها گرزهائی از آهن است. (۲۱)

 

کُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ ﴿۲۲﴾
هر گاه بخواهند از غم و اندوه‏ های دوزخ خارج شوند آنها را به آن باز می‏گردانند و (به آنها گفته می‏شود) بچشید عذاب سوزان را! (۲۲)

 

إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ ﴿۲۳﴾
خداوند کسانی را که ایمان آوردند و عمل صالح انجام داده‏ اند در باغهائی از بهشت وارد می‏کند که از زیر درختانش نهرها جاری است، آنها با دستبندهائی از طلا و مروارید زینت می‏شوند و لباسهایشان در آنجا از حریر است. (۲۳)

 

وَهُدُوا إِلَى الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِیدِ ﴿۲۴﴾
آنها به سوی سخنان پاکیزه هدایت می‏شوند و به راه خداوند شایسته ستایش راهنمائی می‏گردند. (۲۴)

 

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَیَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِی جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاکِفُ فِیهِ وَالْبَادِ وَمَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿۲۵﴾
کسانی که کافر شدند و مؤ منان را از راه خدا و از مسجدالحرام، که آن را برای همه مردم مساوی قرار دادیم اعم از کسانی که در آنجا زندگی می‏کنند و یا از نقاط دور وارد می‏شوند، باز می‏دارند (مستحق عذابی درد ناکند) و هر کس بخواهد در این سرزمین از طریق حق منحرف گردد و دست به ستم زند ما از عذاب دردناک به او می‏چشانیم. (۲۵)

 

وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَنْ لَا تُشْرِکْ بِی شَیْئًا وَطَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ ﴿۲۶﴾
به خاطر بیاور زمانی را که محل خانه کعبه را برای ابراهیم آماده ساختیم (تا اقدام به بنای خانه کند و به او گفتیم) چیزی را شریک من قرار مده، و خانه‏ ام را برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان و سجودکنندگان (از آلودگی بتها و از هر گونه آلودگی) پاک گردان. (۲۶)

 

وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ ﴿۲۷﴾
و مردم را دعوت عمومی به حج کن تا پیاده و سواره بر مرکبهای لاغر از هر راه دور (به سوی خانه خدا) بیایند. (۲۷)

 

لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَهِ الْأَنْعَامِ فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ ﴿۲۸﴾
تا شاهد منافع گوناگون خویش (در این برنامه حیاتبخش) باشند، و نام خدا را در ایام معینی بر چهار پایانی که به آنها روزی داده است (هنگام قربانی کردن) ببرند (و هنگامی که قربانی کردید) از گوشت آنها بخورید، و بینوای فقیر را نیز اطعام نمائید. (۲۸)

 

ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ ﴿۲۹﴾
بعد از آن باید آلودگیها را از خود بر طرف سازند و به نذرهای خود وفا کنند، و بر گرد خانه گرامی کعبه طواف نمایند. (۲۹)

 

ذَلِکَ وَمَنْ یُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَکُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا یُتْلَى عَلَیْکُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ ﴿۳۰﴾
مناسک حج چنین است، و هر کس برنامه‏ های الهی را بزرگ دارد نزد پروردگارش برای او بهتر است، و چهار پایان برای شما حلال شده مگر آنچه دستور منعش بر شما خوانده می‏شود، از پلیدیها یعنی از بتها اجتناب کنید و از سخن باطل و بیاساس بپرهیزید. (۳۰)

 

حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکِینَ بِهِ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ فِی مَکَانٍ سَحِیقٍ ﴿۳۱﴾
(برنامه و مناسک حج را انجام دهید) در حالی که همگی خالص برای خدا باشید و هیچگونه شریکی برای او قائل نشوید، و هر کس شریکی برای خدا قرار دهد گوئی از آسمان سقوط کرده و پرندگان (در وسط هوا) او را می‏ربایند، و یا تندباد او را به مکان دوری پرتاب می‏کند! (۳۱)

 

ذَلِکَ وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ ﴿۳۲﴾
(اینگونه است مناسک حج) و هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد این کار نشانه تقوای دلهاست. (۳۲)

 

لَکُمْ فِیهَا مَنَافِعُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَى الْبَیْتِ الْعَتِیقِ ﴿۳۳﴾
در حیوانات قربانی منافعی برای شما تا زمان معین (روز ذبح آنها) است، سپس محل آن خانه کعبه آن خانه قدیمی و گرامی است (اگر قربانی برای عمره مفرده باشد در سرزمین مکه و اگر برای حج باشد در منی نزدیکی مکه محل ذبح آن خواهد بود) (۳۳)

 

وَلِکُلِّ أُمَّهٍ جَعَلْنَا مَنْسَکًا لِیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَهِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ ﴿۳۴﴾
برای هر امتی قربانگاهی قرار دادیم تا نام خدا را (به هنگام قربانی) بر چهار پایانی که به آنها روزی داده‏ ایم ببرند، و خدای شما معبود واحدی است در برابر فرمان او تسلیم شوید و بشارت ده متواضعان و تسلیم شوندگان را. (۳۴)

 

الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِینَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِیمِی الصَّلَاهِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿۳۵﴾
همانها که وقتی نام خدا برده می‏شود دلهایشان مملو از خوف پروردگار می‏گردد و آنها که در برابر مصائبی که به آنان می‏رسد شکیبا و استوارند و آنها که نماز را بر پا می‏دارند و از آنچه روزیشان داده‏ ایم انفاق می‏کنند. (۳۵)

 

وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَکُمْ فِیهَا خَیْرٌ فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ کَذَلِکَ سَخَّرْنَاهَا لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿۳۶﴾
و شترهای چاق و فربه را برای شما از شعائر الهی قرار دادیم در آنها برای شما خیر و برکت است، نام خدا را (هنگام قربانی کردن آنها) در حالی که به صف ایستاده‏ اند ببرید، هنگامی که پهلویشان آرام گرفت (و جان دادند) از گوشت آنها بخورید و مستمندان قانع و فقیران معترض را نیز از آن اطعام کنید، اینگونه ما آنها را مسخرتان ساختیم تا شکر خدا را بجا آورید. (۳۶)

 

لَنْ یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَکِنْ یَنَالُهُ التَّقْوَى مِنْکُمْ کَذَلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ ﴿۳۷﴾
هرگز نه گوشتها و نه خونهای آنها به خدا نمی‏رسد، آنچه به او می‏رسد تقوا و پرهیزگاری شماست!، اینگونه خداوند آنها را مسخر شما ساخته تا او را به خاطر هدایتتان بزرگ بشمرید و بشارت ده نیکوکاران را. (۳۷)

 

إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ ﴿۳۸﴾
خداوند از کسانی که ایمان آورده‏ اند دفاع می‏کند، خداوند هیچ خیانتکار کفران کننده‏ ای را دوست ندارد. (۳۸)

 

أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ ﴿۳۹﴾
به آنها که جنگ بر آنان تحمیل شده اجازه جهاد داده شده است، چرا که مورد ستم قرار گرفته‏ اند و خدا قادر بر نصرت آنها است. (۳۹)

 

الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ﴿۴۰﴾
همانها که به ناحق از خانه و لانه خود بدون هیچ دلیلی اخراج شدند جز اینکه می‏گفتند پروردگار ما الله است، و اگر خداوند بعضی از آنها را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند دیرها و صومعه‏ ها و معابد یهود و نصارا و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می‏شود ویران می‏گردد و خداوند کسانی را که او را یاری کنند (و از آئینش دفاع نمایند) یاری می‏کند، خداوند قوی و شکست ناپذیر است. (۴۰)

 

الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاهَ وَآتَوُا الزَّکَاهَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَهُ الْأُمُورِ ﴿۴۱﴾
یاران خدا کسانی هستند که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را بر پا می‏دارند و زکات را ادا می‏کنند و امر به معروف و نهی از منکر می‏نمایند و پایان همه کارها از آن خدا است. (۴۱)

 

وَإِنْ یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ ﴿۴۲﴾
اگر ترا تکذیب کنند (امر تازه‏ ای نیست) پیش از آنها قوم نوح و عاد و ثمود (پیامبرانشان را) تکذیب کردند. (۴۲)

 

وَقَوْمُ إِبْرَاهِیمَ وَقَوْمُ لُوطٍ ﴿۴۳﴾
و همچنین قوم ابراهیم و قوم لوط. (۴۳)

 

وَأَصْحَابُ مَدْیَنَ وَکُذِّبَ مُوسَى فَأَمْلَیْتُ لِلْکَافِرِینَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کَانَ نَکِیرِ ﴿۴۴﴾
و اصحاب مدین (قوم شعیب) و نیز (فرعونیان) موسی را تکذیب کردند، اما من به آنها مهلت دادم سپس آنها را گرفتم، دیدی چگونه عمل آنها را شدیداانکار کردم ؟ (و چگونه به آنها پاسخ گفتم). (۴۴)

 

فَکَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَهٍ أَهْلَکْنَاهَا وَهِیَ ظَالِمَهٌ فَهِیَ خَاوِیَهٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُعَطَّلَهٍ وَقَصْرٍ مَشِیدٍ ﴿۴۵﴾
چه بسیار از شهرها و آبادیها که آنها را نابود و هلاک کردیم در حالی که ستمگر بودند به گونه‏ ای که بر سقفهای خود فرو ریختند (نخست سقفها ویران گشت و بعد دیوارها به روی سقفها!) و چه بسیار چاه پر آب که بیصاحب ماند و چه بسیار قصرهای محکم و مرتفع! (۴۵)

 

أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ ﴿۴۶﴾
آیا آنها سیر در زمین نکردند تا دلهائی داشته باشند که با آن حقیقت را درک کنند یا گوشهای شنوائی که ندای حق را بشنوند چرا که چشمهای ظاهر نابینا نمی‏شود بلکه دلهائی که در سینه‏ ها جای دارد بینائی را از دست می‏دهد! (۴۶)

 

وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَلَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ یَوْمًا عِنْدَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَهٍ مِمَّا تَعُدُّونَ ﴿۴۷﴾
آنها با عجله از تو تقاضای عذاب می‏کنند، در حالی که خداوند هرگز از وعده خود تخلف نخواهد کرد، و یک روز نزد پروردگار تو همانند هزار سال از سالهائی است که شما می‏شمرید. (۴۷)

 

وَکَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَهٍ أَمْلَیْتُ لَهَا وَهِیَ ظَالِمَهٌ ثُمَّ أَخَذْتُهَا وَإِلَیَّ الْمَصِیرُ ﴿۴۸﴾
و چه بسیار شهرها و آبادیها که به آنها مهلت دادم در حالی که ستمگر بودند (اما از این مهلت برای اصلاح خویش استفاده نکردند) سپس آنها را گرفتم، و همه به سوی من باز می‏گیردند. (۴۸)

 

قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿۴۹﴾
بگو ای مردم من برای شما بیم دهنده آشکاری هستم. (۴۹)

 

فَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ ﴿۵۰﴾
آنها که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند آمرزش و روزی پر ارزشی برای آنها است. (۵۰)

 

وَالَّذِینَ سَعَوْا فِی آیَاتِنَا مُعَاجِزِینَ أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ ﴿۵۱﴾
و آنها که (برای تخریب و محو) آیات ما تلاش کردند و چنین می‏پنداشتند که می‏توانند بر اراده حتمی ما غالب شوند اصحاب دوزخند. (۵۱)

 

وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِیٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿۵۲﴾
ما هیچ رسول و پیامبری را پیش از تو نفرستادیم مگر اینکه هر گاه آرزو می‏کرد (و طرحی برای پیش برد اهداف الهی خود می‏ریخت) شیطان القائاتی در آن می‏کرد، اما خداوند القائات شیطان را از میان می‏برد سپس آیات خود را استحکام می‏بخشید و خداوند علیم و حکیم است. (۵۲)

 

لِیَجْعَلَ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِتْنَهً لِلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْقَاسِیَهِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِینَ لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ ﴿۵۳﴾
هدف از این ماجرا این بود که خداوند القای شیطان را آزمونی برای آنها که در قلبشان بیماری است و آنها که سنگدلند قرار دهد، و ظالمان در عداوت شدیدی دور از حق قرار گرفته‏ اند. (۵۳)

 

وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَیُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿۵۴﴾
و نیز هدف این بود کسانی که خدا آگاهی به آنان بخشیده بدانند این حقی است از سوی پروردگار تو، در نتیجه به آن ایمان بیاورند و دلهایشان در برابر آن خاضع گردد و خداوند کسانی را که ایمان آوردند به سوی صراط مستقیم هدایت می‏کند. (۵۴)

 

وَلَا یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی مِرْیَهٍ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِیَهُمُ السَّاعَهُ بَغْتَهً أَوْ یَأْتِیَهُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَقِیمٍ ﴿۵۵﴾
کافران همواره در باره قرآن در شکند تا روز قیامت ناگهانی فرا رسد، یا عذاب روز عقیم (روزی که قادر بر جبران نیستند) به سراغشان بیاید. (۵۵)

 

الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿۵۶﴾
حکومت و فرمانروائی در آن روز از آن خدا است، و بین آنها حکم می‏فرماید کسانی که ایمان آورده‏ اند و عمل صالح انجام داده‏ اند در باغهای پر نعمت بهشتند. (۵۶)

 

وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا فَأُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ ﴿۵۷﴾
و کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند عذاب خوارکننده‏ ای برای آنها است. (۵۷)

 

وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿۵۸﴾
و کسانی که در راه خدا هجرت کردند سپس کشته شدند یا به مرگ طبیعی از دنیا رفتند خداوند به آنها روزی نیکوئی می‏دهد که او بهترین روزی دهندگان است. (۵۸)

 

لَیُدْخِلَنَّهُمْ مُدْخَلًا یَرْضَوْنَهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَعَلِیمٌ حَلِیمٌ ﴿۵۹﴾
خداوند آنها را در محلی وارد می‏کند که از آن خشنود خواهند بود و خداوند عالم و با حلم است. (۵۹)

 

ذَلِکَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ لَیَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ﴿۶۰﴾
مطلب چنین است، و هر کس به همان مقدار که به او ستم شده مجازات کند سپس مورد تعدی قرار گیرد خدا او را یاری خواهد کرد خداوند بخشنده و آمرزنده است. (۶۰)

 

ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ ﴿۶۱﴾
این بخاطر آن است که خداوند شب را در روز و روز را در شب داخل می‏کند و خداوند شنوا و بینا است. (۶۱)

 

ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ ﴿۶۲﴾
این بخاطر آن است که خدا حق است و آنچه را غیر از او می‏خوانند باطل است و خداوند بلند مقام و بزرگ است. (۶۲)

 

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّهً إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ ﴿۶۳﴾
آیا ندیدی خداوند از آسمان آبی فرستاد و زمین (بر اثر آن) سر سبز و خرم می‏گردد؟ و خداوند لطیف و خبیر است. (۶۳)

 

لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ ﴿۶۴﴾
آنچه در آسمانها و زمین است از آن او است، و خداوند بینیاز و شایسته هر گونه ستایش است. (۶۴)

 

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ وَالْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَیُمْسِکُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿۶۵﴾
آیا ندیدی که خداوند آنچه در زمین است مسخر شما کرد؟ و کشتیها به فرمان او بر صفحه اوقیانوسها حرکت می‏کنند و آسمان (کرات و سنگهای آسمانی) را نگه می‏دارد تا بر زمین، جز به فرمان او، فرو نیفتند؟ خداوند نسبت به مردم رحیم و مهربان است. (۶۵)

 

وَهُوَ الَّذِی أَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَکَفُورٌ ﴿۶۶﴾
او کسی است که شما را زنده کرد سپس می‏میراند بار دیگر زنده می‏کند اما این انسان کفران کننده و ناسپاس است. (۶۶)

 

لِکُلِّ أُمَّهٍ جَعَلْنَا مَنْسَکًا هُمْ نَاسِکُوهُ فَلَا یُنَازِعُنَّکَ فِی الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّکَ إِنَّکَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِیمٍ ﴿۶۷﴾
برای هر امتی عبادتی قرار دادیم تا آن عبادت را (در پیشگاه خدا) انجام دهند، بنابراین آنها نباید در این امر با تو به نزاع برخیزند، به سوی پروردگارت دعوت کن که بر هدایت مستقیم قرار داری (و راه راست همین است که تو می‏پوئی). (۶۷)

 

وَإِنْ جَادَلُوکَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۶۸﴾
و اگر آنها با تو به جدال برخیزند بگو: خدا از اعمالی که شما انجام می‏دهید آگاهتر است. (۶۸)

 

اللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ فِیمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۶۹﴾
خداوند میان شما در آن چه اختلاف داشتید داوری می‏کند. (۶۹)

 

أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِکَ فِی کِتَابٍ إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ ﴿۷۰﴾
آیا نمیدانی خداوند آنچه را در آسمان و زمین است می‏داند؟ همه اینها در کتابی ثبت است (کتاب علم بیپایان پروردگار) و این بر خداوند آسان است. (۷۰)

 

وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَیْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ نَصِیرٍ ﴿۷۱﴾
آنها غیر از خداوند چیزهائی را می‏پرستند که خدا هیچگونه دلیلی برای آن نازل نکرده است، و چیزهائی که علم و آگاهی به آن ندارند، و برای ظالمان یاور و راهنمائی نیست. (۷۱)

 

وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِی وُجُوهِ الَّذِینَ کَفَرُوا الْمُنْکَرَ یَکَادُونَ یَسْطُونَ بِالَّذِینَ یَتْلُونَ عَلَیْهِمْ آیَاتِنَا قُلْ أَفَأُنَبِّئُکُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِکُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿۷۲﴾
و هنگامی که آیات روشن ما بر آنها خوانده می‏شود در چهره کافران آثار انکار مشاهده می‏کنی، آن چنان که نزدیک است برخیزند و با مشت به کسانی که آیات ما را بر آنها می‏خوانند حمله کنند! بگو: آیا شما را به بدتر از این خبر دهم ؟ همان آتش سوزنده (دوزخ) است که خدا به کافران وعده داده، و بدترین جایگاه است! (۷۲)

 

یَا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئًا لَا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ﴿۷۳﴾
ای مردم مثلی زده شده است گوش به آن فرا دهید: کسانی را که غیر از خدا می‏خوانید هرگز نمی‏توانند مگسی بیافرینند، هر چند برای این کار دست به دست هم دهند و هر گاه مگس چیزی از آنها برباید نمی‏توانند آن را باز پس ‍ گیرند، هم این طلب کنندگان ناتوانند و هم آن مطلوبان (هم این عابدان و هم آن معبودان). (۷۳)

 

مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ﴿۷۴﴾
آنها خدا را آنگونه که باید بشناسند نشناختند، خداوند قوی و شکست ناپذیر است. (۷۴)

 

اللَّهُ یَصْطَفِی مِنَ الْمَلَائِکَهِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ ﴿۷۵﴾
خداوند از فرشتگان رسولانی بر می‏گزیند و همچنین از انسان خداوند شنوا و بینا است. (۷۵)

 

یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿۷۶﴾
آنچه را در پیش روی آنها و پشت سر آنهاست می‏داند و همه کارها به سوی خدا باز می‏گردد. (۷۶)

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۷۷﴾
ای کسانی که ایمان آورده‏ اید رکوع کنید و سجود بجا آورید و پروردگارتان را عبادت کنید و کار نیک انجام دهید تا رستگار شوید. (۷۷)

 

وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّهَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ وَفِی هَذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ ﴿۷۸﴾
و در راه خدا جهاد کنید و حق جهادش را ادا نمائید او شما را برگزید و در دین کار سنگین و شاقی بر شما نگذارد این همان آئین پدر شما ابراهیم است او شما را در کتب پیشین و در این کتاب آسمانی مسلمان نامید تا پیامبر شاهد و گواه بر شما باشد و شما گواهان بر مردم بنابراین نماز را بر پا دارید و زکاه را بدهید و به خدا تمسک جوئید که او مولا و سرپرست شماست چه مولای خوب و چه یار و یاور شایسته‏ ای. (۷۸)

سوره ۲۳: المؤمنون – جزء ۱۸ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱﴾
مؤ منان رستگار شدند. (۱)

 

الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿۲﴾
آنها که در نمازشان خشوع دارند. (۲)

 

وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴿۳﴾
و آنها که از لغو و بیهودگی رویگردانند. (۳)

 

وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَاهِ فَاعِلُونَ ﴿۴﴾
و آنها که زکات را انجام می‏دهند. (۴)

 

وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿۵﴾
و آنها که دامان خود را از آلودگی به بیعفتی حفظ می‏کنند. (۵)

 

إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ ﴿۶﴾
تنها آمیزش جنسی با همسران و کنیزانشان دارند که در بهره گیری از آنها ملامت نمی‏شوند. (۶)

 

فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿۷﴾
و هر کس غیر این طریق را طلب کند تجاوزگر است. (۷)

 

وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿۸﴾
و آنها که امانتها و عهد خود را مراعات می‏کنند. (۸)

 

وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ ﴿۹﴾
و آنها که از نمازها مواظبت می‏نمایند. (۹)

 

أُولَئِکَ هُمُ الْوَارِثُونَ ﴿۱۰﴾
(آری) آنها وارثانند. (۱۰)

 

الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۱۱﴾
که بهشت برین را ارث می‏برند، و جاودانه در آن خواهند ماند. (۱۱)

 

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَهٍ مِنْ طِینٍ ﴿۱۲﴾
ما انسان را از عصاره‏ ای از گل آفریدیم. (۱۲)

 

ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَهً فِی قَرَارٍ مَکِینٍ ﴿۱۳﴾
سپس آن را نطفه‏ ای در قرارگاه مطمئن (رحم) قرار دادیم. (۱۳)

 

ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَهَ عَلَقَهً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَهَ مُضْغَهً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَهَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ ﴿۱۴﴾
سپس نطفه را به صورت علقه (خون بسته) و علقه را به صورت مضغه (چیزی شبیه گوشت جویده) و مضغه را به صورت استخوانهائی در آوردیم، از آن پس آن را آفرینش تازه‏ ای ایجاد کردیم، بزرگ است خدائی که بهترین خلق کنندگان است! (۱۴)

 

ثُمَّ إِنَّکُمْ بَعْدَ ذَلِکَ لَمَیِّتُونَ ﴿۱۵﴾
سپس شما بعد از آن می‏میرید. (۱۵)

 

ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ تُبْعَثُونَ ﴿۱۶﴾
سپس در روز قیامت برانگیخته می‏شوید. (۱۶)

 

وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا کُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِینَ ﴿۱۷﴾
ما بر بالای سر شما هفت راه (طبقه) قرار دادیم، و ما از خلق (خود) غافل نبوده و نیستیم. (۱۷)

 

وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْکَنَّاهُ فِی الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ ﴿۱۸﴾
و از آسمان آبی به اندازه معین نازل کردیم و آن را در زمین (در مخازن مخصوصی) ساکن نمودیم و ما بر از بین بردن آن کاملا قادریم. (۱۸)

 

فَأَنْشَأْنَا لَکُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَأَعْنَابٍ لَکُمْ فِیهَا فَوَاکِهُ کَثِیرَهٌ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ ﴿۱۹﴾
سپس به وسیله آن باغهائی از درخت نخل و انگور برای شما ایجاد کردیم، باغهائی که در آن میوه‏ های بسیار است و از آن تناول می‏کنید. (۱۹)

 

وَشَجَرَهً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَیْنَاءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِلْآکِلِینَ ﴿۲۰﴾
و نیز درختی که از طور سینا می‏روید و از آن روغن و «نان خورش» برای خورندگان فراهم می‏گردد. (۲۰)

 

وَإِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعَامِ لَعِبْرَهً نُسْقِیکُمْ مِمَّا فِی بُطُونِهَا وَلَکُمْ فِیهَا مَنَافِعُ کَثِیرَهٌ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ ﴿۲۱﴾
و برای شما در چهارپایان عبرتی است، از آنچه در درون آنها است (از شیر) شما را سیراب می‏کنیم و برای شما در آنها منافع فراوانی است و از گوشت آنها می‏خورید. (۲۱)

 

وَعَلَیْهَا وَعَلَى الْفُلْکِ تُحْمَلُونَ ﴿۲۲﴾
و بر آنها و بر کشتیها سوار می‏شوید. (۲۲)

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿۲۳﴾
ما نوح را به سوی قومش فرستادیم، به آنها گفت ای قوم من! خداوند یکتا را بپرستید که غیر از او معبودی برای شما نیست، آیا (باز از پرستش بتها) پرهیز نمی‏کنید؟ (۲۳)

 

فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُرِیدُ أَنْ یَتَفَضَّلَ عَلَیْکُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلَائِکَهً مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِی آبَائِنَا الْأَوَّلِینَ ﴿۲۴﴾
جمعیت اشرافی (و مغرور) از قوم نوح که کافر شده بودند گفتند: این مرد بشری است همچون شما که می‏خواهد بر شما برتری جوید، اگر خدا می‏خواست پیامبری بفرستد فرشتگانی نازل می‏کرد، ما چنین چیزی هرگز در نیاکان خود نشنیده‏ ایم. (۲۴)

 

إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّهٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِینٍ ﴿۲۵﴾
او فقط مردی است که مبتلا به نوعی از جنون است، باید مدتی درباره او صبر کنید (تا مرگش فرا رسد، یا از این بیماری رهائی یابد). (۲۵)

 

قَالَ رَبِّ انْصُرْنِی بِمَا کَذَّبُونِ ﴿۲۶﴾
(نوح) گفت پروردگارا مرا در برابر تکذیبهای آنان یاری کن. (۲۶)

 

فَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُکْ فِیهَا مِنْ کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَأَهْلَکَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ ﴿۲۷﴾
ما به نوح وحی کردیم که کشتی را در حضور ما و مطابق فرمان ما بساز و هنگامی که فرمان ما (برای غرق آنان) فرا رسد و آب از تنور بجوشد (که این نشانه فرا رسیدن طوفان است) از هر یک از انواع حیوانات یک جفت در کشتی سوار کن، و همچنین خانواده‏ ات را، مگر آنها که قبلا وعده هلاکشان داده شده است (اشاره به همسر نوح و فرزند ناخلف اوست) و دیگر درباره این ستمگران با من سخن مگوی که آنها همگی هلاک خواهند شد! (۲۷)

 

فَإِذَا اسْتَوَیْتَ أَنْتَ وَمَنْ مَعَکَ عَلَى الْفُلْکِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿۲۸﴾
و هنگامی که تو و همه کسانی که با تو هستند بر کشتی سوار شدید بگو ستایش خدائی را که ما را از قوم ستمگر نجات بخشید. (۲۸)

 

وَقُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلًا مُبَارَکًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ ﴿۲۹﴾
و بگو پروردگارا ما را در منزلگاهی پر برکت فرود آر، و تو بهترین فرود آورندگانی. (۲۹)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ وَإِنْ کُنَّا لَمُبْتَلِینَ ﴿۳۰﴾
(آری) در این ماجرا آیات و نشانه‏ هائی برای صاحبان عقل و اندیشه است و ما مسلما همگان را آزمایش می‏کنیم. (۳۰)

 

ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِینَ ﴿۳۱﴾
سپس بعد از آنها جمعیت دیگری را به وجود آوردیم. (۳۱)

 

فَأَرْسَلْنَا فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿۳۲﴾
و در میان آنها رسولی از خودشان فرستادیم که پروردگار یکتا را بپرستید، جز او معبودی برای شما نیست آیا (با این همه از شرک و بت پرستی) پرهیز نمی‏کنید؟! (۳۲)

 

وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَهِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یَأْکُلُ مِمَّا تَأْکُلُونَ مِنْهُ وَیَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ ﴿۳۳﴾
ولی اشرافیان خود خواه قوم او که کافر شده بودند و لقای آخرت را تکذیب کرده بودند و ناز و نعمت در زندگی دنیا به آنها داده بودیم گفتند: این بشری است مثل شما! از آنچه شما می‏خورید می‏خورد و از آنچه می‏نوشید می‏نوشد! (۳۳)

 

وَلَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَرًا مِثْلَکُمْ إِنَّکُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ ﴿۳۴﴾
و اگر از بشری همانند خودتان اطاعت کنید مسلما زیانکارید. (۳۴)

 

أَیَعِدُکُمْ أَنَّکُمْ إِذَا مِتُّمْ وَکُنْتُمْ تُرَابًا وَعِظَامًا أَنَّکُمْ مُخْرَجُونَ ﴿۳۵﴾
آیا او به شما وعده می‏دهد هنگامی که مردید و خاک و استخوان شدید بار دیگر (از قبرها) خارج می‏شوید؟ (۳۵)

 

هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ ﴿۳۶﴾
هیهات، هیهات از این وعده‏ هائی که به شما داده می‏شود! (۳۶)

 

إِنْ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ ﴿۳۷﴾
غیر از این زندگی دنیا چیزی در کار نیست، پیوسته گروهی از ما می‏میرند و نسل دیگری جای آنها را می‏گیرید و ما هرگز برانگیخته نخواهیم شد. (۳۷)

 

إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِینَ ﴿۳۸﴾
او فقط مرد دروغگوئی است که بر خدا افترا بسته و ما هرگز به او ایمان نخواهیم آورد. (۳۸)

 

قَالَ رَبِّ انْصُرْنِی بِمَا کَذَّبُونِ ﴿۳۹﴾
عرض کرد، پروردگارا! مرا در برابر تکذیبهای آنها یاری فرما. (۳۹)

 

قَالَ عَمَّا قَلِیلٍ لَیُصْبِحُنَّ نَادِمِینَ ﴿۴۰﴾
(خداوند) فرمود: به زودی آنها از کار خود پشیمان خواهند شد. (اما زمانی که سودی به حالشان ندارد). (۴۰)

 

فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَهُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاءً فَبُعْدًا لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿۴۱﴾
سرانجام صیحه آسمانی آنها را به حق فرو گرفت و ما آنها را همچون خاشاک بر سیلاب قرار دادیم دور باد از رحمت خدا قوم ستمگر! (۴۱)

 

ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُونًا آخَرِینَ ﴿۴۲﴾
سپس اقوام دیگری را بعد از آنها به وجود آوردیم. (۴۲)

 

مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّهٍ أَجَلَهَا وَمَا یَسْتَأْخِرُونَ ﴿۴۳﴾
هیچ امتی بر اصل و سر رسید حتمیش پیشی نمی‏گیرد و از آن نیز تاءخیر نمی‏کند. (۴۳)

 

ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَى کُلَّ مَا جَاءَ أُمَّهً رَسُولُهَا کَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُمْ بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ فَبُعْدًا لِقَوْمٍ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿۴۴﴾
سپس رسولان خود را یکی بعد از دیگری فرستادیم، هر زمان رسولی برای (هدایت) قومی می‏آمد او را تکذیب می‏کردند ولی ما این امتهای سرکش را یکی پس از دیگری هلاک نمودیم و آنها را احادیثی قرار دادیم (چنان محو شدند که تنها نام و گفتگوئی از آنها باقی ماند) دور باد از رحمت خدا قومی که ایمان نمی‏آورند! (۴۴)

 

ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿۴۵﴾
سپس موسی و برادرش هارون را با آیات خود و دلیل روشن فرستادیم. (۴۵)

 

إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَکْبَرُوا وَکَانُوا قَوْمًا عَالِینَ ﴿۴۶﴾
به سوی فرعون و اطرافیان اشرافی او، اما آنها استکبار کردند و اصولا مردمی برتری جو بودند. (۴۶)

 

فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ ﴿۴۷﴾
آنها گفتند: آیا ما به دو انسان همانند خودمان ایمان بیاوریم، در حالی که قوم آنها (بنی اسرائیل) ما را پرستش می‏کنند (و بردگان ما هستند). (۴۷)

 

فَکَذَّبُوهُمَا فَکَانُوا مِنَ الْمُهْلَکِینَ ﴿۴۸﴾
(آری) آنها این دو را تکذیب کردند و سرانجام همگی هلاک شدند. (۴۸)

 

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ ﴿۴۹﴾
ما به موسی کتاب آسمانی دادیم، شاید آنها (بنی اسرائیل) هدایت شوند. (۴۹)

 

وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَأُمَّهُ آیَهً وَآوَیْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَهٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِینٍ ﴿۵۰﴾
ما فرزند مریم (عیسی) و مادرش (مریم) را نشانه خود قرار دادیم و آنها را در سر زمین بلندی که آرامش و امنیت و آب جاری داشت جای دادیم. (۵۰)

 

یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ ﴿۵۱﴾
ای پیامبران از غذاهای پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید که من به آنچه انجام می‏دهید آگاهم. (۵۱)

 

وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ ﴿۵۲﴾
همه شما امت واحدی هستید و من پروردگار شمایم از مخالفت فرمان من بپرهیزید. (۵۲)

 

فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ زُبُرًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ ﴿۵۳﴾
اما آنها کارهای خود را به پراکندگی کشاندند و هر گروهی به راهی رفتند (و عجب اینکه) هر گروه، به آنچه نزد خود دارند خوشحالند! (۵۳)

 

فَذَرْهُمْ فِی غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِینٍ ﴿۵۴﴾
آنها را در جهل و غفلتشان بگذار تا زمانی که مرگشان فرا رسد. (یا گرفتار عذاب الهی شوند). (۵۴)

 

أَیَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مَالٍ وَبَنِینَ ﴿۵۵﴾
آنها گمان می‏کنند اموال و فرزندانی که به آنان داده‏ ایم … (۵۵)

 

نُسَارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْرَاتِ بَلْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۵۶﴾
برای این است که درهای خیرات را به روی آنها بگشائیم؟! (چنین نیست) بلکه آنها نمیفهمند! (۵۶)

 

إِنَّ الَّذِینَ هُمْ مِنْ خَشْیَهِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ ﴿۵۷﴾
آنان که از خوف پروردگارشان بیمناکند. (۵۷)

 

وَالَّذِینَ هُمْ بِآیَاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ ﴿۵۸﴾
و آنان که به آیات پروردگارشان ایمان می‏آورند. (۵۸)

 

وَالَّذِینَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لَا یُشْرِکُونَ ﴿۵۹﴾
و آنها که به پروردگارشان شرک نمی‏ورزند. (۵۹)

 

وَالَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَهٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ ﴿۶۰﴾
و آنها که نهایت کوشش را در انجام طاعات بخرج می‏دهند اما با این حال دلهایشان ترسناک است از اینکه سرانجام به سوی پروردگارشان باز می‏گردند. (۶۰)

 

أُولَئِکَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ ﴿۶۱﴾
(آری) چنین کسانی هستند که در خیرات سرعت می‏کنند و از دیگران پیشی می‏گیرند. (۶۱)

 

وَلَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَیْنَا کِتَابٌ یَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿۶۲﴾
و ما هیچ کس را جزء به اندازه توانائیش تکلیف نمی‏کنیم و نزد ما کتابی است (که تمام اعمال بندگان را ثبت کرده) و به حق سخن می‏گوید لذا به آنان هیچ ظلم و ستمی نمی‏شود. (۶۲)

 

بَلْ قُلُوبُهُمْ فِی غَمْرَهٍ مِنْ هَذَا وَلَهُمْ أَعْمَالٌ مِنْ دُونِ ذَلِکَ هُمْ لَهَا عَامِلُونَ ﴿۶۳﴾
بلکه دلهای آنها از این نامه اعمال (و روز حساب و آیات قرآن) در بیخبری فرو رفته و آنان اعمال (زشتی) جز این دارند که پیوسته آن را انجام می‏دهند. (۶۳)

 

حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِیهِمْ بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ یَجْأَرُونَ ﴿۶۴﴾
تا زمانی که متنعمان مغرور آنها در چنگال عذاب گرفتار سازیم در این هنگام ناله‏ های دردناک و استغاثه آمیز سر می‏دهند! (۶۴)

 

لَا تَجْأَرُوا الْیَوْمَ إِنَّکُمْ مِنَّا لَا تُنْصَرُونَ ﴿۶۵﴾
(اما به آنها گفته می‏شود) فریاد نکنید! امروز شما از ناحیه ما یاری نخواهید شد. (۶۵)

 

قَدْ کَانَتْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَکُنْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ تَنْکِصُونَ ﴿۶۶﴾
(آیا فراموش کرده‏ اید که) در گذشته آیات من بطور مداوم بر شما خوانده می‏شد اما شما اعراض می‏کردید و به عقب باز می‏گشتید؟! (۶۶)

 

مُسْتَکْبِرِینَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ ﴿۶۷﴾
در حالی که در برابر آن آیات استکبار می‏نمودید و شبها در جلسات خود به بدگوئی ادامه می‏دادید. (۶۷)

 

أَفَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُمْ مَا لَمْ یَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿۶۸﴾
آیا آنها در این گفتار تدبر نکردند؟ یا اینکه مطالبی برای آنان آمده که برای نیاکانشان نیامده است؟! (۶۸)

 

أَمْ لَمْ یَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْکِرُونَ ﴿۶۹﴾
یا اینکه پیامبرشان را نشناختند (و از سوابق او آگاه نیستند) که او را انکار می‏کنند؟! (۶۹)

 

أَمْ یَقُولُونَ بِهِ جِنَّهٌ بَلْ جَاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَأَکْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ ﴿۷۰﴾
یا می‏گویند او دیوانه است؟!، ولی او حق را برای آنها آورده اما اکثرشان از حق کراهت دارند. (۷۰)

 

وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ بَلْ أَتَیْنَاهُمْ بِذِکْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِکْرِهِمْ مُعْرِضُونَ ﴿۷۱﴾
و اگر حق از هوسهای آنها پیروی کند آسمانها و زمین و تمام کسانی که در آنها هستند تباه می‏شوند، ولی ما قرآنی به آنها دادیم که مایه یادآوری (و مایه شرف و حیثیت آنها) است اما آنان از چنین چیزی رویگردانند. (۷۱)

 

أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿۷۲﴾
یا اینکه تو از آنها مزد و هزینه‏ ای (در برابر دعوتت) می‏خواهی؟ در حالی که مزد پروردگارت بهتر است و او بهترین روزی دهندگان است. (۷۲)

 

وَإِنَّکَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿۷۳﴾
به طور قطع و یقین تو آنها را به صراط مستقیم دعوت می‏کنی. (۷۳)

 

وَإِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاکِبُونَ ﴿۷۴﴾
اما کسانی که به آخرت ایمان ندارند از این صراط منحرفند. (۷۴)

 

وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَکَشَفْنَا مَا بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ ﴿۷۵﴾
و اگر به آنها رحم کنیم و گرفتاریها و مشکلاتشان را برطرف سازیم (نه تنها بیدار نمی‏شوند) بلکه در طغیانشان اصرار می‏ورزند و (در این وادی) سرگردان می‏مانند. (۷۵)

 

وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَکَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا یَتَضَرَّعُونَ ﴿۷۶﴾
ما آنها را به عذاب و بلا گرفتار ساختیم (تا بیدار شوند) اما آنها نه در برابر پروردگارشان تواضع کردند و نه به درگاهش تضرع می‏کنند. (۷۶)

 

حَتَّى إِذَا فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِیدٍ إِذَا هُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ ﴿۷۷﴾
(این وضع همچنان ادامه می‏یابد) تا زمانی که دری از عذاب شدید به روی آنها بگشائیم، و چنان گرفتار شوند که به کلی ماءیوس گردند! (۷۷)

 

وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَهَ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ ﴿۷۸﴾
او کسی است که برای شما گوش و چشم و قلب (عقل) ایجاد کرد، اما کمتر شکر او را به جا می‏آورید (۷۸)

 

وَهُوَ الَّذِی ذَرَأَکُمْ فِی الْأَرْضِ وَإِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ﴿۷۹﴾
او کسی است که شما را در زمین آفرید و به سوی او محشور می‏شوید. (۷۹)

 

وَهُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۸۰﴾
او کسی است که زنده می‏کند و می‏میراند و آمد و شد شب و روز از آن اوست، آیا اندیشه نمی‏کنید؟! (۸۰)

 

بَلْ قَالُوا مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ ﴿۸۱﴾
آنها همان گفتند که پیشینیانشان می‏گفتند. (۸۱)

 

قَالُوا أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿۸۲﴾
آنها گفتند آیا هنگامی که مردیم و خاک و استخوان (پوسیده) شدیم آیا بار دیگر برانگیخته خواهیم شد؟! (۸۲)

 

لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِنْ قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿۸۳﴾
این وعده به ما و پدرانمان از قبل داده شده، این فقط افسانه‏ های پیشینیان است. (۸۳)

 

قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَمَنْ فِیهَا إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۸۴﴾
بگو زمین و کسانی که در زمین هستند از آن کیست، اگر شما می‏دانید؟! (۸۴)

 

سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿۸۵﴾
(در پاسخ تو) می‏گویند: همه از آن خدا است، بگو آیا متذکر نمی‏شوید؟! (۸۵)

 

قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿۸۶﴾
بگو: چه کسی پروردگار آسمانهای هفتگانه و پروردگار عرش عظیم است. (۸۶)

 

سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿۸۷﴾
می گویند: همه اینها از آن خدا است، بگو آیا تقوی پیشه نمی‏کنید (و از خدا نمی‏ترسید)؟! (۸۷)

 

قُلْ مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ یُجِیرُ وَلَا یُجَارُ عَلَیْهِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۸۸﴾
بگو اگر راست می‏گوئید چه کسی حکومت همه موجودات را در دست دارد؟ و به بیپناهان پناه می‏دهد و نیاز به پناه دادن ندارد؟! (۸۸)

 

سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ ﴿۸۹﴾
می گویند: (همه اینها) از آن خدا است. بگو با این حال چگونه می‏گوئید شما را سحر کرده‏ اند؟ (۸۹)

 

بَلْ أَتَیْنَاهُمْ بِالْحَقِّ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿۹۰﴾
واقع این است که ما حق را برای آنها آوردیم و آنان دروغ می‏گویند! (۹۰)

 

مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا کَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ کُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿۹۱﴾
خدا هرگز فرزندی برای خود برنگزیده، و معبود دیگری با او نیست که اگر چنین می‏شد هر یک از خدایان مخلوقات خود را تدبیر و اداره می‏کردند و بعضی بر بعضی دیگر تفوق می‏جستند (و جهان هستی به تباهی کشیده می‏شد) منزه است خدا از توصیفی که آنها می‏کنند. (۹۱)

 

عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ فَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿۹۲﴾
او از پنهان و آشکار آگاه است، او برتر است از اینکه شریک برای او قائل شوند. (۹۲)

 

قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِیَنِّی مَا یُوعَدُونَ ﴿۹۳﴾
بگو پروردگارا! اگر بخشی از عذابهائی را که به آنها وعده داده شده به من نشان دهی … (۹۳)

 

رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِی فِی الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿۹۴﴾
پروردگارا! مرا (در این عذابها) با قوم ستمگر قرار مده. (۹۴)

 

وَإِنَّا عَلَى أَنْ نُرِیَکَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿۹۵﴾
و ما قادریم آنچه را به آنها وعده می‏دهیم به تو نشان دهیم. (۹۵)

 

ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَهَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَصِفُونَ ﴿۹۶﴾
بدی را از راهی که بهتر است دفع کن (و پاسخ بدی را به نیکی ده) ما به آنچه آنها توصیف می‏کنند آگاهتریم. (۹۶)

 

وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ ﴿۹۷﴾
و بگو پروردگارا من از وسوسه‏ های شیاطین به تو پناه می‏برم. (۹۷)

 

وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَنْ یَحْضُرُونِ ﴿۹۸﴾
و از اینکه آنان نزد من حاضر شوند نیز به تو پناه میبرم ای پروردگار! (۹۸)

 

حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ﴿۹۹﴾
(آنها همچنان به راه غلط خود ادامه می‏دهند) تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرا رسد می‏گوید: پروردگار من! مرا باز گردانید! (۹۹)

 

لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَهٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿۱۰۰﴾
شاید در آنچه ترک کردم (و کوتاهی نمودم) عمل صالحی انجام دهم (به او می‏گویند) چنین نیست، این سخنی است که او به زبان می‏گوید (و اگر باز گردد برنامه‏ اش همچون سابق است) و پشت سر آنها برزخی است تا روزی که برانگیخته می‏شوند. (۱۰۰)

 

فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءَلُونَ ﴿۱۰۱﴾
هنگامی که در صور دمیده شود هیچگونه نسبی میان آنها نخواهد بود، و از یکدیگر تقاضای کمک نمی‏کنند (چون کاری از کسی ساخته نیست). (۱۰۱)

 

فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۱۰۲﴾
کسانی که ترازوهای (سنجش اعمال) آنها سنگین است آنان رستگارانند. (۱۰۲)

 

وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ﴿۱۰۳﴾
و آنها که ترازوهای عملشان سبک می‏باشد کسانی هستند که سرمایه وجود خود را از دست داده در جهنم جاودانه خواهند ماند. (۱۰۳)

 

تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِیهَا کَالِحُونَ ﴿۱۰۴﴾
شعله‏ های سوزان آتش همچون شمشیر به صورتهاشان نواخته می‏شود و در دوزخ چهره‏ ای در هم کشیده دارند. (۱۰۴)

 

أَلَمْ تَکُنْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَکُنْتُمْ بِهَا تُکَذِّبُونَ ﴿۱۰۵﴾
آیا آیات من بر شما خوانده نمی‏شد و آن را تکذیب می‏کردید؟! (۱۰۵)

 

قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَیْنَا شِقْوَتُنَا وَکُنَّا قَوْمًا ضَالِّینَ ﴿۱۰۶﴾
می گویند: پروردگارا! شقاوت ما بر ما چیره شد و ما قوم گمراهی بودیم. (۱۰۶)

 

رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ﴿۱۰۷﴾
پروردگارا! ما را از آن بیرون بر، اگر بار دیگر تکرار کردیم قطعا ستمگریم (ومستحق عذاب). (۱۰۷)

 

قَالَ اخْسَئُوا فِیهَا وَلَا تُکَلِّمُونِ ﴿۱۰۸﴾
می گوید دور شوید در دوزخ، و با من سخن مگوئید. (۱۰۸)

 

إِنَّهُ کَانَ فَرِیقٌ مِنْ عِبَادِی یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ﴿۱۰۹﴾
(فراموش کرده‏ اید) گروهی از بندگان من می‏گفتند: پروردگارا! ما ایمان آوردیم، ما را ببخش و بر ما رحم کن، و تو بهترین رحم کنندگانی. (۱۰۹)

 

فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیًّا حَتَّى أَنْسَوْکُمْ ذِکْرِی وَکُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَکُونَ ﴿۱۱۰﴾
اما شما آنها را به باد مسخره گرفتید و آنها شما را از یاد من غافل کردند و شما از آنها می‏خندیدید! (۱۱۰)

 

إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿۱۱۱﴾
ولی من امروز آنان را به خاطر صبر و استقامتشان پاداش دادم آنها پیروز و رستگارند. (۱۱۱)

 

قَالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ ﴿۱۱۲﴾
(خداوند) می‏گوید چند سال در روی زمین توقف کرده‏ اید. (۱۱۲)

 

قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَاسْأَلِ الْعَادِّینَ ﴿۱۱۳﴾
در پاسخ می‏گویند: تنها به اندازه یک روز یا قسمتی از یک روز! از آنها که می‏توانند بشمارند سؤ ال فرما. (۱۱۳)

 

قَالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا لَوْ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۱۴﴾
می گوید (آری) شما مقدار کمی توقف کردید اگر می‏دانستید! (۱۱۴)

 

أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ ﴿۱۱۵﴾
ولی آیا گمان کرده‏ اید که ما شما را بیهوده آفریده‏ ایم و به سوی ما بازگشت نخواهید کرد! (۱۱۵)

 

فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ ﴿۱۱۶﴾
پس بزرگتر و برتر است خداوندی که فرمانروای حق است (از اینکه شما را بیهدف آفریده باشد) معبودی جز او نیست و او پروردگار عرش کریم است. (۱۱۶)

 

وَمَنْ یَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْکَافِرُونَ ﴿۱۱۷﴾
و هر کس معبود دیگری با خدا بخواند – و مسلما هیچ دلیلی بر آن نخواهد داشت – حساب او نزد پروردگار شما خواهد بود، مسلما کافران رستگار نخواهند شد. (۱۱۷)

 

وَقُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ﴿۱۱۸﴾
و بگو پروردگارا! مرا ببخش و مشمول رحمتت قرار ده، و تو بهترین رحم کنندگانی. (۱۱۸)

سوره ۲۴: النور – جزء ۱۸ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

سُورَهٌ أَنْزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنْزَلْنَا فِیهَا آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ﴿۱﴾
این سوره‏ ای است که ما آن را فرو فرستادیم و واجب نمودیم، و در آن آیات بینات نازل کردیم، شاید شما متذکر شوید. (۱)

 

الزَّانِیَهُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَهَ جَلْدَهٍ وَلَا تَأْخُذْکُمْ بِهِمَا رَأْفَهٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَهٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۲﴾
زن و مرد زناکار را هر یک، صد تازیانه بزنید، و هرگز در دین خدا رافت (و محبت کاذب) شما را نگیرد اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید، و باید گروهی از مؤ منان مجازات آنها را مشاهده کنند. (۲)

 

الزَّانِی لَا یَنْکِحُ إِلَّا زَانِیَهً أَوْ مُشْرِکَهً وَالزَّانِیَهُ لَا یَنْکِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِکٌ وَحُرِّمَ ذَلِکَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ ﴿۳﴾
مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمی‏کند، و زن زناکار را جز مرد زناکار یا مشرک به ازدواج خود در نمی‏آورد، و این کار بر مؤ منان تحریم شده است. (۳)

 

وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَهِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَهً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَهً أَبَدًا وَأُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿۴﴾
و کسانی که زنان پاکدامن را متهم می‏کنند سپس چهار شاهد (بر ادعای خود) نمی‏آورند آنها را هشتاد تازیانه بزنید، و شهادتشان را هرگز نپذیرید، و آنها فاسقانند. (۴)

 

إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۵﴾
مگر کسانی که بعد از آن توبه کنند و جبران نمایند که خداوند غفور و رحیم است. (۵)

 

وَالَّذِینَ یَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنْفُسُهُمْ فَشَهَادَهُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۶﴾
کسانی که همسران خود را متهم (به عمل منافی عفت) می‏کنند و گواهانی جز خودشان ندارند هر یک از آنها باید چهار مرتبه به نام خدا شهادت دهد که از راستگویان است (۶)

 

وَالْخَامِسَهُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَیْهِ إِنْ کَانَ مِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿۷﴾
و در پنجمین بار بگوید: لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگویان باشد! (۷)

 

وَیَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿۸﴾
آن زن نیز می‏تواند کیفر (زنا) را از خود دور کند به این طریق که چهار بار خدا را به شهادت طلبد که آن مرد (در این نسبتی که به او می‏دهد) از دروغگویان است. (۸)

 

وَالْخَامِسَهَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَیْهَا إِنْ کَانَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۹﴾
و در مرتبه پنجم بگوید: غضب خدا بر او باد اگر آن مرد از راستگویان باشد! (۹)

 

وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَکِیمٌ ﴿۱۰﴾
و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما نبود و اینکه او توبه پذیر و حکیم است (بسیاری از شما گرفتار مجازات سخت الهی می‏شدید). (۱۰)

 

إِنَّ الَّذِینَ جَاءُوا بِالْإِفْکِ عُصْبَهٌ مِنْکُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَکُمْ بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِی تَوَلَّى کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۱۱﴾
کسانی که آن تهمت عظیم را مطرح کردند گروهی از شما بودند، اما گمان نکنید این ماجرا برای شما بد است، بلکه خیر شما در آن است، آنها هر کدام سهم خود را از این گناهی که مرتکب شدند دارند، و کسی که بخش عظیم آن را بر عهده گرفت عذاب عظیمی برای او است. (۱۱)

 

لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْکٌ مُبِینٌ ﴿۱۲﴾
چرا هنگامی که این (تهمت) را شنیدید مردان و زنان با ایمان نسبت به خود (و کسی که همچون خود آنها بود) گمان خیر نبردند؟ چرا نگفتید این یک دروغ بزرگ و آشکار است؟! (۱۲)

 

لَوْلَا جَاءُوا عَلَیْهِ بِأَرْبَعَهِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ یَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَئِکَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْکَاذِبُونَ ﴿۱۳﴾
چرا چهار شاهد برای آن نیاوردند؟ اکنون که چنین گواهانی نیاوردند آنها در پیشگاه خدا دروغگویانند. (۱۳)

 

وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ لَمَسَّکُمْ فِی مَا أَفَضْتُمْ فِیهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۱۴﴾
و اگر فضل و رحمت الهی در دنیا و آخرت نصیب شما نمی‏شد به خاطر این گناهی که کردید عذاب سختی به شما می‏رسید. (۱۴)

 

إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکُمْ مَا لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَیِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِیمٌ ﴿۱۵﴾
بخاطر بیاورید زمانی را که به استقبال این دروغ بزرگ رفتید، و این شایعه را از زبان یکدیگر می‏گرفتید، و با دهان خود سخنی می‏گفتید که به آن یقین نداشتید، و گمان می‏کردید این مساءله کوچکی است در حالی که نزد خدا بزرگ است! (۱۵)

 

وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ مَا یَکُونُ لَنَا أَنْ نَتَکَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَکَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِیمٌ ﴿۱۶﴾
چرا هنگامی که آن را شنیدید نگفتید برای ما مجاز نیست که به این تکلم کنیم ؟ خداوندا منزهی تو، این بهتان بزرگی است! (۱۶)

 

یَعِظُکُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۷﴾
خداوند شما را اندرز می‏دهد که هرگز چنین کاری را تکرار نکنید اگر ایمان دارید! (۱۷)

 

وَیُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿۱۸﴾
و خداوند آیات خود را برای شما تبیین می‏کند، و خدا علیم و حکیم است. (۱۸)

 

إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۱۹﴾
کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد عذاب دردناکی برای آنها در دنیا و آخرت است، و خداوند می‏داند و شما نمی‏دانید. (۱۹)

 

وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿۲۰﴾
و اگر فضل و رحمت الهی شامل حال شما نبود و اینکه خدا مهربان و رحیم است (مجازات سختی دامانتان را فرا می‏گرفت). (۲۰)

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَنْ یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَکَى مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿۲۱﴾
ای کسانی که ایمان آورده‏ اید از گامهای شیطان پیروی نکنید هر کس قدم جای قدمهای شیطان بگذارد (گمراهش می‏سازد)، چرا که او امر به فحشاء و منکر می‏کند، و اگر فضل و رحمت الهی به سراغ شما نمی‏آمد احدی از شما هرگز پاک نمی‏شد ولی خداوند هر که را بخواهد تزکیه می‏کند و خدا شنوا و دانا است. (۲۱)

 

وَلَا یَأْتَلِ أُولُو الْفَضْلِ مِنْکُمْ وَالسَّعَهِ أَنْ یُؤْتُوا أُولِی الْقُرْبَى وَالْمَسَاکِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۲۲﴾
آنها که دارای برتری (مالی) و وسعت زندگی هستند نباید سوگند یاد کنند که از انفاق نسبت به نزدیکان و مستمندان و مهاجران در راه خدا دریغ نمایند، آنها باید عفو کنند و صرفنظر نمایند، آیا دوست نمی‏دارید خداوند شما را ببخشد؟ و خداوند غفور و رحیم است. (۲۲)

 

إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۲۳﴾
کسانی که زنان پاکدامن و بیخبر (از هر گونه آلودگی) و مؤ من را متهم می‏سازند در دنیا و آخرت از رحمت الهی بدورند، و عذاب بزرگی در انتظارشان است. (۲۳)

 

یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۲۴﴾
در آن روز که زبانها و دستها و پاهایشان بر ضد آنها به اعمالی که مرتکب می‏شدند گواهی می‏دهد. (۲۴)

 

یَوْمَئِذٍ یُوَفِّیهِمُ اللَّهُ دِینَهُمُ الْحَقَّ وَیَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِینُ ﴿۲۵﴾
در آن روز خداوند جزای واقعی آنها را بیکم و کاست می‏دهد، و می‏دانند که خداوند حق مبین است. (۲۵)

 

الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ أُولَئِکَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ ﴿۲۶﴾
زنان خبیث و ناپاک از آن مردان خبیث و ناپاکند! و مردان ناپاک نیز تعلق به زنان ناپاک دارند؛ و زنان پاک از آن مردان پاک و مردان پاک از آن زنان پاکند! اینان از نسبتهای ناروائی که به آنها داده می‏شود مبرا هستند، و برای آنها آمرزش (الهی) و روزی پر ارزش است. (۲۶)

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ﴿۲۷﴾
ای کسانی که ایمان آورده‏ اید در خانه‏ هائی غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید، این برای شما بهتر است، شاید متذکر شوید. (۲۷)

 

فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِیهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى یُؤْذَنَ لَکُمْ وَإِنْ قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکَى لَکُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ ﴿۲۸﴾
و اگر کسی در آن نیافتید داخل آن نشوید تا به شما اجازه داده شود، و اگر گفته شود بازگردید، بازگردید، که برای شما پاکیزه تر است و خداوند به آنچه انجام می‏دهید آگاه است. (۲۸)

 

لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ مَسْکُونَهٍ فِیهَا مَتَاعٌ لَکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَکْتُمُونَ ﴿۲۹﴾
گناهی بر شما نیست که وارد خانه‏ های غیر مسکونی بشوید که در آنجا متاعی متعلق به شما وجود دارد، و خدا آنچه را آشکار می‏کنید یا پنهان می‏دارید می‏داند. (۲۹)

 

قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ ﴿۳۰﴾
به مؤ منان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و فروج خود را حفظ کنند، این برای آنها پاکیزه تر است، خداوند از آنچه انجام می‏دهید آگاه است. (۳۰)

 

وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۳۱﴾
و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند، و زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمایند، و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدر شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران همسرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان یا بردگانشان (کنیزانشان) یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند، آنها هنگام راه رفتن پایهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود. (و صدای خلخال که بر پا دارند به گوش رسد) و همگی به سوی خدا بازگردید ای مؤ منان تا رستگار شوید. (۳۱)

 

وَأَنْکِحُوا الْأَیَامَى مِنْکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ﴿۳۲﴾
مردان و زنان بیهمسر را همسر دهید و همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را، اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خود بینیاز می‏سازد، خداوند واسع و آگاه است. (۳۲)

 

وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِینَ یَبْتَغُونَ الْکِتَابَ مِمَّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ فَکَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِیهِمْ خَیْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ وَلَا تُکْرِهُوا فَتَیَاتِکُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَمَنْ یُکْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِکْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۳۳﴾
و آنها که وسیله ازدواج ندارند باید عفت پیشه کنند تا خداوند آنان را به فضلش بینیاز سازد و بردگانی از شما که تقاضای مکاتبه (قرار داد مخصوص ‍ برای آزاد شدن) را دارند با آنها قرار داد ببندید، اگر رشد و صلاح در آنها احساس ‍ می‏کنید (و بعد از آزادی توانائی زندگی مستقل را دارند) و چیزی از مال خدا که به شما داده است به آنها بدهید، و کنیزان خود را برای تحصیل متاع دنیا مجبور به خودفروشی نکنید اگر آنها می‏خواهند پاک بمانند، و هر کس آنها را بر این کار اکراه کند (سپس پشیمان گردد) خداوند بعد از این اکراه غفور و رحیم است (توبه کنید و برای همیشه این عمل ننگین را ترک گوئید). (۳۳)

 

وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ آیَاتٍ مُبَیِّنَاتٍ وَمَثَلًا مِنَ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ وَمَوْعِظَهً لِلْمُتَّقِینَ ﴿۳۴﴾
ما بر شما آیاتی فرستادیم که حقایق بسیاری را تبیین می‏کند و اخباری از کسانی که پیش از شما بودند و موعظه و اندرزی برای پرهیزگاران. (۳۴)

 

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لَا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿۳۵﴾
خداوند نور آسمانها و زمین است، مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان، این چراغ با روغنی افروخته می‏شود که از درخت پر برکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی (آنچنان روغنش ‍ صاف و خالص است که) نزدیک است بدون تماس با آتش شعله ور شود، نوری است بر فراز نور، و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می‏کند، و خدا براى مردم مثلها مى زند و خداوند به هر چیزى داناست. (۳۵)

 

فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿۳۶﴾
(این چراغ پر فروغ) در خانه‏ هائی قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوارهای آن را بالا برند (تا از دستبرد شیاطین و هوسبازان در امان باشد) خانه‏ هائی که نام خدا در آن برده شود و صبح و شام در آن تسبیح گویند. (۳۶)

 

رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاهِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاهِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ﴿۳۷﴾
مردانی که نه تجارت و نه معامله، آنها را از یاد خدا و بر پا داشتن نماز و ادای زکات غافل نمی‏کند، آنها از روزی می‏ترسند که دلها و چشمها در آن زیر و رو می‏شود! (۳۷)

 

لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَیَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿۳۸﴾
هدف این است که خداوند آنها را به بهترین اعمالی که انجام داده‏ اند پاداش دهد و از فضلش بر پاداش آنها بیفزاید، و خداوند هر کس را بخواهد بیحساب روزی می‏دهد (و از مواهب بیانتهای خویش بهره مند می‏سازد). (۳۸)

 

وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ کَسَرَابٍ بِقِیعَهٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّى إِذَا جَاءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ وَاللَّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ ﴿۳۹﴾
و کسانی که کافر شدند اعمالشان همچون سرابی است در یک کویر، که انسان تشنه آن را از دور آب می‏پندارد، اما هنگامی که به سراغ آن می‏آید چیزی نمی‏یابد! و خدا را نزد آن می‏یابد و حساب او را صاف می‏کند، و خداوند سریع الحساب است! (۳۹)

 

أَوْ کَظُلُمَاتٍ فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَرَاهَا وَمَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ ﴿۴۰﴾
یا همچون ظلماتی است در یک دریای پهناور، که موج آن را پوشانیده، و بر فراز آن موج دیگری است، و بر فراز آن ابری تاریک، ظلمتهائی است یکی بر فراز دیگر آنچنان که هر گاه دست خود را خارج کند ممکن نیست آن را ببیند! و کسی که خدا نوری برای او قرار نداده، نوری برای او نیست! (۴۰)

 

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ ﴿۴۱﴾
آیا ندیدی که برای خدا تسبیح می‏کنند تمام آنان که در آسمانها و زمینند و همچنین پرندگان به هنگامی که بر فراز آسمان بال گسترده‏ اند، هر یک از آنها نماز و تسبیح خود را می‏داند، و خداوند به آنچه انجام می‏دهند عالم است. (۴۱)

 

وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ ﴿۴۲﴾
و از برای خداست حکومت و مالکیت آسمانها و زمین و بازگشت تمامی موجودات به سوی اوست. (۴۲)

 

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُزْجِی سَحَابًا ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهُ ثُمَّ یَجْعَلُهُ رُکَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَیُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ جِبَالٍ فِیهَا مِنْ بَرَدٍ فَیُصِیبُ بِهِ مَنْ یَشَاءُ وَیَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ یَشَاءُ یَکَادُ سَنَا بَرْقِهِ یَذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ ﴿۴۳﴾
آیا ندیدی که خداوند ابرهایی را به آرامی میراند، سپس میان آنها پیوند می‏دهد و بعد آن را متراکم می‏سازد، در این حال دانه‏ های باران را می‏بینی که از آن خارج می‏شود، و از آسمان – از کوههائی که در آنست – دانه‏ های تگرگ نازل می‏کند، و هر کس را بخواهد به وسیله آن زیان می‏رساند و از هر کس بخواهد این زیان را برطرف می‏کند، نزدیک است درخشندگی برق آن (ابرها) چشمها را ببرد! (۴۳)

 

یُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَهً لِأُولِی الْأَبْصَارِ ﴿۴۴﴾
خداوند شب و روز را دگرگون می‏سازد، و در این عبرتی است برای صاحبان بصیرت. (۴۴)

 

وَاللَّهُ خَلَقَ کُلَّ دَابَّهٍ مِنْ مَاءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ یَمْشِی عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ یَمْشِی عَلَى رِجْلَیْنِ وَمِنْهُمْ مَنْ یَمْشِی عَلَى أَرْبَعٍ یَخْلُقُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۴۵﴾
و خداوند هر جنبنده‏ ای را از آبی آفرید، گروهی از آنها بر شکم خود راه می‏روند، و گروهی بر دو پای خود، و گروهی بر چهار پا راه می‏روند، خداوند هر چه را اراده کند می‏آفریند، چرا که خدا بر همه چیز تواناست. (۴۵)

 

لَقَدْ أَنْزَلْنَا آیَاتٍ مُبَیِّنَاتٍ وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿۴۶﴾
ما آیات روشنگری نازل کردیم و خدا هر که را بخواهد به صراط مستقیم هدایت می‏کند. (۴۶)

 

وَیَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالرَّسُولِ وَأَطَعْنَا ثُمَّ یَتَوَلَّى فَرِیقٌ مِنْهُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ وَمَا أُولَئِکَ بِالْمُؤْمِنِینَ ﴿۴۷﴾
آنها می‏گویند به خدا و پیامبر ایمان داریم و اطاعت می‏کنیم، ولی بعد از این ادعا گروهی از آنها رویگردان می‏شوند، آنها (در حقیقت) مؤ من نیستند. (۴۷)

 

وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ إِذَا فَرِیقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ ﴿۴۸﴾
و هنگامی که از آنها دعوت شود که به سوی خدا و پیامبرش بیایند تا در میان آنان داوری کند گروهی از آنها رویگردان می‏شوند. (۴۸)

 

وَإِنْ یَکُنْ لَهُمُ الْحَقُّ یَأْتُوا إِلَیْهِ مُذْعِنِینَ ﴿۴۹﴾
ولی اگر (داوری به نفع آنها بوده باشد و) حق داشته باشند با نهایت تسلیم به سوی او می‏آیند. (۴۹)

 

أَفِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ یَخَافُونَ أَنْ یَحِیفَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَرَسُولُهُ بَلْ أُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۵۰﴾
آیا در دلهای آنها بیماری است ؟ یا شک و تردید دارند؟ یا می‏ترسند خدا و رسولش بر آنها ستم کند؟ اما خود اینها ستمگرند! (۵۰)

 

إِنَّمَا کَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِینَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ أَنْ یَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵۱﴾
سخن مؤمنان، هنگامى که به سوى خدا و پیامبرش دعوت شوند تا میان آنان داورى کند، تنها (و در هر حال) این است که مى گویند شنیدیم و اطاعت کردیم. و اینها همان رستگاران (واقعى) هستند. (۵۱)

 

وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَخْشَ اللَّهَ وَیَتَّقْهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿۵۲﴾
و هر کس خدا و پیامبرش را اطاعت کند و از پروردگار بترسد و از مخالفت فرمانش بپرهیزد آنها رستگارند. (۵۲)

 

وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَیَخْرُجُنَّ قُلْ لَا تُقْسِمُوا طَاعَهٌ مَعْرُوفَهٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۵۳﴾
آنها با نهایت تاءکید سوگند یاد کردند که اگر به آنان فرمان دهی (از خانه و اموال خود) بیرون می‏روند (و جان در طبق اخلاص گذارده تقدیم می‏کنند) بگو سوگند یاد نکنید، شما طاعت خالصانه نشان دهید که خداوند به آنچه عمل می‏کنید آگاه است. (۵۳)

 

قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَیْکُمْ مَا حُمِّلْتُمْ وَإِنْ تُطِیعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ ﴿۵۴﴾
بگو اطاعت خدا و اطاعت پیامبرش کنید، و اگر سرپیچی کنید پیامبر مسئول اعمال خویش است و شما مسئول اعمال خود، اما اگر از او اطاعت کنید هدایت خواهید شد، و بر پیامبر چیزی جز ابلاغ آشکار نیست. (۵۴)

 

وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا وَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿۵۵﴾
خداوند به کسانی که از شما ایمان آورده‏ اند و اعمال صالح انجام داده‏ اند وعده می‏دهد که آنها را قطعا خلیفه روی زمین خواهد کرد، همانگونه که پیشینیان را خلافت روی زمین بخشید. و دین و آئینی را که برای آنها پسندیده پا بر جا و ریشه دار خواهد ساخت و خوف و ترس آنها را به امنیت و آرامش مبدل می‏کند، آنچنانکه تنها مرا می‏پرستند و چیزی را برای من شریک نخواهند ساخت. و کسانی که بعد از آن کافر شوند فاسقند. (۵۵)

 

وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۵۶﴾
و نماز را بر پا دارید و زکات را بدهید و رسول (خدا) را اطاعت کنید تا مشمول رحمت (او) شوید. (۵۶)

 

لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَلَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿۵۷﴾
گمان نبر کافران می‏توانند از چنگال مجازات الهی، در زمین فرار کنند، جایگاه آنها آتش است و چه بد جایگاهی است؟! (۵۷)

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاهِ الْفَجْرِ وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُمْ مِنَ الظَّهِیرَهِ وَمِنْ بَعْدِ صَلَاهِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَلَا عَلَیْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیْکُمْ بَعْضُکُمْ عَلَى بَعْضٍ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿۵۸﴾
ای کسانی که ایمان آورده‏ اید باید بردگان شما و همچنین کودکانتان که به حد بلوغ نرسیده‏ اند در سه وقت از شما اجازه بگیرند: قبل از نماز فجر، و در نیمروز هنگامی که لباسهای (معمولی) خود را بیرون می‏آورید، و بعد از نماز عشاء، این سه وقت خصوصی برای شما است، اما بعد از این سه وقت گناهی بر شما و بر آنها نیست (که بدون اذن وارد شوند) و بر گرد یکدیگر طواف کنید (و با صفا و صمیمیت به یکدیگر خدمت نمائید) اینگونه خداوند آیات را برای شما تبیین می‏کند و خداوند عالم و حکیم است. (۵۸)

 

وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنْکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَأْذِنُوا کَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿۵۹﴾
و هنگامی که اطفال شما به سن بلوغ رسند باید اجازه بگیرند، همانگونه که اشخاصی که پیش از آنها بودند اجازه می‏گرفتند، اینچنین خداوند آیاتش را برای شما تبیین می‏کند و خدا عالم و حکیم است. (۵۹)

 

وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِی لَا یَرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَهٍ وَأَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿۶۰﴾
و زنان از کار افتاده‏ ای که امید به ازدواج ندارند گناهی بر آنها نیست که لباسهای (روئین) خود را بر زمین بگذارند به شرط اینکه در برابر مردم خود آرائی نکنند و اگر خود را بپوشانند برای آنها بهتر است. و خداوند شنوا و دانا است. (۶۰)

 

لَیْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِیضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنْفُسِکُمْ أَنْ تَأْکُلُوا مِنْ بُیُوتِکُمْ أَوْ بُیُوتِ آبَائِکُمْ أَوْ بُیُوتِ أُمَّهَاتِکُمْ أَوْ بُیُوتِ إِخْوَانِکُمْ أَوْ بُیُوتِ أَخَوَاتِکُمْ أَوْ بُیُوتِ أَعْمَامِکُمْ أَوْ بُیُوتِ عَمَّاتِکُمْ أَوْ بُیُوتِ أَخْوَالِکُمْ أَوْ بُیُوتِ خَالَاتِکُمْ أَوْ مَا مَلَکْتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِیقِکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْکُلُوا جَمِیعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُیُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِکُمْ تَحِیَّهً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَکَهً طَیِّبَهً کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۶۱﴾
بر نابینا و افراد شل و بیمار گناهی نیست (که با شما هم غذا شوند) و بر شما نیز گناهی نیست که از خانه‏ های خودتان (خانه‏ های فرزندان یا همسرانتان که خانه خود شما محسوب می‏شود بدون اجازه خاصی) غذا بخورید، و همچنین خانه‏ های پدرانتان، یا خانه‏ های مادرانتان، یا خانه‏ های برادرانتان، یا خانه‏ های خواهرانتان یا خانه‏ های عموهایتان، یا خانه‏ های عمه‏ هایتان، یا خانه‏ های دائیهایتان، یا خانه‏ های خاله‏ هایتان، یا خانه‏ ای که کلیدش در اختیار شما است، یا خانه‏ های دوستانتان، بر شما گناهی نیست که بطور دسته جمعی یا جداگانه غذا بخورید، و هنگامی که داخل خانه‏ ای شدید بر خویشتن سلام کنید، سلام و تحیتی از سوی خداوند، سلام و تحیتی پر برکت و پاکیزه، اینگونه خداوند آیات را برای شما تبیین می‏کند شاید اندیشه کنید. (۶۱)

 

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا کَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّى یَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَأْذِنُونَکَ أُولَئِکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوکَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۶۲﴾
مؤ منان واقعی کسانی هستند که ایمان به خدا و رسولش آورده‏ اند و هنگامی که در کار مهمی با او باشند بدون اجازه او بجائی نمی‏روند، کسانی که از تو اجازه می‏گیرند آنها براستی ایمان به خدا و پیامبرش آورده‏ اند، در این صورت هر گاه از تو برای بعضی از کارهای مهم خود اجازه بخواهند، هر کس از آنها را می‏خواهی (و صلاح می‏بینی) اجازه ده، و برای آنها استغفار کن که خداوند غفور و رحیم است. (۶۲)

 

لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعَاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضًا قَدْ یَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِینَ یَتَسَلَّلُونَ مِنْکُمْ لِوَاذًا فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِیبَهُمْ فِتْنَهٌ أَوْ یُصِیبَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۶۳﴾
دعوت پیامبر را در میان خود مانند دعوت بعضی از شما نسبت به بعضی دیگر تلقی نکنید، خداوند کسانی را که از شما پشت سر دیگران پنهان می‏شوند و یکی پس از دیگری فرار می‏کند می‏داند، آنها که مخالفت فرمان او می‏کنند باید از این بترسند که فتنه‏ ای دامنشان را بگیرد، یا عذاب دردناک به آنها برسد. (۶۳)

 

أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قَدْ یَعْلَمُ مَا أَنْتُمْ عَلَیْهِ وَیَوْمَ یُرْجَعُونَ إِلَیْهِ فَیُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿۶۴﴾
آگاه باشید که برای خدا است آنچه در آسمانها و زمین است، او می‏داند آنچه را که شما بر آن هستید، و روزی که به سوی او باز می‏گردند آنها را از اعمالی که انجام دادند آگاه می‏سازد، و خدا به هر چیزی آگاه است. (۶۴)

سوره ۲۵: الفرقان – جزء ۱۹ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا ﴿۱﴾
زوال ناپذیر است و پر برکت است کسی که قرآن را بر بنده‏ اش نازل کرد تا جهانیان را انذار کند (و از عذاب و کیفر الهی بترساند). (۱)

 

الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ یَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَخَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیرًا ﴿۲﴾
خداوندی که حکومت و مالکیت آسمانها و زمین از آن اوست، و فرزندی برای خود انتخاب نکرد، و شریکی در حکومت و مالکیت ندارد، و همه چیز را آفرید و دقیقا اندازه گیری نمود. (۲)

 

وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَهً لَا یَخْلُقُونَ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ وَلَا یَمْلِکُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا یَمْلِکُونَ مَوْتًا وَلَا حَیَاهً وَلَا نُشُورًا ﴿۳﴾
آنها غیر از خداوند معبودانی برای خود برگزیدند، و معبودانی که چیزی را نمی‏آفرینند بلکه خودشان مخلوقند، مالک زیان و سود خود نیستند و نه مالک مرگ و حیات و رستاخیزشان. (۳)

 

وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْکٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْمًا وَزُورًا ﴿۴﴾
و کافران گفتند: این فقط دروغی است که او ساخته، و گروهی دیگر او را بر این کار یاری داده‏ اند. آنها (با این سخن،) ظلم و دروغ بزرگی را مرتکب شدند. (۴)

 

وَقَالُوا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ اکْتَتَبَهَا فَهِیَ تُمْلَى عَلَیْهِ بُکْرَهً وَأَصِیلًا ﴿۵﴾
و گفتند این همان افسانههای پیشینیان است که وی آنرا رونویس ‍ کرده، و هر صبح و شام بر او املا میشود. (۵)

 

قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِی یَعْلَمُ السِّرَّ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ کَانَ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿۶﴾
بگو: کسی آنرا نازل کرده است که اسرار آسمانها و زمین را میداند، او غفور و رحیم بوده و هست. (۶)

 

وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعَامَ وَیَمْشِی فِی الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مَلَکٌ فَیَکُونَ مَعَهُ نَذِیرًا ﴿۷﴾
و گفتند چرا این رسول غذا میخورد؟ و در بازارها راه میرود؟ (نه سنت فرشتگان دارد و نه روش شاهان!) چرا فرشته‏ ای بر او نازل نشده که همراه وی مردم را انذار کند؟ (و گواه صدق دعوت او باشد). (۷)

 

أَوْ یُلْقَى إِلَیْهِ کَنْزٌ أَوْ تَکُونُ لَهُ جَنَّهٌ یَأْکُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورًا ﴿۸﴾
یا گنجی از آسمان برای او فرستاده شود یا باغی داشته باشد که از (میوه) (و امرار معاش کند) و ستمگران گفتند شما تنها از یک انسان مجنون پیروی میکنید! (۸)

 

انْظُرْ کَیْفَ ضَرَبُوا لَکَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلًا ﴿۹﴾
ببین چگونه برای تو مثلها زدند و گمراه شدند، آنچنانکه قدرت پیدا کردن راه را ندارند! (۹)

 

تَبَارَکَ الَّذِی إِنْ شَاءَ جَعَلَ لَکَ خَیْرًا مِنْ ذَلِکَ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَیَجْعَلْ لَکَ قُصُورًا ﴿۱۰﴾
زوال ناپذیر و بزرگ است خدائی که اگر بخواهد برای تو بهتر از این میدهد، باغهائی که از زیر درختانش نهرها جاری باشد و (اگر بخواهد) برای تو قصرهائی مجلل قرار میدهد. (۱۰)

 

بَلْ کَذَّبُوا بِالسَّاعَهِ وَأَعْتَدْنَا لِمَنْ کَذَّبَ بِالسَّاعَهِ سَعِیرًا ﴿۱۱﴾
(اینها همه بهانه است) بلکه آنها قیامت را تکذیب کرده‏ اند و ما برای کسی که قیامت را انکار کند آتش سوزانی مهیا کرده‏ ایم. (۱۱)

 

إِذَا رَأَتْهُمْ مِنْ مَکَانٍ بَعِیدٍ سَمِعُوا لَهَا تَغَیُّظًا وَزَفِیرًا ﴿۱۲﴾
هنگامی که این آتش آنها را از دور می‏بیند صدای وحشتناک و خشم آلود او را که با نفس زدن شدید همراه است می‏شنوند. (۱۲)

 

وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَکَانًا ضَیِّقًا مُقَرَّنِینَ دَعَوْا هُنَالِکَ ثُبُورًا ﴿۱۳﴾
و هنگامی که در مکان تنگ و محدودی از آن افکنده می‏شوند، در حالی که در غل و زنجیرند، فریاد واویلای آنها بلند می‏شود! (۱۳)

 

لَا تَدْعُوا الْیَوْمَ ثُبُورًا وَاحِدًا وَادْعُوا ثُبُورًا کَثِیرًا ﴿۱۴﴾
امروز یکبار واویلا نگوئید، بلکه بسیار واویلا سر دهید! (۱۴)

 

قُلْ أَذَلِکَ خَیْرٌ أَمْ جَنَّهُ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ کَانَتْ لَهُمْ جَزَاءً وَمَصِیرًا ﴿۱۵﴾
بگو آیا این بهتر است یا بهشت جاویدانی که به پرهیزگاران وعده داده شده ؟ بهشتی که پاداش اعمال آنها و قرارگاهشان است. (۱۵)

 

لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَاءُونَ خَالِدِینَ کَانَ عَلَى رَبِّکَ وَعْدًا مَسْئُولًا ﴿۱۶﴾
هر چه بخواهند در آنجا برای آنها فراهم است، جاودانه در آن خواهند ماند، این وعده‏ ای است مسلم که پروردگارت بر عهده گرفته است. (۱۶)

 

وَیَوْمَ یَحْشُرُهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَقُولُ أَأَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِی هَؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِیلَ ﴿۱۷﴾
به خاطر بیاور روزی را که همه آنها و معبودانی را که غیر از خدا پرستش می‏کردند جمع می‏کند، و به آنها می‏گوید: آیا شما این بندگان مرا گمراه کردید؟ یا خود گمراه شدند؟ (۱۷)

 

قَالُوا سُبْحَانَکَ مَا کَانَ یَنْبَغِی لَنَا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِکَ مِنْ أَوْلِیَاءَ وَلَکِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّکْرَ وَکَانُوا قَوْمًا بُورًا ﴿۱۸﴾
آنها (در پاسخ) می‏گویند منزهی تو، برای ما شایسته نبود که غیر از تو اولیائی برگزینیم، ولی آنان و پدرانشان را از نعمتها برخوردار نمودی تا اینکه آنها (به جای شکر نعمت) یاد تو را فراموش کردند، و هلاک شدند. (۱۸)

 

فَقَدْ کَذَّبُوکُمْ بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِیعُونَ صَرْفًا وَلَا نَصْرًا وَمَنْ یَظْلِمْ مِنْکُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا کَبِیرًا ﴿۱۹﴾
(خداوند به آنها می‏گوید ببینید) این معبودان، شما در آنچه می‏گوئید تکذیب کردند اکنون قدرت ندارید عذاب الهی را بر طرف سازید یا از کسی یاری بطلبید، و هر کس از شما ظلم و ستم کند عذاب شدیدی به او می‏چشانیم! (۱۹)

 

وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَیَأْکُلُونَ الطَّعَامَ وَیَمْشُونَ فِی الْأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَهً أَتَصْبِرُونَ وَکَانَ رَبُّکَ بَصِیرًا ﴿۲۰﴾
ما هیچیک از رسولان را پیش از تو نفرستادیم مگر اینکه غذا می‏خوردند و در بازارها راه می‏رفتند، و بعضی از شما را، وسیله امتحان بعض دیگر قرار دادیم، آیا صبر و شکیبائی می‏کنید؟ (و از عهده امتحانات بر می‏آئید) و پروردگار تو بصیر و بینا بوده و هست. (۲۰)

 

وَقَالَ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْنَا الْمَلَائِکَهُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَکْبَرُوا فِی أَنْفُسِهِمْ وَعَتَوْا عُتُوًّا کَبِیرًا ﴿۲۱﴾
و آنها که امیدی به لقای ما ندارند (و رستاخیز را انکار می‏کنند) می‏گویند: چرا فرشتگان بر ما نازل نمی‏شوند؟ و یا پروردگارمان را با چشم خود نمی‏بینیم ؟ آنها درباره خود تکبر ورزیدند و طغیان بزرگی کردند. (۲۱)

 

یَوْمَ یَرَوْنَ الْمَلَائِکَهَ لَا بُشْرَى یَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمِینَ وَیَقُولُونَ حِجْرًا مَحْجُورًا ﴿۲۲﴾
(آنها به آرزوی خود می‏رسند) اما روزی که فرشتگان را می‏بینند روز بشارت مجرمان نخواهد بود! (بلکه روز مجازات و کیفر آنان است) و می‏گویند ما را امان دهید ما را معاف دارید. (۲۲)

 

وَقَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا ﴿۲۳﴾
و ما به سراغ اعمالی که آنها انجام دادند می‏رویم و همه را همچون ذرات غبار پراکنده در هوا می‏کنیم! (۲۳)

 

أَصْحَابُ الْجَنَّهِ یَوْمَئِذٍ خَیْرٌ مُسْتَقَرًّا وَأَحْسَنُ مَقِیلًا ﴿۲۴﴾
بهشتیان در آن روز قرارگاهشان از همه بهتر، و استراحت گاهشان نیکوتر است! (۲۴)

 

وَیَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاءُ بِالْغَمَامِ وَنُزِّلَ الْمَلَائِکَهُ تَنْزِیلًا ﴿۲۵﴾
و به خاطر آور روزی را که آسمان با ابرها از هم شکافته می‏شود، و فرشتگان نازل می‏گردند. (۲۵)

 

الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمَنِ وَکَانَ یَوْمًا عَلَى الْکَافِرِینَ عَسِیرًا ﴿۲۶﴾
حکومت در آن روز از آن خداوند رحمان است و آنروز روز سختی برای کافران خواهد بود. (۲۶)

 

وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا ﴿۲۷﴾
و به خاطر بیاور روزی را که ظالم دست خویش را از شدت حسرت به دندان می‏گزد و می‏گوید: ای کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم. (۲۷)

 

یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا ﴿۲۸﴾
ای وای بر من! کاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم! (۲۸)

 

لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا ﴿۲۹﴾
او مرا از یاد حق گمراه ساخت، بعد از آنکه آگاهی به سراغ من آمده بود، و شیطان همیشه مخذول کننده انسان بوده است. (۲۹)

 

وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﴿۳۰﴾
پیامبر عرضه داشت: پروردگارا! این قوم من از قرآن دوری جستند. (۳۰)

 

وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ وَکَفَى بِرَبِّکَ هَادِیًا وَنَصِیرًا ﴿۳۱﴾
و اینگونه برای هر پیامبری دشمنی از مجرمان قرار دادیم، اما همین بس که خدا هادی و یاور تو است. (۳۱)

 

وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَهً وَاحِدَهً کَذَلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَکَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِیلًا ﴿۳۲﴾
و کافران گفتند: چرا قرآن یکجا بر او نازل نمی‏شود؟ این بخاطر آنست که قلب تو را محکم داریم، و آن را تدریجا بر تو خواندیم. (۳۲)

 

وَلَا یَأْتُونَکَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاکَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِیرًا ﴿۳۳﴾
آنها هیچ مثلی برای تو نمی‏آورند مگر اینکه ما حق را برای تو می‏آوریم و تفسیری بهتر (و پاسخی دندانشکن که ناچار به تسلیم شوند). (۳۳)

 

الَّذِینَ یُحْشَرُونَ عَلَى وُجُوهِهِمْ إِلَى جَهَنَّمَ أُولَئِکَ شَرٌّ مَکَانًا وَأَضَلُّ سَبِیلًا ﴿۳۴﴾
آنها که بر صورتهایشان به سوی جهنم محشور می‏شوند بدترین محل را دارند و گمراه ترین افرادند! (۳۴)

 

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَجَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِیرًا ﴿۳۵﴾
ما به موسی کتاب آسمانی دادیم، و برادرش هارون را برای کمک همراهش ساختیم. (۳۵)

 

فَقُلْنَا اذْهَبَا إِلَى الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا فَدَمَّرْنَاهُمْ تَدْمِیرًا ﴿۳۶﴾
و گفتیم به سوی این قوم که آیات ما را تکذیب کردند بروید (اما آنها به مخالفت برخاستند) و ما شدیدا آنها را در هم کوبیدیم! (۳۶)

 

وَقَوْمَ نُوحٍ لَمَّا کَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ وَجَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آیَهً وَأَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ عَذَابًا أَلِیمًا ﴿۳۷﴾
و قوم نوح را هنگامی که تکذیب رسولان کردند غرق نمودیم، و آنها را درس عبرتی برای مردم قرار دادیم، و برای ستمگران عذاب دردناکی فراهم ساختیم. (۳۷)

 

وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ وَقُرُونًا بَیْنَ ذَلِکَ کَثِیرًا ﴿۳۸﴾
(همچنین) قوم عاد و ثمود و اصحاب الرس (گروهی که درخت صنوبر را میپرستیدند) و اقوام بسیار دیگری را که در این میان بودند هلاک کردیم. (۳۸)

 

وَکُلًّا ضَرَبْنَا لَهُ الْأَمْثَالَ وَکُلًّا تَبَّرْنَا تَتْبِیرًا ﴿۳۹﴾
و برای هر یک از آنها مثلها زدیم و (چون سودی نداد) هر یک از آنها را در هم شکستیم و هلاک کردیم. (۳۹)

 

وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْیَهِ الَّتِی أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ یَکُونُوا یَرَوْنَهَا بَلْ کَانُوا لَا یَرْجُونَ نُشُورًا ﴿۴۰﴾
آنها از کنار شهری که باران شر (بارانی از سنگهای آسمانی) بر آن باریده بود (دیار قوم لوط) گذشتند، آیا آنرا ندیدند؟ (آری دیدندولی آنها به رستاخیز ایمان ندارند. (۴۰)

 

وَإِذَا رَأَوْکَ إِنْ یَتَّخِذُونَکَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِی بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا ﴿۴۱﴾
و هنگامی که تو را می‏بینند تنها به باد استهزایت می‏گیرند (سخن منطقی که ندارند می‏گویند:) آیا این کسی است که خدا او را به عنوان رسول مبعوث کرده است؟! (۴۱)

 

إِنْ کَادَ لَیُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَیْهَا وَسَوْفَ یَعْلَمُونَ حِینَ یَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِیلًا ﴿۴۲﴾
اگر ما بر پرستش خدایانمایان استقامت نکنیم بیم آن می‏رود که او ما را گمراه سازد! اما هنگامی که عذاب الهی را دیدند به زودی می‏فهمند چه کسی گمراه بوده است؟! (۴۲)

 

أَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلًا ﴿۴۳﴾
آیا دیدی کسی را که هوای نفس خویش را معبود خود برگزیده است ؟ آیا تو می‏توانی او را هدایت کنی ؟ یا به دفاع از او برخیزی ؟ (۴۳)

 

أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا ﴿۴۴﴾
آیا گمان می‏بری اکثر آنها می‏شنوند یا می‏فهمند؟ آنها فقط همچون چهارپایانند بلکه گمراه تر! (۴۴)

 

أَلَمْ تَرَ إِلَى رَبِّکَ کَیْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاکِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلِیلًا ﴿۴۵﴾
آیا ندیدی چگونه پروردگارت سایه را گسترده ؟ و اگر می‏خواست آنرا ساکن قرار می‏داد، سپس خورشید را بر وجود آن دلیل قرار دادیم. (۴۵)

 

ثُمَّ قَبَضْنَاهُ إِلَیْنَا قَبْضًا یَسِیرًا ﴿۴۶﴾
سپس آنرا آهسته جمع می‏کنیم. (۴۶)

 

وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِبَاسًا وَالنَّوْمَ سُبَاتًا وَجَعَلَ النَّهَارَ نُشُورًا ﴿۴۷﴾
او کسی است که شب را برای شما لباس قرار داد و روز را مایه حرکت و حیات! (۴۷)

 

وَهُوَ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا ﴿۴۸﴾
و او کسی است که بادها را بشارتگرانی پیش از رحمتش فرستاد و از آسمان آبی پاک کننده نازل کردیم. (۴۸)

 

لِنُحْیِیَ بِهِ بَلْدَهً مَیْتًا وَنُسْقِیَهُ مِمَّا خَلَقْنَا أَنْعَامًا وَأَنَاسِیَّ کَثِیرًا ﴿۴۹﴾
تا به وسیله آن سرزمین مرده را زنده کنیم، و آنرا برای نوشیدن در اختیار مخلوقاتی که آفریده‏ ایم – چهارپایان و انسانهای بسیار – بگذاریم. (۴۹)

 

وَلَقَدْ صَرَّفْنَاهُ بَیْنَهُمْ لِیَذَّکَّرُوا فَأَبَى أَکْثَرُ النَّاسِ إِلَّا کُفُورًا ﴿۵۰﴾
ما این آیات را به صورتهای گوناگون در میان آنها قرار دادیم تا متذکر شوند ولی بیشتر مردم جز انکار و کفر کاری نکردند. (۵۰)

 

وَلَوْ شِئْنَا لَبَعَثْنَا فِی کُلِّ قَرْیَهٍ نَذِیرًا ﴿۵۱﴾
و اگر می‏خواستیم در هر شهر و دیاری پیامبری می‏فرستادیم. (۵۱)

 

فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا ﴿۵۲﴾
بنابراین از کافران اطاعت مکن و به وسیله قرآن با آنها جهاد بزرگی بنما. (۵۲)

 

وَهُوَ الَّذِی مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَیْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَحْجُورًا ﴿۵۳﴾
و او کسی است که دو دریا را در کنار هم قرار داد یکی گوارا و شیرین و دیگری شور و تلخ و در میان آنها برزخی قرار داد تا با هم مخلوط نشوند (گوئی هر یک به دیگری می‏گوید) دور باش و نزدیک نیا! (۵۳)

 

وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَکَانَ رَبُّکَ قَدِیرًا ﴿۵۴﴾
او کسی است که از آب انسانی را آفرید او را نسب و سبب قرار داد (و نسل او را از این دو طریق گسترش داد) و پروردگار تو همواره قادر است. (۵۴)

 

وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنْفَعُهُمْ وَلَا یَضُرُّهُمْ وَکَانَ الْکَافِرُ عَلَى رَبِّهِ ظَهِیرًا ﴿۵۵﴾
آنها غیر از خدا چیزهائی را می‏پرستند که نه به آنها سودی می‏رساند و نه زیانی، و کافران در برابر پروردگارشان (در طریق کفر) کمک کار یکدیگرند. (۵۵)

 

وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا ﴿۵۶﴾
ما تو را جز به عنوان بشارت دهنده و انذار کننده نفرستادیم. (۵۶)

 

قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلًا ﴿۵۷﴾
بگو من در برابر ابلاغ این آئین هیچگونه پاداشی از شما مطالبه نمی‏کنم، تنها پاداش من این است که کسانی بخواهند راهی به سوی پروردگارشان برگزینند. (۵۷)

 

وَتَوَکَّلْ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لَا یَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَکَفَى بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِیرًا ﴿۵۸﴾
و توکل بر خداوندی کن که هرگز نمی‏میرد، و تسبیح و حمد او به جای آور، و همین بس که او از گناهان بندگانش آگاه است. (۵۸)

 

الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِیرًا ﴿۵۹﴾
او خدائی است که آسمانها و زمین و آنچه را در میان ایندو است در شش روز (شش دوران) آفرید، سپس بر عرش قدرت قرار گرفت (و به تدبیر جهان پرداخت) او خداوند رحمن است از او بخواه که از همه چیز آگاه است. (۵۹)

 

وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَزَادَهُمْ نُفُورًا ﴿۶۰﴾
و هنگامی که به آنها گفته شود برای خداوند رحمان سجده کنید می‏گویند رحمان چیست؟! (ما اصلا رحمن را نمی‏شناسیم) ما برای چیزی سجده کنیم که تو به ما دستور می‏دهی. (این سخن را می‏گویند) و بر نفرتشان افزوده می‏شود! (۶۰)

 

تَبَارَکَ الَّذِی جَعَلَ فِی السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِیهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُنِیرًا ﴿۶۱﴾
جاودان و پر برکت است آن خدائی که در آسمانها برجهائی قرار داد، و در میان آن چراغ روشن و ماه نور بخشی آفرید. (۶۱)

 

وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَهً لِمَنْ أَرَادَ أَنْ یَذَّکَّرَ أَوْ أَرَادَ شُکُورًا ﴿۶۲﴾
او کسی است که شب و روز را جانشین یکدیگر قرار داد برای آنها که بخواهند متذکر شوند یا شکرگزاری کنند. (۶۲)

 

وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴿۶۳﴾
بندگان خاص خداوند رحمن آنها هستند که با آرامش و بیتکبر بر زمین راه می‏روند و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند به آنها سلام می‏گویند (و با بیاعتنائی و بزرگواری می‏گذرند). (۶۳)

 

وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا ﴿۶۴﴾
آنها کسانی هستند که شبانگاه برای پروردگارشان سجده و قیام می‏کنند. (۶۴)

 

وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا ﴿۶۵﴾
آنها کسانی هستند که می‏گویند پروردگارا عذاب جهنم را از ما بر طرف گردان که عذابش سخت و پر دوام است! (۶۵)

 

إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿۶۶﴾
آن بد جایگاه و بد محل اقامتی است. (۶۶)

 

وَالَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا ﴿۶۷﴾
آنها کسانی هستند که هر گاه انفاق کنند نه اسراف می‏کنند و نه سختگیری، بلکه در میان ایندو حد اعتدالی دارند. (۶۷)

 

وَالَّذِینَ لَا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا یَزْنُونَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا ﴿۶۸﴾
آنها کسانی هستند که معبود دیگری را با خداوند نمی‏خوانند، و انسانی را که خداوند خونش را حرام شمرده جز به حق به قتل نمی‏رسانند، و زنا نمی‏کنند، و هر کس چنین کند مجازاتش را خواهد دید. (۶۸)

 

یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا ﴿۶۹﴾
چنین کسی عذاب او در قیامت مضاعف می‏گردد، و با خواری همیشه در آن خواهد ماند. (۶۹)

 

إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿۷۰﴾
مگر کسی که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد که خداوند گناهان این گروه را به حسنات تبدیل می‏کند. و خداوند آمرزنده و مهربان است. (۷۰)

 

وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا ﴿۷۱﴾
و کسی که توبه کند و عمل صالح بجا آورد به سوی خدا بازگشت می‏کند (و پاداش خود را از او می‏گیرد). (۷۱)

 

وَالَّذِینَ لَا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا ﴿۷۲﴾
آنها کسانی هستند که شهادت به باطل نمی‏دهند (و در مجالس ‍ باطل شرکت نمی‏کنند) و هنگامی که با لغو و بیهودگی برخورد کنند بزرگوارانه از آن می‏گذرند. (۷۲)

 

وَالَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْهَا صُمًّا وَعُمْیَانًا ﴿۷۳﴾
آنها کسانی هستند که هر گاه آیات پروردگارشان به آنها گوشزد شود کر و کور روی آن نمی‏افتند! (۷۳)

 

وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا ﴿۷۴﴾
آنها کسانی هستند که می‏گویند پروردگارا از همسران و فرزندان ما، مایه روشنی چشم ما قرار ده و ما را پیشوای پرهیزگاران بنما! (۷۴)

 

أُولَئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَهَ بِمَا صَبَرُوا وَیُلَقَّوْنَ فِیهَا تَحِیَّهً وَسَلَامًا ﴿۷۵﴾
آنها هستند که درجات عالی بهشت در برابر شکیبائیشان به آنان پاداش داده می‏شود. و در آن با تحیت و سلام روبرو می‏شوند. (۷۵)

 

خَالِدِینَ فِیهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿۷۶﴾
جاودانه در آن خواهند ماند، چه قرارگاه خوب و چه محل اقامت جالبی! (۷۶)

 

قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامًا ﴿۷۷﴾
بگو پروردگار من برای شما ارجی قائل نیست اگر دعای شما نباشد، شما (آیات خدا و پیامبران را) تکذیب کردید و دامان شما را خواهد گرفت و از شما جدا نخواهد شد. (۷۷)

سوره ۲۶: الشعراء – جزء ۱۹ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

طسم ﴿۱﴾
طسم (۱)

 

تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ ﴿۲﴾
این آیات کتاب مبین است. (۲)

 

لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ﴿۳﴾
گوئی می‏خواهی جان خود را از شدت اندوه از دست دهی بخاطر اینکه آنها ایمان نمی‏آورند. (۳)

 

إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آیَهً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ ﴿۴﴾
اگر ما اراده کنیم از آسمان بر آنها آیه‏ ای نازل می‏کنیم که گردنهایشان در برابر آن خاضع گردد! (۴)

 

وَمَا یَأْتِیهِمْ مِنْ ذِکْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا کَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِینَ ﴿۵﴾
و هر ذکر تازه‏ ای از سوی خداوند رحمان برای آنها بیاید از آن اعراض می‏کنند. (۵)

 

فَقَدْ کَذَّبُوا فَسَیَأْتِیهِمْ أَنْبَاءُ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿۶﴾
آنها تکذیب کردند، اما به زودی اخبار آنچه را به استهزاء می‏گرفتند به آنان می‏رسد (و از مجازاتش با خبر خواهند شد). (۶)

 

أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ کَمْ أَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ ﴿۷﴾
آیا آنها به زمین نگاه نکردند، چه اندازه در آن از انواع گیاهان آفریدیم. (۷)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۸﴾
در این نشانه روشنی است (بر وجود خدا) ولی اکثر آنها هرگز نبوده‏ اند. (۸)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۹﴾
پروردگار تو عزیز و رحیم است. (۹)

 

وَإِذْ نَادَى رَبُّکَ مُوسَى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿۱۰﴾
به خاطر بیاور هنگامی که پروردگارت موسی را ندا داد که به سراغ آن قوم ستمگر برو. (۱۰)

 

قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَلَا یَتَّقُونَ ﴿۱۱﴾
قوم فرعون، آیا آنها (از مخالفت فرمان پروردگار) پرهیز نمی‏کنند؟! (۱۱)

 

قَالَ رَبِّ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یُکَذِّبُونِ ﴿۱۲﴾
(موسی) عرض کرد پروردگارا من از آن بیم دارم که مرا تکذیب کنند. (۱۲)

 

وَیَضِیقُ صَدْرِی وَلَا یَنْطَلِقُ لِسَانِی فَأَرْسِلْ إِلَى هَارُونَ ﴿۱۳﴾
و سینه‏ ام تنگ می‏شود، و زبانم به قدر کافی گویا نیست (به برادرم) هارون نیز رسالت ده (تا مرا یاری کند). (۱۳)

 

وَلَهُمْ عَلَیَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ یَقْتُلُونِ ﴿۱۴﴾
و آنها (به اعتقاد خودشان) بر من گناهی دارند می‏ترسم مرا به قتل برسانند (و این رسالت به پایان نرسد). (۱۴)

 

قَالَ کَلَّا فَاذْهَبَا بِآیَاتِنَا إِنَّا مَعَکُمْ مُسْتَمِعُونَ ﴿۱۵﴾
فرمود چنین نیست (آنها کاری نمی‏توانند انجام دهند) شما هر دو با آیات ما (برای هدایت آنان) بروید ما با شما هستیم و (سخنانتان را) می‏شنویم. (۱۵)

 

فَأْتِیَا فِرْعَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۶﴾
به سراغ فرعون بروید و بگوئید ما فرستاده پروردگار جهانیان هستیم. (۱۶)

 

أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۱۷﴾
بنی اسرائیل را با ما بفرست. (۱۷)

 

قَالَ أَلَمْ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدًا وَلَبِثْتَ فِینَا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ ﴿۱۸﴾
(فرعون) گفت: آیا ما تو را در کودکی در میان خود پرورش ‍ ندادیم ؟ و سالهائی از عمرت را در میان ما نبودی ؟ (۱۸)

 

وَفَعَلْتَ فَعْلَتَکَ الَّتِی فَعَلْتَ وَأَنْتَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿۱۹﴾
و (سرانجام) آن کارت را (که نمی‏بایست انجام دهی) انجام دادی (و یک نفر از ما را کشتی) و تو از کافران بودی! (۱۹)

 

قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّینَ ﴿۲۰﴾
(موسی) گفت: من آن کار را انجام دادم در حالی که از بیخبران بودم. (۲۰)

 

فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکْمًا وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿۲۱﴾
و به دنبال آن هنگامی که از شما ترسیدم فرار کردم و پروردگار من به من دانش بخشید و مرا از پیامبران قرار داد. (۲۱)

 

وَتِلْکَ نِعْمَهٌ تَمُنُّهَا عَلَیَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۲۲﴾
آیا این منتی است که تو بر من می‏گذاری که بنی اسرائیل را برده خود ساخته‏ ای؟! (۲۲)

 

قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِینَ ﴿۲۳﴾
فرعون گفت پروردگار عالمیان چیست؟! (۲۳)

 

قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا إِنْ کُنْتُمْ مُوقِنِینَ ﴿۲۴﴾
(موسی) گفت پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان این دو است، اگر اهل یقین هستید. (۲۴)

 

قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿۲۵﴾
(فرعون) به اطرافیانش گفت، آیا نمی‏شنوید این مرد چه می‏گوید؟ (۲۵)

 

قَالَ رَبُّکُمْ وَرَبُّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿۲۶﴾
(موسی) گفت پروردگار شما و پروردگار نیاکان شما. (۲۶)

 

قَالَ إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿۲۷﴾
(فرعون) گفت پیامبری که به سوی شما فرستاده شده دیوانه است. (۲۷)

 

قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَیْنَهُمَا إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۲۸﴾
(موسی) گفت او پروردگار مشرق و مغرب و آنچه در میان این دو است می‏باشد اگر شما عقل و اندیشه خود را به کار می‏گرفتید. (۲۸)

 

قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَیْرِی لَأَجْعَلَنَّکَ مِنَ الْمَسْجُونِینَ ﴿۲۹﴾
فرعون خشمگین شد و گفت: اگر معبودی غیر از من برگزینی تو را از زندانیان قرار خواهم داد. (۲۹)

 

قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُکَ بِشَیْءٍ مُبِینٍ ﴿۳۰﴾
(موسی) گفت: حتی اگر نشانه آشکاری برای رسالتم برای تو بیاورم ؟ (۳۰)

 

قَالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۳۱﴾
گفت: اگر راست می‏گوئی آنرا بیاور! (۳۱)

 

فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُبِینٌ ﴿۳۲﴾
در این هنگام موسی عصای خود را افکند و مار عظیم و آشکاری شد. (۳۲)

 

وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاءُ لِلنَّاظِرِینَ ﴿۳۳﴾
و دست خود را در گریبان فرو برد و بیرون آورد در برابر بینندگان سفید و روشن بود. (۳۳)

 

قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ ﴿۳۴﴾
(فرعون) به گروهی که اطراف او بودند گفت: این ساحر آگاه و ماهری است! (۳۴)

 

یُرِیدُ أَنْ یُخْرِجَکُمْ مِنْ أَرْضِکُمْ بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ﴿۳۵﴾
او می‏خواهد شما را از سرزمینتان با سحرش بیرون کند شما چه نظر می‏دهید؟ (۳۵)

 

قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿۳۶﴾
گفتند: او و برادرش را مهلت ده و به تمام شهرها ماموران برای بسیج اعزام کن. (۳۶)

 

یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَحَّارٍ عَلِیمٍ ﴿۳۷﴾
تا هر ساحر ماهری را نزد تو آورند. (۳۷)

 

فَجُمِعَ السَّحَرَهُ لِمِیقَاتِ یَوْمٍ مَعْلُومٍ ﴿۳۸﴾
سرانجام ساحران برای وعده گاه روز معینی جمع آوری شدند. (۳۸)

 

وَقِیلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنْتُمْ مُجْتَمِعُونَ ﴿۳۹﴾
و به مردم گفته شد آیا شما نیز (در این صحنه) اجتماع می‏کنید. (۳۹)

 

لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَهَ إِنْ کَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ ﴿۴۰﴾
تا اگر ساحران پیروز شوند ما از آنان پیروی کنیم. (۴۰)

 

فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَهُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِنْ کُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِینَ ﴿۴۱﴾
هنگامی که ساحران آمدند، به فرعون گفتند: آیا اگر پیروز شویم پاداش مهمی خواهیم داشت ؟ (۴۱)

 

قَالَ نَعَمْ وَإِنَّکُمْ إِذًا لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ ﴿۴۲﴾
گفت آری، و شما در این صورت از مقربان خواهید بود! (۴۲)

 

قَالَ لَهُمْ مُوسَى أَلْقُوا مَا أَنْتُمْ مُلْقُونَ ﴿۴۳﴾
(روز موعود فرا رسید و همگی جمع شدند، موسی رو به ساحران کرد و) گفت: آنچه را می‏خواهید بیفکنید، بیفکنید! (۴۳)

 

فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِیَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّهِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ ﴿۴۴﴾
آنها طنابها و عصاهای خود را افکندند و گفتند به عزت فرعون، قطعا پیروزیم! (۴۴)

 

فَأَلْقَى مُوسَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ﴿۴۵﴾
سپس موسی عصایش را افکند، ناگهان تمام وسایل دروغین آنها را بلعید! (۴۵)

 

فَأُلْقِیَ السَّحَرَهُ سَاجِدِینَ ﴿۴۶﴾
ساحران همگی فورا به سجده افتادند. (۴۶)

 

قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۴۷﴾
گفتند ما به پروردگار عالمیان ایمان آوردیم. (۴۷)

 

رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ﴿۴۸﴾
پروردگار موسی و هارون. (۴۸)

 

قَالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۴۹﴾
(فرعون) گفت: آیا به او ایمان آوردید پیش از آن که به شما اجازه دهم؟! مسلما او بزرگ و استاد شما است که به شما سحر آموخته، اما به زودی خواهید دانست که دستها و پاهای شما را به طور مختلف قطع می‏کنم، و همه شما را به دار می‏آویزم. (۴۹)

 

قَالُوا لَا ضَیْرَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ ﴿۵۰﴾
گفتند: مهم نیست (هر کار از دستت ساخته است بکن) ما به سوی پروردگارمان باز می‏گردیم. (۵۰)

 

إِنَّا نَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَایَانَا أَنْ کُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۵۱﴾
ما امیدواریم پروردگارمان خطاهای ما را به بخشد، که ما نخستین ایمان آورندگان بودیم. (۵۱)

 

وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی إِنَّکُمْ مُتَّبَعُونَ ﴿۵۲﴾
ما به موسی وحی فرستادیم که بندگان مرا شبانه از مصر کوچ ده، و آنها شما را تعقیب خواهند کرد. (۵۲)

 

فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿۵۳﴾
فرعون (از این ماجرا آگاه شد و) ماموران به شهرها فرستاد تا نیرو جمع کند. (۵۳)

 

إِنَّ هَؤُلَاءِ لَشِرْذِمَهٌ قَلِیلُونَ ﴿۵۴﴾
(و گفت) اینها گروهی اندکند. (۵۴)

 

وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ ﴿۵۵﴾
و اینها ما را به خشم آورده‏ اند. (۵۵)

 

وَإِنَّا لَجَمِیعٌ حَاذِرُونَ ﴿۵۶﴾
و ما همگی آماده پیکاریم. (۵۶)

 

فَأَخْرَجْنَاهُمْ مِنْ جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿۵۷﴾
ولی ما آنها (فرعونیان) را از باغها و چشمه‏ ها بیرون کردیم. (۵۷)

 

وَکُنُوزٍ وَمَقَامٍ کَرِیمٍ ﴿۵۸﴾
از گنجها و قصرهای مجلل! (۵۸)

 

کَذَلِکَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۵۹﴾
آری، این چنین کردیم و بنی اسرائیل را وارث آنها ساختیم. (۵۹)

 

فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِینَ ﴿۶۰﴾
آنها (فرعونیان) به تعقیب بنی اسرائیل پرداختند و به هنگام طلوع آفتاب به آنها رسیدند. (۶۰)

 

فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَکُونَ ﴿۶۱﴾
هنگامی که هر دو گروه یکدیگر را دیدند، یاران موسی گفتند: ما در چنگال فرعونیان گرفتار شدیم. (۶۱)

 

قَالَ کَلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ ﴿۶۲﴾
(موسی) گفت: چنین نیست، پروردگار من با من است، به زودی مرا هدایت خواهد کرد. (۶۲)

 

فَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ ﴿۶۳﴾
و به دنبال آن به موسی وحی کردیم عصایت را به دریا زن، دریا از هم شکافته شد، و هر بخشی همچون کوه عظیمی بود! (۶۳)

 

وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِینَ ﴿۶۴﴾
و در آنجا دیگران را نیز به دریا نزدیک ساختیم. (۶۴)

 

وَأَنْجَیْنَا مُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَجْمَعِینَ ﴿۶۵﴾
موسی و تمام کسانی را که با او بودند نجات دادیم. (۶۵)

 

ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِینَ ﴿۶۶﴾
سپس دیگران را غرق کردیم. (۶۶)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۶۷﴾
در این جریان نشانه روشنی است (برای آنها که حق طلبند) ولی اکثر آنها ایمان نیاوردند. (۶۷)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۶۸﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (۶۸)

 

وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِیمَ ﴿۶۹﴾
و بر آنها خبر ابراهیم را بخوان. (۶۹)

 

إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ ﴿۷۰﴾
هنگامی که به پدرش و قومش گفت: چه چیز را پرستش ‍ می‏کنید؟ (۷۰)

 

قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاکِفِینَ ﴿۷۱﴾
گفتند: بتهائی را می‏پرستیم و همه روز ملازم عبادت آنانیم. (۷۱)

 

قَالَ هَلْ یَسْمَعُونَکُمْ إِذْ تَدْعُونَ ﴿۷۲﴾
گفت: آیا هنگامی که آنانرا می‏خوانید صدای شما را می‏شنوند؟ (۷۲)

 

أَوْ یَنْفَعُونَکُمْ أَوْ یَضُرُّونَ ﴿۷۳﴾
یا سودی به شما می‏رسانند، یا زیانی؟! (۷۳)

 

قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا کَذَلِکَ یَفْعَلُونَ ﴿۷۴﴾
گفتند: فقط ما نیاکان خود را یافتیم که چنین می‏کنند. (۷۴)

 

قَالَ أَفَرَأَیْتُمْ مَا کُنْتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿۷۵﴾
گفت: آیا دیدید چیزی را که شما عبادت می‏کردید؟ (۷۵)

 

أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمُ الْأَقْدَمُونَ ﴿۷۶﴾
شما و پدران پیشین شما. (۷۶)

 

فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِی إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِینَ ﴿۷۷﴾
همه آنها دشمن منند مگر پروردگار عالمیان! (۷۷)

 

الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ ﴿۷۸﴾
آن کسی که مرا آفرید و هدایت می‏کند. (۷۸)

 

وَالَّذِی هُوَ یُطْعِمُنِی وَیَسْقِینِ ﴿۷۹﴾
و کسی که مرا غذا می‏دهد و سیراب می‏نماید. (۷۹)

 

وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ ﴿۸۰﴾
و هنگامی که بیمار شوم مرا شفا می‏دهد. (۸۰)

 

وَالَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحْیِینِ ﴿۸۱﴾
و کسی که مرا می‏میراند و سپس زنده می‏کند. (۸۱)

 

وَالَّذِی أَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ ﴿۸۲﴾
و کسی که امید دارم گناهانم را در روز جزا به بخشد. (۸۲)

 

رَبِّ هَبْ لِی حُکْمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ ﴿۸۳﴾
پروردگارا! به من علم و دانش مرحمت فرما، و مرا به صالحان ملحق کن. (۸۳)

 

وَاجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ ﴿۸۴﴾
و برای من در میان امتهای آینده زبان صدق (و ذکر خیر) قرار ده. (۸۴)

 

وَاجْعَلْنِی مِنْ وَرَثَهِ جَنَّهِ النَّعِیمِ ﴿۸۵﴾
و مرا از وارثان بهشت پر نعمت گردان. (۸۵)

 

وَاغْفِرْ لِأَبِی إِنَّهُ کَانَ مِنَ الضَّالِّینَ ﴿۸۶﴾
و پدرم (عمویم) را بیامرز که او از گمراهان بود. (۸۶)

 

وَلَا تُخْزِنِی یَوْمَ یُبْعَثُونَ ﴿۸۷﴾
و مرا در روزی که مردم مبعوث می‏شوند، شرمنده و رسوا مکن. (۸۷)

 

یَوْمَ لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿۸۸﴾
در آن روزیکه مال و فرزندان سودی نمی‏بخشد. (۸۸)

 

إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ﴿۸۹﴾
مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید. (۸۹)

 

وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّهُ لِلْمُتَّقِینَ ﴿۹۰﴾
(در آنروز) بهشت برای پرهیزگاران نزدیک می‏شود. (۹۰)

 

وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِلْغَاوِینَ ﴿۹۱﴾
و دوزخ برای گمراهان آشکار می‏گردد. (۹۱)

 

وَقِیلَ لَهُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿۹۲﴾
و به آنها گفته می‏شود کجا هستند معبودانی که آنها را پرستش ‍ می‏کردید؟ (۹۲)

 

مِنْ دُونِ اللَّهِ هَلْ یَنْصُرُونَکُمْ أَوْ یَنْتَصِرُونَ ﴿۹۳﴾
معبودهائی غیر از خدا، آیا آنها شما را یاری می‏کنند؟ یا کسی بیاری آنها می‏آید؟ (۹۳)

 

فَکُبْکِبُوا فِیهَا هُمْ وَالْغَاوُونَ ﴿۹۴﴾
در این هنگام همه آن معبودان با عابدان (گمراه) به دوزخ افکنده می‏شوند. (۹۴)

 

وَجُنُودُ إِبْلِیسَ أَجْمَعُونَ ﴿۹۵﴾
و همچنین لشکریان ابلیس عموما. (۹۵)

 

قَالُوا وَهُمْ فِیهَا یَخْتَصِمُونَ ﴿۹۶﴾
آنها در آنجا به مخاصمه بر می‏خیزند و می‏گویند: (۹۶)

 

تَاللَّهِ إِنْ کُنَّا لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿۹۷﴾
به خدا سوگند که ما در گمراهی آشکار بودیم. (۹۷)

 

إِذْ نُسَوِّیکُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۹۸﴾
چون شما را با پروردگار عالمیان برابر می‏شمردیم. (۹۸)

 

وَمَا أَضَلَّنَا إِلَّا الْمُجْرِمُونَ ﴿۹۹﴾
اما کسی جز مجرمان ما را گمراه نکرد. (۹۹)

 

فَمَا لَنَا مِنْ شَافِعِینَ ﴿۱۰۰﴾
(افسوس که امروز) شفاعت کننده گانی برای ما وجود ندارد. (۱۰۰)

 

وَلَا صَدِیقٍ حَمِیمٍ ﴿۱۰۱﴾
و نه دوست گرم و پر محبتی. (۱۰۱)

 

فَلَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّهً فَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۰۲﴾
اگر بار دیگر (به دنیا) بازگردیم از مؤ منان خواهیم بود. (۱۰۲)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۰۳﴾
در این ماجرا آیت (و عبرتی) است ولی اکثر آنها مؤ من نبودند. (۱۰۳)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۰۴﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (۱۰۴)

 

کَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۰۵﴾
قوم نوح رسولان را تکذیب کردند. (۱۰۵)

 

إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۰۶﴾
هنگامی که برادرشان نوح به آنها گفت، آیا تقوی پیشه نمی‏کنید؟ (۱۰۶)

 

إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۰۷﴾
من برای شما رسول امینی هستم. (۱۰۷)

 

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۰۸﴾
تقوای الهی پیشه کنید، و مرا اطاعت نمائید. (۱۰۸)

 

وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۰۹﴾
من هیچ مزدی در برابر این دعوت از شما نمی‏خواهم اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است. (۱۰۹)

 

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۱۰﴾
بنابراین تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید. (۱۱۰)

 

قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَکَ وَاتَّبَعَکَ الْأَرْذَلُونَ ﴿۱۱۱﴾
گفتند آیا ما به تو ایمان بیاوریم در حالی که افراد پست و بیارزش از تو پیروی کرده‏ اند؟! (۱۱۱)

 

قَالَ وَمَا عِلْمِی بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۱۱۲﴾
(نوح) گفت، من چه می‏دانم آنها چه کاری داشته‏ اند. (۱۱۲)

 

إِنْ حِسَابُهُمْ إِلَّا عَلَى رَبِّی لَوْ تَشْعُرُونَ ﴿۱۱۳﴾
حساب آنها تنها بر پروردگار من است، اگر شما می‏فهمیدید؟ (۱۱۳)

 

وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۱۴﴾
و من هرگز مؤ منان را طرد نخواهم کرد. (۱۱۴)

 

إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿۱۱۵﴾
من تنها انذار کننده آشکاری هستم. (۱۱۵)

 

قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ یَا نُوحُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِینَ ﴿۱۱۶﴾
گفتند: ای نوح اگر خودداری نکنی، سنگباران خواهی شد. (۱۱۶)

 

قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِی کَذَّبُونِ ﴿۱۱۷﴾
گفت: پروردگارا: قوم من، مرا تکذیب کردند. (۱۱۷)

 

فَافْتَحْ بَیْنِی وَبَیْنَهُمْ فَتْحًا وَنَجِّنِی وَمَنْ مَعِیَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۱۸﴾
اکنون میان من و اینها جدائی بیفکن (و داوری کن). (۱۱۸)

 

فَأَنْجَیْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿۱۱۹﴾
ما، او و کسانی را که با او بودند در کشتی که مملو (از انسان و انواع حیوانات) بود رهائی بخشیدیم. (۱۱۹)

 

ثُمَّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِینَ ﴿۱۲۰﴾
سپس بقیه را غرق کردیم. (۱۲۰)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۲۱﴾
در این ماجرا نشانه روشنی است، اما اکثر آنها ایمان نیاوردند. (۱۲۱)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۲۲﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (۱۲۲)

 

کَذَّبَتْ عَادٌ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۲۳﴾
قوم عاد رسولان (خدا) را تکذیب کردند. (۱۲۳)

 

إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۲۴﴾
هنگامی که برادرشان هود گفت: آیا تقوی پیشه نمی‏کنید؟ (۱۲۴)

 

إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۲۵﴾
من برای شما فرستاده امینی هستم. (۱۲۵)

 

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۲۶﴾
تقوی الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید. (۱۲۶)

 

وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۲۷﴾
من هیچ اجر و پاداشی در برابر این دعوت از شما نمی‏طلبم، اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالمیان است. (۱۲۷)

 

أَتَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ آیَهً تَعْبَثُونَ ﴿۱۲۸﴾
آیا شما بر هر مکان مرتفعی نشانه‏ ای از روی هوی و هوس ‍ می‏سازید. (۱۲۸)

 

وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ ﴿۱۲۹﴾
و قصرها و قلعه‏ های زیبا و محکم بنا می‏کنید، آنچنانکه گوئی در دنیا جاودانه خواهید ماند. (۱۲۹)

 

وَإِذَا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِینَ ﴿۱۳۰﴾
و هنگامی که کسی را مجازات می‏کنید همچون جباران کیفر می‏دهید. (۱۳۰)

 

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۳۱﴾
تقوی الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید. (۱۳۱)

 

وَاتَّقُوا الَّذِی أَمَدَّکُمْ بِمَا تَعْلَمُونَ ﴿۱۳۲﴾
از خدائی به پرهیزید که شما را به نعمتهائی که می‏دانید امداد کرده. (۱۳۲)

 

أَمَدَّکُمْ بِأَنْعَامٍ وَبَنِینَ ﴿۱۳۳﴾
شما را به چهارپایان و نیز پسران (لایق و برومند) امداد فرموده. (۱۳۳)

 

وَجَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿۱۳۴﴾
همچنین به باغها و چشمه‏ ها (۱۳۴)

 

إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿۱۳۵﴾
(اگر کفران کنید) من بر شما از عذاب روز بزرگ می‏ترسم. (۱۳۵)

 

قَالُوا سَوَاءٌ عَلَیْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَکُنْ مِنَ الْوَاعِظِینَ ﴿۱۳۶﴾
آنها (قوم عاد) گفتند: برای ما تفاوت نمی‏کند چه ما را اندرز بدهی یا ندهی (بیهوده خود را خسته مکن)! (۱۳۶)

 

إِنْ هَذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۳۷﴾
این همان روش و اخلاق پیشینیان است. (۱۳۷)

 

وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ ﴿۱۳۸﴾
و ما هرگز مجازات نخواهیم شد. (۱۳۸)

 

فَکَذَّبُوهُ فَأَهْلَکْنَاهُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۳۹﴾
آنها هود را تکذیب کردند، ما هم نابودشان کردیم و در این آیت و نشانه‏ ای است (برای آگاهان) ولی اکثر آنها مؤ من نبودند. (۱۳۹)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۴۰﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (۱۴۰)

 

کَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۴۱﴾
قوم ثمود رسولان (خدا) را تکذیب کردند. (۱۴۱)

 

إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صَالِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۴۲﴾
هنگامی که صالح به آنها گفت: آیا تقوی پیشه نمی‏کنید؟ (۱۴۲)

 

إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۴۳﴾
من برای شما فرستاده امینی هستم. (۱۴۳)

 

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۴۴﴾
تقوی الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید. (۱۴۴)

 

وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۴۵﴾
من اجر و پاداشی در برابر این دعوت از شما نمی‏طلبم اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است. (۱۴۵)

 

أَتُتْرَکُونَ فِی مَا هَاهُنَا آمِنِینَ ﴿۱۴۶﴾
آیا شما تصور می‏کنید همیشه در نهایت امنیت، در نعمتهائی که اینجاست می‏مانید؟ (۱۴۶)

 

فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿۱۴۷﴾
در این باغها و چشمه‏ ها! (۱۴۷)

 

وَزُرُوعٍ وَنَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِیمٌ ﴿۱۴۸﴾
در این زراعتها و نخلهائی که میوه‏ هایش شیرین و رسیده است. (۱۴۸)

 

وَتَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا فَارِهِینَ ﴿۱۴۹﴾
شما از کوهها خانه‏ هائی می‏تراشید و در آن به عیش و نوش ‍ می‏پردازید. (۱۴۹)

 

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۵۰﴾
از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید. (۱۵۰)

 

وَلَا تُطِیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِینَ ﴿۱۵۱﴾
و اطاعت فرمان مسرفان نکنید. (۱۵۱)

 

الَّذِینَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَلَا یُصْلِحُونَ ﴿۱۵۲﴾
همانها که در زمین فساد می‏کنند و اصلاح نمی‏کنند. (۱۵۲)

 

قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِینَ ﴿۱۵۳﴾
گفتند (ای صالح) تو عقل خود را از دست داده‏ ای. (۱۵۳)

 

مَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا فَأْتِ بِآیَهٍ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۱۵۴﴾
تو فقط بشری همچون ما هستی اگر راست می‏گویی آیت و نشانه‏ ای بیاور. (۱۵۴)

 

قَالَ هَذِهِ نَاقَهٌ لَهَا شِرْبٌ وَلَکُمْ شِرْبُ یَوْمٍ مَعْلُومٍ ﴿۱۵۵﴾
گفت این ناقه‏ ای است که برای او سهمی (از آب قریه) است و برای شما سهم روز معینی. (۱۵۵)

 

وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿۱۵۶﴾
کمترین آزاری به آن نرسانید که عذاب روز عظیم شما را فرو خواهد گرفت. (۱۵۶)

 

فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِینَ ﴿۱۵۷﴾
سرانجام بر آن (ناقه) حمله نموده او را از پای درآوردند، سپس ‍ از کرده خود پشیمان شدند. (۱۵۷)

 

فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۵۸﴾
عذاب الهی آنها را فرو گرفت، در این آیت و نشانه‏ ای است ولی اکثر آنها مؤ من نبودند. (۱۵۸)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۵۹﴾
پروردگار تو عزیز و رحیم است. (۱۵۹)

 

کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۶۰﴾
قوم لوط فرستادگان (خدا) را تکذیب کردند. (۱۶۰)

 

إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۶۱﴾
هنگامی که برادرشان لوط به آنها گفت آیا تقوی پیشه نمی‏کنید؟ (۱۶۱)

 

إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۶۲﴾
من برای شما رسول امینی هستم. (۱۶۲)

 

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۶۳﴾
تقوی الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید. (۱۶۳)

 

وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۶۴﴾
من از شما اجری نمی‏خواهم اجر من فقط بر پروردگار عالمیان است. (۱۶۴)

 

أَتَأْتُونَ الذُّکْرَانَ مِنَ الْعَالَمِینَ ﴿۱۶۵﴾
آیا در میان جهانیان، شما به سراغ جنس ذکور می‏روید؟ (این زشت و ننگین نیست ؟). (۱۶۵)

 

وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ ﴿۱۶۶﴾
و همسرانی را که خدا برای شما آفریده است رها می‏کنید؟ شما قوم تجاوزگری هستید. (۱۶۶)

 

قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ یَا لُوطُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِینَ ﴿۱۶۷﴾
گفتند: ای لوط اگر از این سخنان خودداری نکنی از اخراج شوندگان خواهی بود. (۱۶۷)

 

قَالَ إِنِّی لِعَمَلِکُمْ مِنَ الْقَالِینَ ﴿۱۶۸﴾
گفت: من (به هر حال) دشمن اعمال شما هستم. (۱۶۸)

 

رَبِّ نَجِّنِی وَأَهْلِی مِمَّا یَعْمَلُونَ ﴿۱۶۹﴾
پروردگارا! من و خاندانم را از آنچه اینها انجام می‏دهند رهائی بخش. (۱۶۹)

 

فَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِینَ ﴿۱۷۰﴾
ما او و خاندانش را همگی نجات دادیم. (۱۷۰)

 

إِلَّا عَجُوزًا فِی الْغَابِرِینَ ﴿۱۷۱﴾
جز پیر زنی که در میان آن گروه باقی ماند. (۱۷۱)

 

ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِینَ ﴿۱۷۲﴾
سپس دیگران را هلاک کردیم. (۱۷۲)

 

وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ مَطَرًا فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِینَ ﴿۱۷۳﴾
و بارانی (از سنگ) بر آنها فرو فرستادیم، چه باران بدی بود این باران انذار شدگان. (۱۷۳)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۷۴﴾
در این (ماجرای قوم لوط و سرنوشت شوم آنها) آیتی است، اما اکثر آنها ایمان نیاوردند. (۱۷۴)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۷۵﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (۱۷۵)

 

کَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَیْکَهِ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۷۶﴾
اصحاب ایکه (شهری نزدیک مدین) رسولان (خدا) را تکذیب کردند. (۱۷۶)

 

إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَیْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۷۷﴾
هنگامی که شعیب به آنها گفت، آیا تقوی پیشه نمی‏کنید؟ (۱۷۷)

 

إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۷۸﴾
من برای شما رسول امینی هستم. (۱۷۸)

 

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۷۹﴾
تقوی الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید. (۱۷۹)

 

وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۸۰﴾
من در برابر این دعوت پاداشی از شما نمی‏طلبم، اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است. (۱۸۰)

 

أَوْفُوا الْکَیْلَ وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ ﴿۱۸۱﴾
حق پیمانه را ادا کنید (و کم فروشی نکنید) و مردم را به خسارت نیفکنید. (۱۸۱)

 

وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ﴿۱۸۲﴾
با ترازوی صحیح وزن کنید. (۱۸۲)

 

وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ﴿۱۸۳﴾
و حق مردم را کم نگذارید و در زمین فساد ننمائید. (۱۸۳)

 

وَاتَّقُوا الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالْجِبِلَّهَ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۸۴﴾
از کسی که شما و اقوام پیشین را آفرید بپرهیزید. (۱۸۴)

 

قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِینَ ﴿۱۸۵﴾
گفتند تو فقط دیوانه‏ ای! (۱۸۵)

 

وَمَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَإِنْ نَظُنُّکَ لَمِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿۱۸۶﴾
(بعلاوه) تو تنها بشری مثل ما هستی، تنها گمانی که درباره تو داریم اینست که دروغگو می‏باشی! (۱۸۶)

 

فَأَسْقِطْ عَلَیْنَا کِسَفًا مِنَ السَّمَاءِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۱۸۷﴾
اگر راست می‏گویی، سنگهائی از آسمان بر سر ما فرو ریز! (۱۸۷)

 

قَالَ رَبِّی أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۱۸۸﴾
(شعیب) گفت: پروردگار من به اعمالی که شما انجام می‏دهید آگاه تر است. (۱۸۸)

 

فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ یَوْمِ الظُّلَّهِ إِنَّهُ کَانَ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿۱۸۹﴾
سرانجام او را تکذیب کردند و عذاب روز ابر سایه افکن آنها را فرو گرفت، که این عذاب روز بزرگی بود. (۱۸۹)

 

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۹۰﴾
در این ماجرا آیت و نشانه‏ ای است ولی اکثر آنها ایمان نیاوردند. (۱۹۰)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۹۱﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (۱۹۱)

 

وَإِنَّهُ لَتَنْزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۹۲﴾
و این (قرآن) از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است. (۱۹۲)

 

نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ ﴿۱۹۳﴾
روح الامین آنرا نازل کرده است … (۱۹۳)

 

عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ ﴿۱۹۴﴾
بر قلب (پاک) تو، تا (مردم را) انذار کنی. (۱۹۴)

 

بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ ﴿۱۹۵﴾
آنرا به زبان عربی آشکار نازل کرد (۱۹۵)

 

وَإِنَّهُ لَفِی زُبُرِ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۹۶﴾
و توصیف آن در کتب پیشینیان نیز آمده است. (۱۹۶)

 

أَوَلَمْ یَکُنْ لَهُمْ آیَهً أَنْ یَعْلَمَهُ عُلَمَاءُ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۱۹۷﴾
آیا همین نشانه برای آنها کافی نیست، که علمای بنی اسرائیل به خوبی از آن آگاهند. (۱۹۷)

 

وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِینَ ﴿۱۹۸﴾
هر گاه ما آن را بر بعضی از عجم (غیر عرب) نازل می‏کردیم. (۱۹۸)

 

فَقَرَأَهُ عَلَیْهِمْ مَا کَانُوا بِهِ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۹۹﴾
و او آنرا برایشان می‏خواند به آن ایمان نمی‏آوردند. (۱۹۹)

 

کَذَلِکَ سَلَکْنَاهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ ﴿۲۰۰﴾
(آری) این گونه قرآن را در دلهای مجرمان وارد می‏کنیم. (۲۰۰)

 

لَا یُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّى یَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِیمَ ﴿۲۰۱﴾
آنها به آن ایمان نمی‏آورند تا عذاب دردناک را با چشم خود به بینند. (۲۰۱)

 

فَیَأْتِیَهُمْ بَغْتَهً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۲۰۲﴾
ناگهان (عذاب الهی) به سراغ آنها می‏آید، در حالی که توجه ندارند. (۲۰۲)

 

فَیَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنْظَرُونَ ﴿۲۰۳﴾
و در این هنگام می‏گویند: آیا به ما مهلتی داده خواهد شد؟ (۲۰۳)

 

أَفَبِعَذَابِنَا یَسْتَعْجِلُونَ ﴿۲۰۴﴾
آیا برای عذاب ما عجله می‏کنند؟ (۲۰۴)

 

أَفَرَأَیْتَ إِنْ مَتَّعْنَاهُمْ سِنِینَ ﴿۲۰۵﴾
اگر ما سالیان دیگری آنها را از این زندگی بهره مند سازیم … (۲۰۵)

 

ثُمَّ جَاءَهُمْ مَا کَانُوا یُوعَدُونَ ﴿۲۰۶﴾
سپس عذابی که به آنها وعده داده شده به سراغشان بیاید. (۲۰۶)

 

مَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا کَانُوا یُمَتَّعُونَ ﴿۲۰۷﴾
این تمتع و بهره گیری از دنیا برای آنها سودی نخواهد داشت. (۲۰۷)

 

وَمَا أَهْلَکْنَا مِنْ قَرْیَهٍ إِلَّا لَهَا مُنْذِرُونَ ﴿۲۰۸﴾
ما هیچ شهر و دیاری را هلاک نکردیم مگر اینکه انذار کنندگانی برای آنها بود. (۲۰۸)

 

ذِکْرَى وَمَا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿۲۰۹﴾
تا متذکر شوند، و ما هرگز ستمگر نبودیم. (۲۰۹)

 

وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّیَاطِینُ ﴿۲۱۰﴾
شیاطین و جنیان این آیات را نازل نکردند. (۲۱۰)

 

وَمَا یَنْبَغِی لَهُمْ وَمَا یَسْتَطِیعُونَ ﴿۲۱۱﴾
و برای آنها سزاوار نیست، و قدرت ندارند. (۲۱۱)

 

إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿۲۱۲﴾
آنها از استراق سمع (و شنیدن اخبار آسمانها) برکنارند. (۲۱۲)

 

فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَکُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِینَ ﴿۲۱۳﴾
هیچ معبودی را با خداوند مخوان که از معذبین خواهی بود. (۲۱۳)

 

وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ ﴿۲۱۴﴾
خویشاوندان نزدیکت را انذار کن. (۲۱۴)

 

وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۲۱۵﴾
و بال و پر خود را برای مؤ منانی که از تو پیروی می‏کنند بگستر. (۲۱۵)

 

فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۲۱۶﴾
اگر آنان نافرمانی تو کنند، بگو: من از کار شما بیزارم. (۲۱۶)

 

وَتَوَکَّلْ عَلَى الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ ﴿۲۱۷﴾
و بر خداوند عزیز و رحیم توکل نما. (۲۱۷)

 

الَّذِی یَرَاکَ حِینَ تَقُومُ ﴿۲۱۸﴾
همان کسی که تو را به هنگامی که (برای عبادت) بر می‏خیزی می‏بیند. (۲۱۸)

 

وَتَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ ﴿۲۱۹﴾
و حرکت تو را در میان سجده کنندگان مشاهده می‏کند. (۲۱۹)

 

إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿۲۲۰﴾
او است خدای شنوا و دانا (۲۲۰)

 

هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ ﴿۲۲۱﴾
آیا به شما خبر بدهم، شیاطین بر چه کسی نازل می‏شوند؟ (۲۲۱)

 

تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ ﴿۲۲۲﴾
بر هر دروغگوی گنهکار نازل می‏گردند. (۲۲۲)

 

یُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ ﴿۲۲۳﴾
آنها آنچه را می‏شنوند (به دیگران) القا می‏کنند و اکثرشان دروغگو هستند. (۲۲۳)

 

وَالشُّعَرَاءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿۲۲۴﴾
(پیامبر شاعر نیست) شعرا کسانی هستند که گمراهان از آنان پیروی می‏کنند! (۲۲۴)

 

أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ ﴿۲۲۵﴾
آیا نمی‏بینی آنها در هر وادی سر گردانند. (۲۲۵)

 

وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ ﴿۲۲۶﴾
و سخنانی می‏گویند که عمل نمی‏کنند! (۲۲۶)

 

إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ ﴿۲۲۷﴾
مگر کسانی که ایمان آورده‏ اند و عمل صالح انجام می‏دهند و یاد خدا بسیار می‏کنند و به هنگامی که مورد ستم واقع می‏شوند به دفاع از خویشتن (و مؤ منان) بر می‏خیزند (و از ذوق شعری خود کمک می‏گیرند) و بزودی آنها که ستم کردند می‏دانند که بازگشتشان به کجاست. (۲۲۷)

سوره ۲۷: النمل – جزء ۲۰ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

طس تِلْکَ آیَاتُ الْقُرْآنِ وَکِتَابٍ مُبِینٍ ﴿۱﴾
طس، این آیات قرآن، و کتاب مبین است. (۱)

 

هُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿۲﴾
وسیله هدایت و بشارت برای مؤ منان است. (۲)

 

الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ بِالْآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ ﴿۳﴾
همان کسانی که نماز را بر پا می‏دارند و زکات را ادا می‏کنند و به آخرت یقین دارند. (۳)

 

إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ زَیَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُونَ ﴿۴﴾
کسانی که ایمان به آخرت ندارند اعمال (سوء) آنها را برای آنان زینت می‏دهیم به طوری که آنها سرگردان می‏شوند. (۴)

 

أُولَئِکَ الَّذِینَ لَهُمْ سُوءُ الْعَذَابِ وَهُمْ فِی الْآخِرَهِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ ﴿۵﴾
آنها کسانی هستند که عذاب بد (و دردناک) برای آنها است و آنها در آخرت زیانکارترین مردمند. (۵)

 

وَإِنَّکَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ ﴿۶﴾
و بطور مسلم این قرآن از سوی حکیم و دانائی بر تو القا می‏شود. (۶)

 

إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ إِنِّی آنَسْتُ نَارًا سَآتِیکُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِیکُمْ بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ ﴿۷﴾
(به خاطر بیاور) هنگامی را که موسی به خانواده خود گفت: من آتشی از دور دیدم؛ (همین جا توقف کنید؛) بزودی خبری از آن برای شما می آورم، یا شعله آتشی تا گرم شوید. (۷)

 

فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِیَ أَنْ بُورِکَ مَنْ فِی النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۸﴾
هنگامی که نزد آتش آمد، ندایی برخاست که: مبارک باد آن کس که در آتش است و کسی که در اطراف آن است (= فرشتگان و موسی)! و منزه است خداوندی که پروردگار جهانیان است! (۸)

 

یَا مُوسَى إِنَّهُ أَنَا اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿۹﴾
ای موسی! من خداوند عزیز و حکیمم! (۹)

 

وَأَلْقِ عَصَاکَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ کَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَلَمْ یُعَقِّبْ یَا مُوسَى لَا تَخَفْ إِنِّی لَا یَخَافُ لَدَیَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿۱۰﴾
و عصایت را بیفکن! – هنگامی که (موسی) به آن نگاه کرد، دید (با سرعت) همچون ماری به هر سو می دود (ترسید و) به عقب برگشت، و حتی پشتِ سر خود را نگاه نکرد- ای موسی! نترس، که رسولان در نزد من نمی ترسند! (۱۰)

 

إِلَّا مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۱۱﴾
مگر کسی که ستم کند؛ سپس بدی را به نیکی تبدیل نماید، که (توبه او را می پذیرم، و) من غفور و رحیمم! (۱۱)

 

وَأَدْخِلْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ فِی تِسْعِ آیَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿۱۲﴾
و دستت را در گریبانت داخل کن؛ هنگامی که خارج می شود، سفید و درخشنده است بی آنکه عیبی در آن باشد؛ این در زمره معجزات نُه گانه‏ ای است که تو با آنها بسوی فرعون و قومش فرستاده می شوی؛ آنان قومی فاسق و طغیانگرند! (۱۲)

 

فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ آیَاتُنَا مُبْصِرَهً قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِینٌ ﴿۱۳﴾
و هنگامی که آیات روشنی بخش ما به سراغ آنها آمد گفتند: این سِحری است آشکار! (۱۳)

 

وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُفْسِدِینَ ﴿۱۴﴾
و آن را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند، در حالی که در دل به آن یقین داشتند! پس بنگر سرانجام تبهکاران (و مفسدان) چگونه بود! (۱۴)

 

وَلَقَدْ آتَیْنَا دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ عِلْمًا وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنَا عَلَى کَثِیرٍ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۵﴾
و ما به داوود و سلیمان، دانشی عظیم دادیم؛ و آنان گفتند: ستایش از آنِ خداوندی است که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمنش برتری بخشید. (۱۵)

 

وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ یَا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَأُوتِینَا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ ﴿۱۶﴾
و سلیمان وارث داوود شد، و گفت: ای مردم! زبان پرندگان به ما تعلیم داده شده، و از هر چیز به ما عطا گردیده؛ این فضیلت آشکاری است. (۱۶)

 

وَحُشِرَ لِسُلَیْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ وَالطَّیْرِ فَهُمْ یُوزَعُونَ ﴿۱۷﴾
لشکریان سلیمان از جن و انس و پرندگان نزد او جمع شدند آنقدر زیاد بودند که باید توقف کنند تا به هم ملحق شوند. (۱۷)

 

حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَهٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۱۸﴾
تا به سرزمین مورچگان رسیدند، مورچه‏ ای گفت: ای مورچگان! به لانه‏ های خود بروید تا سلیمان و لشکرش شما را پایمال نکنند در حالی که نمی‏فهمند! (۱۸)

 

فَتَبَسَّمَ ضَاحِکًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ ﴿۱۹﴾
(سلیمان) از سخن او تبسمی کرد و خندید و گفت: پروردگارا! شکر نعمتهائی را که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشته‏ ای به من الهام فرما و توفیق مرحمت کن تا عمل صالحی که موجب رضای تو گردد انجام دهم و مرا در زمره بندگان صالحت داخل نما. (۱۹)

 

وَتَفَقَّدَ الطَّیْرَ فَقَالَ مَا لِیَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ کَانَ مِنَ الْغَائِبِینَ ﴿۲۰﴾
(سلیمان) در جستجوی پرنده (هدهد) برآمد و گفت چرا هدهد را نمی‏بینم یا اینکه او از غایبان است. (۲۰)

 

لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِیدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿۲۱﴾
من او را قطعا کیفر شدیدی خواهم داد و یا او را ذبح می‏کنم و یا دلیل روشنی (برای غیبتش) برای من بیاورد. (۲۱)

 

فَمَکَثَ غَیْرَ بَعِیدٍ فَقَالَ أَحَطْتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُکَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ یَقِینٍ ﴿۲۲﴾
چندان طول نکشید (که هدهد آمد و) گفت من بر چیزی آگاهی یافتم که تو بر آن آگاهی نیافتی من از سرزمین سبا یک خبر قطعی برای تو آورده‏ ام. (۲۲)

 

إِنِّی وَجَدْتُ امْرَأَهً تَمْلِکُهُمْ وَأُوتِیَتْ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِیمٌ ﴿۲۳﴾
من زنی را دیدم که بر آنها حکومت می‏کند و همه چیز در اختیار داشت (مخصوصا) تخت عظیمی دارد. (۲۳)

 

وَجَدْتُهَا وَقَوْمَهَا یَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ فَهُمْ لَا یَهْتَدُونَ ﴿۲۴﴾
(اما) من او و قومش را دیدم که برای غیر خدا – خورشید – سجده می‏کنند و شیطان اعمالشان را در نظرشان زینت داده آنها را از راه بازداشته و آنها هدایت نخواهند شد. (۲۴)

 

أَلَّا یَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِی یُخْرِجُ الْخَبْءَ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَیَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَمَا تُعْلِنُونَ ﴿۲۵﴾
چرا برای خداوندی سجده نمی‏کنند که آنچه در آسمانها و زمین پنهان است خارج می‏کند؟ و آنچه را مخفی می‏کنید و آشکار نمی‏سازید، می‏داند؟ (۲۵)

 

اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿۲۶﴾
خداوندی که معبودی جز او نیست، و پروردگار و صاحب عرش ‍ عظیم است. (۲۶)

 

قَالَ سَنَنْظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿۲۷﴾
(سلیمان) گفت: ما تحقیق می‏کنیم ببینیم راست گفتی یا از دروغگویان هستی؟! (۲۷)

 

اذْهَبْ بِکِتَابِی هَذَا فَأَلْقِهْ إِلَیْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانْظُرْ مَاذَا یَرْجِعُونَ ﴿۲۸﴾
این نامه مرا ببر و بر آنها بیفکن سپس برگرد (و در گوشه‏ ای توقف کن) ببین آنها چه عکسالعملی نشان می‏دهند. (۲۸)

 

قَالَتْ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ إِنِّی أُلْقِیَ إِلَیَّ کِتَابٌ کَرِیمٌ ﴿۲۹﴾
(ملکه سبا) گفت: ای اشراف! نامه پر ارزشی به سوی من افکنده شده! (۲۹)

 

إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿۳۰﴾
این نامه از سلیمان است و چنین می‏باشد: به نام خداوند بخشنده مهربان … (۳۰)

 

أَلَّا تَعْلُوا عَلَیَّ وَأْتُونِی مُسْلِمِینَ ﴿۳۱﴾
توصیه من این است برتری جوئی نسبت به من نکنید و به سوی من آئید در حالی که تسلیم حق هستید. (۳۱)

 

قَالَتْ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِی فِی أَمْرِی مَا کُنْتُ قَاطِعَهً أَمْرًا حَتَّى تَشْهَدُونِ ﴿۳۲﴾
(سپس) گفت: ای اشراف (و ای بزرگان) نظر خود را در این امر مهم بازگو کنید که من هیچ کار مهمی را بدون حضور شما انجام نداده‏ ام. (۳۲)

 

قَالُوا نَحْنُ أُولُو قُوَّهٍ وَأُولُو بَأْسٍ شَدِیدٍ وَالْأَمْرُ إِلَیْکِ فَانْظُرِی مَاذَا تَأْمُرِینَ ﴿۳۳﴾
گفتند: ما دارای نیروی کافی و قدرت جنگی فراوان هستیم، ولی تصمیم نهائی با تو است ببین چه دستور می‏دهی ؟ (۳۳)

 

قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذَا دَخَلُوا قَرْیَهً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّهَ أَهْلِهَا أَذِلَّهً وَکَذَلِکَ یَفْعَلُونَ ﴿۳۴﴾
گفت: پادشاهان هنگامی که وارد منطقه آبادی شوند آن را به فساد و تباهی می‏کشند و عزیزان آنجا را ذلیل می‏کنند، (آری) کار آنها همین گونه است. (۳۴)

 

وَإِنِّی مُرْسِلَهٌ إِلَیْهِمْ بِهَدِیَّهٍ فَنَاظِرَهٌ بِمَ یَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ ﴿۳۵﴾
و من ( اکنون جنگ را صلاح نمی‏بینم) هدیه گرانبهائی برای آنها می‏فرستم تا ببینم فرستادگان من چه خبر می‏آورند. (۳۵)

 

فَلَمَّا جَاءَ سُلَیْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِیَ اللَّهُ خَیْرٌ مِمَّا آتَاکُمْ بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِیَّتِکُمْ تَفْرَحُونَ ﴿۳۶﴾
هنگامی که (فرستادگان ملکه سبا) نزد سلیمان آمدند گفت: می‏خواهید مرا با مال کمک کنید (و فریب دهید!) آنچه خدا به من داده از آنچه به شما داده بهتر است بلکه شما هستید که به هدایایتان خوشحال می‏شوید. (۳۶)

 

ارْجِعْ إِلَیْهِمْ فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّهً وَهُمْ صَاغِرُونَ ﴿۳۷﴾
به سوی آنها بازگرد (و اعلام کن) با لشکرهائی به سراغ آنها می‏آئیم که قدرت مقابله با آن را نداشته باشند، و آنها را از آن (سرزمین آباد) به صورت ذلیلان و در عین حقارت بیرون می‏رانیم. (۳۷)

 

قَالَ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ أَیُّکُمْ یَأْتِینِی بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَنْ یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ ﴿۳۸﴾
(سلیمان) گفت، ای بزرگان! کدامیک از شما توانائی دارید تخت او را پیش از آنکه خودشان نزد من آیند برای من بیاورید؟! (۳۸)

 

قَالَ عِفْرِیتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقَامِکَ وَإِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ ﴿۳۹﴾
عفریتی از جن گفت: من آنرا نزد تو می‏آورم پیش از آنکه از مجلست برخیزی و من نسبت به آن توانا و امینم! (۳۹)

 

قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَمَنْ شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ ﴿۴۰﴾
(اما) کسی که دانشی از کتاب (آسمانی) داشت گفت، من آنرا پیش ‍ از آنکه چشم بر هم زنی نزد تو خواهم آورد! و هنگامی که (سلیمان) آنرا نزد خود مستقر دید گفت این از فضل پروردگار من است تا مرا آزمایش ‍ کند که آیا شکر او را بجا می‏آورم یا کفران می‏کنم ؟ (۴۰)

 

قَالَ نَکِّرُوا لَهَا عَرْشَهَا نَنْظُرْ أَتَهْتَدِی أَمْ تَکُونُ مِنَ الَّذِینَ لَا یَهْتَدُونَ ﴿۴۱﴾
(سلیمان) گفت تخت او را برایش ناشناس سازید به بینم آیا متوجه می‏شود یا از کسانی است که هدایت نخواهند شد. (۴۱)

 

فَلَمَّا جَاءَتْ قِیلَ أَهَکَذَا عَرْشُکِ قَالَتْ کَأَنَّهُ هُوَ وَأُوتِینَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهَا وَکُنَّا مُسْلِمِینَ ﴿۴۲﴾
هنگامی که او آمد گفته شد آیا تخت تو اینگونه است ؟ (در پاسخ) گفت: گویا خود آن است! و ما پیش از این هم آگاه بودیم و اسلام آورده بودیم!.. (۴۲)

 

وَصَدَّهَا مَا کَانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا کَانَتْ مِنْ قَوْمٍ کَافِرِینَ ﴿۴۳﴾
و او را از آنچه غیر از خدا می‏پرستید بازداشت که او از قوم کافران بود. (۴۳)

 

قِیلَ لَهَا ادْخُلِی الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّهً وَکَشَفَتْ عَنْ سَاقَیْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِیرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۴۴﴾
به او گفته شد داخل حیاط قصر شو، اما هنگامی که نظر به آن افکند پنداشت نهر آبی است و ساق پاهای خود را برهنه کرد (تا از آب بگذرد اما سلیمان) گفت (این آب نیست) بلکه قصری است از بلور صاف، (ملکه سبا) گفت پروردگارا! من به خود ستم کردم، و با سلیمان برای خداوندی که پروردگار عالمیان است اسلام آوردم. (۴۴)

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ فَإِذَا هُمْ فَرِیقَانِ یَخْتَصِمُونَ ﴿۴۵﴾
ما به سوی ثمود برادرشان صالح را فرستادیم که خدای یگانه را بپرستید، اما آنها به دو گروه تقسیم شدند و به مخاصمه پرداختند. (۴۵)

 

قَالَ یَا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّیِّئَهِ قَبْلَ الْحَسَنَهِ لَوْلَا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۴۶﴾
(صالح) گفت: ای قوم من! چرا برای بدی قبل از نیکی عجله می‏کنید؟ (و عذاب الهی را می‏طلبید نه رحمت او را) چرا از خداوند تقاضای آمرزش نمی‏کنید شاید مشمول رحمت شوید؟ (۴۶)

 

قَالُوا اطَّیَّرْنَا بِکَ وَبِمَنْ مَعَکَ قَالَ طَائِرُکُمْ عِنْدَ اللَّهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ ﴿۴۷﴾
آنها گفتند: ما تو و کسانی را که با تو هستند به فال بد گرفتیم (صالح) گفت: فال بد (و نیک) نزد خداست (و همه مقدراتتان به قدرت او تعیین می‏گردد) شما گروهی هستید که مورد آزمایش قرار گرفته‏ اید. (۴۷)

 

وَکَانَ فِی الْمَدِینَهِ تِسْعَهُ رَهْطٍ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَلَا یُصْلِحُونَ ﴿۴۸﴾
در آن شهر نه گروهک بودند که فساد در زمین می‏کردند و مصلح نبودند. (۴۸)

 

قَالُوا تَقَاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَیِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِیِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِکَ أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿۴۹﴾
آنها گفتند: بیائید قسم یاد کنید به خدا که بر او (صالح) و خانواده‏ اش شبیخون می‏زنیم و آنها را به قتل می‏رسانیم سپس به ولی دم او می‏گوئیم ما هرگز از هلاکت خانواده او خبر نداشتیم و در این گفتار خود صادق هستیم! (۴۹)

 

وَمَکَرُوا مَکْرًا وَمَکَرْنَا مَکْرًا وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۵۰﴾
آنها نقشه مهمی کشیدند و ما هم نقشه مهمی در حالی که آنها خبر نداشتند. (۵۰)

 

فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ مَکْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۵۱﴾
بنگر عاقبت توطئه آنها چه شد؟ که ما آنها و قومشان را همگی نابود کردیم! (۵۱)

 

فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خَاوِیَهً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ﴿۵۲﴾
این خانه‏ های آنهاست که به خاطر ظلم و ستمشان خالی مانده، و در این نشانه روشنی است برای کسانی که آگاهند. (۵۲)

 

وَأَنْجَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا وَکَانُوا یَتَّقُونَ ﴿۵۳﴾
ما کسانی را که ایمان آورده و تقوا پیشه کرده بودند نجات دادیم. (۵۳)

 

وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَهَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ ﴿۵۴﴾
و لوط را به یاد آور هنگامی که به قومش گفت آیا شما به سراغ کار بسیار قبیح می‏روید در حالی که (زشتی و نتایج شوم آنرا) می‏بینید؟ (۵۴)

 

أَئِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَهً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ﴿۵۵﴾
آیا شما بجای زنان به سراغ مردان از روی شهوت می‏روید؟ شما قومی جاهل هستید. (۵۵)

 

فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ یَتَطَهَّرُونَ ﴿۵۶﴾
آنها پاسخی جز این نداشتند که به یکدیگر گفتند: خاندان لوط را از شهر و دیار خود بیرون کنید که اینها افرادی پاکدامن هستند! (۵۶)

 

فَأَنْجَیْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَاهَا مِنَ الْغَابِرِینَ ﴿۵۷﴾
ما او و خانواده‏ اش را نجات دادیم، بجز همسرش که مقدر کردیم جزء باقی ماندگان باشد. (۵۷)

 

وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ مَطَرًا فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِینَ ﴿۵۸﴾
سپس بارانی (از سنگ) بر آنها فرستادیم (که همگی زیر آن مدفون شدند) و چه بد است باران انذار شدگان. (۵۸)

 

قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِینَ اصْطَفَى آللَّهُ خَیْرٌ أَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿۵۹﴾
بگو حمد مخصوص خداست و سلام (و درود) بر بندگان برگزیده‏ اش، آیا خداوند بهتر است یا بتهائی را که شریک او قرار می‏دهند؟ (۵۹)

 

أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَهٍ مَا کَانَ لَکُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ یَعْدِلُونَ ﴿۶۰﴾
آیا بتهائی که معبود شما هستند بهترند یا کسی که آسمان و زمین را آفریده ؟، و برای شما از آسمان آبی فرستاد که با آن باغهائی زیبا و سرور انگیز رویاندیم، و شما قدرت نداشتید درختان آنرا برویانید، آیا معبود دیگری با خداست ؟ نه، آنها گروهی هستند که (از روی نادانی) مخلوقات خدا را در ردیف او قرار می‏دهند. (۶۰)

 

أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا وَجَعَلَ خِلَالَهَا أَنْهَارًا وَجَعَلَ لَهَا رَوَاسِیَ وَجَعَلَ بَیْنَ الْبَحْرَیْنِ حَاجِزًا أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۶۱﴾
یا کسی که زمین را مستقر و آرام قرار داد، و در میان آن نهرهائی روان ساخت، و برای زمین کوههای ثابت و پا بر جا ایجاد کرد، و میان دو دریا مانعی قرار داد (تا با هم مخلوط نشوند، با این حال) آیا معبودی با خدا است ؟، نه بلکه اکثر آنها نمی‏دانند (و جاهلند). (۶۱)

 

أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ ﴿۶۲﴾
یا کسی که دعای مضطر را اجابت می‏کند و گرفتاری را برطرف می‏سازد، و شما را خلفای زمین قرار می‏دهد، آیا معبودی با خداست ؟ کمتر متذکر می‏شوید! (۶۲)

 

أَمَّنْ یَهْدِیکُمْ فِی ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَنْ یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿۶۳﴾
یا کسی که شما را در تاریکیهای صحرا و دریا هدایت می‏کند، و کسی که بادها را بشارت دهندگان پیش از نزول رحمتش می‏فرستد، آیا معبودی با خداست ؟ خداوند برتر است از اینکه شریک برای او قرار دهند. (۶۳)

 

أَمَّنْ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ وَمَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿۶۴﴾
یا کسی که آفرینش را آغاز کرد، و سپس آنرا تجدید می‏کند، و کسی که شما را از آسمان و زمین روزی می‏دهد، آیا معبودی با خداست ؟ بگو دلیلتانرا بیاورید اگر راست می‏گوئید. (۶۴)

 

قُلْ لَا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلَّا اللَّهُ وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ ﴿۶۵﴾
بگو کسانی که در آسمان و زمین هستند از غیب آگاهی ندارند جز خداو نمی‏دانند کی برانگیخته می‏شوند. (۶۵)

 

بَلِ ادَّارَکَ عِلْمُهُمْ فِی الْآخِرَهِ بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ مِنْهَا بَلْ هُمْ مِنْهَا عَمُونَ ﴿۶۶﴾
این مشرکان اطلاع صحیحی درباره آخرت ندارند، بلکه در اصل آن شک دارند، بلکه نابینا و اعمی هستند. (۶۶)

 

وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَإِذَا کُنَّا تُرَابًا وَآبَاؤُنَا أَئِنَّا لَمُخْرَجُونَ ﴿۶۷﴾
کافران گفتند: آیا هنگامی که ما و پدرانمان خاک شدیم باز هم از دل خاک بیرون می‏آئیم. (۶۷)

 

لَقَدْ وُعِدْنَا هَذَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿۶۸﴾
این وعده‏ ای است که به ما و پدرانمان از پیش داده شده اینها همان افسانه‏ های خرافی پیشینیان است. (۶۸)

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُجْرِمِینَ ﴿۶۹﴾
بگو در روی زمین سیر کنید، ببینید عاقبت کار مجرمان به کجا رسید؟ (۶۹)

 

وَلَا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَلَا تَکُنْ فِی ضَیْقٍ مِمَّا یَمْکُرُونَ ﴿۷۰﴾
از تکذیب و انکار آنها غمگین مباش، و اینهمه غصه آنها را مخور، و سینه‏ ات از توطئه آنها تنگ نشود. (۷۰)

 

وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿۷۱﴾
می گویند این وعده (عذاب را که به ما می‏دهی) اگر راست می‏گوئید کی خواهد آمد؟ (۷۱)

 

قُلْ عَسَى أَنْ یَکُونَ رَدِفَ لَکُمْ بَعْضُ الَّذِی تَسْتَعْجِلُونَ ﴿۷۲﴾
بگو شاید پاره‏ ای از آنچه را عجله می‏کنید نزدیک و در کنار شما باشد! (۷۲)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَشْکُرُونَ ﴿۷۳﴾
پروردگار تو نسبت به مردم فضل و رحمت دارد ولی اکثر آنها شکرگزار نیستند. (۷۳)

 

وَإِنَّ رَبَّکَ لَیَعْلَمُ مَا تُکِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا یُعْلِنُونَ ﴿۷۴﴾
و پروردگارت آنچه را در سینه‏ هاشان پنهان می‏دارند و آنچه را آشکار می‏کنند بخوبی می‏داند. (۷۴)

 

وَمَا مِنْ غَائِبَهٍ فِی السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ ﴿۷۵﴾
و هیچ موجودی پنهان در آسمان و زمین نیست مگر اینکه در کتاب مبین (در لوح محفوظ و علم بیپایان پروردگار) ثبت است. (۷۵)

 

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَقُصُّ عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَکْثَرَ الَّذِی هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ﴿۷۶﴾
این قرآن اکثر چیزهائی را که بنی اسرائیل در آن اختلاف دارند برای آنها بیان می‏کند. (۷۶)

 

وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿۷۷﴾
و مایه هدایت و رحمت برای مؤ منان است. (۷۷)

 

إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ بِحُکْمِهِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ ﴿۷۸﴾
پروردگار تو میان آنها در قیامت به حکم خود داوری می‏کند و اوست قادر و دانا. (۷۸)

 

فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّکَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِینِ ﴿۷۹﴾
پس بر خدا توکل کن که تو بر طریقه حق آشکار هستی (۷۹)

 

إِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ ﴿۸۰﴾
تو نمی‏توانی سخنت را به گوش مردگان برسانی و نمی‏توانی کران را هنگامی که روی بر می‏گردانند و پشت می‏کنند صدا کنی! (۸۰)

 

وَمَا أَنْتَ بِهَادِی الْعُمْیِ عَنْ ضَلَالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ ﴿۸۱﴾
و نیز نمی‏توانی کوران را از گمراهی برهانی، تو فقط می‏توانی سخن خود را به گوش کسانی برسانی که آماده پذیرش ایمان به آیات ما هستند و در برابر حق تسلیمند. (۸۱)

 

وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّهً مِنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کَانُوا بِآیَاتِنَا لَا یُوقِنُونَ ﴿۸۲﴾
هنگامی که فرمان عذاب آنها رسد (و در آستانه رستاخیز قرار گیرند) جنبنده‏ ای را از زمین برای آنها خارج می‏کنیم که با آنها تکلم می‏کند و می‏گوید: مردم به آیات ما ایمان نمی‏آورند. (۸۲)

 

وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ فَوْجًا مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ یُوزَعُونَ ﴿۸۳﴾
به خاطر بیاور روزی را که ما از هر امتی گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب می‏کردند محشور می‏کنیم و آنها را نگه می‏داریم تا به یکدگر ملحق شوند (۸۳)

 

حَتَّى إِذَا جَاءُوا قَالَ أَکَذَّبْتُمْ بِآیَاتِی وَلَمْ تُحِیطُوا بِهَا عِلْمًا أَمَّاذَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۸۴﴾
تا زمانی که (به پای حساب) می‏آیند به آنها می‏گوید آیا آیات مرا تکذیب کردید و در صدد تحقیق بر نیامدید شما چه اعمالی انجام می‏دادید. (۸۴)

 

وَوَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ بِمَا ظَلَمُوا فَهُمْ لَا یَنْطِقُونَ ﴿۸۵﴾
در این هنگام فرمان عذاب بر آنها واقع می‏شود و آنها سخنی ندارند که بگویند. (۸۵)

 

أَلَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِیَسْکُنُوا فِیهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿۸۶﴾
آیا آنها ندیدند ما شب را قرار دادیم که در آن بیارامند و روز را روشنی بخش، در این امور نشانه‏ های روشنی است برای کسانی که آماده پذیرش ایمانند. (۸۶)

 

وَیَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ وَکُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِینَ ﴿۸۷﴾
به خاطر بیاورید روزی را که در صور دمیده می‏شود و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند در وحشت فرو می‏روند جز کسانی که خدا به خواهد و همگی با خضوع در پیشگاه او حاضر می‏شوند. (۸۷)

 

وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَهً وَهِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ إِنَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ ﴿۸۸﴾
کوهها را می‏بینی و آنها را ساکن و جامد می‏پنداری در حالی که مانند ابر در حرکتند این صنع و آفرینش خداوندی است که همه چیز را متقن آفریده او از کارهائی که شما انجام می‏دهید آگاه است. (۸۸)

 

مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْهَا وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ ﴿۸۹﴾
کسانی که کار نیکی انجام دهند پاداشی بهتر از آن خواهند داشت و آنها از وحشت آن روز در امانند. (۸۹)

 

وَمَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۹۰﴾
و آنها که اعمال بدی انجام دهند به رو در آتش افکنده می‏شوند آیا جزائی جز آنچه عمل می‏کردید خواهید داشت. (۹۰)

 

إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَذِهِ الْبَلْدَهِ الَّذِی حَرَّمَهَا وَلَهُ کُلُّ شَیْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿۹۱﴾
(بگو) من مامورم پروردگار این شهر (مقدس مکه) را عبادت کنم همان کسی که این شهر را حرمت بخشیده و همه چیز از آن اوست و من مامورم که از مسلمین باشم. (۹۱)

 

وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِینَ ﴿۹۲﴾
و اینکه قرآن را تلاوت کنم هر کس هدایت شود برای خود هدایت شده و هر کس گمراه گردد (گناهش به گردن خود اوست) بگو من فقط از انذار کنندگانم. (۹۲)

 

وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَیُرِیکُمْ آیَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۹۳﴾
بگو حمد و ستایش مخصوص ذات خداست به زودی آیاتش را به شما نشان می‏دهد تا آنرا بشناسید و پروردگار تو از آنچه انجام می‏دهید غافل نیست. (۹۳)

سوره ۲۸: القصص – جزء ۲۰ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

طسم ﴿۱﴾
طسم. (۱)

 

تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ ﴿۲﴾
اینها آیات کتاب مبین است. (۲)

 

نَتْلُو عَلَیْکَ مِنْ نَبَإِ مُوسَى وَفِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿۳﴾
ما از داستان موسی و فرعون به حق بر تو می‏خوانیم، برای گروهی که ایمان بیاورند. (۳)

 

إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا یَسْتَضْعِفُ طَائِفَهً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَیَسْتَحْیِی نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ ﴿۴﴾
فرعون برتریجوئی در زمین کرد و اهل آنرا به گروههای مختلفی تقسیم نمود، گروهی را به ضعف و ناتوانی می‏کشاند، پسران آنها را سرمی برید و زنان آنها را (برای کنیزی) زنده نگه می‏داشت، او مسلما از مفسدان بود. (۴)

 

وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ﴿۵﴾
اراده ما بر این قرار گرفته است که به مستضعفین نعمت بخشیم، و آنها را پیشوایان و وارثین روی زمین قرار دهیم! (۵)

 

وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَنُرِیَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا کَانُوا یَحْذَرُونَ ﴿۶﴾
حکومتشان را پابرجا سازیم و به فرعون و هامان و لشکریان آنها آنچه را بیم داشتند از این گروه نشان دهیم. (۶)

 

وَأَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿۷﴾
ما به مادر موسی الهام کردیم که او را شیر ده، و هنگامی که بر او ترسیدی وی را در دریا (ی نیل) بیفکن، و نترس و غمگین مباش که ما او را به تو باز می‏گردانیم، و او را از رسولانش قرار می‏دهیم. (۷)

 

فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا کَانُوا خَاطِئِینَ ﴿۸﴾
(هنگامی که مادر از سوی کودک خود سخت در وحشت فرو رفت او را به فرمان خدا به دریا افکند) خاندان فرعون او را از آب گرفتند تا سرانجام دشمن آنان و مایه اندوهشان گردد، مسلما فرعون و هامان و لشکریان آن دو خطاکار بودند. (۸)

 

وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَیْنٍ لِی وَلَکَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَى أَنْ یَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۹﴾
همسر فرعون (هنگامی که دید آنها قصد کشتن کودک را دارند) گفت او را نکشید، نور چشم من و شماست ؟ شاید برای ما مفید باشد، یا او را پسر خود برگزینیم و آنها نمی‏فهمیدند (که دشمن اصلی خود را در آغوش خویش می‏پرورانند!). (۹)

 

وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَى فَارِغًا إِنْ کَادَتْ لَتُبْدِی بِهِ لَوْلَا أَنْ رَبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۰﴾
قلب مادر موسی از همه چیز (جز یاد فرزندش) تهی گشت، و اگر قلب او را به وسیله ایمان و امید محکم نکرده بودیم نزدیک بود مطلب را افشا کند. (۱۰)

 

وَقَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّیهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ جُنُبٍ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۱۱﴾
مادر به خواهر او گفت وضع حال او را پیگیری کن، او نیز از دور ماجرا را مشاهده کرد، در حالی که آنها بیخبر بودند. (۱۱)

 

وَحَرَّمْنَا عَلَیْهِ الْمَرَاضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى أَهْلِ بَیْتٍ یَکْفُلُونَهُ لَکُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ ﴿۱۲﴾
ما همه زنان شیرده را از قبل بر او تحریم کردیم (تا تنها به آغوش مادر برگردد) خواهرش (که بیتابی ماموران را برای پیدا کردن دایه مشاهده کرد) گفت: آیا شما را به خانواده‏ ای راهنمائی کنم که میتوانند این نوزاد را کفالت کنند و خیرخواه او هستند؟ (۱۲)

 

فَرَدَدْنَاهُ إِلَى أُمِّهِ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۱۳﴾
ما او را به مادرش بازگرداندیم تا چشمش روشن شود، و غمگین نباشد، و بداند وعده الهی حق است ولی اکثر آنها نمیدانند. (۱۳)

 

وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿۱۴﴾
هنگامی که نیرومند و کامل شد حکمت و دانش به او دادیم، و اینگونه نیکوکاران را جزا می‏دهیم. (۱۴)

 

وَدَخَلَ الْمَدِینَهَ عَلَى حِینِ غَفْلَهٍ مِنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِیهَا رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلَانِ هَذَا مِنْ شِیعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَکَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَیْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِینٌ ﴿۱۵﴾
او در موقعی که اهل شهر در غفلت بودند وارد شهر شد، ناگهان دو مرد را دید که به جنگ و نزاع مشغولند، یکی از پیروان او بود، و دیگری از دشمنانش، آن یک که از پیروان او بود از وی در برابر دشمنش تقاضای کمک کرد، موسی مشت محکمی بر سینه او زد و کار او را ساخت (و بر زمین افتاد و مرد!) موسی گفت: این از عمل شیطان بود که او دشمن و گمراه کننده آشکاری است. (۱۵)

 

قَالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿۱۶﴾
عرض کرد پروردگارا! من به خویشتن ستم کردم، مرا ببخش، خدا او را بخشید که او غفور و رحیم است. (۱۶)

 

قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَیَّ فَلَنْ أَکُونَ ظَهِیرًا لِلْمُجْرِمِینَ ﴿۱۷﴾
عرض کرد پروردگارا! به شکرانه نعمتی که به من دادی من هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود. (۱۷)

 

فَأَصْبَحَ فِی الْمَدِینَهِ خَائِفًا یَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِی اسْتَنْصَرَهُ بِالْأَمْسِ یَسْتَصْرِخُهُ قَالَ لَهُ مُوسَى إِنَّکَ لَغَوِیٌّ مُبِینٌ ﴿۱۸﴾
موسی در شهر ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه‏ ای (و در جستجوی اخبار) ناگهان دید همان کسی که دیروز از او یاری طلبیده بود فریاد میزند و از او کمک می‏خواهد، موسی به او گفت تو آشکارا انسان گمراهی هستی! (۱۸)

 

فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَنْ یَبْطِشَ بِالَّذِی هُوَ عَدُوٌّ لَهُمَا قَالَ یَا مُوسَى أَتُرِیدُ أَنْ تَقْتُلَنِی کَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ إِنْ تُرِیدُ إِلَّا أَنْ تَکُونَ جَبَّارًا فِی الْأَرْضِ وَمَا تُرِیدُ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْمُصْلِحِینَ ﴿۱۹﴾
و هنگامی که خواست با کسی که دشمن هر دوی آنها بود درگیر شود و با قدرت مانع او گردد، (فریادش بلند شد) گفت: ای موسی! می‏خواهی مرا بکشی، همانگونه که دیروز انسانی را به قتل رساندی ؟ تو می‏خواهی فقط جباری در روی زمین باشی، و نمیخواهی از مصلحان باشی! (۱۹)

 

وَجَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَهِ یَسْعَى قَالَ یَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ یَأْتَمِرُونَ بِکَ لِیَقْتُلُوکَ فَاخْرُجْ إِنِّی لَکَ مِنَ النَّاصِحِینَ ﴿۲۰﴾
(در این هنگام) مردی از نقطه دور دست شهر (از مرکز فرعونیان) با سرعت آمد و به موسی گفت ای موسی این جمعیت برای کشتنت به مشورت نشسته‏ اند، فورا (از شهر) خارج شو که من از خیرخواهان توام. (۲۰)

 

فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا یَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿۲۱﴾
موسی از شهر خارج شد در حالی که ترسان بود، و هر لحظه در انتظار حادثه‏ ای، عرض کرد پروردگارا! مرا از این قوم ظالم رهائی بخش. (۲۱)

 

وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْیَنَ قَالَ عَسَى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنِی سَوَاءَ السَّبِیلِ ﴿۲۲﴾
و هنگامی که متوجه جانب مدین شد گفت امیدوارم پروردگارم مرا به راه راست هدایت کند. (۲۲)

 

وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّهً مِنَ النَّاسِ یَسْقُونَ وَوَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَیْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُکُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِی حَتَّى یُصْدِرَ الرِّعَاءُ وَأَبُونَا شَیْخٌ کَبِیرٌ ﴿۲۳﴾
و هنگامی که به (چاه) آب مدین رسید، گروهی از مردم را در آنجا دید که چهارپایان خود را سیراب می‏کنند، و در کنار آنها دو زن را دید که مراقب گوسفندان خویشند (و به چاه نزدیک نمیشوند، موسی) به آنها گفت کار شما چیست ؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمیدهید؟) گفتند ما آنها را آب نمی‏دهیم تا چوپانها همگی خارج شوند، و پدر ما پیر مرد مسنی است. (۲۳)

 

فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ ﴿۲۴﴾
موسی به (گوسفندان) آنها آب داد، سپس رو به سوی سایه آورد و عرض کرد پروردگارا! هر خیر و نیکی بر من فرستی من به آن نیازمندم! (۲۴)

 

فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ مَا سَقَیْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿۲۵﴾
ناگهان یکی از آن دو به سراغ او آمد در حالی که با نهایت حیا گام برمیداشت و گفت: پدرم از تو دعوت می‏کند تا مزد سیراب کردن گوسفندان را برای ما به تو بپردازد هنگامی که موسی نزد او (شعیب) آمد و سرگذشت خود را شرح داد گفت نترس از قوم ظالم نجات یافتی! (۲۵)

 

قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ ﴿۲۶﴾
یکی از آن دو (دختر) گفت: پدرم! او را استخدام کن، چرا که بهترین کسی را که استخدام می‏توانی کنی آن کس است که قوی و امین باشد. (۲۶)

 

قَالَ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أُنْکِحَکَ إِحْدَى ابْنَتَیَّ هَاتَیْنِ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِی ثَمَانِیَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِکَ وَمَا أُرِیدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿۲۷﴾
(شعیب) گفت: من می‏خواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو در آورم به این شرط که هشت سال برای من کار کنی، و اگر آن را تا ده سال افزایش دهی محبتی از ناحیه تو است، من نمی‏خواهم کار سنگینی بر دوش تو بگذارم و ان شاء الله مرا از صالحان خواهی یافت. (۲۷)

 

قَالَ ذَلِکَ بَیْنِی وَبَیْنَکَ أَیَّمَا الْأَجَلَیْنِ قَضَیْتُ فَلَا عُدْوَانَ عَلَیَّ وَاللَّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَکِیلٌ ﴿۲۸﴾
(موسی) گفت (مانعی ندارد) این قراردادی میان من و تو باشد، البته هر کدام از این دو مدت را انجام دهم ستمی بر من نخواهد بود (و من در انتخاب آن آزادم) و خدا بر آنچه ما می‏گوئیم گواه است. (۲۸)

 

فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَهٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ ﴿۲۹﴾
هنگامی که موسی مدت خود را به پایان رسانید و همراه خانواده‏ اش (از مدین به سوی مصر) حرکت کرد از جانب طور آتشی دید! به خانواده‏ اش گفت: درنگ کنید من آتشی دیدم، می‏روم شاید خبری برای شما بیاورم، یا شعله‏ ای از آتش، تا با آن گرم شوید. (۲۹)

 

فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِیَ مِنْ شَاطِئِ الْوَادِ الْأَیْمَنِ فِی الْبُقْعَهِ الْمُبَارَکَهِ مِنَ الشَّجَرَهِ أَنْ یَا مُوسَى إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ ﴿۳۰﴾
هنگامی که به سراغ آتش آمد ناگهان از ساحل راست وادی در آن سرزمین بلند و پر برکت از میان یک درخت ندا داده شد که ای موسی! منم خداوند، پروردگار جهانیان! (۳۰)

 

وَأَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ کَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَلَمْ یُعَقِّبْ یَا مُوسَى أَقْبِلْ وَلَا تَخَفْ إِنَّکَ مِنَ الْآمِنِینَ ﴿۳۱﴾
عصایت را بیفکن، هنگامی که (عصا را افکند) نگاه کرد و دید همچون ماری با سرعت حرکت می‏کند! ترسید و به عقب برگشت و حتی پشت سر خود را نگاه نکرد! (به او گفته شد) برگرد و نترس تو در امان هستی! (۳۱)

 

اسْلُکْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَیْکَ جَنَاحَکَ مِنَ الرَّهْبِ فَذَانِکَ بُرْهَانَانِ مِنْ رَبِّکَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿۳۲﴾
دستت را در گریبانت فرو بر، هنگامی که خارج می‏شود سفید و درخشنده است و بدون عیب و نقص، و دستهایت را بر سینه‏ ات بگذار تا ترس و وحشت از تو دور شود، این دو برهان روشن از پروردگارت به سوی فرعون و اطرافیان اوست که آنها قوم فاسقی هستند. (۳۲)

 

قَالَ رَبِّ إِنِّی قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْسًا فَأَخَافُ أَنْ یَقْتُلُونِ ﴿۳۳﴾
عرض کرد: پروردگارا من از آنها یک تن را کشته‏ ام می‏ترسم مرا به قتل برسانند. (۳۳)

 

وَأَخِی هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِسَانًا فَأَرْسِلْهُ مَعِیَ رِدْءًا یُصَدِّقُنِی إِنِّی أَخَافُ أَنْ یُکَذِّبُونِ ﴿۳۴﴾
و برادرم هارون زبانش از من فصیحتر است، او را همراه من بفرست تا یاور من باشد و مرا تصدیق کند؛ می‏ترسم مرا تکذیب کنند. (۳۴)

 

قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَنَجْعَلُ لَکُمَا سُلْطَانًا فَلَا یَصِلُونَ إِلَیْکُمَا بِآیَاتِنَا أَنْتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغَالِبُونَ ﴿۳۵﴾
فرمود: بازوان تو را بوسیله برادرت محکم می‏کنیم و برای شما سلطه و برتری قرار می‏دهیم و به برکت آیات ما بر شما دست نمی‏یابند، شما و پیروانتان پیروزید. (۳۵)

 

فَلَمَّا جَاءَهُمْ مُوسَى بِآیَاتِنَا بَیِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُفْتَرًى وَمَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِی آبَائِنَا الْأَوَّلِینَ ﴿۳۶﴾
هنگامی که موسی با معجزات روشن ما به سراغ آنها آمد گفتند: این چیزی جز سحر نیست که به دروغ به خدا بسته شده، ما هرگز چنین چیزی در نیاکان خود نشنیده‏ ایم! (۳۶)

 

وَقَالَ مُوسَى رَبِّی أَعْلَمُ بِمَنْ جَاءَ بِالْهُدَى مِنْ عِنْدِهِ وَمَنْ تَکُونُ لَهُ عَاقِبَهُ الدَّارِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿۳۷﴾
موسی گفت: پروردگار من از حال کسانی که هدایت را از نزد او آورده‏ اند، و کسانی که سرانجام سرای دنیا و آخرت از آن آنهاست آگاهتر است، مسلما ظالمان رستگار نخواهند شد. (۳۷)

 

وَقَالَ فِرْعَوْنُ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرِی فَأَوْقِدْ لِی یَا هَامَانُ عَلَى الطِّینِ فَاجْعَلْ لِی صَرْحًا لَعَلِّی أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّی لَأَظُنُّهُ مِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿۳۸﴾
فرعون گفت: ای جمعیت (درباریان!) من خدائی جز خودم برای شما سراغ ندارم! (اما برای تحقیق بیشتر) ای هامان آتشی بر گل بیفروز! (و آجرهای محکم بساز) و برای من برج بلندی ترتیب ده، تا از خدای موسی خبر گیرم هر چند من گمان می‏کنم او از دروغگویان است! (۳۸)

 

وَاسْتَکْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَیْنَا لَا یُرْجَعُونَ ﴿۳۹﴾
(سرانجام) فرعون و لشکریانش به ناحق در زمین استکبار کردند، و پنداشتند به سوی ما باز نمی‏گردند. (۳۹)

 

فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الظَّالِمِینَ ﴿۴۰﴾
ما نیز او و لشکریانش را گرفتیم و به دریا افکندیم، اکنون بنگر پایان کار ظالمان چه شد؟ (۴۰)

 

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّهً یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَیَوْمَ الْقِیَامَهِ لَا یُنْصَرُونَ ﴿۴۱﴾
و ما آنها را پیشوایانی که دعوت به آتش (دوزخ) می‏کنند قرار دادیم، و روز رستاخیز یاری نخواهند شد. (۴۱)

 

وَأَتْبَعْنَاهُمْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا لَعْنَهً وَیَوْمَ الْقِیَامَهِ هُمْ مِنَ الْمَقْبُوحِینَ ﴿۴۲﴾
در این دنیا لعنت پشت سر لعنت نصیب آنها کردیم، و روز قیامت از زشت رویانند. (۴۲)

 

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ مِنْ بَعْدِ مَا أَهْلَکْنَا الْقُرُونَ الْأُولَى بَصَائِرَ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَهً لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ﴿۴۳﴾
ما به موسی کتاب آسمانی دادیم بعد از آن که اقوام قرون نخستین را هلاک کردیم، کتابی که برای مردم بصیرت آفرین بود و مایه هدایت و رحمت، تا متذکر شوند. (۴۳)

 

وَمَا کُنْتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِیِّ إِذْ قَضَیْنَا إِلَى مُوسَى الْأَمْرَ وَمَا کُنْتَ مِنَ الشَّاهِدِینَ ﴿۴۴﴾
تو در جانب غربی نبودی هنگامی که ما فرمان نبوت را به موسی دادیم، و تو از شاهدان این ماجرا نبودی (در آن هنگام که معجزات را در اختیار موسی نهادیم). (۴۴)

 

وَلَکِنَّا أَنْشَأْنَا قُرُونًا فَتَطَاوَلَ عَلَیْهِمُ الْعُمُرُ وَمَا کُنْتَ ثَاوِیًا فِی أَهْلِ مَدْیَنَ تَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِنَا وَلَکِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ ﴿۴۵﴾
ولی ما اقوامی را در اعصار مختلف خلق کردیم، اما زمانهای طولانی بر آنها گذشت (و آثار انبیاء از دلها محو شد، لذا تو را با کتاب آسمانیت فرستادیم). تو هرگز در میان مردم مدین اقامت نداشتی تا آیات ما را به دست آوری و برای آنها (مشرکان مکه) بخوانی، ولی ما بودیم که تو را فرستادیم (و این اخبار را در اختیارت قرار دادیم). (۴۵)

 

وَمَا کُنْتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَیْنَا وَلَکِنْ رَحْمَهً مِنْ رَبِّکَ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِیرٍ مِنْ قَبْلِکَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ﴿۴۶﴾
تو در طرف طور نبودی زمانی که ما ندا دادیم، ولی این رحمتی از سوی پروردگار تو بود (که این اخبار را در اختیارت نهاد) تا به وسیله آن قومی را انذار کنی که قبل از تو هیچ انذار کننده‏ ای برای آنها نیامده، شاید متذکر گردند. (۴۶)

 

وَلَوْلَا أَنْ تُصِیبَهُمْ مُصِیبَهٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ فَیَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَیْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیَاتِکَ وَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۴۷﴾
هرگاه ما پیش از فرستادن پیامبری آنها را به خاطر اعمالشان مجازات می‏کردیم می‏گفتند پروردگارا چرا رسولی برای ما نفرستادی تا آیات ترا پیروی کنیم و از مؤ منان باشیم ؟ اگر به خاطر این امر نبود مجازات آنها به جهت اعمالشان نیاز به ارسال پیامبر هم نداشت! (۴۷)

 

فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِیَ مِثْلَ مَا أُوتِیَ مُوسَى أَوَلَمْ یَکْفُرُوا بِمَا أُوتِیَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِکُلٍّ کَافِرُونَ ﴿۴۸﴾
هنگامی که حق از نزد ما برای آنها آمد گفتند چرا مثل همان چیزی که به موسی داده شد به این پیامبر اعطا نگردیده است ؟ مگر بهانه جویانی همانند آنها معجزاتی را که در گذشته به موسی داده شد، انکار نکردند و گفتند این دو (موسی و هارون) دو نفر ساحرند که دست بدست هم داده‏ اند (تا ما را گمراه کنند) و ما به هر یک از آنها کافریم؟! (۴۸)

 

قُلْ فَأْتُوا بِکِتَابٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَى مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿۴۹﴾
بگو، اگر راست می‏گوئید (که تورات و قرآن از سوی خدا نیست) کتابی هدایت بخشتر از ایندو بیاورید تا من از آن پیروی کنم. (۴۹)

 

فَإِنْ لَمْ یَسْتَجِیبُوا لَکَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا یَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَیْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿۵۰﴾
هر گاه این پیشنهاد تو را نپذیرند، بدان آنها از هوسهای خود پیروی می‏کنند و آیا گمراهتر از آنکس که پیروی هوای نفس خویش کرده و هیچ هدایت الهی را نپذیرفته است کسی پیدا می‏شود؟ مسلما خداوند قوم ستمگر را هدایت نمی‏کند. (۵۰)

 

وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ﴿۵۱﴾
ما آیات قرآن را یکی بعد از دیگری برای آنها آوردیم شاید متذکر شوند. (۵۱)

 

الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ یُؤْمِنُونَ ﴿۵۲﴾
کسانی که قبلا کتاب آسمانی به آنها داده‏ ایم به آن (قرآن) ایمان می‏آورند. (۵۲)

 

وَإِذَا یُتْلَى عَلَیْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِینَ ﴿۵۳﴾
و هنگامی که بر آنها خوانده می‏شود می‏گویند: به آن ایمان آوردیم، اینها همه حق است، و از سوی پروردگار ماست، ما قبل از این هم مسلمان بودیم. (۵۳)

 

أُولَئِکَ یُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَیْنِ بِمَا صَبَرُوا وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَهِ السَّیِّئَهَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿۵۴﴾
آنها کسانی هستند که اجر و پاداششان را به خاطر شکیبائیشان دو بار دریافت می‏دارند آنها به وسیله نیکیها بدیها را دفع می‏کنند، و از آنچه به آنان روزی داده‏ ایم انفاق می‏نمایند. (۵۴)

 

وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ سَلَامٌ عَلَیْکُمْ لَا نَبْتَغِی الْجَاهِلِینَ ﴿۵۵﴾
و هر گاه سخن لغو و بیهوده بشنوند، از آن روی می‏گردانند و می‏گویند: اعمال ما از آنِ ماست، و اعمال شما از آنِ خودتان، سلام بر شما (سلام و داع)؛ ما خواهان جاهلان نیستیم! (۵۵)

 

إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ﴿۵۶﴾
تو نمیتوانی کسی را که دوست داری هدایت کنی، ولی خداوند هر کس را بخواهد هدایت می‏کند، و او از هدایت یافتگان آگاهتر است. (۵۶)

 

وَقَالُوا إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدَى مَعَکَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنَا أَوَلَمْ نُمَکِّنْ لَهُمْ حَرَمًا آمِنًا یُجْبَى إِلَیْهِ ثَمَرَاتُ کُلِّ شَیْءٍ رِزْقًا مِنْ لَدُنَّا وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۵۷﴾
آنها گفتند: ما اگر هدایت را همراه تو پذیرا شویم ما را از سرزمینمان می‏ربایند! آیا ما حرم امنی در اختیار آنها قرار ندادیم که ثمرات هر چیزی (از هر شهر و دیاری) به سوی آن آورده می‏شود، ولی اکثر آنها نمی‏دانند! (۵۷)

 

وَکَمْ أَهْلَکْنَا مِنْ قَرْیَهٍ بَطِرَتْ مَعِیشَتَهَا فَتِلْکَ مَسَاکِنُهُمْ لَمْ تُسْکَنْ مِنْ بَعْدِهِمْ إِلَّا قَلِیلًا وَکُنَّا نَحْنُ الْوَارِثِینَ ﴿۵۸﴾
بسیاری از شهرها و آبادیهائی که بر اثر فزونی نعمت مست و مغرور شده بود هلاک کردیم. این خانه‏ های آنهاست (که ویران شده) و بعد از آنها جز اندکی کسی در آن سکونت نکرد، و ما وارث آنان بودیم. (۵۸)

 

وَمَا کَانَ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُرَى حَتَّى یَبْعَثَ فِی أُمِّهَا رَسُولًا یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِنَا وَمَا کُنَّا مُهْلِکِی الْقُرَى إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُونَ ﴿۵۹﴾
پروردگار تو هرگز شهرها و آبادیها را هلاک نمی‏کرد تا اینکه در کانون آنها پیامبری مبعوث کند که آیات ما را بر آنان بخواند، و ما هرگز آبادیهائی را هلاک نکردیم مگر آنکه اهلش ظالم بودند. (۵۹)

 

وَمَا أُوتِیتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَمَتَاعُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَزِینَتُهَا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۶۰﴾
آنچه به شما داده شده متاع زندگی دنیا و زینت آن است و آنچه نزد خداست بهتر و پایدارتر است، آیا اندیشه نمی‏کنید؟ (۶۰)

 

أَفَمَنْ وَعَدْنَاهُ وَعْدًا حَسَنًا فَهُوَ لَاقِیهِ کَمَنْ مَتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا ثُمَّ هُوَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ مِنَ الْمُحْضَرِینَ ﴿۶۱﴾
آیا کسی که به او وعده نیک داده‏ ایم و به آن خواهد رسید، همانند کسی است که متاع زندگی دنیا به او داده‏ ایم، سپس روز قیامت (برای حساب و جزا) احضار می‏شود. (۶۱)

 

وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ فَیَقُولُ أَیْنَ شُرَکَائِیَ الَّذِینَ کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿۶۲﴾
روزی را به خاطر بیاورید که خداوند آنها را ندا می‏دهد، و می‏گوید: کجا هستند شریکانی که برای من می‏پنداشتید؟! (۶۲)

 

قَالَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ الَّذِینَ أَغْوَیْنَا أَغْوَیْنَاهُمْ کَمَا غَوَیْنَا تَبَرَّأْنَا إِلَیْکَ مَا کَانُوا إِیَّانَا یَعْبُدُونَ ﴿۶۳﴾
گروهی (از معبودان) که فرمان عذاب درباره آنها مسلم شده می‏گویند: پروردگارا ما این (عابدان) را گمراه کردیم (آری) ما آنها را گمراه کردیم همانگونه که خود گمراه شدیم، ما از آنها بیزاری می‏جوئیم، آنها در حقیقت ما را نمی‏پرستیدند (بلکه هوای نفس خویش را پرستش می‏کردند). (۶۳)

 

وَقِیلَ ادْعُوا شُرَکَاءَکُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ یَسْتَجِیبُوا لَهُمْ وَرَأَوُا الْعَذَابَ لَوْ أَنَّهُمْ کَانُوا یَهْتَدُونَ ﴿۶۴﴾
به آنها (عابدان) گفته می‏شود شما معبودهایتان را که شریک خدا می‏پنداشتید بخوانید (تا شما را یاری کند) آنها معبودهایشان را می‏خوانند، ولی جوابی به آنها نمی‏دهند. در این هنگام عذاب الهی را (با چشم خود) می‏بینند، و آرزو می‏کنند ای کاش هدایت یافته بودند. (۶۴)

 

وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ فَیَقُولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِینَ ﴿۶۵﴾
به خاطر بیاورید روزی را که خداوند آنها را ندا می‏دهد و می‏گوید: به پیامبران چه پاسخی گفتید؟ (۶۵)

 

فَعَمِیَتْ عَلَیْهِمُ الْأَنْبَاءُ یَوْمَئِذٍ فَهُمْ لَا یَتَسَاءَلُونَ ﴿۶۶﴾
در این هنگام همه اخبار بر آنها پوشیده می‏ماند (حتی نمی‏توانند) از یکدیگر سؤ الی کنند! (۶۶)

 

فَأَمَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَعَسَى أَنْ یَکُونَ مِنَ الْمُفْلِحِینَ ﴿۶۷﴾
اما کسی که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد امید است از رستگارا باشد. (۶۷)

 

وَرَبُّکَ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ وَیَخْتَارُ مَا کَانَ لَهُمُ الْخِیَرَهُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿۶۸﴾
و پروردگار تو هر چه را بخواهد می‏آفریند، و هر چه را بخواهد برمی گزیند. آنها (در برابر او) اختیاری ندارند، منزه است خداوند و برتر است از شریک هائی که برای او قائل می‏شوند. (۶۸)

 

وَرَبُّکَ یَعْلَمُ مَا تُکِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا یُعْلِنُونَ ﴿۶۹﴾
پروردگار تو می‏داند آنچه را که سینه‏ هاشان پنهان می‏دارد و آنچه را که آشکار می‏کند. (۶۹)

 

وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِی الْأُولَى وَالْآخِرَهِ وَلَهُ الْحُکْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۷۰﴾
او خدائی است که معبودی جز او نیست، ستایش برای اوست. در این جهان و در جهان دیگر، حاکمیت (نیز) از آن اوست، و همه شما به سوی او باز می‏گردید. (۷۰)

 

قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْکُمُ اللَّیْلَ سَرْمَدًا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ مَنْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ یَأْتِیکُمْ بِضِیَاءٍ أَفَلَا تَسْمَعُونَ ﴿۷۱﴾
بگو: به من خبر دهید اگر خداوند شب را برای شما تا روز قیامت جاودان قرار دهد آیا معبودی جز خدا می‏تواند روشنائی برای شما بیاورد؟ آیا نمی‏شنوید؟! (۷۱)

 

قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْکُمُ النَّهَارَ سَرْمَدًا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ مَنْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ یَأْتِیکُمْ بِلَیْلٍ تَسْکُنُونَ فِیهِ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿۷۲﴾
بگو: به من خبر دهید هر گاه خداوند روز را تا قیامت بر شما جاودان کند، کدام معبود غیر از الله است که شبی برای شما بیاورد تا در آن آرامش یابید؟ آیا نمی‏بینید؟! (۷۲)

 

وَمِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿۷۳﴾
از رحمت اوست که برای شما شب و روز قرار داد، تا هم در آن آرامش داشته باشید و هم برای بهره گیری از فضل خدا تلاش کنید، شاید شکر نعمت او را بجا آورید. (۷۳)

 

وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ فَیَقُولُ أَیْنَ شُرَکَائِیَ الَّذِینَ کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿۷۴﴾
به خاطر بیاورید روزی را که آنها را ندا می‏دهد و می‏گوید کجایند شریکانی که برای من می‏پنداشتید؟ (۷۴)

 

وَنَزَعْنَا مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ شَهِیدًا فَقُلْنَا هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَفْتَرُونَ ﴿۷۵﴾
(در آن روز) از هر امتی گواهی برمی گزینیم و (به مشرکان گمراه) می‏گوئیم دلیل خود را بیاورید، اما آنها می‏دانند که حق برای خداست و تمام آنچه را افترا می‏بستند از (نظر) آنها گم خواهد شد! (۷۵)

 

إِنَّ قَارُونَ کَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَیْهِمْ وَآتَیْنَاهُ مِنَ الْکُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَهِ أُولِی الْقُوَّهِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ ﴿۷۶﴾
قارون از قوم موسی بود اما بر آنها ستم کرد، ما آنقدر از گنجها به او داده بودیم که حمل صندوقهای آن برای یک گروه زورمند مشکل بود، به خاطر بیاور هنگامی را که قومش به او گفتند: این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمی‏دارد. (۷۶)

 

وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَهَ وَلَا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِنْ کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ﴿۷۷﴾
و در آنچه خدا به تو داده سرای آخرت را جستجو کن، بهره‏ ات را از دنیا منما، و همانگونه که خدا به تو نیکی کرده است نیکی کن و هرگز فساد در زمین منما که خدا مفسدان را دوست ندارد. (۷۷)

 

قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِی أَوَلَمْ یَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَکَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّهً وَأَکْثَرُ جَمْعًا وَلَا یُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ ﴿۷۸﴾
(قارون) گفت: این ثروت را به وسیله دانشی که نزد من است به دست آورده‏ ام، آیا او نمی‏دانست خداوند اقوامی را قبل از او هلاک کرد که از او نیرومندتر و ثروتمندتر بودند؟! (و هنگامی که عذاب الهی فرا رسد) مجرمان از گناهانشان سؤ ال نمی‏شوند (و مجالی برای عذرخواهی آنان نیست). (۷۸)

 

فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِی زِینَتِهِ قَالَ الَّذِینَ یُرِیدُونَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا یَا لَیْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِیَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِیمٍ ﴿۷۹﴾
(قارون) با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها که طالب حیات دنیا بودند گفتند: ای کاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نیز داشتیم! به راستی که او بهره عظیمی دارد! (۷۹)

 

وَقَالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَیْلَکُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَیْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا یُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ ﴿۸۰﴾
کسانی که علم و دانش به آنها داده شده بود گفتند وای بر شما! ثواب الهی بهتر است برای کسانی که ایمان آورده‏ اند و عمل صالح انجام می‏دهند، اما جز صابران آنرا دریافت نمی‏کنند. (۸۰)

 

فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا کَانَ لَهُ مِنْ فِئَهٍ یَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَا کَانَ مِنَ الْمُنْتَصِرِینَ ﴿۸۱﴾
سپس ما، او و خانه‏ اش را در زمین فرو بردیم، و گروهی نداشت که او را در برابر عذاب الهی یاری کنند، و خود نیز نمی‏توانست خویشتن را یاری دهد. (۸۱)

 

وَأَصْبَحَ الَّذِینَ تَمَنَّوْا مَکَانَهُ بِالْأَمْسِ یَقُولُونَ وَیْکَأَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَیَقْدِرُ لَوْلَا أَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَیْکَأَنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْکَافِرُونَ ﴿۸۲﴾
آنها که دیروز آرزو می‏کردند بجای او باشند (هنگامی که این صحنه را دیدند) گفتند: وای بر ما گوئی خدا روزی را بر هر کس از بندگانش بخواهد گسترش می‏دهد، یا تنگ می‏گیرد، اگر خدا بر ما منت ننهاده بود ما را نیز به قعر زمین فرو می‏برد! ای وای گوئی کافران هرگز رستگار نمی‏شوند! (۸۲)

 

تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ ﴿۸۳﴾
(آری) این سرای آخرت را تنها برای کسانی قرار می‏دهیم که اراده برتریجوئی در زمین و فساد را ندارند، و عاقبت نیک برای پرهیزکاران است. (۸۳)

 

مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَلَا یُجْزَى الَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئَاتِ إِلَّا مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۸۴﴾
کسی که کار نیکی انجام دهد برای او پاداشی بهتر از آن است و به کسانی که کار بدی انجام دهند مجازاتی جز اعمالشان داده نمی‏شود. (۸۴)

 

إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرَادُّکَ إِلَى مَعَادٍ قُلْ رَبِّی أَعْلَمُ مَنْ جَاءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿۸۵﴾
آن کس که قرآن را بر تو فرض کرد تو را به جایگاهت (زادگاهت) بازمی گرداند بگو پروردگار من از همه بهتر می‏داند چه کسی (برنامه) هدایت آورده، و چه کسی در ضلال مبین است ؟ (۸۵)

 

وَمَا کُنْتَ تَرْجُو أَنْ یُلْقَى إِلَیْکَ الْکِتَابُ إِلَّا رَحْمَهً مِنْ رَبِّکَ فَلَا تَکُونَنَّ ظَهِیرًا لِلْکَافِرِینَ ﴿۸۶﴾
تو هرگز امید نداشتی که این کتاب آسمانی به تو القا گردد، ولی رحمت پروردگارت چنین ایجاب کرد، اکنون که چنین است هرگز از کافران پشتیبان مکن. (۸۶)

 

وَلَا یَصُدُّنَّکَ عَنْ آیَاتِ اللَّهِ بَعْدَ إِذْ أُنْزِلَتْ إِلَیْکَ وَادْعُ إِلَى رَبِّکَ وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿۸۷﴾
هرگز تو را از آیات خداوند بعد از آنکه بر تو نازل شد باز ندارند، به سوی پروردگارت دعوت کن، و از مشرکان مباش. (۸۷)

 

وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُکْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۸۸﴾
و معبود دیگری را با خدا مخوان که هیچ معبودی جز او نیست، همه چیز جز ذات پاک او فانی می‏شود، حاکمیت از آن اوست و همه به سوی او بازمی گردید. (۸۸)

سوره ۲۹: العنکبوت – جزء ۲۱ – ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

الم ﴿۱﴾
الم (۱)

 

أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ ﴿۲﴾
آیا مردم گمان کردند به حال خود رها می‏شوند و آزمایش نخواهند شد؟! (۲)

 

وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ ﴿۳﴾
ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان می‏کنیم) باید علم خدا در مورد کسانی که راست می‏گویند و کسانی که دروغ می‏گویند تحقق یابد. (۳)

 

أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ أَنْ یَسْبِقُونَا سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ ﴿۴﴾
آیا کسانی که اعمال بد بجا می‏آورند گمان کردند از حوزه قدرت ما بیرون خواهند رفت ؟ چه بد داوری می‏کنند؟ (۴)

 

مَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿۵﴾
کسی که امید به لقاء الله (و رستاخیز) دارد (باید در اطاعت فرمان او فروگذار نکند) زیرا زمانی را که خدا تعیین کرده سرانجام فرا می‏رسد، و او شنوا و دانا است. (۵)

 

وَمَنْ جَاهَدَ فَإِنَّمَا یُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ ﴿۶﴾
کسی که جهاد و تلاش کند برای خود جهاد می‏کند، چرا که خداوند از همه جهانیان بینیاز است. (۶)

 

وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِی کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۷﴾
و کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند گناهان آنها را می‏پوشانیم (و می‏بخشیم) و آنها را به بهترین اعمالی که انجام داده‏ اند پاداش می‏دهیم. (۷)

 

وَوَصَّیْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْنًا وَإِنْ جَاهَدَاکَ لِتُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۸﴾
ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، و اگر آنها تلاش کنند که برای من شریکی قائل شوی که به آن علم نداری، از آنها اطاعت مکن، بازگشت همه شما به سوی من است، و شما را از آنچه انجام می‏دادید با خبر خواهم ساخت. (۸)

 

وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِی الصَّالِحِینَ ﴿۹﴾
کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند آنها را در زمره صالحان وارد خواهم کرد. (۹)

 

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِیَ فِی اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَهَ النَّاسِ کَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ إِنَّا کُنَّا مَعَکُمْ أَوَلَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِی صُدُورِ الْعَالَمِینَ ﴿۱۰﴾
در میان مردم کسانی هستند که می‏گویند به خدا ایمان آورده‏ ایم اما هنگامی که به خاطر خدا (از سوی دشمنان) مورد آزار قرار می‏گیرند فتنه دشمنان را همچون عذاب الهی می‏شمارند (و از آن سخت وحشت می‏کنند) اما هنگامی که پیروزی از سوی پروردگارت بیاید می‏گویند ما هم با شما بودیم (و در این پیروزی شریکیم!) آیا خداوند به آنچه در سینه‏ های جهانیان است آگاه تر نیست ؟ (۱۰)

 

وَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِینَ ﴿۱۱﴾
مسلما خداوند مؤ منان را می‏شناسد، و یقینا منافقان را (نیز) می‏شناسد. (۱۱)

 

وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبِیلَنَا وَلْنَحْمِلْ خَطَایَاکُمْ وَمَا هُمْ بِحَامِلِینَ مِنْ خَطَایَاهُمْ مِنْ شَیْءٍ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿۱۲﴾
کافران به مؤ منان گفتند: شما از ما پیروی کنید (اگر گناهی داشته باشد) ما گناهانتان را بر عهده خواهیم گرفت! آنها هرگز چیزی از گناهان اینها را بر دوش نخواهند گرفت، آنها دروغ می‏گویند! (۱۲)

 

وَلَیَحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَأَثْقَالًا مَعَ أَثْقَالِهِمْ وَلَیُسْأَلُنَّ یَوْمَ الْقِیَامَهِ عَمَّا کَانُوا یَفْتَرُونَ ﴿۱۳﴾
آنها بار سنگین گناهان خویش را بر دوش می‏کشند، و بارهای سنگین دیگری را اضافه بر بارهای سنگین خود، و روز قیامت مسلما از دروغهائی که می‏بستند سئوال خواهند شد. (۱۳)

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَهٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ ﴿۱۴﴾
ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و او در میان آنها هزار سال، الا پنجاه سال، درنگ کرد اما سرانجام طوفان آنها را فرو گرفت در حالی که ظالم بودند. (۱۴)

 

فَأَنْجَیْنَاهُ وَأَصْحَابَ السَّفِینَهِ وَجَعَلْنَاهَا آیَهً لِلْعَالَمِینَ ﴿۱۵﴾
ما او و اصحاب کشتی را رهائی بخشیدیم و آنرا آیتی برای جهانیان قرار دادیم. (۱۵)

 

وَإِبْرَاهِیمَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۶﴾
ما ابراهیم را فرستادیم، هنگامی که به قومش گفت: خدا را پرستش کنید، و از او بپرهیزید که این برای شما بهتر است اگر بدانید. (۱۶)

 

إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْکًا إِنَّ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا یَمْلِکُونَ لَکُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْکُرُوا لَهُ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۱۷﴾
شما غیر از خدا فقط بتها (قطعات سنگ و چوبی) را می‏پرستید و دروغهائی به هم می‏بافید، کسانی را که غیر از خدا پرستش می‏کنید مالک رزق شما نیستند، روزی را نزد خدا بطلبید و او را پرستش کنید و شکر او را بجا آورید، که به سوی او باز می‏گردید. (۱۷)

 

وَإِنْ تُکَذِّبُوا فَقَدْ کَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِکُمْ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ ﴿۱۸﴾
اگر شما (مرا) تکذیب کنید، امتهای پیش از شما نیز (پیامبرانشان را) تکذیب کردند وظیفه فرستاده خدا جز ابلاغ آشکار نیست. (۱۸)

 

أَوَلَمْ یَرَوْا کَیْفَ یُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ ﴿۱۹﴾
آیا آنها ندیدند چگونه خداوند آفرینش را آغاز می‏کند، سپس بازمی گرداند؟ این کار برای خدا آسان است. (۱۹)

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَهَ الْآخِرَهَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۲۰﴾
بگو، در زمین سیر کنید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده ؟ سپس خداوند (به همین گونه) جهان آخرت را ایجاد می‏کند، خداوند بر هر چیز قادر است. (۲۰)

 

یُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ وَیَرْحَمُ مَنْ یَشَاءُ وَإِلَیْهِ تُقْلَبُونَ ﴿۲۱﴾
هر کس را بخواهد (و مستحق بداند) مجازات می‏کند، و هر کس را بخواهد مورد رحمت قرار می‏دهد، و به سوی او بازمی گردید. (۲۱)

 

وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ ﴿۲۲﴾
شما هرگز نمی‏توانید بر اراده خدا چیره شوید و از حوزه قدرت او در زمین و آسمان فرار کنید، و برای شما جز خدا ولی و یاوری نیست. (۲۲)

 

وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُولَئِکَ یَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِی وَأُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۲۳﴾
کسانی که به آیات خدا و لقای او کافر شدند از رحمت من ماءیوسند، و برای آنها عذاب دردناکی است. (۲۳)

 

فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنْجَاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿۲۴﴾
اما جواب قوم او (ابراهیم) چیزی جز این نبود که گفتند، او را به قتل برسانید یا بسوزانید، ولی خداوند او را از آتش رهائی بخشید، در این ماجرا نشانه‏ هائی است برای کسانی که ایمان می‏آورند. (۲۴)

 

وَقَالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا مَوَدَّهَ بَیْنِکُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا ثُمَّ یَوْمَ الْقِیَامَهِ یَکْفُرُ بَعْضُکُمْ بِبَعْضٍ وَیَلْعَنُ بَعْضُکُمْ بَعْضًا وَمَأْوَاکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُمْ مِنْ نَاصِرِینَ ﴿۲۵﴾
(ابراهیم) گفت: شما غیر از خدا بتهائی برای خود انتخاب کرده‏ اید که مایه دوستی و محبت میان شما در زندگی دنیا باشد، سپس روز قیامت هر یک به دیگری کافر می‏شوید و یکدیگر را لعن می‏کنید و جایگاه شما آتش است و هیچ یار و یاوری نخواهید داشت! (۲۵)

 

فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَقَالَ إِنِّی مُهَاجِرٌ إِلَى رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿۲۶﴾
لوط به او (ابراهیم) ایمان آورد و (ابراهیم) گفت من به سوی پروردگارم هجرت می‏کنم که او عزیز و حکیم است. (۲۶)

 

وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِی ذُرِّیَّتِهِ النُّبُوَّهَ وَالْکِتَابَ وَآتَیْنَاهُ أَجْرَهُ فِی الدُّنْیَا وَإِنَّهُ فِی الْآخِرَهِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ ﴿۲۷﴾
و ما به او اسحق و یعقوب را بخشیدیم، و در دودمانش نبوت و کتاب آسمانی قرار دادیم، پاداش او را در دنیا دادیم و در آخرت از صالحان است. (۲۷)

 

وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَهَ مَا سَبَقَکُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِینَ ﴿۲۸﴾
و لوط را فرستادیم هنگامی که به قوم خود گفت: شما کار بسیار زشتی انجام می‏دهید که احدی از مردم جهان قبل از شما آنرا انجام نداده! (۲۸)

 

أَئِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِیلَ وَتَأْتُونَ فِی نَادِیکُمُ الْمُنْکَرَ فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۲۹﴾
آیا شما به سراغ مردان می‏روید، و راه تداوم نسل انسان را قطع می‏کنید، و در مجلستان اعمال منکر انجام می‏دهید؟!، اما پاسخ قومش جز این چیزی نبود که گفتند: اگر راست می‏گوئی عذاب الهی را برای ما بیاور! (۲۹)

 

قَالَ رَبِّ انْصُرْنِی عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِینَ ﴿۳۰﴾
(لوط) عرض کرد: پروردگارا مرا در برابر این قوم مفسد یاری فرما. (۳۰)

 

وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا إِنَّا مُهْلِکُو أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْیَهِ إِنَّ أَهْلَهَا کَانُوا ظَالِمِینَ ﴿۳۱﴾
هنگامی که فرستادگان ما (از فرشتگان) به سراغ ابراهیم با بشارت (به تولد فرزند برای او) آمدند، گفتند: ما اهل این شهر و آبادی را (اشاره به شهرهای قوم لوط) هلاک خواهیم کرد چرا که اهل آن ستمگرند. (۳۱)

 

قَالَ إِنَّ فِیهَا لُوطًا قَالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فِیهَا لَنُنَجِّیَنَّهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ کَانَتْ مِنَ الْغَابِرِینَ ﴿۳۲﴾
(ابراهیم) گفت: در این آبادی لوط است، گفتند ما به کسانی که در آن است آگاهتریم! ما او و خانواده‏ اش را نجات می‏دهیم، جز همسرش را که در میان قوم باقی خواهد ماند. (۳۲)

 

وَلَمَّا أَنْ جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِیءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالُوا لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوکَ وَأَهْلَکَ إِلَّا امْرَأَتَکَ کَانَتْ مِنَ الْغَابِرِینَ ﴿۳۳﴾
هنگامی که فرستادگان ما نزد لوط آمدند از دیدن آنها اندوهگین شد، گفتند، نترس و غمگین مباش، ما تو و خانواده‏ ات را نجات خواهیم داد، جز همسرت را که در میان قوم باقی می‏ماند. (۳۳)

 

إِنَّا مُنْزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْیَهِ رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ ﴿۳۴﴾
ما بر اهل این شهر و آبادی عذابی از آسمان به خاطر فسقشان فرو خواهیم ریخت. (۳۴)

 

وَلَقَدْ تَرَکْنَا مِنْهَا آیَهً بَیِّنَهً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿۳۵﴾
ما از آن آبادی نشانه روشنی و درس عبرتی برای کسانی که تعقل می‏کنند باقی گذاردیم. (۳۵)

 

وَإِلَى مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْبًا فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَارْجُوا الْیَوْمَ الْآخِرَ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ﴿۳۶﴾
ما به سوی مدین برادرشان شعیب را فرستادیم، گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید و به روز بازپسین امیدوار باشید، و در زمین فساد نکنید. (۳۶)

 

فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَهُ فَأَصْبَحُوا فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ ﴿۳۷﴾
آنها او را تکذیب کردند و به این سبب زلزله آنها را فرو گرفت و در خانه‏ های خود به رو در افتادند و مردند. (۳۷)

 

وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَدْ تَبَیَّنَ لَکُمْ مِنْ مَسَاکِنِهِمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَکَانُوا مُسْتَبْصِرِینَ ﴿۳۸﴾
ما طایفه عاد و ثمود را نیز هلاک کردیم، و مساکن (ویران شده) آنها برای شما آشکار است، شیطان اعمالشان را برای آنها زینت کرده بود، لذا آنان را از راه بازداشت در حالی که می‏دیدند! (۳۸)

 

وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَى بِالْبَیِّنَاتِ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ وَمَا کَانُوا سَابِقِینَ ﴿۳۹﴾
قارون و فرعون و هامان را نیز هلاک کردیم، موسی با دلائل روشن به سراغ آنها آمد اما آنها در زمین برتری جوئی کردند، ولی نتوانستند بر خدا پیشی گیرند. (۳۹)

 

فَکُلًّا أَخَذْنَا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِبًا وَمِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَمِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنَا وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿۴۰﴾
ما هر یک از آنها را به گناهشان گرفتیم، بر بعضی از آنها طوفانی تواءم با سنگریزه فرستادیم، و بعضی از آنها را صیحه آسمانی فرو گرفت، و بعضی دیگر را در زمین فرو بردیم، و بعضی را غرق کردیم، خداوند هرگز به آنها ستم نکرد، ولی آنها خودشان بر خویشتن ستم نمودند. (۴۰)

 

مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿۴۱﴾
کسانی که غیر از خدا را اولیاء خود برگزیدند، همچون عنکبوتند که خانه‏ ای برای خود انتخاب کرده و سست ترین خانه‏ ها خانه عنکبوت است اگر می‏دانستند! (۴۱)

 

إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْءٍ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿۴۲﴾
خداوند آنچه را غیر از او می‏خوانند می‏داند و او شکست ناپذیر و حکیم است. (۴۲)

 

وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ ﴿۴۳﴾
اینها مثالهائی است که ما برای مردم می‏زنیم و جز عالمان آن را درک نمی‏کنند. (۴۳)

 

خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿۴۴﴾
خداوند، آسمانها و زمین را به حق آفرید، در این آیتی است برای مؤ منان. (۴۴)

 

اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاهَ إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ ﴿۴۵﴾
آنچه را از کتاب آسمانی به تو وحی شده تلاوت کن، و نماز را بر پا دار که نماز (انسان را) از زشتیها و منکرات باز می‏دارد و خداوند می‏داند شما چه کارهائی انجام می‏دهید. (۴۵)

 

وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْکِتَابِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْنَا وَأُنْزِلَ إِلَیْکُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُکُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿۴۶﴾
با اهل کتاب جز به روشی که از همه نیکوتر است مجادله نکنید، مگر کسانی که از آنها مرتکب ظلم و ستم شدند، و به آنها بگوئید ما به تمام آنچه از سوی خدا بر ما و شما نازل شده ایمان داریم، معبود ما و شما یکی است و در برابر او تسلیم هستیم. (۴۶)

 

وَکَذَلِکَ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ فَالَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَمِنْ هَؤُلَاءِ مَنْ یُؤْمِنُ بِهِ وَمَا یَجْحَدُ بِآیَاتِنَا إِلَّا الْکَافِرُونَ ﴿۴۷﴾
اینگونه، کتاب را بر تو نازل کردیم، کسانی که (پیش از این) کتاب آسمانی به آنها داده‏ ایم به این کتاب ایمان می‏آورند، و بعضی از این گروه (مشرکان) نیز به آن مؤ من می‏شوند و آیات ما را جز کافران انکار نمی‏کنند. (۴۷)

 

وَمَا کُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذًا لَارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ ﴿۴۸﴾
تو هرگز قبل از این کتابی نمی‏خواندی و با دست خود چیزی نمی‏نوشتی مبادا کسانی که در صدد ابطال سخنان تو هستند شک و تردید کنند. (۴۸)

 

بَلْ هُوَ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا یَجْحَدُ بِآیَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ ﴿۴۹﴾
بلکه این کتاب آسمانی مجموعه‏ ای از آیات روشن است که در سینه صاحبان دل جای دارد و آیات ما را جز ستمگران انکار نمی‏کنند. (۴۹)

 

وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَاتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآیَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿۵۰﴾
گفتند: چرا معجزاتی از سوی پروردگارش بر او نازل نشده ؟ بگو معجزات همه نزد خداست (و به فرمان او نازل می‏شود، نه به میل من و شما) من تنها انذار کننده آشکاری هستم. (۵۰)

 

أَوَلَمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَرَحْمَهً وَذِکْرَى لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿۵۱﴾
آیا برای آنها کافی نیست که این کتاب آسمانی را بر تو نازل کردیم که پیوسته بر آنها تلاوت می‏شود؟ در این رحمت و تذکری است برای کسانی که ایمان می‏آورند. (۵۱)

 

قُلْ کَفَى بِاللَّهِ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ شَهِیدًا یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِینَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَکَفَرُوا بِاللَّهِ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۵۲﴾
بگو همین بس که خدا میان من و شما گواه است، آنچه را در آسمانها و زمین است می‏داند کسانی که به باطل ایمان آوردند و به الله کافر شدند زیانکاران واقعی هستند. (۵۲)

 

وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَلَوْلَا أَجَلٌ مُسَمًّى لَجَاءَهُمُ الْعَذَابُ وَلَیَأْتِیَنَّهُمْ بَغْتَهً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۵۳﴾
آنها با عجله از تو عذاب را می‏طلبند، و اگر موعد مقرری تعیین نشده بود عذاب (الهی) به سراغ آنها می‏آمد، سرانجام این عذاب بطور ناگهانی بر آنها نازل می‏شود در حالی که نمی‏دانند. (۵۳)

 

یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکَافِرِینَ ﴿۵۴﴾
آنها با عجله از تو تقاضای عذاب می‏کنند، در حالی که جهنم به کافران احاطه دارد! (۵۴)

 

یَوْمَ یَغْشَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَیَقُولُ ذُوقُوا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۵۵﴾
آن روز که عذاب (الهی) آنها را از بالای سر و پائین پا می‏پوشاند و به آنها می‏گوید بچشید آنچه را عمل می‏کردید (روز سخت و دردناکی است). (۵۵)

 

یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِی وَاسِعَهٌ فَإِیَّایَ فَاعْبُدُونِ ﴿۵۶﴾
ای بندگان من که ایمان آورده‏ اید زمین من وسیع است تنها مرا بپرستید (و تسلیم در برابر فشارهای دشمنان نشوید). (۵۶)

 

کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ ﴿۵۷﴾
هر انسانی مرگ را می‏چشد، سپس به سوی ما باز می‏گردید. (۵۷)

 

وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّهِ غُرَفًا تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ ﴿۵۸﴾
کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند آنها را در غرفه‏ هائی از بهشت جای می‏دهیم که نهرها در زیر آن جاری است، جاودانه در آن خواهند ماند، چه خوبست پاداش عمل کنندگان! (۵۸)

 

الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿۵۹﴾
همانها که (در برابر مشکلات) صبر (و استقامت) می‏کنند و بر پروردگارشان توکل می‏نمایند. (۵۹)

 

وَکَأَیِّنْ مِنْ دَابَّهٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَإِیَّاکُمْ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿۶۰﴾
چه بسیار جنبندگانی که قدرت ندارند روزی خود را حمل کنند خداوند آنها را و شما را روزی می‏دهد، و او است شنوا و دانا. (۶۰)

 

وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ ﴿۶۱﴾
هر گاه از آنها بپرسی چه کسی آسمانها و زمین را آفریده، و خورشید و ماه را مسخر کرده است ؟ می‏گویند: الله، پس با اینحال چگونه (از عبادت خدا) منحرف می‏شوند؟ (۶۱)

 

اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَیَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿۶۲﴾
خداوند روزی را برای هر کس از بندگانش بخواهد گسترده می‏کند، و برای هر کس می‏خواهد محدود می‏سازد، خداوند به همه چیز داناست. (۶۲)

 

وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهَا لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ ﴿۶۳﴾
و اگر از آنها بپرسی چه کسی از آسمان آبی نازل کرد و به وسیله آن زمین را بعد از مردنش احیا نمود؟ می‏گویند: الله، بگو ستایش مخصوص خداست، اما اکثر آنها نمی‏دانند. (۶۳)

 

وَمَا هَذِهِ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿۶۴﴾
این زندگی دنیا جز لهو و لعب چیزی نیست، و زندگی واقعی سرای آخرت است، اگر آنها می‏دانستند. (۶۴)

 

فَإِذَا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ یُشْرِکُونَ ﴿۶۵﴾
هنگامی که سوار بر کشتی شوند خدا را با اخلاص می‏خوانند (و غیر او را فراموش می‏کنند) اما هنگامی که خدا آنها را به خشکی رسانید و نجات داد باز مشرک می‏شوند! (۶۵)

 

لِیَکْفُرُوا بِمَا آتَیْنَاهُمْ وَلِیَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿۶۶﴾
(بگذار) آیاتی را که به آنها داده‏ ایم انکار کنند و از لذات زودگذر زندگی بهره گیرند اما به زودی خواهند فهمید! (۶۶)

 

أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمًا آمِنًا وَیُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِالْبَاطِلِ یُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَهِ اللَّهِ یَکْفُرُونَ ﴿۶۷﴾
آیا ندیدند که ما حرم امنی برای آنها قرار دادیم در حالی که مردم را در اطراف آنها (در بیرون این حرم) می‏ربایند؟ آیا به باطل ایمان می‏آورند و نعمت خدا را کفران می‏کنند؟ (۶۷)

 

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُ أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْکَافِرِینَ ﴿۶۸﴾
چه کسی ستمکارتر از آن کس است که بر خدا دروغ می‏بندد، یا حق را پس از آنکه به سراغش آمد تکذیب می‏کند؟ آیا جایگاه کافران در دوزخ نیست ؟ (۶۸)

 

وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ ﴿۶۹﴾
و آنها که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند قطعا هدایتشان خواهیم کرد و خدا با نیکوکاران است. (۶۹)